تحقيق خلاقيت چيست ؟

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

خلاقيت چيست ؟

۱۴ بازديد

خلاقيت چيست ؟

خلاقيت چيست ؟

خلاقيت چيست ؟

فهرست مطالب :

عنوان

خلاقيت  ، توصيف ، محدوديت ها و روشهاي ايجاد خلاقيت

ده گام به سوي تقويت خلاقيت

روش آموزش خلاقيت

پرورش خلاقيت كودكان

جو كلاسي و خلاقيت

با  انتخاب   اسباب  بازيهاي  مناسب، خلاقيت  را  در كودكان  برانگيزيد

عوامل بازدارنده خلاقيت

ضرورت  توجه به خلاقيت در كودكان و نوجوانان

ما و خلاقيت

نقاشي يكي از راههاي تقويت خلاقيت و توانمنديهاي كودكان است

بهادادن به هنرهاي كودكان جهت پرورش خلاق

منابع

خلاقيت  ، توصيف ، محدوديت ها و روشهاي ايجاد خلاقيت
خلاقيت واژه اي است مبهم و ارائه تعريف دقيق از آن دشوار مي باشد . محققان اغلب به جاي تعريف آن ، خصوصيات افراد خلاق را ترسيم كرده اند . اما اگر بخواهيم تعريفي از آن ارائه كنيم مي توانيم بگوييم : خلاقيت يك فرآيند ذهني است مركب از قدرت ابتكار و انعطاف پذيري . خلاقيت هر حسي را در بر مي گيرد : بينايي ، بويايي ، چشايي و شايد حتي ماوراي حس را ، بسياري از آن نامرئي ، غير كلامي و ناهشيار است . برخي از محققان ( ويلسون 1962 ، كراچفيلد 1962 ) خلاقيت را نقطه مقابل همنوايي مي دانند و به نظر آنها خلاقيت يعني عقايد اصيل ، نظريات متفاوت نگريستن به مسائل لوفرانكويس معتقد است : همان گونه كه هوش خيلي پايين همان كودني است > خلاقيت خيلي پايين هم معمولي بودن است .

سطوح خلاقيت به نظر آي ، آر ، تايلور ( 1995 )

خلاقيت بياني : همانند ترسيم خودبخودي كودكان .

خلاقيت بارآور : همانند توليدات هنرمندان يا دانشمندان .

خلاقيت ابداعي : كه از طريق تغييرات و پيشرفت حاصل مي شود .

خلاقيت اختراعي : كه در آن هوش و ذكاوت با روشهاي و فنون آشكار مي شود .

خلاقيت ظهوري : جايي كه يك اصل يا فرض جديد وجود دارد و در حول آن مكاتب و حركتهاي

ازه و مانند آنها شكوفا مي شوند .

با در نظر گرفتن سطوح فوق عقيده بر اين است كه هميشه درجاتي از خلاقيت وجود دارد اما برخي از توليدات بيشتر خلاقانه است و برخي ديگر كمتر . به عبارت ديگر خلاقيت در سطوح و درجاتي متفاوتي ظاهر مي شود و از كشف ساختار اتم گرفته تا خوب مسطح كردن باغ متغير است . اما آنچه به عنوان يك ملاك خلاقيت بيشتر حائز اهميت است > تازه بودن مي باشد . اين ملاك در هر تعريفي از خلاقيت ديده مي شود > به نظر ترستون نظر جامعه شرط نيست كه توليد چيزي را نو به حساب آمرد يانه ؛ بلكه همين كه فكري براي اولين بار به ذهن همه كس از يك زن خانه دار معمولي گرفته تا يك هنرمند برجسته ايجاد شود .

اشتاين (1953 ) برخلاف ترستون معتقد است كه خلاقيت بايد بر حسب فرنگ و جامعه تعريف شود . به نظر او بديع و تازه بودن به اين معني است كه در آن جامعه قبلاً وجود نداشته است او معتقد است براي اين كه كاري را يك كار خلاق بدانيم بايد توسط گروهي از افراد به صورت كاري مفيد و جالب و قابل قبول در نظر گرفته شود .

روش هاي مختلف خلاقيت
روش نو دارويني : حركت فكر بدون ضابطه و به صورت آزمايش و خطاست تا اين كه منجر به كشف مي شود .

روش نو لاماركي : يك قواعد اوليه در تفكر خلاق وجود دارد كه ما از آن تبعيت مي :نيم و در پرتو آن تبعيت است كه بعدها عمل كشف صورت مي گيرد . در اين روش افراد خلاق بايد از يك چهار چوب تبعيت كنند وگرنه خلاقيت صورت نمي گيرد .

