

بررسي نقوش روايتگري در سفالينه هاي دوره سلجوقي تا پايان عصر تيموري
بررسي نقوش روايتگري در سفالينه هاي دوره سلجوقي تا پايان عصر تيموري
فهرست مطالب:
فصل اول: 1- تصويرگري ادبيات روايي بر روي سفالينه ها (دوره سلجوقي تا پايان عصر تيموري)
بخش اول:1-1- ويژگي هاي ادبيات روايي ايران
1-1-1-گونه هاي مختلف ادبيات ايراني
1-1-2-داستاني
1-1-3-پيدايش شعر روايي در زبان فارسي عصر اسلامي
1-1-4-زمينه هاي فردي و اجتماعي شعر غنايي
1-1-5-عمده شكل هاي شعر غنايي فارسي
1-1-6-داستان در ادب كلاسيك فارسي
1-1-7-ادبيات در دوره ي (سامانيان- غزنويان- سلجوقيان- ايلخانيان و تيموري)
1-1-8-بنيان هاي روايت
بخش دوم:1-2- تصويرگري متون روايي در نگارگري ايران
1-2-1- تاثير سبك مانوي بر اولين تصويرگري كتب اسلامي
1-2-2- نگارگري دوران (سلجوقي- ايلخاني- تيموري)
1-2-3- معيارهاي تركيب بندي در نگارگري
1-2-4- تحولات تدريجي ترسيم انسان در نقاشي ايران
بخش سوم:1-3- مضامين بكار گرفته شده در سفالينه هاي ايران
1-3-1- تاثير مضامين ادبي ساساني بر سفال اوايل اسلام
1-3-2- منع تصويرگري و حضور خط در تزيين سفالينه هاي اسلامي
1-3-3- مضامين سفالينه هاي اسلامي
1-3-4- سفالينه هاي اسلامي از جهت تكنيك لعاب زني و نقش زني
1-3-5- مضامين سفالينه ي عهد ايلخاني و تيموري
بخش چهارم:1-4- مقايسه نقوش روايي در نگاره ها و ظروف سفالي
1-4-1- ويژگي صفحه آرايي نگاره ها و سفالينه ها (از جهت نوشتاري- تصويرگري)
1-4-2- ظروف سفالي با مضمون تصوير و نوشته
1-4-3- مقايسه ي نگارگري و سفالگري از جهت چگونگي نقش زني
1-4-4- همنشيني نقوش تزييني با خوشنويسي
1-4-5- تاثير نگاره هاي ادبي بر تصويرگري سفالينه ها
1-4-6- عناصر تصويري مشترك بين نگاره ها و سفالينه ها
1-4-7- وضوح اشعار و جلوه ي آن در تصويرسازي نگاره ها و سفالينه ها
فصل دوم: 2- ويژگي نقاشي سفالينه هاي عصر سلجوقي
بخش اول:2-1- لعابهاي دوره سلجوقي
2-1-1- ويژگي لعاب زرين فام و ارتباط آن با فراورده هاي سفالي سلجوقي
2-1-2- سفال زرين فام
2-1-3- ويژگي تصويري و نوشتاري سبك ري
2-1-4- سفال زرين فام كاشان
2-1-5- شهرهاي ساخت سفال زرين فام (گرگان، ساوه)
بخش دوم: 2-2- ويژگي نقاشي سفالينه هاي عصر ايلخاني
2-2-1- سفالينه ي دوره مغول و ايلخاني در سده هاي هفتم و هشتم هق
2-2-2- كاشيكاري دوره ايلخانان مغول
2-2-3- وضعيت سفالگري در دوره ايلخاني
2-2-4- محتواي تصويري سفالينه هاي ايلخاني
بخش سوم:2-3- ويژگي نقاشي سفالينه هاي عصر تيموري
2-3-1- وضعيت سفالگري تيموري
2-3-2- سفالگري تيموري و تاثيرپذيري از چين
2-3-3- تكنيك ها و طرح هاي عهد تيموري
فصل سوم: 3- ارتباط مضامين ادبي- روايي با نقوش سفالينه هاي عصر سلجوقي- ايلخاني- تيموري
بخش اول:3-1- ارتباط مضامين ادبي روايي با نقوش سفالينه هاي عصر سلجوقي
3-1-1- ظروف مينايي و ارتباط نگاره هاي مكتوب با آثار سفالي اين سبك
3-1-2- نقوش ظروف مينايي دوره ي سلجوقي
3-1-3- كاربرد نقوش بر روي ظروف سفالي
بخش دوم:3-2- بررسي نقوش نوشتاري- تصويري زرين فام ((اعم از كاشي و سفال) دوره ايلخاني- تيموري)
3-2-1- سه سبك عمده ي نقاشي زرين فام
3-2-2- عدم ارتباط متن و تصوير در آثار زرين فام سده ي 7 ه ق
3-2-3- اشعار كاشي هاي زرين فام ايلخاني
3-2-4- بررسي كاشي بناهاي مذهبي و غيرمذهبي (كاخ ها)
3-2-5- كاشيكاران دوره ي ايلخاني
3-2-6- كاشي هاي زرين فام ايلخاني با مضمون عاشقانه و تصوير زوج عشاق
3-2-7- عدم تطابق تصوير و اشعار روي كاشي هاي زرين فام سده ي 8 ه ق
3-2-8- تجلي شاهنامه بر كاشي هاي سده ي 7 و 8 ه ق
3-2-9- شناخت نقشي از شاهنامه اسب سوار و باز(شاهين)
3-2-10- عناصر چيني- ايراني بر كاشي هاي تخت سليمان
3-2-11- تطابق اشعار با كاربرد ظرف
3-2-12- اشعار، چگونه در اختيار كاشيكار قرار مي گرفت؟
3-2-13- اهميت اشعار روي كاشي و ظروف در تصحيح متون ادبي
3-2-14- نقاشي روي ظروف سفالين لعابدار
