دانلود پايان نامه روانشناسي

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

بررسي عوامل موثر بر انگيزش كاركنان آموزش و پرورش از ديدگاه مديران آموزش پرورش

۱۷ بازديد

بررسي عوامل موثر بر انگيزش كاركنان آموزش و پرورش از ديدگاه مديران آموزش پرورش

بررسي عوامل موثر بر انگيزش كاركنان آموزش و پرورش از ديدگاه مديران آموزش پرورش

پايان نامه بررسي عوامل موثر بر انگيزش كاركنان آموزش و پرورش از ديدگاه مديران آموزش پرورش

چكيده

هدف از تحقيق حاضر بررسي عوامل مؤثر بر انگيزش كاركنان آموزش و پرورش از ديدگاه مديران آموزش و پرورش شهرستان خرمدره كه فرضيه هاي عنوان شده عبارتند از افزايش تحصيلات مديران برانگيزش كاركنان و يا افزايش انگيزه امنيتي مديران بر روي انگيزش كاركنان و يا افزايش انگيزه خوديابي و تحقيق خود بر روي انگيزش كاركنان و همين طور افزايش سابقه كاري مديران بر روي انگيزش كاركنان كه جامعه مورد مطالعه عبارتند از مديران و كاركنان آموزش و پرورش كه شامل معلّمين و دبيران و آموزگاران است كه يك اين جامعه 280 نفر است كه 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب گرديده و پرسش نامه مربوط به انگيزش كاركنان و مديران بر روي آنها اجرا گرديده كه اين پرسش نامه 60 سئوال دو گزينه اي بله و خير دارد كه جهت آزمون فرضيه ها از روش آماري X2استفاده گرديده كه نتايج بدست آمده نشان مي دهد كه انگيزه امنيّتي، افزايش تحصيلات و همين طور سابقه كاري و انگيزه خوديابي مديران مي تواند برانگيزش كاركنان تأثير مثبتي داشته باشد.

فصل اول

كليّـات تحقيق

مقدمه:

گرچه اختلافات بي حد و آشكار بين رفتارهاي آدميان وجود دارد ولي كوشش هاي معيني وجود دارند كه براي تمام دنيا يكسان است.در اينجا كوشش مي شود كه نقش اصلي ، جهت انگيزه هاي مهم و اساسي انسان تعيين گردد.اساساً پويايي رفتار (زير بناي رفتار) انسان، انگيزه است كه او را به سوي ارضاي نيازهاي اساسي سوق مي دهد به عبارت ديگر كنش هايي كه فرد از خود نشان مي دهد تماماً براي برقراري توازن و انسجام نيازهاي انساني است هرچند نمي توان به طور كامل جريان هاي آنها را دريافت.انسجام رواني فرد وابسته به تماس مناسب وي با محيط خارج و سطوح مناسب تحريكات يا اطلاعاتي است كه دريافت مي دارد.افراد بيشتر پذيراي اطلاعاتي مي شوند كه به خورد آنها داده مي شود.حتي در شرايط ناگوار زندگي آشكار گرديده است كه حداقل انگيزه و فعاليت كه در هر فرد و در زمان هاي مختلف در نوسان است براي انسجام طبيعي رواني ضروري است تحت تأثير بعضي شرايط مثلاً عدم تحريك هاي مناسب فرد احساس ملال ربي حوصلگي مي كند و ممكن است كوشش نمايد كه سطح تحريك خود را از طريق انجام دادن بعضي امور گوناگون يا درگير شدن با يك فعاليت هيجان آور انجام دهد برعكس تحت تأثير تحريك يا فشارهاي فوق العاده يا بيش از اندازه ممكن است فرد كوشش كند كه سطح فعاليت و درون داد خويش را كاهش دهد.