روش تركيبي ( چند مرحله اي ) : در مراحل اوليه خلاقيت قاعده مندي نقش بازي ميكند و در مراحل بعدي روش دارويني مصداق پيدا مي كند .

شرايط خلاقيت

منشأ توليد خلاقيت چيست ؟ آيا مي توان خلاقيت را به توانايي ويژه اي از صفات شخصيتي نسبت داد ؟ يا اجزاي ديگري هستند كه در اين فرايند نقش بازي مي كنند ؟ تحقيقات نشان داده است كه عوامل اجتماعي و محيطي نقش هاي عمده اي در عملكرد خلاقاه ايفا مي كنند . ارتباط قوي و مثبتي بين حالت انگيزشي شخص – جهت گيري انگيزشي – و خلاقيت وجود دارد . تا حد زيادي اين محيط اجتماعي است يا لااقل برخي از جنبه هاي محيط است كه اين جهت گيري را تعيين مي كند در همين ارتباط ما از اصل انگيزش دروني خلاقيت سخن خواهيم گفت . مطابق با اين اصل مردم زماني خلاق مي شوند كه از طريق علاقه ، لذت ، رضايت و چالش در انجام كار احساس برانگيختگي كنند نه به وسيله فشارهاي و اجبارهاي بيروني .

در اصل عشقي كه مردم به كارشان دارند نقش عمده اي در خلاقيت آنها دارد براي مثال اشتاينر مي گويد :

هيچكس به اندازه انيشتين از علم لذت نبرده است . از طريق نامه ها > مطالعه زندگي نامه افراد و يا يادداشت هاي ديگران مي توان برخي از افراد و دانشمندان را شناخت كه به كار خود علاقه و عشق وافري داشتند كه نهايتاً منجر به ابداعات ، اختراعات و پيشرفتهاي چشمگيري در ان زمينه شده است . هنري جاگلوم كارگردان سينما معتقد است لذت از خلاقيت شبيه به نشستن روي دوچرخه اي است كه از تپه به طرف پايين حركت مي كند .

به رغم مطالب عنوان شده تحقيقات نشان داده اند عشقي كه مردم نسبت به كارشان دارند از طريق فشارهاي محيطي تضعيف شده ، براحتي اهميت خود را از دست مي دهد . در سال 1954 كارل راجرز در باره شرايط خلاقيت و اهميت ايجاد موقعيت هاي آزاد و امن روان شناختي صحبت كرد ، در باره محيطي كه در آن نظارت بيروني وجود نداشته باشد . راجرز معتقد است كه خلاقيت فقط در محيطي شكوفا مي شود كه در آن انگيزش توليد از درون ايجاد شود آزمايش و بررسي تفسيرهاي افراد خلاق ، اين ديدگاه را تأييد كرده است البته اين را هم بايد گفت كه تنها عشق كافي نيست بلكه فرد خلاق بايد با مشكلات فراوان محيطي را بسازد كه فرصت كافي براي نگه داشتن عشق را ارائه دهد .

انگيزش دروني چيست ؟

درانگيزش دروني تعاريف زيادي عنوان شده است . اخيراً برخي از روان شناسان اجتماعي ( لپر گرين ، نيس بت 1973 ) انگيزش دروني را از جنبه شناختي تعريف كرده اند آنها عقيده دارند : اگر افراد درك كنند كه به واسطه علاقه خود در فعاليتهايشان مشغول هستند . بطور بيروني انگيخته مي شوند . مطابق با اين نظريه كروگلانسكي ( 1975 ) آن را به دو طبقه درونزاد و برونزاد تقسيم كرد . وقتي صحبت از درونزاد مي شود منظور اين است كه هدف از انجام كاري را در درون آن قرار دارد و در نوع برونزاد فعاليت به عنوان ابزاري در نظر گرفته مي شود كه منتهي به هدفي به هدف بيروني مي شود .

نظريه پردازان ديگر ، انگيزش دروني را بيشتر ارگانيسمي تصور مي كنند وايت ( 1959 ) و هارتر ( 1978 ) عقيده دارند كه انگيزش دروني مبتني بر نياز ذاتي انسان براي رقابت است و دچار مس ( 1968 ) معتقد است رفتارهايي كه از داخل برانگيخته مي شود ناشي از نوعي اشتياق براي تجربه يك امر مي باشند .