بخش سوم:3-3- بررسي وجوه اشتراك نقوش سفالينه ها و نگاره هاي مكتوب (بامعرفي چند نمونه)
3-3-1- شباهت هاي نقوش نگارگري با سفالگري دوره ي سلجوقي
3-3-2- بررسي و مقايسه ي نقش كاشي با مضمون بيژن در چاه با نگاره ي آن
3-3-3- بررسي و مقايسه ي نقش سفالينه با مضمون ضحاك ماردوش با نگاره ي آن
3-3-4- بررسي و مقايسه ي نقش سفالينه با مضمون ايرج و برادران با نگاره ي آن
3-3-5- بررسي و مقايسه ي نقش سفالينه با مضمون خسرو و شيرين با نگاره ي آن
3-3-6- بررسي و مقايسه ي نقش سفالينه با مضمون بهرام و آزاده با نگاره ي آن
3-3-7- بررسي نقش فتنه و گوساله
پيشگفتار:
توجه و علاقه ي اينجانب به اين موضوع زماني آغاز شد كه مي بايست براي پايان نامه ي دوره ي كارشناسي موضوعي را انتخاب مي كردم ؛ برخلاف برخي دانشجويان و جو حاكم در بعضي دانشگاهها، توجه من معطوف به هنر ايران شد ؛ آنطور كه منابع نشان مي دهد راجع به هنر غرب از جانب مؤلفانشان به قدر كفايت كتب بيشماري تأليف شده است ؛ البته شايان توجه است كه برخي مؤلفان غربي نيز در پي تحقيق و تفحص بر هنر ايران برآمدند ، ولي هنر ما را آنگونه كه شايسته ي نام ايران است معرفي نكرده اند ؛ با همه اين اوصاف ناگفته هاي بسياري در بين تأليفات هنري بالاخص وجود داشت كه مرا ترغيب كرد به هنر ايران علي الخصوص رشته تخصصي ام كه سفال و سراميك بود ، بپردازم ؛ در بين نقوش سفالينه ها اثري از فرهنگ و تمدن عظيم ايراني را مي توان يافت شايسته بنظر مي رسد يك هنرمند متعهد اولاً به محيط اطراف خود نظر داشته ، هنر مملكت خويش را بشناسد اطلاعاتي از جامعه ، فرهنگ و تمدن خود كسب كند ؛ پس از شناخت لازم و كافي به دوردست ها بنگرد ؛ و هنر و انعكاس آن را بر ديگران بشناساند بعد از آن به هنر ديگر ملل بپردازد نظر شخصي اينجانب اين است كه بايد تأثيرات هنر اسلامي - ايرانيدر اين تحقيقات مدّ نظر قرار گيرد وجود آثار و رؤيت آنها مرا برآن داشت كه به پيوند ادبيات و سفال توجه نشان دهم و چون ادبيات نمايندهفرهنگ ايراني است و تقريباً هنرمنداني دچار از خود بيگانگي فرهنگي شده اند، موضوع رساله ي خويش را تاثير ادبيات بر سفال دوره ي اسلامي انتخاب نمودم تا ثابت كنم هنر ايران غني و سرشار از مضامين آموزنده استبعد از تهيه و تكميل رساله با وجود زحمات زيادي كه براي جمع آوري و تهيه ي مطالب كشيده بودم ؛ احساس كردم ناگفته هايي درباره ي اين موضوع باقي مانده و آنطور كه بايد حق مطلب ادا نشده است ؛ و در حد يك پروژه ي كارشناسي بصورت خام و نا پخته به اين موضوع پرداخته ام سپس تصميم گرفتم بگونه ي تخصصي تر به اين موضوع در حيطه اي تقريباً مجزا اما مرتبط بپردازم ؛ نگاهي به چند نمونه اثر سفالي مشابه مرا بفكر واداشت كه چرا هنرمند اين نقوش را مصور كرده است ؟ ظاهر نقوش نشان مي داد بايد جزيان و داستاني در آن نهفته باشد به عنوان مثال داستان بهرام و آزاده چندين بار توسط هنرمندان دوره هاي مختلف بر سفال و نگاره ها اجرا شده استويژگي تصويري ظروف فوق مرا بر آن داشت كه به بررسي موضوعي و محتوايي اين داستان بپردازم با مقايسه اي كه بين آثار سفالي و نگاره ها ترتيب دادم ؛ دريافتم هنرمندان به ادبيات و اشعار شاعران بسيار توجه داشته اند و گويي نوعي تبادل اطلاعات و همكاري بين هنرمندان و نگارگران وجود داشه است و هر دو گروه از چشمه ي پر فيض ادبيات و اشعار ، جهت نقش زني بر آثار بهره گرفته اند در شروع پژوهش هايم با راهنمايي ارزشمند جناب دكتر شيرازي متوجه شدم بايد براي شروع تحقيق مجموعه اي از كتب تاريخي ، ادبي ، نگارگري و سفال مطالعه شودو راهنمايي هاي بجا و مناسب آقاي رجبي در بيان تقسيم بندي فصول ، مسير راه را برايم روشن تر نمود با راهنمايي اين عزيزان مي بايست به تاريخ ادبيات ايران مراجعه، و مجموعه اي از اشعار و انواع ادبي ايران را مطالعه مي كردم زيرا در حاشيه ي كاشي ها و ظروف، اشعار خوشنويسي شده ي شاعران بزرگ و ناشناس بسيار وجود