انسان فطرتاً كنجكاو است و او براي فهميدن و رسيدن به تصويري معني دار از دنياي خويش همواره در تلاش است.اگر فرد نتواند نظم و ترتيب را در محيط خويش بيابد قادر نيست كه پاسخ هاي مثبت و مناسب نسبت به آنها داشته باشد.آداب و رسوم و قوانين اجتماعي تا حدودي انعكاس هايي از انگيزه نظم و فهم و پيش بيني هستند.كوشش بشر براي نظم، فهم و پيش بيني در كنجكاوي وي درباره خويشتن و جستجوي دانش درباره دنياي اطرافش آشكار مي شود.براي اين مقصود همواره تجارب جديد بر اساس پيش فرض هاي موجود و قديمي مورد تعبير و تفسير قرار گرفته است. (آزاد صبان 138 صفحه 68)

بيان مسئله :

نيروي انساني شاغل در سازمان ها، اصلي ترين سرمايه در اختيار مديران است و مديريت منابع انساني مهمترين و شايد اصلي ترين وظيفه مديران مي باشد.رفتار و فعاليت انسان ها ناشي از انگيزه ها يا نيازهاي آنان است.مديران با شناخت و پيش بيني انگيزه ها و نيازهاي واقعي كاركنان تحت مديريت خود مي توانند به موقع و به طور صحيح به ارضاء نيازها و انگيزه هاي آنان اقدام نموده و از نيروي انساني سازمان به نحو مطلوب در راستاي اهداف سازمان بهره وري كنند.مديريت صحيح در سازمان ها ايجاب مي كند كه مديران با شناخت و پيش بيني انگيزه هاي نيروي انساني تحت مديريت خود همت گمارند و عدم توجه به ارضاء نيازهاي نيروي انساني باعث بروز رفتارهاي سوء مانند ناكامي، لاقيدي، پرخاشگري و ... مي شود و عدم همسوئي در نگرش مديران و كاركنان در مورد نيازها و انگيزه هاي كاركنان از عوامل مهم بروز مشكلات نيروي انساني در سازمان هاست.در همين راستا اين تحقيق به بررسي عوامل مؤثر بر نيازهاي كاركنان آموزش و پرورش از ديدگاه مديران و كاركنان همين اداره پرداخته و اينكه نوع نگرش مديران و اهميت به انگيزه ها مي تواند در انگيزه كاركنان هم تأثير بگذارد يا نه.

و سئوال پژوهش

1 –آيا انگيزش خوديابي مديران بر انگيزه كاركنان مي تواند مؤثر باشد؟

2 –آيا سابقه كاري مديران بر انگيزش فعاليت كاركنان مي تواند مؤثر باشد؟

3 –آيا توجه به نيازهاي امنيتي كاركنان توسط مديران و انگيزه امنيتي كاركنان رابطه وجود دارد؟

4 –آيا افزايش تحصيلات مديران در نگرش و انگيزش احترام و منزلت كاركنان مؤثر است؟

هدف هاي تحقيق :

هدف از تحقيق حاضر بررسي نيازها و انگيزش كاركنان و مديران و آموزگاران مدارس اعم از ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان با نيازهاي مديران آموزش و پرورش و مدارس است و اينكه آيا سابقه كاري و افزايش تحصيلات و يا اهميت دادن به نيازهاي امنيتي و خوديابي مي تواند در انگيزش و نيازهاي كاركنان آموزش و پرورش تأثير داشته باشد يا نه.

فرضيه هاي تحقيق :

1 –آيا از ديدگاه مديران افزايش تحصيلات موجب ارتقاء انگيزش كاركنان مي شود؟

2- افزايش خوديابي در مديران برروي انگيزش خود يابي و تحق ذات كاركنان موثر بوده است .

3- توجه به نيازهاي امنيتي كاركنان توسط مديران و انگيزش كاركنان رابطه وجود دارد .

4- بين سابقه كاري مديران و انگيزش كاركنان رابطه وجود دارد.

اهميت و ضرورت تحقيق :

نيروي انساني شاغل در سازمان ها مهمترين سرمايه در اختيار مديران است كه مديريت منابع انساني اصلي ترين وظيفه مديران سازمان هاست . منابع انساني جزء دارايي هاست كه مستلزم مديريت شايسته و متناسب است.افراد انساني نه فقط از لحا ظ توانايي انجام كار بلكه از لحاظ علل يا اراده انجام كار (انگيزش) با هم متفاوتند.انگيزه ها، چراهاي رفتارند و موجب آغاز و ادامه فعاليت مي شوند.نياز ما ماهتياي دلايل اصلي عمل به شمار مي روند كه مديريت صحيح در سازمان ها ايجاب مي كند كه مديران با شناخت و پيش بيني انگيزه هاي نيروي انساني تحت مديريت خود همت گمارند تا بتوانند با ارضاء صحيح و به موقع نيازهاي آنان زمينه فعاليت و بازدهي واقعي آنان را در جهت اهداف سازماني فراهم نمايند.مديراني كه در انگيزش كاركنان خود موفق هستند غالباً محيطي فراهم كرده اند كه در آن هدف هاي مقتضي و مناسب براي ارضاء نيازهاي آنان مهيا شود و اميد است با تحقيقات انجام شده بتوان رابطه بين مديران و كاركنان را از قبل بيشتر به هم نزديك كرد تا بتوان محيط كاري بدون دغدغه داشته باشيم. (شكوري، 1381، صفحه 31)

