مقاله سهراب سپهري

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

مقاله سهراب سپهري

۸ بازديد

مقاله سهراب سپهري

مقاله سهراب سپهري

مقاله سهراب سپهري

زندگي شخصي سهراب سپهري

سهراب سپهري سومين فرزند خانواده پنج نفري اسدا… خان سپهري و خانم فروغ سپهري است . سهراب در روزي آفتابي و پاييزي 15 مهرماه سال 1307 حوالي ظهر ديده به جهان گشود .كودكي را در كاشان , در باغ اجدادي, كه بسيار بزرگ و پر از درختان ميوه و گل و سبزه بود و در دروازه عطا قرار داشت , گذراند .

در مورد زندگي اين شاعر نامدار تنها مرجع معتبر كتاب ـ  مرغ مهاجر  ـ  است كه زندگينامه سهراب از زبان خواهرش است .

سهراب در بين افراد خانواده اش از لحاظ جثه كوچكتر و لاغرتر از همه بوده ولي در چابكي و زيركي از همه آنها پيشي گرفته است . بازيهاي جالب , سرگرمي ها و كارهاي عجيب او در ميان خانواده معروف بوده است .

سهراب به موسيقي علاقه داشت از سنتور خوشش مي آمد و نواختن آنرا توسط گروه ورزنده كه گاه به ميهماني هاي خانواده سهراب مي آمدند از نزديك ديده بود . از اين رو سنتور مشقي كوچكي خريد و پيش خود به تمرين آهنگ هاي مختلف پرداخت . با نواختن ني نيز به همين طريق آشنا شد . گاهي هم تمرين آواز مي كرد و به اين شكل با دستگاه ها و گوشه هايي از موسيقي سنتي آشنايي يافت . از بچگي به آهنگ هايي كه گاه و بيگاه از گرامافون شيپوري عمويش در فضاي خانه طنين اندازش مي شد گوش     مي داد . صفحاتي از بديع زاده , قمر , تاج اصفهاني و …

طفل پاورچين پاورچين دور شد در كوچه

سنجاقك ها

بار خود را بستم , رفتم از شهر خيالات سبك بيرون

دلم از غربت سنجاقك پر

سهراب پس از آن كه تحصيلاتش را تا سيكل اول متوسطه به پايان برد با اين فكر به تهران رفت كه در محيط بازتر و بهتري دانش و بهتر بياموزد . و به همين دليل در دانشسراي مقدماتي كه شبانه روزي بود ثبت نام كرد . سهراب در اوقات فراغت خويش هميشه به سرودن شعر و كشيدن تابلو هاي نقاشي مي پرداخت . و ذوق نقاشي هم در همان دوران كودكي در نبوغ او پيدا بود . نقاشي او در اين زمان غالبا از طبيعت الهام مي گرفته است .

سهراب در واپسين سال هاي تحصيل در دانشگاه در سال (1330 ) نخستين كتابش به نام ـ مرگ رنگ ـ را به دست چاپ سپرد .

در مورد صفات اخلاقي سهراب نمونه هاي بارزي وجود دارد . هميشه از مصابحه با روزنامه ها و خبرنگاران دوري مي جست و هرگز مصاحبت با آنها را نمي پذيرفت . و هميشه جمله اي كه مي گفت اين بود كه : شما صلاحيت اظهار نظر در مورد هنر نداريد .

تواضع از خصوصيات بارز اوست . هميشه براي سلام گفتن بر همه پيشي مي گرفت و حجب و حياي او مورد توجه همگان بود . هميشه كارهاي هنري (تابلوهايش) را به دوستان مي بخشيد . وقتي فقيري از او درخواست كمك مي كرد بدون درنگ دست در جيب مي كرد و بدون اينكه پول را بشمارد به او پول مي داد .