داشت و در اين ارتباط خطوطي كه مورد استفاده واقع شده بود مرا ملزم مي داشت تا به منابع خوشنويسي و انواع خطوط نيز رجوع كنم ؛ بدليل پيوستگي ادبيات و نگارگري و تشابه نقوش نگاره ها با سفالينه ها ، نگاره هاي ادوار مختلف و تأثيرات آنها نيز مورد بررسي قرار گرفت و در آخر مقايسه ي نهايي و موشكافانه ي نقوش سفالينه ها و نگاره ها مدّ نظر قرار گرفت در مسير جمع آوري مطالب مشكلات عديده اي همچون كمبود منابع كه متناسب با موضوع باشد ، راهم را دشوار مي نمود در جمع آوري تصاوير نيز بدليل سياه و سفيد و بي كيفيت بودن برخي نگاره ها متأسفانه برخي تصاوير از كيفيت مطلوب برخوردار نبود و تلاش اينجانب در جمع آوري برخي تصاوير با كيفيت مثمر ثمرواقع نشدمتأسفانه هنرمنداني كه در تأليف كتب مربوط به فن سفال گري كتاب هايي را به طبع رسانده اند ؛ با وجود كثرت تأليفات سراميكي و سفالي ، باز هم جاي خالي برخي مضامين كه مرتبط با سفال باشد در بين كتب حس مي شود هركدام از اين بزرگواران اگر حرفي از نقوش به ميان آورده اند صرفاً مربوط به مضامين ادبي مي شده است ، و فقط در حد بسيار محدودي به اين نكته اذعان داشته اند كه : " ادبيات و اشعار شاعران مختلف چون فردوسي و بر آثار سفالي به كثرت قابل رؤيت است " و از ذكر نمونه اي با اين عنوان اجتناب نموده اند ؛ اگر هم تصويري مي آمد متأسفانه فاقد هرگونه توضيح كارشناسانه بود البته در اندك مواردي مانند كتاب سفال اسلامي خليلي ، بذكر يك مورد بطور تخصصي پرداخته شده بود و در برخي كتابهاي قديمي و يا مقالات جديد متأسفانه با اطلاعات نادرستي مواجه شدم كه با وجود منابع قابل استناد و صحيح در رساله ي حاضر ، به اين موارد اشاره نموده ام تلاشهاي آقاي قوچاني در تأليفات و مقالاتي كه ارائه داده اند را در ارتباط با موضوع رساله نمي توان ناديده گرفت ، بخصوص كتاب " كاشي هاي تخت سليمان " ايشان در پيشرفت روند كار بسيار مفيد واقع شد اينجانب تلاش نمودم تا با گردآوري اين مطالب در اين رساله بطور تخصصي و كاملاً ويژه به محتواي ادبي آثار سفالي بپردازم بايد اين نكته را عرض كنم كه جاي خالي اين موضوع ( بررسي نقوش روايت گري بر سفالينه ها و كاشي ها در بين كتب سفالي خالي است )با اينكه در جمع آوري مطالب و تدوين اين رساله ، مطمئناً كاستي هايي وجود دارد، وتك تك اطلاعات و نوشته هاي اين رساله با عشق و علاقه از كتب مختلف و مقالات گوناگون جمع آوري شده است ، و در برخي موارد كه نگارنده حس كرده مي تواند به درك مطلب كمك كند سعي نموده همراه با سند مطالبي را بر آن بيفزايد ان شاء اخداي مهربان مرا ياري دهد تا بتوانم، با استواري قدمي هرچند كوچك در راه خدمت به هم ميهنانم بردارم در آخر از همه عزيزاني كه مرا در گردآوري اين رساله ياري رسانده اند از جمله جناب آقاي رجبي ، استاد راهنماي بزرگوارم و جناب آقاي دكتر شيرازي، استاد مشاور و استاد روش تحقيق كه مرا بطور تخصصي تر با دنياي پژوهش آشنا نمود، و خانواده و همسرم كه مرا در اين امر، لحظه اي تنها نگذاشتند ، سپاسگزارم
مقدمه:
سفالگري از ديرينه هنرهايي است كه بشر جهت رساندن پيام و احساس دروني خويش به آن پرداخته استاين هنر تجلي گاه باورها و اعتقادات بشر استنقوشي كه بر سفالينه ها نقش مي بندد بخشي از اين جهان بيني را بر آيندگان آشكار مي نمايدآثار به جاي مانده از ادوار مختلف نشان از سليقه و ذوق مردم آن روزگار دارد، سفالگري كه از دستاوردهاي بزرگ تمدن اسلامي است؛ با ورود اسلام ويژگي هايي را كسب نمود؛ در دوران اسلامي به علت حمايت سلاطين و حكام و حتي عامه ي مردم درمي يابيم سفالگري، هنر- صنعتي است كه تحت اختيار قشرهاي مختلف بوده است و همه بر مبناي نياز خود از آن مستفيذ شده اندبا منع اسلام مبني بر تحريم كاربرد طلا و نقره؛ اين هنرمندان سفالگر بودند كه با ايجاد لعابهاي درخشان و گيرا جاي ظرفهاي طلا و نقره را در خانه هاي اقشار مردم پر نمودند؛ اسلام كه با تصويرگري