فعاليت بدني كودكان

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

مقاله تعادل انرژي فعاليت بدني و چاقي در كودكان

۴۳ بازديد

مقاله تعادل انرژي فعاليت بدني و چاقي در كودكان

مقاله تعادل انرژي فعاليت بدني و چاقي در كودكان

تعادل انرژي، فعاليت بدني و چاقي در كودكان

مقدمه

فعاليت هاي ساكن مانند نگاه كردن تلويزيون و كار با رايانه وقت زيادي از كودكان را به خود اختصاص مي دهند. آنچه مسلم است، فعاليت ورزشي يك رفتار سالم در طول دوره كودكي و نوجواني است و در رفتارهاي سالم آينده اهميت حياتي خواهد داشت.

اطلاعات موجود نشان مي دهند حدود 26 درصد از كودكان دختر و 17  درصد از كودكان پسر در ايالات متحده، بيش از دوبار در هفته فعاليت ورزشي شديد ندارند. به هر حال اين آمار در كشورهاي در حال توسعه شرايط بدتري دارد.

بسياري از مطالعات نشان داده اند كه كاهش فعاليت بدني يكي از دلايل اصلي چاقي كودكان است. يعني افزايش فعاليت هاي بدني اوقات فراغت، با كاهش شاخص توده بدني همراه است. بنابراين به نظر مي رسد كه در كودكان پيش دبستاني ميزان افزايش وزن ميتواند از طريق شركت در فعاليت هاي بدني تنظيم شود. البته موضوع پيچيده تر از اين است، زيرا تمام مطالعات اين يافته ها را تأئيد نكرده اند و به نظر مي رسد موارد ديگري نيز در تنظيم وزن بدن دخالت دارند.

در مقاله حاضر، با بررسي سطوح فعاليت بدني در كودكان به نقش فعاليت بدني در تعادل انرژي اشاره مي شود و تركيب فعاليت هاي بدني و تغيير رفتار هاي تغذيه اي بعنوان مهمترين عامل در كنترل چاقي توجه ويژه خواهد شد.

سطوح فعاليت بدني در كودكان

اطلاعات موجود نشان ميدهند، حدود كودكان امريكايي از سطح فعاليت بدني كم تراز حد طبيعي برخوردارند. در مطالعات متعددي كه هزينه انرژي و سطح فعاليت بدني كودكان پيش دبستاني تا دوره بلوغ را بررسي كرده اند؛ اين موضوع مورد تأئيد قرارگرفته است. در يك مطالعه، هزينه انرژي فعاليت بدني كودكان سفيدپوست 5 ساله، تنها در حدود  درصد كل هزينه انرژي مصرفي برآورد شده كه سطوح كم فعاليت بدني در اين گروه نشان ميدهد. مطالعات ديگري نيز اين موضوع را تأئيد كرده اند كه در كودكان يك تا شش ساله، كل هزينة انرژي مصرفي روزانه، حدود 20 درصد كمتر از مقادير متداول است اين كاهش احتمالاً با تغيير در سطح فعاليت بدني ارتباطدارد. همين وضعيت در مورد كودكان مسن تر( شش تا سيزده سال) نيز گزارش شده است؛ البته هزينة انرژي مربوط به فعاليت بدني آنها بيشتر از كودكان خردسال است. بنابراين به نظر مي رسد، كودكان خردسال سطوح فعاليت بدني پائين تري نسبت به كودكان مسن تر يا نوجوان دارند.

فعاليت بدني و تعادل انرژي

تعادل انرژي هنگامي به دست مي آيد كه انرژي دريافتي و انرژي مصرفي برابر باشند. در صورت عدم تعادل انرژي، اختلالاتي در بدن ايجاد مي شوند كه عوارض ظاهري، بارزترين آنهاست. براي مثال، هنگامي كه مقدار انرژي دريافتي از مقدار انرژي مصرفي بيشتر باشد، اضافه وزن چاقي آشكارترين پيامد هاي اين وضعيت خواهند بود.

