طرح كارافريني راه اندازي بافندگي حلقوي پودي و تاري
راه اندازي بافندگي حلقوي پودي و تاري
مقدمه
بافندگي حلقوي روشي از تهيهي پارچه است. كه در اين روش، با خميده كردن طولي از نخ به شكل حلقه، و عبور حلقهها از داخل يكديگر با شيوههاي مختلف، پارچه توليد ميشود. هنر بافتني دستي و اتصال و درگيري نخها با يكديگر از هنرهاي بسيار قديمي است كه به قرنها قبل از ميلاد مسيح باز ميگردد. آثار به دست آمده در مصر كه متعلق به قرن پنجم قبل از ميلاد ميباشد، پيشرفته بودن اين هنر دستي را، در آن زمان، نشان ميدهد.
اولين دستگاه بافندگي حلقوي پودي را در سال 1589، شخصي به نام ويلياملي[1] در انگلستان اختراع كرد. سرعت اين دستگاه ده برابر بيشتر از سرعت توليد بافت با روش بافتني دستي بود. اختراع اين دستگاه باعث پيشرفت و تكامل بافندگي حلقوي شد. ساخت اولين دستگاه بافندگي حلقوي تاري نيز در سال 1775 انجام گرفت.
صنعت بافندگي حلقوي به دو قسمت مجزاي بافندگي حلقوي تاري و بافندگي حلقوي پودي تقسيم شده است. سازندگان ماشينآلات نيز هر يك، فناوري خاص خود را دارند و غالباً خصوصيات بافتها و موارد مصرف توليدات آنها نيز با هم متفاوت است.
در بخش بافندگي حلقوي پودي، در اين كتاب، سعي شده است هنرجويان عزيز با اصول اوليهي بافندگي حلقوي پودي آشنا شوند. لذا در مورد هر يك، توضيحات مختصري به شرح زير داده شده است.
در فصل اول: تعاريف بافندگي حلقوي پودي و تاري، تفاوت و مصارف هر يك، تعاريف اصطلاحات متداول، انواع سوزن، انواع حلقه و چگونگي تشكيل هر يك توسط سوزن زبانهدار در ماشينهاي حلقوي ارائه شده است.
و فصل دوم به معرفي انواع ماشينهاي بافندگي حلقوي پودي و توضيح مختصري راجع به هر يك، عوامل اصلي بافت، عمليات بافندگي، بافتهاي پايه و محاسبهي توليد و وزن اختصاص يافته است.
بافندگي حلقوي پودي
در بافندگي حلقوي پودي حلقهها در جهت افقي (يك رج) تشكيل ميشوند به طوري كه اتصال يك حلقه به حلقهي بعدي در يك سطر افقي انجام ميشود (شكل 9-1). همچنين امكان توليد پارچه با استفاده از يك بسته نخ وجود دارد، اگرچه روي پارهاي از ماشينها امروزه تا 192 بسته نخ، براي توليد پارچه، به كار ميرود. صنعت بافندگي حلقوي پودي در ايران به نامهاي «كشبافي» و «تريكوبافي» مصطلح است.
بافندگي حلقوي تاري
به روشي از توليد پارچه كه اتصال يك حلقه به حلقهي بعدي در دو رج متفاوت و در جهت طولي انجام ميشود، بافندگي حلقوي تاري ميگويند.
مقايسهي بافندگي حلقوي پودي و تاري و مصارف هر يك
در بافندگي حلقوي پودي امكان توليد پارچه حتي با يك بسته نخ وجود دارد، بنابراين روش سادهتري براي تبديل نخ به پارچه است.
1- در بافندگي حلقوي تاري، براي هر سوزن حداقل يك نخ در هر رج وجود دارد. بنابراين به دليل وجود تعداد سوزن بسيار روي ماشينها، به چله پيچي نخها بر روي قرقرهها نياز است كه اين باعث افزايش عمليات مقدماتي براي توليد پارچه، در مقايسه با بافندگي حلقوي پودي، ميشود.
2- در بافندگي حلقوي، پودي، امكان توليد بافتهاي متنوعتر و استفاده از انواع نخها، نسبت به حلقوي تاري، بيشتر است.
3- سرعت توليد بافت در بافندگي حلقوي تاري در مقايسه با حلقوي پودي و بافندگي تار و پودي بيشتر است. اگرچه در حال حاضر عمليات بافت و سرعت توليد در بسياري از ماشينهاي جديد حلقوي پودي به گونهاي است كه اختلاف بسيار كمي بين بافندگي حلقوي پودي و تاري وجود دارد.
4- سرعت تغيير نقشه در حلقوي پودي بيشتر و هزينههاي توليد در اين شيوه بسيار پايينتر است.