انسان مخالف بود هنرمند را بر آن داشت كه از چشمه ذوق و استعداد خود استفاده نمايدبه اين ترتيب هنرمند مسلمان از خلاقيت خويش جهت تصويرگري سفالينه ها بهره برد؛ ابتدا از نقوش ادوار قبل از اسلام به طور محدود در نقش زني بهره گرفتبعدها خود به طراحي نقوش ساده و تجريدي انساني- گياهي- حيواني و ساخت سفالينه با لعبهاي گوناگون همت گماردو استفاده از خط و خوشنويسي به دليل اهميت و سفارش اسلام در راس تزيينات قرار گرفتو به مرور زمان اشعار شاعران بزرگ، جهت ترويج فرهنگ ايراني به كار گرفته شددر اين رساله همانگونه كه از عنوان آن پيداست براي بررسي نقوش به پژوهش در چهار هنر رجوع شده است هنرهاي مدنظر (سفالگري- نگارگري- خوشنويسي- ادبيات(اشعار شاعران) مي باشددر خلال مطالب با نمونه آثار بجا مانده؛ در مي يابيم هنرمندان به طور مستقيم و غيرمستقيم، از يكديگر تاثيراتي گرفته اند؛ به عنوان مثال ارتباط مضموني و حتي تصويري مشتركي بين برخي آثار سفالي و نقوش مندرج در نگاره ها احساس مي شود؛ و در هر دو هنر اشعار توسط عنصر فعال خوشنويسي، گرداگرد ظروف و نگاره ها را دربرگررفته اندبا همه ي اين شباهت ها برخي تفاوت ها نيز احساس مي شوداز جمله اين تفاوت ها مي توان چكيده نگاري را مختص هنر سفالگري دانست و تفضيل گرايي در ارائه نقوش را از ويژگي هاي نگارگري برشمرد؛ و تمام اين تفاوت ها باز مي گردد به ويژگي موادو مصالحي كه توسط هنرمند بكار گرفته شده است
2-3- تعريف مساله و بيان سوالهاي اصلي تحقيق:با عنايت به موضوع انتخاب شده، بررسينقوش روايتگري سفالينه هاي دوران سلجوقي تا پايان عصر تيموري مد نظر استمواد مورد پژوهش سفال وكاشي بوده و جنبه ادبي آثار در اولويت قرار دارد؛ و آثاري مورد بررسي قرار خواهد گرفت كه، در برگيرنده نقوش و نوشته هاي ادبي ( منظوم يا منثور ) كه جنبه بازگويي داستاني دارد ، مي باشداز جمله موارد قابل توجه بررسي تفاوت بين مضامين ادبي هر دوره مي باشد همچنين بررسي كاربردهاي انواع خطوط خوشنويسي متناسب با شرايط فرهنگي و هنر ( ادبيات) دوره ها و چگونگي تأثير و تأثّر هنرمند و چگونگي انعكاس آن بر روي آثار مد نظر مي باشدو همچنين بررسي كاربرد انواع خطوط ( خوشنويسي ) در رساندن پيامِ تصاوير ارائه شده انجام خواهد شد
سوالهاي اصلي تحقيق:
1- مضامين ادبي مورد استفاده در آثار مورد نظر دوره سلجوقي تا پايان عصر تيموري چه تفاوتي نسبت به يكديگر دارند؟
2- درصد فراواني مضامين ادبي در هر دوره چه ميزان است ؟
3- متن نوشته حواشي تزيينات تصويري،تا چه ميزان با تصاوير مرتبط مي باشند ؟
4- كداميك از انواع خوشنويسي در آثار مورد نظر در رساندن پيام موثرتر بوده اند ؟
3-3- پيشينه تحقيق و ضرورت انجام تحقيق:
طبق بررسي صورت گرفته جهت يافتن پيشينه تحقيق و با مطالعه پايان نامه ها و كتب مربوط به سفال با مطالبي مواجه شدم كه برخلاف عناويني كه دارند اشاره كوچكي به تصاوير كار شده بر روي سفالينه ها شده است و يا حتي محقق فقط به معرفي تصويري(بدون شرح تصوير و متن نوشته)اكتفا نموده است و بيشتر جنبه فني آثار توليد شده مد نظر بوده است1- به عنوان مثال پايان نامه اي با عنوان بررسي نقوش كاشيهاي زرين فام در دوره سلجوقيان و مغولان 6 تا 8 ه ق خانم ناهيد صالحي نيا محقق اين رساله در ابتدا به تاريخچه و مراحل تكامل كاشي بين النهرين و عيلام و هخامنشي و…ساساني و دوره اسلامي پرداخته درخلال فصول مختلف به مراكز ساخت كاشي و هنرمندان كاشي ساز و اهميت كاشي در معماري و نحوه ساخت آن همچنين به موضوعات اساطيري همچون سيمرغ در نقاشي ايران و سيمرغ در شاهنامه و ويژگي پر سيمرغ و شكل سيمرغ و اژدها در كاشي زرين فام پرداخته است در اين بين اشاره بسيار اندكي به مضمون حماسي و ادبي شده استدر اين تحقيق به بررسي نقوش پرندگان و حيوانات اهلي و غير اهلي و نباتات و مفهوم لوتوس پرداخته شده است با اين اوصاف كل اثر در حيطه مضامين اساطيري سيمرغ و اژدها و …و بررسي تكنيكي كاشي زرين فام پرداخته استدر اين پايان نامه فقط در صفحه 34 اشاره كوتاهي به تصوير دو دلداده نموده و به شرح تصوير پرداخته و در صفحه 63 كه عنوان كتيبه و خط دارد در 3 صفحه به آيات و روايات و خطوط مورد استفاده در كتيبه هاي كاشي هاي محرابهاي مساجد اشاره كرده است