انرژي مصرفي بدن متشكل از متابوليسم پايه اثر گرماي مواد غذايي و انرژي مربوط به فعاليت بدني است. بطور كلي در حالت استراحت، ميزان انرژي مصرفي در بخش متابوليسم پايه حدود 60 تا 70 درصد كل انرژي مصرفي است، در صورتي كه اثر حرارتي مواد غذايي حدود 10 درصد و بخش مربوط به فعاليت بدني 20 تا 30  درصد است.

بطوركلي افرادي كه داراي متابوليسم استراحتي پائين هستند در معرض خطر افزايش وزن قرار دارند و برعكس، كساني كه انرژي  مصرفي بالايي دربخش فعاليت بدني دارند، در معرض خطر كمتري براي ابتلاء به اضافه وزن قرار دارند. بنابراين به نظر مي رسد، فعاليت بدني عاملي كليدي در معادله تعادل انرژي است.

شولز و شولر[1]: رابطه منفي معني داري را بين سطح فعاليت بدني و چاقي بدن نشان دادند. اين موضوع نشان مي دهد كه سطح پائين فعاليت بدني عامل تسهيل كننده چاقي است. به هر حال اين نكته كه هزينه انرژي، تعيين كنندة چاقي است، هنوز در هاله اي از ابهام قرار دارد. براي مثال، روبرت[2]و همكاران كل هزينه انرژي 18 كودك با مادران چاق را پائين تر از كودكاني كه مادر آن وزن طبيعي داشتند، گزارش كردند البته اين يافته در دو مطالعه ديگركه اخيراً روي كودكان داراي مادران چاق انجام گرفت. تأئيد نشد.

در يك پژوهش نسبتاً جامع، 292 كودك پيش دبستاني در يك برنامه ورزشي شامل پياده روي صبحگاهي، به اضافة سه جلسة 30 دقيقه اي فعاليت هاي موزون هوازي در هفته شركت كردند. پس از 30   هفته تمرين،  گروهي كه اين فعاليت را انجام مي دادند كاهش قابل توجهي در شاخص هاي چاقي نشان دادند.

مطالعات انجام گرفته در سنين بالاتر نيز اطلاعات كم و بيش مشابهي را ارائه كرده اند. براي مثال در پژوهشي روي كودكان چاق هشت تا دوازده ساله،پس از چهار ماه تمرين جسماني و كاهش رفتارهاي كم تحرك، كاهش وزن و كاهش درصد چربي، مشاهده شد اين پژوهشگران ضمن تأئيد فعاليت بدني بر تعادل وزن ادعا كرده اند، گنجاندن فعاليت بدني در برنامه روزانه كودكان داراي خطر بالا مي تواند سودمنديهايي داشته باشد كه حداقل شش ماه پس از قطع فعاليت نيز باقي مي مانند.

درمطالعه جامعي كه با هدف تغيير برنامه هاي تربيت بدني مدرسه ها انجام گرفت، تعداد 442 كودك از 18 مدرسه ابتدايي كه حداقل داراي دو عامل خطرزاي تندرستي

( توان هوازي پائين و چاقي با كلسترول بالا) بودند، انتخاب شدند. برنامة فعاليت بدني شامل فعاليت هاي هوازي بود كه سه بار در هفته انجام مي شد. نتيجة پژوهش كاهش اندكي را در چربي نشان داد.

 به هر حال همانطور كه اشاره شد تمام پژوهش هايي كه به نوعي فعاليت بدني كودكان را افزايش داده اند، نتوانسته اند كه در تغيير تركيب بدني اين افراد موفق باشند.

براي مثال، در پژوهشي كه روي 955دانش آموز ابتدايي به مدت2 سال انجام گرفت. پس از اين مدت تغيير معني داري در كل چربي بدن گروه تجربي مشاهه شد همچنين در يك مطالعه مقايسه اي تفاوتي درشاخص توده بدن(BMI )كودكاني كه داري سطوح فعاليت بدني بالاتري نسبت به كودكان گروه گواه بودند، مشاهده نشد.

