پروژه كارآفريني نقش سرپرست در روابط كار
پروژه كارآفريني نقش سرپرست در روابط كار
فهرست موضوعات
چرا كارگران به اتحاديههاي كارگري ملحق ميشوند؟...... 2
اقدام شما نسبت به يك اتحاديه موجود چيست؟......... 3
2ـ قانون مديريت ـ كارگر.........................................5
كارگاه اتحاديه، كارگاه بسته ـ اين در چه مورد است؟.... 9
قانون حق كارگر چيست؟......................................... 9
آيا قوانين ديگري از كار وجود دارد كه يك سرپرست بايد آگاهي داشته باشد؟.. 10
هدف از قانون1959چيست؟.......................................... 12
3ـ وامدهي جمعي........................................................... 14
چانه زدن ( داد و ستد) دستهجمعي شامل چه چيزي است؟.... 16
آيا چانه زني دستهجمعي با امضاء كردن مذاكرات قرارداد خاتمه مييابد؟.... 17
چگونه كار نظارت هر روزه سرپرست بر روي مذاكرات قرارداد تأثير ميگذارد؟..... 18
چرا اقتدار سرپرست در روابط كار مطابق با سازمان استخدامي، تغيير ميكند؟....... 19
ميزان اقتدار نظارتي يك كارگاه اتحاديه چقدر است؟................. 22
رابطه دوستانه سرپرست با يك مباشر كارگاه چگونه بايد باشد؟........ 22
آيا يك روش تنظيم شكايت استاندارد توسط قانون وجود دارد؟......... 25
چرا گاهي اوقات سرپرستان قانون را نقض ميكنند؟.......................... 26
چرا شكايتها در مرحله اول به درستي مورد حكميت قرار نميگيرد؟...... 26
عناوين تحقيق
1ـ مسئوليتهاي عملي و قانوني سرپرست را در روابط مديريت ـ كارگري بحث كنيد.
2ـ ويژگيهاي اصلي قوانين روابط مديريت ـ كارگر را مطابق شرح در متن تعيين كنيد.
3ـ فرايند چانهزني (داد و ستد، معامله( شركت كنندگان آن و اهداف آن را شرح دهيد.
4ـ نقشهاي سرپرست را در اجراي يك قرارداد كاري و روابط آنها با نماينده اتحاديه را بحث كنيد.
5ـ يك رويه شكايت نمونه را شرح دهيد و نحوه كمك سرپرست به سودمندي آن را بحث نماييد.
1ـ نظارت و اتحاديههاي كارگري
مفهوم: سرپرستاننمايندگان قانوني مديريت در موضوعاتي هستند كه بر روي تاييد اتحاديه كارگري و اجراي قراردادهاي كارگري تأثير ميگذارد.
نقش اصلي سرپرست درباره موضوعات كارگري چيست؟
از ديدگاه قانوني، سرپرستها، نمايندگان مسئول شركتهايشان هستند. كارفرمايان شما مسئول هر نوع اقداماي هستند كه شما در اداره كردن كارمندان يا در ارتباط با اتحاديههاي كارگري، انجام ميدهيد. به همين دليل، اين امري ضروري است كه يك سرپرست با قانون كار از دو نقطه نظر مهم، آشنا باشد(1):شيوهاي كه در آن اقدامات شما بر روي اتحاديههاي كارگري در تلاش براي بدست آوردن حقوق وام گرفتن براي كارمند، تأثير ميگذارد و (2):قرارداد كارگري كه شركت شما ممكن است با يك اتحاديه امضاء نمايد و تاثيري كه اين كار بر روي خط مشيها، عمليات، و وديههايي دارد كه روابط كارگري را مسالمت آميز مينمايد.
چرا كارگران به اتحاديههاي كارگري ملحق ميشوند؟
به سه دليل كارمندان به اتحاديههاي كارگري ملحق ميشوند:
(1)اتحاديه ايمني و خدماتي را پيشنهاد ميكند كه ممكن است مشتري به تنهايي نتواند آنها را بكار ببرد يعني هدف اساسي اتحاديههاي كارگري يا تجاري عبارتاند از ارتقاء حفاظت و بهبود بهرههاي اقتصادي اعضايش ميباشد.
(2)عضويت اغلب اجباري است. در سه چهارم توافقات كارگري، حداقل يك شخص بايد به كارگرفته شود و او بايد به اتحاديه ملحق شود اگر بخواهد شغلاش را حفظ كند. ايده اصلي موجود عضويت اجباري آن است كه هر كس بايد سهم هزينه منافع بدست آوردهاش از اينكه عضويت اتحاديه را دارد بپردازد.
(3)عضويت به معناي استقلال از قدرت مديريت براي استخدام يا ارتقاء شغلي ميباشد. بسياري از كارمندان امروزي احساس ميكنند كه در سازمانها بدون كمك و ياور هستند. در حاليكه عضويت در اتحاديه، احساس قدرتي را فراهم ميكند كه قبلاً اين حس براي شخص وجود نداشت.
اقدام شما نسبت به يك اتحاديه موجود چيست؟
ضد اتحاديه نباشد، ويژگياي را بپذيريد كه شركت شما يك قرارداد با يك اتحاديه را ميپذيرد و بهترين كار شما عبارت انداز كار كردن سخت و همراهي با آن اتحاديه است انرژي خودتان را براي مخالفت با اتحادهي به هدر ندهيد. در عوض سعي كنيد كه بخشياي را كه در آن كار ميكنيد محل مناسبتري براي انجام كار نماييد. همچنين اين اشتباه بزرگاي است كه فقط به اتحاديه توجه كنيد و از كارگران خودتان غافل شويد زيرا كارگر ممكن است از پيروي كردن از شما بردارد و به نمايندگان اتحاديه خودشان به چشم رهبريت نگاه كنند و از شما چشمپوشي نمايند.