2- در پايان نامه ا ي ديگربا عنوان، (( بررسي نقوش حيواني و انساني در هنر سلجوقي ايران)) خانم ميترا كيانا به بررسي نقوش حيواني و انساني هنر دوره سلجوقي پرداخته و علاوه بر بررسي تاريخي ، اوضاع اجتماعي دوره سلجوقيان و نقش آن در رشد و گسترش فرهنگ و هنر ايراني نيز توجه شده است و بعد به تجزيه و تحليل نقشمايه هاي حيواني_انساني پرداخته است، آثار بررسي شده در حيطه متريال مختلف از جمله نقاشي، كتاب آرايي سفالگري كاشيكاري قاليبافي پارچه بافي فلزكاري و حجاري و گچ بري مي باشدو نقوش بررسي شده سلجوقي در حيطه نقوش تزييني،هندسي،گياهي و نوشتاري حيواني و انساني مي باشددرآخر به تجزيه و تحليل ويژگي نقوش حيواني و انساني پرداخته و در نتيجه گيري اين مطلب قيد شد كه نقوش سلجوقي از هنر ساماني و ساساني و هنر چين متأثر است
3- بررسي تأثير و ويژگيهاي ادبي شاهنامه بر نمونه هاي تصويري نقاشي ايران آقاي صلاح الدين حسني در سه فصل به بيان كلياتي درباره زيبايي شناختي ادبيات ايران و تاريخچه و سير پيدايش شاهنامه و بررسي تاريخي شاهنامه هاي مصور در تاريخ نگارگري ايران پرداخته استدر فصل سوم اين رساله محقق به بررسي تصويرگري تاريخ و حماسه هاي ملي ايران باستان مرتبط با پيدايش شاهنامه از قبل و دوره اسلامي پرداخته است و در بخشي به تداوم سنت تصويرگري دوره اسلامي تا اواخر سلجوقيان در ايران توجه نشان داده است و در بخش سوم فصل سوم بررسي نمونه هاي تصويري شاهنامه فردوسي از دوره ايلخاني تا اواخر صفويه مدنظر بوده است در صفحه 64 اين فصل قدح لعابي با تصوير فريدون سوار بر گاو نر در حال بردن ضحاك سده 7 ه ق ، بيان شده است و تنها يك اثر سفالي كه حالت روايي دارد و مضمون شاهنامه اي دارد معرفي شده استو بقيه مباحث به نگارگري و مضامين و نقوشي كه در آن تصوير شده پرداخته است و نگارنده بيان داشته است كه سند تصويري از دوران گذشته نداريم و تنها نقوش آثار سراميكي و سفالي بجا مانده اين شيوه كار نقش زني هنرمندان را بر ما عيان مي سازد و بصورت خلاصه و تنها در چند سطر به اين مبحث پرداخته است
4- زيبايي شناسي كاربردي ظروف فلزي و سفالي ايراني از دوره سلجوقيان تا صفويه، ازهار موسوي نيا در پنج فصل به معرفي آثار فلزي و سفالي دوره سلجوقي و صفويه پرداخته است ، و به معرفي برخي ظروف پرداخته منابع استفاده شده در اين رساله جهت مطالعه و وام گيري مطالب براي موضوع انتخابي اينجانب بسيار مفيد شناسايي شده است؛ صحنه هايي از آثار ادبي مثل بيژن و منيژه و صحنه تسخير قلعه و آبتني شيرين و…را فقط در حد نشان دادن تصوير معرفي كرده است بدون ذكر شرح و توصيفي؛ البته با توجه به موضوع رساله زيبايي شناسي كاربردي مطرح بوده و معرفي نقوش در حد نشان دادن تصوير فقط به دليل فرم و حالت ظرف بوده است و نه معرفي صرفِ تصوير
5- بررسي اشكال و نقوش تزييني سفال و آثار فلزي ايران در دوره سلجوقيان 591-430 ه ق آقاي كامبيز مؤمن خاني به بررسي ظروف فلزي و سفالي دوره سلجوقي در 4 فصل پرداخته است در فصل يك به بررسي زمينه تاريخي ، فرهنگي سلجوقيان و در فصل 2 به تزيين در هنر اسلامي كه شامل نقوش هندسي ،گياهي و جانوري و انساني و خط نگاره ها پرداخته استدر فصل سوم به نقش و فرم در سفال دوران سلجوقيان پرداخته و به انواع روشهاي لعاب زني پرداخته است با وجود اينكه در اين رساله بيش از 2 ، 3 سطر به ادبيات اشاره نشده ولي در قسمت نتيجه گيري به اين نتايج رسيده است،كه تطابق بين شعر و تصوير به ندرت پيش آمده است و در همين نتيجه گيري از حضور فعال ادبيات در سفالبنه با موضوعات ادبي و نقشمايه هاي پيكر نگاري صحبت نموده است !
