تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو

۶ بازديد

تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو

تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو

تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو

تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو

هلو بومي مناطق گرم چين مي باشد، ولي به نظر مي رسد كه سالها قبل از معرفي شدن به اروپا كه از آنجا به آمريكاي شمالي برده شد در ايران كشت مي شده است. بجز سيب، هلو وسيعترين درخت ميوه خزانه دار كشت شده در آمريكا مي باشد و درختي است نسبتاً كم عمر كه داراي اندازه متوسط تا كوچك مي باشد. از نظر ژنتيكي، هلو خيلي كمتر از سيب و گلابي متغير مي باشد و ميوه هر نهال بذري كشت مي شود و حداقل قابل خوراك مي باشد و طبيعتاً زودبار مي دهد لذا اصلاح ارقام جديد آسان مي باشد. اغلب ارقام هلو كه امروز بكار مي روند محصول برنامه هاي اصلاح نژاد آزمايشي مي باشند. برنامه هاي اصلاح نژاد موفقيت آميز در مناطق مختلف دنيا منجر به توليد ارقام تجارتي خيلي بيشتري از آنچه كه در مورد سيب و گلابي يافت مي شود گرديده است كه كشت مي شود. (1)

گياهشناسي هلو

هلو (پرنوس پرسيكا) از خانوادة رزاسه و زيرخانوادة پرونوئيده داراي 16 كروموزوم (16=n2) و بومي چين مي باشد. جنس پرونوس شامل هلو، شليل، بادام، زردآلو، آلو، گوجه و بسياري از پايه هاي زينتي مي باشد. در اين جنس جوانه هاي گل زودتر از برگ ها باز مي شوند و هميشه جانبي بوده، هيچ گاه انتهايي نيستند – هلو و بادام به زيرجنس آميگدالوس (Amigdalus) تعلق دارند كه داراي گل بدون دمگل يا دمگل كوتاه بوده ميوه ها كركي هستند. اندازه درخت هلو. متوسط ارتفاع 3 تا 5 متر – شاخه ها در اطراف تنه گسترده و مركز آن باز است. درخت خزان كننده با سيستم ريشه اي تقريباً عميق مي باشد.

جوانه هاي گل غالباً دوتايي روي شاخ هاي يكساله و به طور جانبي در طرفين جوانه، رويشي قرار مي گيرند. اما در بعضي موارد تعداد جوانه هاي گل در يك نقطه مي تواند متغير و از يك يا چهار گل منفرد تغيير كند. ميوه هلو از نوع شفت مي باشد و ارقام آن به دو دسته هسته آزاد و يا چسبيده به گوشت تقسيم مي شوند. اغلب ارقام هلو خود بارور مي باشند ولي تعدادي ارقام خود عقيم نظير Malberta، Mikade و Alamar وجود دارند. J.H Hale از ارقام خود ناسازگار هلو مي باشد. هلو ميوه زيادي توليد مي كند و براي بدست آوردن ميوه اي با اندازه و كيفيت خوب بايد تنك شود.

درختان هلو سالانه به هرس نسبتاً شديدي نيازمندند تا علاوه بر توليد شاخه هاي يكساله با رشد مناسب براي حفظ باردهي خوب با ايجاد تعادل بين ريشه و قسمت هوايي بتوان توليد ميوه را بيشتر كرد. (3)

گلدهي:

گلدهي در درختان ميوه را مي توان به دو فرآيند نموي اصلي تقسيم كرد. اين فرآيندهاي نموي عبارتند از آغازش و نمو جوانه هاي گل كه در طول تابستان و پاييز يك سال رخ مي دهند و نيز فرآيند گلدهي كه در اوايل بهار سال بعد واقع مي شود گلدهي در درختان ميوه زماني است كه درخت از نظر رشد به سن معيني رسيده باشد سالها طول مي كشد تا درختان حاصل از رويش بذر به سن گلدهي برسد. (2)

عادت گلدهي هلو:

در هلو گلدهي منفرد از جوانه هاي جانبي ساده، برروي شاخه هاي فصل قبل توليد مي شوند، لذا براي حفظ باردهي خوب هر سال 40 الي  CM50 رشد جديد ضروري مي باشد. تمايزيابي در اواسط تابستان شروع مي شود و براي چندين هفته ادامه مي يابد. هر سال گل كافي براي باردهي سالانه خوب تشكيل مي شود ولي به دنبال يك سال پر محصول درختان تمايل به گلدهي كمتري نشان مي دهند و اغلب در سال دوم يا سوم بعد از كاشت گل مي دهند. (2)

نونهالي

نونهالي را مي توان بصورت مرحله فيزيولوژيكي يك نهال كه در طول آن نهال را نمي توان وادار به گلدهي مي كرد تعريف كرد. بسته به نوع گونه ها، گياهان بطور كلي تعداد زيادي از خصوصيات و صفات مرفولوژيكي خود را تغيير مي دهند كه خود نشانه پايان دوره نونهالي گياه است. شكل و ضخامت برگ و آرايش برگي روي ساقه، داشتن خار، توانايي تشكيل ريشه نابجا و صفات ديگر مي تواند همزمان يا قبل از گلدهي تغيير كند. سرعت رشد گياهان نونهال تنها تيماري است كه انتقال از دوره نونهالي به دوره گلدهي را سرعت مي بخشد.