متغيرهاي تحقيق و تعاريف نظري و عملياتي واژه ها :

افزايش تحصيلات

انگيزش احترام

افزايش خوديابي

نيازها و انگيزش امنيتي

سابقه كار

تعاريف عملياتي واژه ها و مفاهيم :

انگيزش عبارتند از نيرويي است كه از درون موجب تحريك فرد شده وي را به سوي هدف، سمت و جهت معيني رهسپار مي كند.

انگيزش خوديابي و تحقق خود كه در سطح كمال و خودشكوفايي را مي توان در رشد بدني، رفتارهاي جنسي و تشكيل خانواده كه براي تداوم و حفظ جاوداني خويش تلاش كند و رسيدن به عالي ترين درجات و قبول كردن خود و به عبارتي بدست آوردن نمره اي كه آزمودني از پرسش نامه انگيزش و سئوالات مربوط به انگيزش خوديابي بدست آورده است.

انگيزش امنيتي به حالتي گفته مي شود كه فرد احساس يا كنش هايي كه فرد در موقعيت هاي ترس آور و خطرناك به وجود مي آورد براي اينكه در امان باشد و براي حفظ اين امنيت دچار تلاش هايي مي شود و گاهي مبارزه با كساني كه اين امنيت را از بين مي برند.

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

۵۰ بازديد

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

دانلود پايان نامه بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو


فهرست مطالب

مقدمه

هدف پژوهش و بيان ضرورت آن

سئوال پژوهش

فرضيه پژوهش

متغيرها

تعريف مفهومي افسردگي

تعريف عملياتي افسردگي

تاريخچه افسردگي

تعاريف افسردگي

طبقه بندي افسردگي

افسردگي اوليه

افسردگي ثانويه

نشانه هاي ماني

انواع افسردگي

افسردگي خفيف

افسردگي شديد

بيماريهاي افسردگي

انواع واكنشهاي افسردگي

نظريه هاي مختلف افسردگي

نظريه روان پويشي افسردگي

نظريه زيست شناختي افسردگي

نظريه زيستي – شيميايي افسردگي

نظريه رواني – عاطفي افسردگي

سبب شناسي افسردگي

شكل گيري افسردگي در جريان تحول

شيوع افسردگي

علائم باليني افسردگي

علائم رواني افسردگي

علائم جسمي (بدني) افسردگي

علل افسردگي

سن و افسردگي

تفاوت هاي جنسي در افسردگي

خودكشي

افسردگي و خودكشي

طول دوران افسردگي

درمان افسردگي

پيشينه پژوهش در ايران

پيشينه پژوهش در خارج از كشور

فصل سوم روش شناسي پژوهش

روش پژوهش

جامعه

نمونه

ابزار اندازه گيري

در جات تشخيص افسردگي

روش آماري

ارائه تجزيه و تحليل يافته هاي پژوهش

تجزيه و تحليل آماري

بررسي و تفسير يافته ها

بحث و بررسي پژوهش

دلايل تأييد فرض صفر و رد فرض پژوهش

نتيجه گيري نهايي

محدوديت هاي پژوهش

پيشنهادات

ضميمه

آزمون افسردگي بك


چكيده

پژوهش حاضر به منظور بررسي مقايسه ميزان افسردگي دختران داشجو وپسران دانشجو صورت گرفته است. جامعه آماري شامل كيله دانشجويان دختر وپسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز مي­باشد.نمونه پژوهش شامل 60 نفر بوده كه 30 نفر از دختران و 30 نفر از پسران دانشجو بوده كه اين پژوهش به روش نمونه­گيري پس رويدادي از نوع (علي- مقايسه­اي ) انجام گرفته است و با استفاده از آزمون افسردگي «بك» پژوهش انجام گرفت.سپس با استفاده از ابزار آماري و با بررسي ميانگين دو گروه مقدار tمحاسبه شده از tجدول كوچكتر بوده بنابراين نتيجه گرفته مي­شود كه فرضيه پژوهش رد شده و فرضيه صفر تأييد شده است. يعني بين ميزان افسردگي دختران و پسران دانشجو تفاوت ناچيزي وجود دارد كه اين تفاوت معنادار نمي­باشد.