6- هانيه نيكخواه –سفالينه هاي زرين فام ايران در قرن 7 ه ق (1379) راهنما : غلامعلي حاتم –مشاور : نوشيندخت نفيس 3 جلد 521 صفحه مصور
سفال زرين فام lustreware، سفال ايراني Pottery Iranian، سراميك Ceramics، سفال مصري Pottery Egiptionسفالگران Potters، نجوم Astronomy
چكيده پژوهشگر در راستاي هدف شناساندن سفال زرين فام ابتدا تاريخ سفال و سراميك را بيان و سفال زرين فام را معرفي نموده است سپس به بررسي وضعيت تاريخي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي و هنري قرون ششم و هفتم هجري پرداخته و جهت دستيابي به منشاء پيدايش و ساخت سفال زرين فام به مقايسه آناليزي بدنه و لعاب سفال هاي زرين فام ايران و مصر اقدام نموده است در بررسي تطبيقي سفال زرين فام مصرو عراق با ايران،تشابهات و تفاوت ها را بيان نموده است،در بحث سابقه تاريخي فعال زرين فام ايران به مراكز ساخت اين سفال در دوره هاي مختلف اشاره و بناهاي شاخص مزين به كاشي زرين فام و هنرمندان سازنده سفال زرين فام در ايران را معرفي نموده است ساختار سفالينه هاي زرين فام را از نظر شكل،نفش و رنگ بررسي و پيشينه ستاره شناس و ارتباط آن با نقوش سفال هاي زرين فام را بيان نموده است
7- حسين مهديان ناصر-سفال ايراني در پگاه اسلام آيينه دار تحولات فرهنگي(1380)، نوشين دخت نفيس مشاور: محمد جعفري 295 صفحه،مصور،كتابخانه،سفال ايرانيpotteryiranianسفالگريpottery
چكيده:با نگاه به تاريخ گذشته ايران در مي يابيم كه اين سرزمين هميشه در حال رشد و تكامل بوده است و مردمان ايران با تلاش خود سبب ساز اين شكوفايي بوده اند و آثاري از خود بر جاي گذرانده اند كه هريك دنيايي سخن دارد از همان آغاز اشياي ساده زندگي خود،چه نيايشي و اعتقادي،چه كاربردي را با تصويرسازي مي آراستنداز جمله مهمترين اين آثار پرداخته سفالينه ها هستند كه داراي بار فرهنگي و هنري ارزشمندي مي باشنددر اين پژوهش ابتدا به پيش زمينه هاي تاريخي و اجتماعي آثار پرداخته شده و سپس پيش زمينه فرهنگي مورد بحث قرار گرفته است سفالگري و ارزش هاي آن از ديدگاه فني و هنري مرور گشته و جريان هاي فكري ايران اسلامي در قالب آيين تصوف معرفي شده است در انتها نيز به جستجو و بررسي تصوير و تمثيل هاي عارفانه پرداخته شده است
8-لاريجاني،لاله سادات، واﮋه و نگاره در خمسه ي نظامي(1376)به راهنمايي حسن شهرستاني مشاور مهدي حسيني 22صفحه مصور خمسه نظامي-نقاشي هاي ايران شعر ايراني Iranian poetryشعرفارسي Persian poetryنظامي- الياس بن يوسف
واژگان(vocabulary)
چكيده:در ابتدا،مطالبي درمورد شعرو سبك هاي مختلفي مانند سبك خراساني ،عراقي: مكتب وقوع،هندي به اختصار اشاره شده وسعي به عمل آمده از اين طريق امكان شناخت هنر شعري نظامي و در كل خمسه ي وي مدنظر قرار گيرد همچنين به تاريخچه ي نگارگران ايراني با استناد به آثار برگزيده پرداخته شده است و اولويت در اين مقطع،با خمسه هاي نظامي مصور مي باشدسپس به معرفي حكيم نظامي حكيم گنجوي پنج مثنوي او پرداخته شده و فهرستي از تصاوير خمسه هاي مصور موجود در ايران و چند نسخه ي برگزيده از معروفترين و ارزشمند ترين نسخ ارايه شده است در خاتمه،با توجه به محتواي اثر ادبي و آثاز هنري،به بررسي مطالب متعدد كه در نگارگري از اولويت برخوردار است پرداخته شده است
9- ضابطي جهرمي،احمد تصويرگري شعري در شاهنامه فردوسي از ديدگاه،سينما(1375)به راهنمايي:محمد علي اسلامي ندوشن،احمد الستي 260 نسخه، شعري poetryسينماmotion pictukes شاهنامه،تصويرگري شعريpoetic illustration، شعر و نيما
چكيده:هدف از پژوهش دست يافتن به حوزه هاي مشترك بياني و هنر شعرو نيما است كه با روش مطالعه كتابخانه اي انجام يافته استپژوهشگر ضمن تعريف تصوير و ويژگي هاي آن در شعروسينمابه بررسي شيوه هاوشكل هاي بيان وخلق تصويردر شعر و سينما پرداخته است ويژگي هاي زبان هنري وعناصر بيان درسينما وزبان مجازي فيلم نيز مورد تجزيه وتحليل قرار گرفته است ضمن تطبيق روش هاي بيان صداوتصويردر سينما ودر شاهنامه از ديدگاه تجسمي و بعدي به صورخيال در شاهنامه نگريسته وروش هاي سينمايي بيان در شاهنامه را مورد بررسي قرار داده استاستخراج و طبقه بندي الگوي مورد علاقه فردوسي در تصويرسازي ازديگرموارد پرداخته شده مي باشد يافته ها نشان مي دهد كه تصويرگري درشعربيشتربا سينما قابل مقايسه است تا نقاشي ومهمترين عامل مشترك درمشابهت هاي خلق تصويردو هنر مونتاژباتدوين مي باشد