همه تعاريفي كه در مورد انگيزش دروني وجود دارند در يك عنصر مشترك هستند : افرادي كه فعاليتهاي را به واسطه علاقه خود و با رضايت شخصي انجام مي دهند داراي برانگيختگي دروني و افرادي كه به خاطر برخي هدفهاي بيروني فعاليتهاي را انجام مي دهند داراي برانگيختگي بيروني هستند . نظريه پردازان روان شناختي عقيده دارند كه خلاقيت از حالت برانگيختگي دروني ناشي مي شود كراچفيلد ( 1962 ) معتقد است كه برانگيختگي دروني مرتبط با فعاليت بيشتر از برانگيختگي بيروني مرتبط با فرد منجر به خلاقيت مي شود . داده هاي شخصيتي جمع آوري شده به وسيله كراچفيلد ( 1961 ) حاكي است كه سطوح بالاي انگيزش دروني با كار و فعاليت افراد خالق همراه مي باشد .

تأثيرات اجتماعي و محيطي

مطالعاتي در مورد تأثير محدوديت يا انگيزش اجتماعي _ محيطي انجام گرفته است . در اين مطالعات از گروههاي آزمايشي و كنترل استفاده شده است . گروههاي آزمايشي در شرايطي با پاداش ، پسخوراند يا محدوديت كار مي كردند . اما گروههاي كنترل هيچ كدام از اين شرايط را نداشتند . هيچ كدام از گروهها از آزمايش با خبر نبودند . محققان بدين طريق تأثير انواع محدوديت ها را نشان داده اند. در آزمايش به عمل آمده ، جايزه نقدي سبب بيشترين توجه شد ( تجربه انجام يك كار براي دريافت پول ، انگيزش دروني آزمودني را بطور معني داري كاهش مي دهد ) ، مع هذا پرداخت پول نقد تنها پاداشي نيست كه چنين اثر كاهشي دارد . علاوه بر پرداخت جايزه نقدي ، محدوديت بيروني نيز كاهش انگيزه دروني دارند . لپر و گرين تأثير نظارت و مراقبت را بر علاقه دروني كودكان مورد بررسي قرار دادند . نتيجه به دست آمده حاكي از تأثيرات كاهنده نظارت برانگيزش دروني آنها در حين انجام تكاليف بود . با توجه به اين مسأله سئوالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا چنين عواملي مي تواند خلاقيت آزمودنيها را نيز تحت تأثير قرار دهند ؟

تأثير محدوديتها بر جنبه هاي مرتبط با خلاقيت در عملكرد

در تحقيقي كه به وسيله لپرو ديگران براي بررسي تأثير جايزه بر خلاقيت كودكان انجام گرفت معلوم شد كه كودكاني كه در ابتدا از روي علاقه و انگيزش دروني كار خود را بخوبي انجام مي دادند بعد از اين كه ياد گرفتند كار خود را به ازاي دريافت پاداش انجام دهند ، از ميزان انگيزش آنها كاسته شد . اين كودكان وقت كمتري براي كار اختصاص مي دادند و علاقه آنها همچنان كاهش مي يافت ، بعلاوه كيفيت كارايي افراد نيز در مقايسه با آنهايي كه منتظر دريافت پاداش نبودند ، پايين تر بود .

در آزمايشي متفاوت گاربارينو از دانش آموزان كلاس پنجم و ششم خواست كه به كلاسهاي اول و دوم تكاليفي را ياد بدهند . دانش آموزاني كه به عنوان معلم به كار مي رفتند نيز به دو گروه تقسيم شدند . گروهي كه به آنها وعده پاداش داده شده بود و گروه ديگر كه وعده اي دريافت نكرده بودند . آن گاه براي ارزيابي عملكرد دو گروه از دو نفر ارزياب استفاده شد . نتايج به دست آمده نشان داد معلماني معلماني كه وعده پاداش دريافت كرده بودند زير فشار رواني بوده ، اشتغال ذهني داشتند . در حالي كه گروه ديگر آرام بودند و عملكرد بهتري از خود نشان دادند . در ميان دانش آموزان نيز آنهايي كه قرار بود پاداش دريافت دارند عصباني بودند و تنش داشتند اما گروه ديگر كاملاً آرام بودند ، بعلاوه دانش آموزان گروه اول از بيانات معلم ارزيابي منفي داشتند كمتر خوشحال بودند و كمتر ياد مي گرفتند . همچنين آشكار شد كه اين دانش آموزان بحثهاي راحت تري انتخاب مي كردند اما آنهايي كه وعده پاداش دريافت نكرده بودند . بحثهاي پيچيده و مشكل را ترجيح مي دادند

ده گام به سوي تقويت خلاقيت

يك -به موزيك باخ (  Johann Sebastian Bach) گوش دهيد . اگر از سردرد  رنج مي بريد و يا در نيمه هاي شب دچار توهم مي شويد به پزشك مراجعه نماييد.