فصل اول

كليات پژوهش

مقدمه

درطول قرن بيستم انسان بيش از تمام تاريخ دستخوش دگرگوني از نظر شيوه­هاي زندگي روابط اجتماعي ومسائل بهداشتي و پزشكي شده است. امروزه زندگي پيچيده ماشيني ايجاب مي­كند كه با ظرافت خاص علمي به قضايا و پديده­هاي محيط زندگي نگريسته شود. اين ظرافت زماني به اوج اهميت مي­رسد كه پديده­هاي مورد بررسي درارتباط مستقيم با انسان باشد.

و در نتيجه جستجو براي شناخت واقعي خويشتن بيش از هر زمان ديگري براي انسان اجتناب ناپذير است تا در اين رهگذر بتوانند به گونه­اي مطلوب و سازنده با دنياي بيرون و درون خود رابطه منطقي برقرار كند وبر اساس يك شناخت درست و سنجيده با مسائل و مشكلات و پيچيدگي هاي زندگي خود رو به رو شودو از افتادن در دام نگرانيها و تشويشهاي فكري و نگرشهاي غلط خود را محفوظ نگه دارد.

گذشته نشان داده است كه بسياري از بيماريهاي شايع غير فراگير بيماريهاي رواني در كشورهاي پيشرفته و صنعتي زائيده عواملي هستند كه خود انسان آنها را خلق كرده و گرفتار آن شده است.لذا چنين عواملي قابل پيشگيري هستند(ميلاني فر، 1379).

مشاهدات معمولي نشان مي­دهند كه موفقيت شخص در سازش با مسائل زندگي به دلايل گوناگون تغيير مي­كند مثلاً در مواردي از قبيل شكست در عشق ، از دست دادن پول، بيماري، حادثه، مرگ فرد مورد علاقه ، ممكن است چنان انسان ازلحظه تولد تا هنگام مرگ به ديگران وابسته و نيازمند باشد و براي زنده ماندن از لحاظ جسماني ، رواني ، اجتماعي به پرستاري و مراقبت ديگران نياز دارد. انسان به تنهايي نمي­تواند بار مشكلات خويش را به دوش كشد.

بارزترين علامت اختلالات عاطفي، تغييرات و نوسات اخلاقي كم دست كه به شدت با اخلاق افراد سالم فرق دارد و به صورت افسردگي و يا خوشحالي زياده از حد تظاهر مي­كند.(شاملو، 1380).

اين باور كه همه ما در برخورد با دشواري هاي زندگي واكنش شادي نشان مي­دهيم اغلب با تبليغات روانشناسي و روانپزشكي از رنج و اندوه همخواني ندارد. نتيجه فريبنده اين نظريه به تأييد نرسيده است.جستجو واكنشي براي سبب يابي سالم هر بيمار بد حالي است كه از در وارد مي­شود و اين در حالي است كه جواب ساده و طبيعي و خير خواهانه وجود دارد كه مي­توان آن را در قالب نسخه­اي نوشت.(دوپالو، 1381).

افسردگي از قديمي ترين بيماري هاي شناخته شده و متداولترين انواع اختلالات رواني در همه زمانها و مكان هاست وتقريباً همه ما در طول زندگي گاهي احساس غم و افسردگي كرده­ايم.مردم درموقعيتهاي خاص همچون مشاجره با يك دوست و همكار، شكست شغلي، تحصيلي، بيماري پيري يا از دست دادن عزيزان احساس غمگيني مي­كنند افسردگي واكنش طبيعي انسان به فشارهاي محيطي است.(راسل، 1374)

طبق تحقيقات انجام شده افسردگي در بين زنان آشكارا تأييد شده است. در جامعه ما جنس مونث بيشتر از جنس مذكر به ابزار نشانه هاي افسردگي تمايل داشته است در حالي كه مردان براي خشم و بي تفاوتي بيشتر تقويت مي­شوند(روزنهان، 1380).