آيا شما احساس ناراحتي ميكنيد وقتي كه كارمندان شما به اتحاديه اعتماد ميكنند؟
خير، يك بررسي از وضعيت كارمندان نشان داد كه آنها داراي يك حس اعتماد دو طرفه هستند. هم به كارفرما و هم به اتحاديه. كارمندان به رئيس خودشان براي قضاوتهاي تجاري توجه دارند و به رضايتهايي توجه دارند كه از انجام يك كار هدفمند تحت شرايط كاري خوب حاصل ميشود. كارمندان به حيثيت اجتماعي خودشان توجه دارند و بعنوان يك محافظت كننده از تمايلات اقتصادي و ايمني شغلي به آن ميپردازند يك كارمندي كه براي يك شركت خوب كار ميكند و نسبت به كارش فعال و شريف است از اين رابطه لذت ميبرد و اين كه آيا يك كارمند بين اتحاديه و كارفرما كدام يك را ترجيح ميدهد مانند آن است كه از يك كودك بپرسيد كه آيا تفاوتاي بين پدر و مادر قائل است يا خير؟
چه نوع از اتحاديهاي يك ESOP است؟
ابداً يك اتحاديه نميباشد. يك ESOP يك طرح مالكيت سهام كارمندي است. و سود سهام بردن است و كدامند سهام را در يك شركت ميخرد و يك سهامدار جزئي ميشود. بعضي از ESOPها براي كارمندان داراي مزيت است و فرصتهايي براي مشاركت در مديريت آنها در شركتشان را ميدهند. ساير ESOPها اغلب كارمندان را با مديرتتجازي آشنا ميكند و كارگران فرصت سهم بردن از سودها را پيدا ميكنند و كارگران فرصت پيدا ميكنند كه در سهام و سود آنها شريك شوند و يا با كاهش قيمت سهام در بازار ممكن است زيان ببينند. در هر حالت ESOP واقعاً يك كار مستقيم براي روابط مديريت ـ كارگر سنتي نميباشند.
مفهوم؛ روابط مديريت ـ كارگر با يك سري قوانين مرتبط باشد و اساسيترين آنها قانون روابط كارگر ملي است كه توسط هيئت مديره روابط كارگر ملي اجرا ميشود.
آيا همه چيز قبل از قانون Wagner سادهتر نبود؟
بدون شك سرپرستان دستشان بمراتب بازتر سات كه با موضوعات كارمندي سرو كله بزنند، ولي شواهد حاكي از آن است كه اتحاديهها واقعاً هوشمندتر و موثرتر از زماني شدهاند كه حق سازماني كارمندان توسط قانون حفظ ميگرديد.
قانون Wagner شرايطاي را شرح ميدهد كه تحت آن كارگران ميتوانند از طريق نمايندگان قانوني خودشان وام دريافت كنند و قانون جديدي وضع نشده است و قصد دارد كه حقوق موجود حفظ و تقويت شود. قانون واگنر شرايط كاري خاصي را از طرف كارفرما به كارمند تحميل نميكند. و تضمين ميكند كه كارمندان بصورت گروهي تلاش نمايند كه بصورت فردي و درخواست دستمزد، تغيير ساعت كار و شرايط كار را بنمايند. كار سرپرستي انعطافپذيرتر است در جايي كه اتحاديهها وجود دارند و سرپرست هر وقت با مشكلاي براي كارمندش روبرو گردد ميتواند مشكل او را با اتحاديه مطرح نمايد.
قانون Hartley – Taft چگونه قانون Wagner را تغيير داد؟
قانون كار زميني قانوني روابط كارگري ملي است كه توسط قانون Taft – Harteyدر 1947 اصلاح گرديد. قانون Taft – Hartey به فهرست عمليات غيرعادلانه اضافه كرد كه ميتوانست در مقابل مديريت شارژ شود. ولي مهمتر اينكه، عمل اعمال شده برروي كنترلهاي معين اتحاديهها بر روي فعاليتهاي سازماندهي متمركز است و سازمان اتحاديه داخلي آنها و روشهاي وام دادن را دنبال ميكند.
برطبق قانون، اتحاديه و مؤسسات آنها از كارهاي زير منع ميشوند:
- تلاش كنند كه يك كارفرما را به سلب مسئوليت اعضاي قبلي اتحاديه مجبور نمايند كه بدلايلي غير از عدم پرداخت بدهيهاي قانوني اتحاديه يا تعرفههاي مربوطه كارمند اخراج شده است.
- تلاش براي مجبور كردن يك كارفرما براي پرداخت يا تحويل هر مقدار پول يا ساير چيزهايي با ارزش براي خدماتاي كه اجرا نميشوند. اين امر عمليات كاري ديگر را مستثني ميكند.
- جلوگيري يا مجبور كردن ساير كارمندان از وارد شدن يا وارد نشدن به اتحاديه.
- الزام به تعرفههاي مميزي كارمنداني كه ميخواهند عضو اتحاديه شوند.
علاوهبر اين، كارمندان ميتوانند وام بگيرند يا وام نگيرند(قرض نكنند).