دو- از تكنيك يورش فكري ( Brainstorm  ) استفاده كنيد.اين تكنيك علاوه بر اينكه مخزني از ايده ها براي شما ايجاد مي كند بلكه به كمك آن مي توانيد  در امور خود تصميم گيري هاي بهتري را اتخاذ نماييد

سه -هميشه با خود يك دفترچه و مداد يا خودكار به همراه داشته باشيد.هنگامي كه ايده اي تازه به ذهن شما مي رسد ، آن را ياد داشت نماييد.هنگامي كه ايده هاي  يادداشت شده خود را بازخواني مي كنيد ، ممكن است 90 درصد آنها بيهوده جلوه كنند اما نگران نباشيد اين طبيعي است ، 10 درصد از بقيه ايده هاي يادداشت شده بسيار ارزشمند خواهند بود.

چهار- هنگامي كه فكر نويي به ذهن شما مي رسد، يك فرهنگ لغت را باز كنيد و بطور تصادفي واژه اي را انتخاب نماييد و آنگاه سعي نماييداين فكرنو و آن واژه را با يكديگر  تركيب نماييد و اين روش سبب خواهد شد به نكات جالبي دست يابيد. يك مفهوم  شناخته شده ساده اي وجود دارد كه هنگامي كه ذهن شما در شرايط آزاد بسر مي برد  قادر به خلاقيت نيست و هنگامي كه ذهن شما با محدوديت هايي روبرو مي شود،شروع به تفكر خواهد كرد و اين روش سبب مي شود ذهن شما دريك محدوديت قرارگرفته و تفكر نمايد.

پنج -مشكلي را كه با آن روبرو هستيد ، با دقت تعريف نماييد، و يا آن را  بر روي يك كاغذ يا دفترچه الكترونيكي و يا در رايانه با جزئيات شرح دهيد.از اين طريق شما به نكات تازه و خوبي در خصوص مشكل خود دست مي يابيد.

شش -اگر نمي توانيد تفكر كنيد ، بهتر است پياده روي كنيد.يك تغيير آب و هوابراي شما خوب بوده و به آرامي كمك مي كند تا سلولهاي مغزي  شما به تحرك واداشته شوند.

هفت : تلويزيون نگاه نكنيد ، زيرا  ذهن شما توسط  برنامه هاي  تلويزيون اشغال مي شود و ديگر  قادر  نيستيد  خلاقانه فكر كنيد ، گويي با ديدن تلويزيون  مغز  شما  از گوش  ها  و چشم  هاي شما  نشت  كرده و خارج مي  شود .

هشت : از  مصرف دارو بپرهيزيد ، بعضي  از افراد  براي تقويت  خلاقيت  خود از  داروهاي خاص  استفاده مي كنند، در حاليكه  از نگاه ديگران  ، اين افراد   تنها نظير  افرادي  هستند كه وابستگي دارويي دارند.

نه - تا مي توانيد درباره  هر چيزي مطالعه كنيد ، مغز شما با مطالعه  كتاب ورزش مي كند.علاوه بر اينكه  سبب  الهام  در ذهن شما مي  شود  بلكه  آن را انباشته  از اطلاعات مي كند كه اين خود سبب خواهد  شد  ، سلولهاي  مغزي  شما با يكديگر راحت تر  ارتباط  برقرار كرده و زمينه براي  خلق  ايده هاي  نو پديد آيد.

ده - مغز شما نيز همانند بدن  شما نيازمند ورزش  كردن است  تا به خوبي  فعاليت نمايد.در صورتي  كه مغز ورزش نكند ، به مرور  سست  و بي فايده  مي شود.شما از طريق  مطالعه كردن  ، بحث كردن  با افراد  باهوش  مي  توانيد  سلولهاي  مغزي خود  را وادار به ورزش كنيد. گفتگو  با ديگران در رابطه با كارگردانان فيلم ها و سياست و نظير اينها براي  ذهن  شما خوب  است و اين بهتر از پرخاش كردن بر سر ديگران  است .