بررسي علل همسر آزاري در ايران
فهرست مطالب
فصل اول :
مقدمه ۱
موضوع تحقيق ۹
مساله تحقيق ۱۵
اهداف تحققيق ۱۶
ضرورت و اهميت تحقيق ۱۷
فرضيه هاي تحقيق ۲۱
فصل دوم : پيشينه تحقيق
مروري بر مطالعات پيشين ۲۴
مطالعات و تحقيقات داخلي ۲۵
مطالعات و تحقيقات خارجي ۳۴
شرايط اجتماعي زندگي زنان ۳۷
تعاريف خشونت ۴۰
تعاريف خشونت خانوادگي ۴۴
اشكال خشونت عليه زنان ۴۵
زن آزاري و موارد خشونت عليه زنان ۴۹
اعمال جنسي خشن زيانبار عليه زنان ۵۲
ختنه دختران ۵۵
خشونت مربوط به تهيه جهيزيه ۵۸
ازدواج زودهنگام ۵۹
همسر آزاري در جامعه (زن آزاري) ۶۱
سبب شناسي خشونت عليه زنان كتك خورده ۶۴
آثار و عواقب خشونت عليه زنان ۷۲
عواملي كه خشونتهاي مبتني برجنسيت را دوام مي بخشد ۷۶
علل و انگيزه تزلزل در خانواده ۷۷
خشونت نسبت به زنان ۷۹
تعريف خانواده و انواع آن ۸۲
انواع خانواده ۸۴
وضعيت حقوقي زنان در ايران ۸۸
قوانين مربوط به ضرب و شتم ۸۹
روابط حقوقي زوجين ۹۱
روابط حقوقي مادر با فرزند ۹۲
انتخاب حرفه وشغل ۹۶
تابعيت ۹۶
سهم الارث زوجين از يكديگر ۹۸
رياست خانواده ۹۹
دستگاههاي قضايي و اجرايي در ايران نسبت به خشونت ۱۰۰
دادگاهها چگونه عليه زنان راي صادر مي كنند ۱۰۲
مراكز مشاوره ۱۰۷
حمايت و نگرش خانواده ۱۰۸
نظريه مربوط به خشونت شوهران عليه زنان ۱۰۹
نظريه سطح خرد ۱۱۰
نظريه منابع ۱۱۰
نظريه يادگيري اجتماعي ۱۱۲
نظريه سطح كلان ۱۱۶
نظريه خرده فرهنگ خشونت ۱۱۷
نظريه نظارت اجتماعي ۱۲۱
نظريه ساختار اجتماعي ۱۲۳
ديدگاه پدرسالاري ۱۲۵
چهارچوب نظري ۱۲۹
مدل فرضي تحقيق ۱۳۵
فصل سوم : مباني روش شناسي تحقيق
روش تحقيق ۱۳۷
نمونه و روشهاي نمونه گيري ۱۳۸
تعريف نظري و عملياتي متغيرها ۱۳۹
تكنيك گردآوري داده ها و تجزيه وتحليل داده ها ۱۴۷
فصل چهارم : تجزيه و تحليل آماري
جدول (۳-۱-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب تعداد فرزندان ۱۴۹
جدول (۳-۲-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب درآمد ماهيانه مرد ۱۵۰
جدول (۳-۳-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب استفاده از مواد مخدر يا الكل ۱۵۱
جدول (۳-۴-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب عدم رضايت زن در انتخاب همسر ۱۵۲
جدول(۳-۵-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب دخالت خويشاوندان ۱۵۳
جدول (۳-۶-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب تجربه خشونت در خانواده ۱۵۴
جدول (۳-۷-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب ميزان بدبيني در مرد ۱۵۵
جدول (۳-۸-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب اعتقادات مذهبي مرد ۱۵۶
جدول (۳-۱-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب تعداد فرزندان و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ۱۵۷
جدول (۳-۱-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان تعداد فرزندان و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۵۷
جدول (۳-۲-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب درآمد ماهيانه و ارتباط آن با خشونت در خانه ۱۵۸
جدول (۳-۲-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان درآمد ماهيانه و خشونت مرد عليه زن درخانه ۱۵۸
جدول (۳-۳-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب استفاده از مواد مخدر و ارتباط و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ۱۵۹
جدول (۳-۳-۲)محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان استفاده از مواد مخدر و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۵۹
جدول (۳-۴-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب رضايت در انتخاب همسر و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ۱۶۰
جدول (۳-۴-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان رضايت در انتخاب همسر و خشونت مرد عليه زن در خانه . ۱۶۰