رولند و بوياجين[3] 24 دختر و پسر 9/10 تا 8/12 ساله  را كه بمنظور بهبود آمادگي  هوازي در يك برنامة ورزشي شركت كرده بودند مورد مطالعه قرار دادند. اين كودكان 30 دقيقه فعاليت هوازي را سه بار در هفته به مدت 12 هفته انجام دادند. اين برنامه جايگزين كلاس تربيت بدني عادي آنها شده بود و شامل دويدن، فعاليت هاي موزون، بالارفتن از پله،  طناب زدن، بسكتبال، و ديگ ربازي هاي هوازي بود. پس از تمرين، هيچ تغييري در چربي زيرپوستي مشاهده نشد،ولي توان هوازي به ميزان 5/6 درصد افزايش يافت. يعني با وجود تغيير آمادگي هوازي، تركيب بدني هيچ تغييري نكرد.

بنابراين به نظر مي رسد كه هزينه ي انرژي مربوط به فعاليت بدني تا حدي مي تواند در توسعه چاقي كودكان نقش داشته باشند، اما موارد ديگري نيز در اين پديده سهيم هستند.

اثر تركيبي فعاليت بدني و رژيم غذايي براي چاقي

در مطالعه اي كودكان چاقي مدت 12 هفته در معرض يك برنامة ورزشي استقامتي و رژيم غذايي قرار گرفتند. در اين مطالعه، انرژي دريافتي پنج كودك به ميزان 500 تا 600 كيلوكالري در روز به مدت 12 هفته كاهش يافت. يك برنامه پياده وري پنج روز در هفته طي شش هفته در انتهاي اين دوره آغاز شد. كودكان در اين برنامه مقدار قابل توجهي ( كيلوگرم) از وزن خود را از دست داده اند. بنابراين به نظر مي رسد،تركيب برنامه هاي ورزشي، همراه با رژيم غذايي و تكنيك هاي رفتاري دركودكان و نوجوانان چاق عامل تعيين كننده اي است اپستين[4] و همكاران در يك مطالعة طولاني مدت 10 ساله كودكان چاق شش تا دوازه ساله را مورد مطالعه قرار دادند. برنامه مورد استفاده در اين پژوهش شامل يك رژيم غذايي، برنامه ورزشي هوازي و مداخله هاي رفتاري بود. افراد مورد مطالعه به سه گروه تقسيم شدند:

گروه اول كودكاني بودند كه والدين آنها نيز در طرح شركت كردند و تقويت كنندة رفتار هاي مثبت بودند. گروه دوم كودكاني بودند كه والدين آنها در جريان شركت فرزندان در برنامه ها نبودند و گروه سوم گروه گواه بود. پيگيري پنج و ده ساله، 2/11  درصد كاهش اضافه وزن در گروه اول و5/7 درصد در گروه دوم در مقايسه با گروه گواه را نشان داد.

خلاصه

ادبيات پژوهشي دراين مورد كه حفظ وزن و تركيب بدن از لحاظ پيامد هاي تندرستي براي كودكان بسيار اهميت دارد، يك توافق نظر كلي را نشان مي دهند. به همين علت، روشهاي متفاوتي در مراكز بهداشتي، مدرسه ها، و خانه ها بكار گرفته شده اند. به هر حال اثرات رشد و بلوغ بر پيامد هاي به دست آمده همچنين نداشتن تعريف روشن از مدت و شدت فعاليت بدني مطلوب دست يافتن به نتيجه گيري قطعي را مشكل ساخته است. با توجه به اين موضوع و با درنظر گرفتن روش اندازه گيري چاقي و همينطور برنامه ورزشي( نوع، شدت ومدت) تفسير يافته ها را مشكل مي كند. بهرحال به نظر مي رسد اين مورد توافق كلي وجود دارد كه فعاليت بدني مي تواند تركيب بدني را تا حدودي بهبود بخشد و زماني اين اثر افزايش خواهد يافت كه با تغيير رفتارهاي تغذيه اي همراه باشد .