فصل اول:
تصوير گري ادبيات روايي بر روي سفالينه هاي دوره ي سلجوقي تا پايان عصر تيموري
بخش اول:ويژگي هاي ادبيات روايي ايران
تاريخ ادبيات ايران در زمان بعد از اسلام به چند فصل تقسيم مي شود[1]
1-ظهور اسلام تا ظهور غزنويان
2-از ظهور غزنويان تا تشكيل دولت سلجوقي
3-از ابتداي تشكيل دولت سلجوقي تاحمله ي مغول
4-از شروع حمله ي مغول تا تشكيل دولت صفوي و براي بررسي ادبيات دوره ي سلجوقي تا دوره ي تيموري لازم است نگاهي به ادبيات قبل از اسلام بيندازيم چرا كه تأثيرات آن بر ادبيات دوره ي اسلامي كاملاً آشكار استهمايي در كتاب تاريخ ادبيات به تأثير اسلام بر ادبيات ايران پرداخته ايشان بيان مي دارندتأثير استيلاي عرب در ادبيات ايران و نتيجه ي آميزش آنها با ايرانيان مواردي را به وجود آورد از جمله:1: تبديل مذهب زرتشتي به مذهب اسلام كه متعاقبا سياست و حكومت را نيز تحت الشعاع قرار داد؛2- به دنبال آن نفوذ لغات عربي در زبان فارسي و به تدريج مهجور شدن زبان پهلوي و3- تغيير سبك شعر ايراني و تبعيت شعر از عروض و بديع تازي و اقتباس مضامين اشعار جاهليت عرب و وصف خمرو غلمان، و منشأ ايجاد اينگونه مضامين حكومت عربي واشعار جاهلي است تغيير حكومت باعث دگرگوني هايي بر علم و فرهنگ مي شود؛ استيلاي اعراب بر ايرانيان زردشتي مذهب و تغيرو تحولاتي كه در زبان و خط ايرانيان ايجاد شد دليلي بر اين ادعاستداد و ستد هاي فرهنگي ورا نيز نبايد از نظر دور داشتشعار عرب بسط و توسعه اسلام بود؛ پس با اين انگيزه به نقاط مختلف حمله برده تأثيراتي بر فرهنگ ايران گذاشته و به همان نسبت تأثيراتي را اخذ نموده استدر ادبيات مي بينيم تمام ملل عالم كم و بيش ادبيات دارند و ادبيات آنها هم تقريباً شبيه به يكديگر است زيرا همه هم نثر دارند هم نظم، در اشعار آنها حماسه، رثاء، غزل و مديحه و در نثرشان خطابه و تاريخ و امثال آنها موجود است؛ فارس ها اغلب مايل به اشعار غنايي و غزل سراييLyriqueو مضامين عرفاني و فلسفي شده اند اما قوم عرب با آن همه فضل و تقدمي كه در ادب دارند، آثاري از قبيل شاهنامه فردوسي واز خود باقي نگذاشته اند با اين اوصاف نه فقط اختلاف ما بين ادبيات ملتي با ملت ديگر محسوس است بلكه در يك ملت هم نسبت به دوره هاي مختلف و همچنين در اشخاص يك دوره ادبيات تفاوت پيدا مي كند مثل اينكه مي بينيم شعراي زمان ساماني ها و غزنوي ها در اشعار خودشان حماسه سرايي رزم آزمايي يا فراغت حال و آسودگي خاطر را نشان مي دهنداز ابتداي فتنه مغول به بعد در اشعار روح انكسار ،تواضع و مطالب پيچيده ي عرفاني آشكار است وبالاخره هر دوره اي اختصاصاتي را داراست كه عصر ديگر ندارد)) جلال الدين همايي تاريخ ادبيات ايران از قديمي ترين عصر تاريخي تا عصر حاضر ، ج اول و دوم مشتمل بر تاريخ ادبيات ايران از قديم تاريخي تا حماسه مغول ، ج دوم ، كتاب فروشي فروغي تهران ، 1340 خلاصه ص 157و ص295
گونه هاي مختلف ادبيات ايراني:
الف: داستاني
((روايت كه به تعبير آقاي معين :revayatنقل كردن مطلب ، يا حديث مي باشد و در تعبير دوم خود روايت را يكي از شعب علوم ادبي عرب معرفي كرده است كه همانا گرد آوردن نقل اشعار و امثال و لغات و اخبار است و در ادامه اينگونه بيان مي دارند كه راويان در هر چه روايت مي كردند سلسله روايت خود را محفوظ مي داشتند و سعي مي كردند روايت آنان از اعراب بدوي مانند قمتين و تميم و هذيل و كنايه و امثال آنها باشد واز اعراب شهر يا نزديك شهر چيزي روايت نمي كردند زيرا زبان آنها فاسد شده بود و در تعبير چهارم خود روايت را به داستان و حديث ارجاع داده اند))دايره المعارف معين خلاصه ي ص 1682در اين رهگذر فردي يا افرادي پيدا مي شود كه اين داستان ها را تعريف مي كند به اين فرد راوي گفته مي شود Ravi(راوي) ((آنكه حكايتي ازديگري نقل كند، روايت كننده 2- كسي كه قصيده ي شاعر را با آواز و سخن خوش نزد ملوك و بزرگان خواند)) همان ص1628 با وجود اين تعريف مي توان درك كرد كه راوي غير از اينكه داستان، حديثي را ميان جمع تعريف مي كند بايد سخن و آواز سخن خود را نيز نيكو كرده و كلمات را زيبا و پر طنين ادا كند و اين عمل راوي باعث جلب نظر و جذب