جدول (۳-۵-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب دخالت خويشاوندان و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ۱۶۱
جدول (۳-۵-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان دخالت خويشاوندان و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۶۱
جدول (۳-۶-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب تجربه خشونت در خانواده و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ۱۶۲
جدول (۳-۶-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان تجربه خشونت در خانواده و خشونت مرد عليه زن در خانواده ۱۶۲
جدول (۳-۷-۲) توزيع جمعيت نمونه بر حسب بدبيني مرد وارتباط آن با خشونت مرد در خانه. ۱۶۳
جدول (۳-۷-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان بدبيني مرد و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۶۳
جدول (۳-۸-۲) توزيع جمعيت نمونه بر حسب اعتقادات مذهبي و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ۱۶۴
جدول (۳-۸-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان بدبيني مرد و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۶۴
نمودار (۳-۱-۱)مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب تعداد فرزندان ۱۶۵
نمودار(۳-۲-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب درآمد ماهيانه مرد ۱۶۶
نمودار(۳-۳-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب استفاده از مواد مخدر ۱۶۷
نمودار(۳-۴-۱)مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب رضايت زن در انتخاب همسر ۱۶۸
نمودار(۳-۵-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب دخالت خويشاوندان ۱۶۹
نمودار(۳-۶-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب تجديد خشونت در خانواده ۱۷۰
نمودار(۳-۷-۱) مربوط به توزيع جنسيت بر حسب بدبيني مردان نسبت به زنان ۱۷۱
نمودار (۳-۸-۱)مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب اعتقادات مذهبي مردان
فصل پنجم:
بحث ونتيجه گيري ۱۷۴
مشكلات و محدوديتهاي تحقيق ۱۸۰
پيشنهادات ۱۸۱
منابع ۱۸۴
مقدمه
خشونت خانوادگي[۱]پديده اي جديد نيست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعي جديد است .
در كشورهاي غربي از حدود سي سال پيش و در ايران از چند سال پيش نگاه افراد متخصص به اين پديده جلب شده است .
در حال حاضر در ايران بسياري از مسائل و آسيبهاي اجتماعي در رابطه با خانواده وجود دارد .
مي توان از مشكل دختران فراري و افزايش خودكشي و خودسوزي در ميان زنان و افزايش طلاق و خشونت خانوادگي نام برد .
به احتمال زياد شرايط زندگي در خانواده ها مشكلاتي براي اعضاي خود به وجود مي آورد براي حل مشكلات خانوادگي نمي توان تنها به پند و نصيحت يا نظارت بر رفتار افراد اكتفا كرد بلكه در عين حال بايد به رابطه متقابل ميان جامعه و خانواده نيز توجه داشت اگر ساختار جامعه بر اساس اقتدار و نابرابري ميان اعضا شكل گرفته باشد قوانين آداب و رسوم،
باورها و نگرشهاي اجتماعي سلسله مراتب موجود را تاييد مي كنند و بازتاب آن در خانواده نيز مشاهده مي شود و اقتدار و نابرابري و استفاده از خشونت براي پيشبرد اميال فرد مقتدر در خانواده به عنوان رفتاري طبيعي در نظر گرفته مي شود. نتيجه خشونت خانوادگي نه فقط باعث ايجاد مشكلات اجتماعي و تشديد روابط اقتداري در جامعه خواهد شد كه بار ديگر در خانواده ها انعكاس خواهد يافت .
از آنجا كه خشونت عليه زنان به ويژه در محيط خانواده پيامدهاي جدي و جبران ناپذيري در خانواده و جامعه بر جاي مي گذارد لذا توجه به زنان جهت كاهش آسيبهاي اجتماعي به روشهاي مختلف لازم و ضروري به نظر مي رسد خشونت عليه زنان از موانع جدي براي دستيابي به اهداف توسعه و صلح است و بررسي آن ضروري است .