انعطاف پذيري بعنوان يك مسأله مهم هنوز در صنعت ورزش همراه با عقايد گوناگون باقي مانده است در اين باره سئوالات زيادي در ذهن مربيان و وا لدين وجود دارند؛ از جمله يك ورزشكار بايد چه نوع انعطاف پذيري، در كجا و براي چه مدتي داشته باشد؟ موضوع مهم و حياتي كه در مورد اين مسأله مبهم وجود دارد اين است كه ورزشكاارن جوان چگونه تمرينات انعطاف پذيري را با توجه به گروه سني خود انجام دهند. در اين مقاله ممكن است به تمامي سئوالات شما در اين زمينه جواب داده نشود. اما سعي شده است درباره بعضي از نكات كليدي، اطلاعاتي به شما داده شود.

آنچه در مورد انعطاف پذيري موجب سردرگمي ما مي شود  اين است كه از آن بعنوان يك ابزاري براي ارزيابي استفاده مي كنيم. آزمون« نشستن و رساندن[5]»دستها به سمت جلو» غالباً در تمامي برنامه هاي ارزيابي انعطاف پذيري قبل از تمرين گنجانده مي شود. بسياري از مربيان و تمرين دهندگان تيمها اظهار داشته اند، اين آزمون يك ارزيابي غيرمستقيم انعطاف پذيري است وتصوير واقعي و دقيقي از توانايي يك ورزشكار ارائه نمي دهد. اين امر، همچنين به ما اجازة ارزيابي هيچگونه كيفيت ديناميكي مهم را نميدهد، زيرا انعطاف پذيري ايستا كاملاً از انعطاف پذيري ديناميكي متفاوت است و در ورزش مورد دوم بسيار مهمتر و حياتي به نظر مي رسد. ميزان انعطاف پذيري يك مفصل، يا سفتي يا نرمي عضلاني كه روي آن مفصل عمل مي كنند تعيين نمي شود.درحاليكه كشساني عضله از ويژگيهاي كليدي انعطاف پذيري است اما كشساني ليگامنت هاي مرتبط و حتي وضعيت احساس فرد نيز مهم است بعلاوه طول فيزيك عضله ميتواند نقش عمده اي در تعيين انعطاف پذيري با دامنة كامل حركتي داشته باشد. طول عضله مفصل عمدتاً از طريق وراثت تعيين مي شود و مي تواند بطور مثبتي تحت تأثير تمرينات قدرتي قرار گيرد. اين  موضوع با نظرية نادرستي كه بيان مي دارد:« تمرينات قدرتي يا هرگونه تمرين مقاومتي عامل بازدارنده انعطاف پذيري است»در تضاد است.

علاوه بر اين، همچنان كه كشساني عضله با افزايش سن كاهش مي يابد( اين امر را عموماً همه ما بعنوان يك واقعيت قبول داريم)، تمرينات قدرتي مي تواند بطور مثبتي روي آن تأثير بگذارد.

تمرينات قدرتي اثر مثبتي روي انعطاف پذيري و نرمي عضلات مي گذارد. در حقيقتف هنگام تمرين با ورزشكاران جوان روشهاي كشش استاتيكي پايه اي مي توانند موجب افزايش طول ليگامنت و نهايتاً ناپايداري مفصل شوند. اين امر به ساختار ضعيف و افزايش وابستگي عضلات، براي پايداري مفصل منجر مي  گردد. تمرينات قدرتي و انعطاف پذيري( دامنه كل حركتي) بايد همزمان با هم و بمنظور توسعه مطلوب و جلوگيري از آسيب انجام شوند. در مورد ورزشكاران جوان، انعطاف پذيري بايد مطابق با رشدشان توسعه يابد و تمرين، نوع، تواتر و مدت زمان آن نيز مطابق باسن آنها صورت پذيرد.