رابطه افسردگي با جنس زن مي­تواند به دليل فعاليتهاي آنزيم هاي شيميايي ، استعداد ژنتيكي و دوره ماهيانه افسردگي پيش از قاعدگي دانست كه به دليل تغييرات خلق آنان است كه بر آسيب پذيري زنان تأثير مي­گذارد همچنين امكان دارد ناقلان زنانه ژن افسردگي ، افسرده شوند در حال كه ناقلان مردانه اين ژن الكلي مي­شوند. و اينكه زنان تصور ذهني از بدن و تعقيب لاغري از طريق رژيم غذايي مربوط مي­شود. رژيم غذايي يك چرخه ناكامي و درماندگي را تشكيل مي­دهد.(روزنهان ، 1380)

مي­توان به تحقيقاتي اشاره كرد كه در سال 1978 توسط آريتي انجام شد ونشان داد كه حدود 75 درصد بيماران افسردگي حاد دارند. تحقيق ديگري كه در استراليا توسط جيمز درسال 1978 انجام شد و نتايج آن حاكي از آن بود كه تعداد خودكشي بين بيماران رواني 4 برابر بيشتر در مردها و 9 برابر درزنها.

هدف پژوهش و بيان ضرورت آن:

چون جوانان دانشجو ومتخصص فعالترين و بهترين بخش جامعه هستند كه در آينده اداره بخشهايي از جامعه را به دست مي­آورند به همين علت بايد بيشتر مورد توجه باشند تا اگر دچار مشكلات شدند بتوانيم هر چه سريعتر آن مشكل راشناسايي و رفع كنيم. چون در حال حاضر افسردگي شايعترين اختلال رواني دربين جوانان است و بيماران افسرده حدود 30 تا 40 درصد بيماران رواني را تشكيل مي­دهند بايد به آن توجه بيشتري كرد تا با شناخت علائم آن براي پيشگيري و درمان راه حلهاي مناسب پيدا كرد افسردگي يك انحراف عاطفي است به عبارت ديگر افكار منحرف و فريب آلود مجموعه­اي از احساسات غم و اندوه عدم اعتماد به نفس بي تفاوتي و بي حوصلگي خستگي و ضعف ، نااميدي و ياس و ... راتحت عنوان افسردگي به دنبال خود مي­كشد و قرباني خود را به طرف خودكشي سوق مي­دهد. بنابراين بايد گفت افكار غير منطقي و غير واقعي و فريب آلود ميكروب و علت افسردگي هستند و چنانچه اين افكار تصحيح و اصلاح شوند افسردگي درمان خواهد يافت.


سئوال پژوهش:

آيا بين افسردگي دختران و پسران دانشجو تفاوت معنا دار وجود دارد؟


فرضيه پژوهش

افسردگي دانشجويان دختر بيشتر از دانشجويان پسر است.


متغيرها

مستقل: جنسيت در اين تحقيق متغير مستقل است.

وابسته: ميزان افسردگي متغير وابسته است.


تعريف مفهومي افسردگي

درسطح معمول باليني افسردگي نشانگاني است كه تحت خلق افسرده است وبراساس بيان لفظي يا غير منطقي عواطف غمگين و اضطرابي و يا حالت هاي بر انگيختگي نشان داده مي­شود.افت گذرا يا دوام دار تنود عصبي –رواني كه به صورت يك مولفه بدني (سردردها خستگي پذيري بي اشتهايي بي خوابي يبوست كاهش فشار خون و جز آن) ويك مولفه رواني احساس به پايان رسيدن نيرو كمتري توانمندي غمگيني و جز آن )نمايان مي­شود.سقوط غير قابل توجه تنود حياتي در اين حالت در قلمرو بدني با خستگي دائم آشكار مي­شود. درقلمرو شناختي به صورت پراكندگي دقت ومشكل كوشش فكري و در قلمرو عاطفي ورواني به شكل حالتي ماليخوليايي كه با هشياري فرد نسبت به ناتوانمندي واكنش همراه است متجلي مي­شود.حالت رواني ناخوشي كه با دلزدگي يأس و خستگي پذيري مشخص مي­شود و در بيشتر مواقع با اضطرابي كم وبيش شديد همراه است.

دريك جمع بندي كلي توجه مي­شويم كه مفهوم افسردگي به گونه متفاوت به كار رفته:

به منظور مشخص كردن احساس هاي غمگيني،يأس ، نااميدي، و جز آن و بروز آنها به عنوان نشانه يك اختلال .

به منظور توصيف اختصاري يك نشانگان كه شامل نشانه هاي عاطفي شناختي ، حركتي، فيزيولوژيكي وغدد مترشحه است.(دادستان، 1378).