نتايج[۵] بررسي ها نمايشگر اين امر بوده اند كه خشونت هاي خانگي در جوامع مختلف از گستردگي زيادي برخوردارند و در ميان كليه طبقات اجتماعي و فرهنگ هاي مختلف ديده مي شود و عواملي مانند فشارها و تنشهاي اجتماعي يا بحرانهاي خانوادگي نيز در ظهور آنها دخالت دارند زيرا خشونت فقط در ميان خانواده هاي مساله دار مشاهده نمي شود .
خشم در انسان وجود دارد اما اگر در مسير صحيح هدايت نشود امنيت خانواده را مختل مي كند و موجب بروز رفتارهايي از قبيل كودك آزاري و زن آزاري خواهد شد زن آزاري اغلب در خانواده بصورت رقابت، حمله كلامي و آسيب بدني است كه باعث در هم كوبيدن شخصيت زن و در نتيجه عكس العمل هاي نابهنجار بر كودكان مي شود .
زن آزاري ( همسر آزاري ) يكي از آفتهايي است كه از گذشته تا كنون متوجه جوامع بوده و يكي از مخربترين عواملي است كه كانون خانواده را مورد هجوم قرار مي دهد .
زنان ايران در ميان انواع ۹ گانه خشونت خانگي بيشتر تحت خشونتهاي رواني و كلامي قراردارند .
۷/۵۲ درصد از كل پاسخگويان در پژوهش ملي بررسي خشونت خانگي دقيقاً اعلام كرده اند كه از اول زندگي مشترك تا كنون قرباني اين نوع خشونت كه شامل به كاربردن كلمات ركيك ، دشنام و داد و فرياد، بهانه گيري هاي پي درپي بوده اند (اعزازي، ۱۳۸۰ : ۳۰) .
ميانگين وقوع اين نوع خشونت براي زناني كه درگير آن بوده اند ۱۰ بار است .
رتبه بعدي از آن خشونت فيزيكي از نوع دوم است كه ۸/۳۷ درصد از زنان ايراني از اول زندگي مشترك خود آن را تجربه كرده اند كه شامل سيلي زدن زدن با مشت يا چيز ديگر، لگدزدن و…است. متوسط ميزان تجربه اين نوع خشونتها براي زنان درگير درخشونت خانگي برابر با ۴۶/۲ بار است. رتبه[۶] سوم با رقم ۷/ ۲۷ درصد متعلق به خشونتهايي است كه مانع از رشد اجتماعي و فكري و آموزشي است كه شامل ايجاد محدوديت در ارتباطهاي فاميلي – دوستانه و اجتماعي، كاريابي و اشتغال و ايجاد محدوديت در ادامه تحصيل و مشاركت در انجمنهاي اجتماعي است كه ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار كرده اند كه از اول زندگي مشترك تا كنون در معرض اين نوع از خشونتهاي همسران خود نبوده اند .
خشونت جنسي و ناموسي كه شامل مجبور كردن به ديدن عكسها و فيلمهاي مبتذل يا اجبار به روابط زناشويي نا خواسته يا غير متعارف مي شود با رقم ۲/ ۱۰ درصد رتبه پايئني را به خود اختصاص داده است .
آمارهايي كه ابعاد ميزان وقوع خشونت خانگي را در سطح ملي نشان مي دهد حاكي است كه ۸ /۸۹ درصد از زنان ايراني گفته اند در طول زندگي مشترك تا كنون در معرض اين نوع خشونت همسران خود نبوده اند (اعزازي، ۱۳۸۰ : ۷۴).
بنابراين نتايج پژوهش بررسي خشونت خانگي [۷]در۲۸ مركز استان نشان مي دهد كه وقوع خشونتهاي جنسي و ناموسي در سطح ملي در مقايسه با خشونتهاي ديگر كمتر گزارش شده است .
ميانگين مرتب شده دوره هاي زندگي در بين پاسخگويان در سطح ملي بر حسب ميزان وقوع خشونت خانگي نشان مي دهد كه دوره هاي زير به ترتيب پرخشونت ترين دوره ها براي زنان ايران محسوب مي شوند .