سنين 6 تا 10 ساله

در اين سنين، جنبش پذيري مفصل لگن و شانه كاهش مي يابد. تمرينات پويا با دامنه كامل حركتي براي اين دو مفصل( چرخشها و بالابردن در جهات متفاوت) از نيازهاي اين دوره است. ستون فقرات در سن هشت تا نه سالگي به حداكثر انعطاف پذيري خود مي رسد و مي توان فراتر از حد معمولي دامنه كامل حركتي آن را افزايش داد. اما اين امر غيرضروري، و بالقوه خطرناك است. تمرينات كششي ايستا را نبايد با اين گروه سني انجام داد. زيرا آنها به دليل تحريك پذيري بيشتر سيستم عصبي نسبت به بازدارندگي آن، نمي توانند اين نوع كشش را به درستي اجرا كنند آنها قادر نيستند بمنظور اطمينان از سلامتي و تأثير مطلوب اين كشش باز خورد مناسبي از بدن خود كسب كنند. بعلاوه اين گروه سني نبايد كشش هاي ايزومتريكي( همانند تمريناتي كه در يوگا استفاده مي شوند) را بطور كامل انجام دهند. اين نوع تمرينات كشش ممكن است وضعيت انقباض عضله را در حالت استراحت افزايش دهد كه اين امر به نوبة خود مي تواند، روي مهارت حركتي وهمآهنگي اثرمنفي بگذارد. بخاطر داشته باشيد كه در آمادگي جسماني، هر روز اطلاعات جديدي ارائه مي شود، با اين حال فيزيولوژي انسان همان چيزي است كه قبلاً بوده ات. يوگا در جاي خود داراي ارزش است اما همآهنگي  و حركت مهمتري بخش تمريني بدني براي اين گروه سني است.

سنين 10 تا 13 ساله

رشد توده بدن بچه ها در اين سنين نسبت به قد سريع تر است و اين امر به افزايش قدرت آنان منجر مي شود. تمرينات انعطاف پذيري را بايد براي اين گروه سني افزايش داد.افزايش در قدرت و تغييرات در تودة بدني مي تواند، با هم تركيب شوند و به عادات هاي بيومكانيكي ضعيفي بينجامد. بدترين وضعيت اين مورد استفاده نكردن از دامنه كلي حركتي در جريان انجام حركت است.

سنين 13تا 15 سال

قد مي تواند بازاي هر ماه ، 5/2 سانتي متر در طول« رشد ناگهاني»[1] افزايش يابد. عضلات و بافت پيوندي حمايتي همانند استخوان بسرعت رشد نمي كند كه ب درد عمومي در كل بدن منجر مي شود. تمرينات انعطاف پذيري مي توانند و بايد تمام نواحي چهارسر، همسترينگ و بويژه عضلات نواحي مهره هاي كمري را در برگيرد. ساختار ضعيف موجب كاهش مهارت حركتي مي شود و علل بالقوه آسيب رشد ناگهاني است. اين امر را مي توان با روشهاي تمرين انعطاف پذيري مناسب محدود كرد.

سن 15 به بالا

از اين مرحله به بعد، زمان شروع اضافه كردن روشهاي ويژه ورزشي تمريناتانعطاف پذيري، به برنامة تمرين ورزشكاران است. انعطاف پذيري بويژه در ورزشكاران جوان، به هيچوجه تنها انجام كشش قبل يا يعد از تمرين نيست.

خستگي چيست و عوارض آن كدامند؟

هرچند خستگي پديده اي است كه عموماً آنرا مي شناسند و در طول روز آنرا احساس مي كنند، ولي همچنان ناشناخته استوانسان همواره درصدد درك علل وقوع خستگي بوده و كوشيده است آن را به تعويق اندازد ويا به سرعت جبران كند. بنابراين، سئوالاتي از قبيل: 1- چه چيزي بخورم تا خستگي ايجاد نشود يا ديرتر ايجاد شود؟ 2- چه فعاليت هايي را انجام ندهم تا خسته نشوم؟3- چقدر استراحت كنم تا خستتگي توليد نشود يا جبران شود؟ 4- آياتفريح خود بر خستگي مي افزايد يا برعكس خستگي راكاهش ميدهد؟ همواره مطرح بوده و هست.