جنسيت: يعني زن (xx) و مرد (xy) . انسانها از نظر جنسيت به 2 دسته زن ومرد تقسيم مي­شوند جنسيت تفاوتهاي ظاهري را به همراه دارد.


تعريف عملياتي افسردگي:

داشتن نمره­اي در حد نمره­ افسردگي آزمون بك در اين پژوهش مورد نظر است و افرادي كه داراي نمره­اي در حد افسردگي آزمون بك بودند به عنوان افراد افسرده مشخص شده­اند.


فصل دوم

گستره نظري پژوهش

تاريخچه افسردگي

تاريخچه افسردگي نه تنها در بسياري از پژوهشها شايعترين اختلال رواني گزارش شده بلكه از قديمي ترين نشانه هاي رواني است كه در متون پزشكي به آن پرداخته اند. حدوداً 8 قرن پيش از ميلاد مسيح شرح داده بودند. واژه و مفهوم «ملانكولي» در نوشته هاي بقراطي قرن 4 پيش از ميلاد ارائه شده چنانچه ارسطو مي­گويد:

آنها كه درفلسفه ، سياست،شعر و هنر به جايگاه والايي مي­رسند همه گرايش ملانكولي دارند.(صنعتي،1371).

«افسردگي» تنها بيماري مردان شكست خورده، داغديده، درماندگي،؛ ناتوان و آواره يا در بيمارستانها زنداني بودند بود. دانش روانشناختي افسردگي بيشتر نتيجه تلاش پژوهندگان اين حوزه درسي وچند سال گذشته بوده است.(صنعتي ، 1378).

در سال 1915 در مقاله مشهور خود درباره ملانكول چنين نوشت: به احتمال زياد يك عامل جسمي در آرامش حال بيمار به هنگام شب در خود دارد. پديده­اي كه نمي­توان آن را به صورت روانزاد توجيه كرد.(قهرماني، 1374).

حدود 450 سال قبل از ميلاد بقراط از ميلاد اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني بكار بر د و حدود 100 سال قبل از ميلاد كورنيلسون سلسوس در كتاب dem edicnaافسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود.

پزشكان ديگر از جمله ارسطو، جالينوس نيز اين واژه ها را به كار بردند درقرون وسطي كه طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت رازي و ابن سينا و پزشك يهودي ميمونه ملانكولي رابيماري شخصي تلقي نمودند. درسال 1986 نوبت نوعي بيماري رواني را توصيف نمود و آن را malanch licus manicoناميد (قهرماني ، 1374)

درقرن نوزدهم مولفان در گروه هذيان هايي كه تك جنوني ناميده مي­شوند هزيان جزيي غمگيني با «ماليخوليايي هذياني» را متمايز كردند ودر وهله بعد مفاهيم جنون ادواري و جنون دوشكلي با پارژه به منظور متمايزكردن افسردگي مراجعين كه در تناوب با حالات شادي نا آرام بودند ظاهر شدند و سپس بيماري اخير توسط اميل كاپلين در سال 1899 روان گسستگي آشفتگي افسردگي (مانيك- دپرسيو) ناميده شد.(دادستان، 1378)


تعاريف افسردگي

افسردگي يك از رايجترين اختلالهاي عاطفي است افسردگي پاسخ طبيعي آدمي به فشارهاي زندگي است. عدم موفقيت در تحصيل يا كار، از دست دادن يكي از عزيزان و آگاهي از اينكه بيماري يا پيري توان ما را به تحليل مي­برد.از جمله موقعيتهايي هستند كه اغلب موجب بروز افسردگي مي­شوند (هاشميان، 1379).

افسردگي تنها زماني نابهنجار تلقي مي­شود كه با واقعه­اي كه رخ داده متناسب نباشد و يا فراتر از حدي كه براي اكثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه يابد. شخص افسرده در احساس بي كفايتي و بي انديشي غوطه ور مي­شود ، گاه زير گريه مي­زند، ممكن است به فكر خود كشي بيفتد(هاشميان، 1379).