5- در شرايط معمول بافندگي، پارچههاي توليدي حلقوي تاري، ثبات ابعادي بيشتري نسبت به حلقوي پودي دارند، زيرا در صورت پاره شدن نخ يك حلقه و تحت كشش قرار گرفتن ساختمان بافت حلقوي پودي، يك خط معيوب در رفتگي عمودي در پارچه ايجاد ميگردد، در حالي كه ساختمان بافت حلقوي تاري به گونهاي است كه دررفتگي طولي به راحتي به وجود نميآيد.
6- بافتهاي حلقوي پودي غالباً داراي قابليت كشش بيشتري نسبت به بافت حلقوي تاري ميباشند.
7- منسوجات حلقوي پودي معمولاً به مصرف تهيهي لباس زير، بلوز، ژاكت، كت و دامن، كت و شلوار، لباسهاي ورزشي و دريا، گرمكن، جوراب، دستكش، شال گردن، كلاه، پتو، رومبلي، پرده، منسوجات صنعتي، پزشكي، خانگي و تزئينات ميرسند.
اما توليدات حلقوي تاري داراي مصارفي چون تهيهي لباس رو، لباس زير، لباس ورزشي، تورپردهاي، تور ورزشي، تور ماهيگيري، روميزي، ملحفه، رومبلي، و روكش صندلي اتومبيل، پتو، پارچههاي صنعتي، پزشكي، تزئيني و مصارف خاص ميباشند.
سوزن و انواع آن
سوزن كه قطعهاي فلزي و قلابدار است يكي از مهمترين عناصر اصلي بافت در ماشينهاي بافندگي حلقوي به شمار ميرود. سوزنها به مرور زمان تكامل يافته و انواع مختلف آن، به شرح زير، ساخته شده است.
- سوزن فنري (كتن)
- سوزن زبانهدار (ماهكدار) يك سر و دوسر
- سوزن مركب
- سوزن نواربافي
1- سوزن فنري
اولين سوزني كه اختراع شد، سوزن فنري بود كه امروزه ارزانترين و سادهترين نوع سوزن به شمار ميرود و با ظرافتهاي متفاوت ساخته ميشود. شكل (9-3 نشاندهندهي سوزن فنري با قسمتهاي مختلف است. اين قسمتها عبارتند از: سر (2)، قلاب فنري (3) كه در هنگام عمليات بافندگي توسط قطعهي فشاردهنده، باز و بسته ميشود، فرورفتگي بر روي ساق سوزن (4) كه نوك قلاب فنري، در هنگام بسته شدن سر سوزن، در آن قرار ميگيرد. ساق (ميله) سوزن (1) كه براي قرار گرفتن حلقه و نخ بر روي آن ميباشد و پايه (5) كه براي استقرار يافتن سوزن در محل تعبيه شده بر روي ماشين است.
2- سوزن زبانهدار
سوزن زبانهدار را در سال 1806 پير ژانديو اختراع كرد اما حدوداً چهل سال بعد، يعني در سال 1847 توسط ماتيو تاونزند در عمل مورد استفاده قرار گرفت. مزيت سوزن زبانهدار سادهتر شدن تشكيل حلقه و انتخاب سوزنها به طور مجزا براي توليد پارچههاي مختلف است. امروزه بسياري از ماشينهاي حلقوي پودي و تاري مجهز به سوزن زبانهدار ميباشند. سوزن زبانهدار (شكل 4-1) داراي قسمتهاي اصلي زير است:
1- قلاب، كه عمل كشيدن نخ و نگه داشتن حلقهي جديد را به عهده دارد.
2- ميخ پرچ، كه باعث نگه داشتن زبانه بر روي ساقهي سوزن ميشود.
3- زبانهي سوزن، كه داراي حركت نوساني است و از آن براي بستن يا باز نگه داشتن قلاب سوزن، در هنگام تشكيل حلقه، استفاده ميشود.
4- قاشقك زبانه، كه در انتهاي زبانه قرار دارد. با بسته شدن زبانه، قلاب سوزن توسط آن كاملاً مسدود ميشود. اين موقعيت در شكل (9-4) به صورت خطچين مشخص شده است.
5- ساق يا ميلهي سوزن، كه حلقه و يا نخ، هنگام لغزيدن از روي زبانه بر روي آن قرار ميگيرد.
6- پايهي سوزن، كه حركت سوزن به منظور تشكيل حلقه به سمت بالا و پايين و يا جلو و عقب توسط مسير بادامكها و به وسيلهي آن (پايهي سوزن) انجام ميشود.
7- دنبالهي سوزن، بعضي از سوزنها داراي دنبالهاي هستند كه كار آن بهتر نگه داشتن سوزن درون شيار صفحه است.