فاست به نقل از وايزر و همكاران (1976) سرعت گلدهي دانهالهاي سيب و گلابي را با يكديگر مقايسه كردند. دانهالهايي كه رشد سريعتري داشتند زودتر از آنهايي كه سرعت رشد كمتري داشتند وارد مرحله زايشي شدند. (2)

گرده افشاني

توليد مثل جنسي و نمو دانه درختان ميوه منوط به گرده افشاني يعني انتقال دانه گرده از بساك به كلاله مي باشد. دانه گرده بعد از رسيدن به كلاله جوانه زده و ايجاد لوله اي را مي نمايند كه به طرف پايين خامه رشد مي كند. لقاح وقتي صورت مي گيرد كه هسته نر در لوله گرده، سلول تخم زاي داخل كيسه جنيني تركيب شود. گل در هلو دو جنسه است و اكثر ارقام هلو خودباور هستند بنابراين شكل آنچناني از نظر تلقيح و گره افشاني در ارقام هلو ديده نمي شود و تنها تعدادي از ارقام هلو از جمله رقم جي اچ هيل خود نابارور است كه براي گرده افشاني و تلقيح بهتر است توأم با ارقام تلقيح بهتر بصورت توأم با ارقام تلقيح كننده كشت مي شوند. گرده افشاني در هلو توسط حشرات صورت مي‌گيرد گلبرگها و عطر گلها حشرات را به سمت خود جلب كرده و پرچم ها در اثر تماس حشرات گرده خود را روي مادگي مي افشانند. (1)

تشكيل ميوه

با تكميل شدن گرده افشاني، لوله گرده از خانه عبور نموده و با نفوذ به ميكروپيل تلقيح تخم صورت مي گيرد (محرك هورموني از جنين جوان در حال نمو و از ريزش ميوه جلوگيري كرده و باعث بزرگ شدن تخمدان و نسوج مجاور آن و تبديل به ميوه در حال نمو مي گردد. تشكيل ميوه ها با پژمردگي گلبرگها و در بيشتر گياهان با ريزش پرچم ها و كاسه گل همراه مي باشد و معمولاً در هلو 30-25% گلهاي باز شده به ميوه تبديل مي شوند. (1 و 2)

وقايع مهم در تشكيل ميوه

بعد از گرده افشاني، لقاح و شايد قبل از آن وقايع فيزيولوژيك متوالي مهمي اتفاق مي افتد تا تشكيل و رشد ميوه انجام پذيرد. نخستين پيش شرط براي تشكيل مناسب ميوه، نمو به اصطلاح قوي جوانه هاي گل است كه در طول پاييز سال قبل يا تابستان صورت مي گيرد و نياز به مقدار مشخصي از فتوسنتز و ذخيره ازت دارد. اين موضوع با نياز مهم ديگري يعني گسترة درجه حرارت يعني در طول دورة شكوفه دهي يا بلافاصله پس از آن به لحاظ حصول اطمينان از به لحاظ حصول اطمينان از گرده افشاني كامل رشد لوله گرده و لقاح دنبال مي شود. شرايط ديگر مربوط به بعد از لقاح است. به عبارت ديگر زماني كه ميوه هاي جوان در حال نمو به مقدار نسبتاً بالايي از مواد فتوسنتزي نياز دارند. چنانچه هر يك از اين عوامل تأمين نگردد تشكيل ميوه اندكي خواهد شد. اين بدان مفهوم است كه بلافاصله پس از شكوفه دهي بيشتر ميوه هاي جوان خواهد ريخت. (2)

رشد و نمو ميوه

رشد و تكامل ميوه هلو بصورت يك منحني سيگموئيدي مضاعف تغيير مي كند. بنابراين تكامل ميوه را مي توان به سه دوره رشد و نمو تقسيم كرد:

1-در مرحلة اول جنين هلو چند هفته پس از لقاح خيلي آهسته تكامل مي يابد در حاليكه پريكارپ برون برا و بذر خيلي سريع رشد مي كند. تقسيم سلولي در 2 و 3 هفته اول افزايش يافته سپس بسرعت كاهش مي يابد و در اواخر هفته دوم يك افزايش سريعي در اندازه سلول ديده مي شود كه مربوط به باروري تخمك مي باشد. رشد و نمو بذر در اين مرحله سريع است. بافت خودش و پوسته تخمك به حداكثر اندازه خود مي رسد پيشنهاد شده است كه انتقال بين مرحله 1 و 2 در ارقام مختلف در مناطق يكسان همزمان صورت مي گيرد. در پايان مرحله يك هسته تقريباً اندازه كامل خود را بدست مي آورد و. طول اين دوره ارتباط مستقيمي با زمان رسيدن ميوه ندارد و 50-45 روز طول مي كشد. مرحلة دوم با يك افزايش آرام (كند) در مزوكارپ مشخص مي شود و در اين مرحله چوبي شدن آندوكارپ (درون بر) اتفاق مي افتد. مرحله چوبي شدن آندوكارپ از اواخر مرحله يك شروع و در مرحله دوم تكميل شده و تا مرحله سوم طول مي كشد. در طول مرحله دوم عمدتاً بعلت تجمع ماده خشك در هسته درصد مواد جامد افزايش مي يابد. در اواسط مرحله يك بين مزوكارپ و آندوكارپ ممكن است يك تفاوتي در ماده خشك مشاهده شود. در اواخر مرحله دوم جنين و لپه ها به حداكثر اندازه خود در ارقام ديررس مي رسند در صورتيكه در ارقام زودرس ، مرحله سوم ادامه مي يابد. مدت اين مرحله 9-1 هفته مي باشد.