بشتر مخاطب شده؛ و مجلس تحت تأثير داستان وجريان داستان قرار مي گيرنداز تعريف هاي فوق برما معلوم شد كه راوي (روايت كننده) روايتي را (حديث و حكايت، داستان) را براي جمع تعريف مي كند؛ و ما در اينجا به اينكه مضمون دقيق اين داستان ها چه بود و چه بايد باشد اشاره نمي كنيم ولي بايد بدانيم داستان، قصه، افسانه وهر كدام چيست و بدانيم داستان سرايي در ايران تا چه ميزان مورد توجه واقع شده استمحمود عباديان داستان سرايي ايران را اينگونه تشريح مي كند و از اصالت ديرينه داستان در ايران سخن مي گويد و ((داستان ايراني را ازحماسه مستقل دانسته و داستان را داراي موضوع و بافت ادبي خاص خود مي دادند؛ البتّه اين را نيز متذكر مي شوند كه در حماسه ملّي ايران به عنصر روايي و داستاني توجه خاص شده استو مثل بيژن و منيژه كه رنگ آثار داستاني داردمي توان گفت؛ داستان ادب فارسي از مصالح غير اسطوره ايي مايه گرفته است نخستين داستان ها ي منظوم فارسي از قصه و روايت و حتي افسانه تغذيه شده است، و مي توان وامق و عذرا، ورقه و گلشاه و حتي ويس و رامين را در اين زمره قرار داد
از صفات مشخصه ي داستان فارسي مي توان اينگونه بر شمرد كه به طور عمده موضوع، عاطفي يا تأملي مي باشد درون داستان فارسي يك سري درگيري هايي صورت مي گيرد كه ستيزي است ميان احساس آدمي، آرزو و گروش وي به كمال وجمال مادي و معنوي؛ عشق و تأمل كه در داستان ها ي فارسي دامنه وسيع داردجستار هاي اخلاقي و عرفاني و حكمي را نيز در بر مي گيرد (خسرو و شيرين، منطق الطير) را مي توان بر شمرد؛ داستان سرايي در ادب فارسي از لحاظ كمي و كيفي رشد كرده و تكامل موضوعي و انديشه ايي يافته است آنچه در آغاز جنبه ي عشق و روايي داشته، در نزد عرفا به مايه هاي اخلاقي و اندرزي گراييده و رنگ وصفي به خود گرفته استيكي از جنبه هاي ادبي تحول داستان سرايي فارسي اين است كه با گذشت زمان جنبه روايي آن تحت تأثير عنصر تأملي و غنايي در آمده استاين حركت را مي توان با مقايسه (( در يوسف ع وزليخا ي))، سده ي 4 ه ق و در يوسف ع و زلبيخا ي جامي به آشكارا دريافتاين خصوصيت ها به داستان فارسي كيفتي بخشيده است كه با آن يك نوع ادبي مستقل بي شباهت نيستداستان در ادبيات كلاسيك فارسي پس از حماسه رواج يافته در نتيجه دومين نوع ادبي به شمار تواند آمد))محمود عباديان، انواع ادبي، چ اول، حوزه ي هنري،1379 صفحه ي 102درمقاله ي خاستگاه اجتماعي هنرها فيروز شيروانلو به داستان و اركان اصلي داستان مي پردازد؛ در اينجا اشاره كوچكي به ارتباط داستان و مقوله فرهنگ قومي دارد؛ (( تمام داستان ها از سه ركن تشكيل شده اند: شخصيت هاي داستان، وقايع و مضمون داستاناين عوامل به ترتيب مستقل از يكديگر متغيرند، و در هر گروه بندي جديد و يا هر تركيبي جاي مي گيرندحتي ممكن است قهرمانان گوناگون در يك فرهنگ، نقش هاي مختلفي داشته باشند، اين بازي ها در بر گيرنده ي وقايعي مختلف است و بدين ترتيب مضمون جديد مي سازندمثلاً قهرمان داستاني ممكن است با ظهور در قصه هاي مختلف، در گير اوضاع گوناگون شوداز اين رو مهمرين قسمت كار محققان «فرهنگ قمي» دسته بندي انگيزه ها و تحليل عوامل متغير استقصه ها سينه به سينه گشته اند و سفري دراز طي كرده انديكي از جالب ترين و سودمند ترين كارها در مطالعه ي« فرهنگ قومي» بررسي مسير قصه ها، تطبيق شان با محيط هاي تازه و خاستگاه فرهنگي آن هاستبعضي از اين غصه ها درسراسر دنيا پخش شده و در ادبيات جهاني وارد شده انداز اين نمونه ها بر مي آيد كه قصه هاي متعلق به(( فرهنگ قومي )) چيزي بيش از ادبيات يك ملت استاين قصه ها، درواقع فرهنگ يك قوم را مي سازند و اگر به وسيله محققان دسته بندي شوند، تصويري دقيق از ترتيب زندگي به دست مي دهندفرهنگ قومي از طريق قصه اي كه نقل مي شودعلاوه بر انعكاس زندگي مردم هر روزه، بسياري از آرزوها ، ارزش ها وهدف هاي آنها را بر ملا مي سازدجلوه ي ديگر فرهنگ قومي در خلق دنيايي است كه دنياي واقعي آن را انكار مي كند ومبناي آن بر پشتيباني از ضعيف است كه ضعيف بر قوي پيروز مي شود ،در اين داستانها با تلافي بدي مي توان شرايط نا موافق زندگي را به ترتيبي غير روزمره حل كرد))آرنولد هاوزر و ديگران، خاستگاه اجتمايي هنر ها، فيروز شيروانلو، فرهنگسراي نياوران، تهران، تير ماه 2537 خلاصه