افسردگي ها در شايعترين اختلالات رواني هستند اكثريت بيماراني كه از افسردگي در عذابند به پزشك مراجعه مي­كنند اكثراً از ناراحتيهاي جسماني، ازنداشتن انرژي ، احساس ضعف شكايت كرده و به همين دليل بدون تشخيص باقي مي­مانند. خوشبختانه اكثر اين بيماران پس از چند هفته يا حداكثرچند ماه بهبود مي­يابند.(پور افكاري، 1378)

كلمه افسردگي هنگامي كه به يك حالت روحي نسبت داده مي­شود كه تمام معاني عاميانه را در خود داشته باشد و نشانگر احساس كسالت روان، كمبود انرژي ، ازدست رفتگي و نااميدي و بي فايده بودن است و بي علاقگي و بد بيني نيز به همراه آن آيد.(راسل، 1380)

حالت افسردگي اغلب پس از نوميدي ويا احساس از دست دادن چيزي به وجود مي­آيد ولي بسياري از اوقات هم ظاهراً ناگهاني و خود به خود ايجاد مي­شود .(رواندوست، 1378)

اندوه است كه به قول فرويدبه هنگام سوگواري و ماليخوليا[1]

اما در نهايت واكنشي جامع مي­باشد كه در ضمير انسان نهفته است بنابراين وظيفه درمان تركيبي از اقدامات حمايتي در دوران ناراحتي است كه با تشريع امر فقدان و متقاعد ساختن بيمار به اينكه فقدان و گرفتاري پيش آمده نه تنها نابود كننده نيست بلكه اغلب امري اجتناب ناپذير است ورسالت خود را انجام مي­دهد و درواقع فرايندي كه به جريان احساس اثر مي­گذارد تا شخص با رسيدن به خود آگاهي جديد احساسات خود را كنترل كند.(دوپالو، 1381).

اين منطق آرايي مي­تواند بسيار خطرناك باشد زيرا در منظم روانپزشكي در نهايت نيمي از واقعيتها را مطرح مي­سازد. بحثي در اين نيست كه همه مادر مواردي در برابر احساسات واحد آسيب پذير هستيم.

مطمئناًدر زندگي هر كسي كمبودهايي وجود دارد وبسياري از آنها در ذهن شخص نهفته است. اما همه ناراحتيهاي ذهني كه مراقبت هاي باليني را ايجاب مي­كنند ناشي ازاين كمبودها و خسران ها نيستند. (همان منبع، 1381)

طبقه بندي افسردگي

هر گروه از روانشناسان با توجه به عوامل ايجاد كننده بيماري و علائم آن به نوعي تقسيم بندي رسيده­اند و از آنجا كه علل و علائم افسردگي متنوع و گوناگون است.

در گذشته افسردگي ها را به دو دسته نوروزي و پسيكوتيك[2]تقسيم بندي
مي­كردند(قهرماني، 1374)

تقسيم بندي توسط پتيل در 1971 انجام گرفت كه وي بر اساس مسأله درون افسردگي را تقسيم كرد كه عبارتند از:

1.افسردگي روان گستر

2.افسردگي اضطرابي

3.افسردگي همراه با خصومت

4.افسردگي فرد جوان همراه با اختلالات شخصيت.(دادستان، 1373)

طبقه بندي تقسيم افسردگي به دودسته اوليه و ثانويه بود.


افسردگي اوليه:

به آن گروه از افسردگي ها اطلاق مي­شود كه علائم افسردگي هسته اصلي بيماري مريض بود وبيماري رواني يا جسمي ديگري همراه با مولد اصلي افسردگي نمي­باشد.


افسردگي ثانويه:

افسردگي است كه علائم هسته اصلي بيماري نبوده ومعمولاً هميشه همراه با يك بيماري رواني يا جسمي ديگر است.(قهرماني، 1374)

در طبقه بندي ديگر افسردگي به دو دسته تقسيم مي­شود:

الف: واكنشي ب: سرشتي

كه نوع سرشتي را بيشتر ارثي و شديدتر تلقي كرده و نوع واكنشي را به عوامل محيطي نسبت داده­اند كه مي­تواند هم شديدتر و هم خفيفتر باشد.(معاني، 1378)

طبقه بندي ديگر افسردگي كه يك گروه ازدانشمندان كرده­اند عبارتند از :

الف- افسردگي يك قطبي

ب- افسردگي دوقطبي

ج –افسردگي دوره­اي

د –افسردگي مزمن. (قهرماني، 1374)

الف –افسردگي يك قطبي

افسردگي يك قطبي كه طي آن فرد فقط ازنشانه­هاي افسردگي رنج مي­برد بدون اينكه اصلاً به بيماري ديگري مبتلا باشد.