۱ – يك سال اول ازدواج
۲ – دوران تنگناهاي مالي
۳ – پس از تولد فرزندان
۴ – حداقل يكباردر ماه
۵ – دوران ميانسالي
۶ – دوران بارداري
خلاصه يافته هاي بدست آمده از خشونت خانگي در ۲۸ مركز استان كشور چنين نشان مي دهد :
۱ – مجبور كردن به انجام كارهاي خلاف عرف و شرع و قانون ( ۱/۱ درصد )
۲ – كتك كاري منجر به سقط جنين ( ۲ /۱ درصد )
۳ – زدن تا حد نقص عضو ( ۳ / ۱ درصد )
۴ – زدن تا حدي كه پرده گوش پاره شده است ( ۵ /۱ درصد )
۵ – زدن تا حدي كه دست يا پا شكسته است ( ۲ درصد )
۶ – از دست دادن دندان ( ۶ /۱ درصد )
۷ – زدن تا حدي كه فك يا بيني شكسته است ( ۵ /۱ درصد )
۸ – ازدواج مجدد شوهر بدون رضايت همسر اول ( ۲ درصد )
۹ – جلوگيري از نگهداري فرزندان توسط زن در زمان متاركه ( ۲ درصد )
۱۰ – مجبور كردن به سقط جنين ( ۵ /۲ درصد )
۱۱ – زدن تا حدي كه دندانها لق شده است ( ۵ /۲ درصد )
۱۲ – عدم مراعات بهداشت زناشويي ( ۶ / ۲ درصد )(اعزازي، ۱۳۸۰ : ۷۵).
بيان مسئله
خانواده يكي از نهادهاي اجتماعي نخستين است كه شالوده حيات اجتماعي محسوب مي گردد و گذشته از وظيفه فرزند آوري و پرورش كودك و در نتيجه استمرار نسل ها و بقاي نوع بشر وظايف ديگري از قبيل فعاليتهاي اقتصادي آموزشي و اجتماعي كردن فرد را به عهده دارد ( وثوقي و نيك خلق ۱۳۷۹ : ۱۹۹ ) .
در بين تمامي نهادها و سازمان ها و تاسيسات اجتماعي خانواده نقش و اهميتي خاص دارد و هيچ جامعه اي نمي تواند ادعاي سلامتي كند اگر از خانواده سالم برخوردار نباشد از آسيبهاي اجتماعي در امام نيست اگر از تاثير خانواده غافل باشد ( ساروخاني، ۱۳۷۵ : ۱۱ ) .
اين نهادها در دوره هاي مختلف تاريخي به اشكال گوناگوني مثل ( خانواده گسترده، خانواده هسته اي ) وجود داشته باشد و آنچه مهم است تنها شكل خانواده نيست بلكه تداوم مستمر آن در يك جامعه سالم از اهميت برخوردار است .
مردم عموما خانواده را كانون آرامش و سازش و انطباق رفتار توام با آسايش تصور مي كنند در حالي كه خانواده محل برخورد عقايد و سليقه هاي متضاد، سوء تفاهم هاي دراز مدت و هزاران تضاد و تناقض هاي فرهنگي ديگر است كه مرد و زن به مدد نيروي صيانت ذات عشق و علاقه به يكديگر پاره اي از آنها را ناديده گرفته و در موردي با يكديگر سازش كرده و درباره تضادها كه نه راه سازش دارد و نه راه اغماض براي يكديگر حريم قائل شده و آنها را به عنوان پديده اي مورد احترام طرفين تحمل مي كنند .( زنگنه، ۱۳۸۰ : ۲ ).
خشونت با زنان از پديده هاي رايج در جامعه ي ماست كه به صورت فيزيكي ( كتك زدن ) و كلامي ( ناسزا – تحقير وتوهين ) و ساير اشكال انجام مي گيرد در مقابل خشونت هاي فيزيكي مرد ، تنها كاري كه زن مي تواند بكند اين كه در صورت بروز ضرب و جرح به پزشكي قانوني از طريق مراكز انتظامي مراجعه كند گزارش دهد و طول درمان دريافت كند. در آن صورت مرد تعهد مي سپارد كه همسر خود را نزند و پرونده بسته مي شود و در صورت تكرار جريمه اي هم به او تعلق مي گيرد ( قاسم زاده، ۱۳۷۶ :۳۱ ) .
تا حدود سه دهه قبل جامعه شناسان خشونت در خانه را امري استثنايي قلمداد مي كردند و آن را خاص خانواده هايي مي دانستند كه داراي مشكلات مادي، سطح پايين فرهنگ و شرايط بحراني مانند طلاق بودند اما نتايج بر خلاف تصور رايج نشان داد كه خشونت در ميان همه خانواده ها وجود دارد و معمولا قربانيان خشونت در خانواده زنان و كودكان هستند