خانواده

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

مقاله خانواده و دشواريهاي رفتاري كودكان

۱۶ بازديد

مقاله خانواده و دشواريهاي رفتاري كودكان

مقاله خانواده و دشواريهاي رفتاري كودكان

مقاله خانواده و دشواريهاي رفتاري كودكان

مقدمه

دريافت تربيت حقي است براي فرزندان، و طبعا جهت ما تكليفي سنگين بهمراه دارد. آنها نياز دارند كه ساخته شوند و بعمل آيند، فردي مفيد بحال خود و جامعه و پيرو مكتب انديشيده‌اي باشند و بديهي است كه وصول بچنين مقصدي بدون ياري پدر مادر امكان‌پذير نيست و آنها برآورده شدن اين خواسته و رفع اين نياز را از پدر و مادر خود طلبكارند.

بعنوان اينكه ما پدر يا مادريم تربيت فرزندان مهمترين وظيفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نيز از خود طفل و وجدانمان مسوليت داريم. انجام اين مسوليت بوجهي نيكو مورد سازش عقل و سستي و سهل‌انگاري در آن عقوبت‌آور است. اينكه همه بخواهند پدر و مادر خوبي باشند جاي سخني نيست. ولي اشتباه در اين است كه برخي خوب بودن را تنها در اين امر مي‌بينند كه نيازهاي بدني كودكان را برآورده سازند و براي جنبه‌هاي رواني و اخلاقي آنان ارج و بهائي قائل نيستند. از سوي ديگر اين مساله مطرح است كه خيلي از پدر و مادرها فكر نمي‌كنند براي تعليم و تربيت فرزندانشان احتياج به آموزش و آگاهي داشته باشند. گمان دارند در امر تربيتي آگاهي ضروري نيست و يا‌ آنچه ضروري است ميدانند و از آن اطلاع دارند. در تربيت اين مساله مطرح است كه ما ميخواهيم سرمايه‌هاي مادي و معنوي خود را به او منتقل كنيم، از موجودي كه شديدا وابسته به غرايز است  انساني ايده‌آل با انديشه‌هاي عالي فداكاري و ايثار و طالب شهادت بسازيم و اين كار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامي كه دستهاي ما در اين زمنيه خالي باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهيم آمد.

تربيت چيست ؟

قبلا  ضروري است كه بدانيم تربيت چيست و چه ضرورت و اهميتي دارد؟ داراي چه ابعاد و مسائلي است؟ براي تربيت تعريف‌هاي متعددي شده است از جمله آنكه گفته‌اند: تربيت كوشش و تلاش آگاهانه انسان براي ايجاد تغييرات مطلوب است و بديهي است كه معني مطلوب و طرز برداشت از آن  در جوامع مختلف فرق مي‌كند، چه بسا كه امري در جامعه‌اي مطلوب بحساب آيد  و در جامعه ديگر نامطلوب. برخي را فني ميدانند كه در سايه آن نشو و نماي قواي انساني را در دوره‌هاي مختلف زندگي به تناسب سن و رشد ياد ميدهند و در اين انتقال جنبه‌هاي علمي و تجربي مورد استفاده قرار ميگيرند.

ما از طريق تربيت سعي داريم به كودك را ه تمتع از زندگي را بياوزيم، قواي جسمي و روحي او را براي وصول به كمال مطلوب مقدر بپرورانيم. تفكر و احساس و عمل انديشيده را به نسل جديد منتقل سازيم. تمدن بشري را ارزيابي، متراكم و مترقي كرده و به نسل جديد سرايت دهيم، استعدادها و قواي پنهاني طفل را آشكار كرده و بسوي اهداف مورد نظر جهت دهيم.

ضرورت و اهميت تربيت

تربيت ضروري حيات انسان است. آنكس كه تربيت نيافته نه تنها خود را تلف خواهد كرد بلكه از لحاظ اجتماعي زيان عظيمي از او متوجه مردم نيز خواهد شد. كودك چون گياهي است كه براي رشد خود احتياج به امكانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگويان، استعمارگران، جنايتكاران و جانيان همه زاده تربيت غلطند، بهمانگونه كه پاكان، پرهيزكاران و خادمان حقيقي جامعه از تربيت صحيح به چين موقعيتي رسيده‌اند در تجمع اگر تمدن نباشد تربيت نيست.

تربيت بر اين اساس داراي اهميت و آثار فردي و اجتماعي است در جنبه فردي رشد مادي و معنوي و در جنبه اجتماعي براي ترقي، امنيت و فراغ جمع، اهميت براي نژاد كنوني اهميت زندگي و مرگ است. بهتر است آدمي خود را بجاي كودك بگذارد و يا حياتش را در جامعه اي بي بند و بار تصور كند تا از اهميت آن سردرآورد.

مقاله نقش خانواده در جامعه امروزي

۱۳۷ بازديد

مقاله نقش خانواده در جامعه امروزي

مقاله نقش خانواده در جامعه امروزي

مقاله نقش خانواده در جامعه امروزي

مقدمه

خانواده‌ اولين و مهم‌ترين نهاد درتاريخ فرهنگ و تمدن انساني است واولين مدرسه اي است كه انسان درآن تعليم مي‌يابد و با اصول زندگي اجتماعي وروش تفاهيم باديگران آشنا مي‌شود. خانه، فضايي است كه درزير سقف آن ارزش‌هاي اخلاقي و اجتماعي ازنسلي به نسل ديگر منقل مي‌شود و اسباب رشد عاطفي، اخلاقي، اجتماعي افراد فراهم مي‌گردد. درجهان امروز متأسفانه به رغم تعاليم حيات‌بخش انبياء‌ بنيان خانواده دركشورهاي صنعتي درحال فرو ريختن است واگر خرمندان و متفكران براي جلوگيري از اين پيش‌آمد، تدابير لازم را اتخاذ نكند، بخش عظيمي از ارزش‌هاي والاي انساني دسخوش خطر خواهد شد و عالم بشري با بحران‌‌هاي مضاعفي روبرو خواهد گرديد. سست‌شدن اساس خانواده، افزايش خشونت، اضطراب، ناامني و بحران‌هاي اجتماعي به‌واقع ريشه درعدم توجه به اهميت و نقش خانواده‌ دارد. همان‌طور كه مي‌دانيم شخصيت هرفرد درخانواده شكل مي‌گيرد. روابط عاطفي پدران و مادران با فرزندان خود، اهميت وئ نقش خانواده دارد. همان‌طور كه مي‌دانيم شخصيت هرفرد درخانواده شكل مي‌گيرد. روابط عاطفي پدران و مادران با فرزندان خود، اهميت خانواده و نقش آن را روشن مي‌سازد. ادراك ارزش‌هاي معنوي واخلاقي، رشد اجتماعي، عاطفي، عقلاني و بدني، درحد وسيع درخانواده صورت مي‌گيرد. بنابراين خانواده را بايد نهادي مقدس يا باارزش تقلي كرد. ازسوي ديگر، خانواده نهادي است كه عواطف فرد در آن شكل مي‌گيرد فرد درخانواده نحو بروز عواطف را فرا مي‌گيرد. كنترل كردن عواطف را مي‌آموزد و نيازهاي عاطفي خود را تأمين مي‌كند. شايد هيچ نهاد اجتماعي ديگري به اندازه خانواده در تامين نيازهاي اساسي رواني به ويژه نيازهاي عاطفي، موثر نباشد. به زعم‌  اكثر قريب به اتفاق دانشمندان علوم انساني آنچه تحت عنوان نابسماني‌ هاغي رفتار بشري و به بيان صحيح تر اختلات رفتاري از قبيل بزهكاري، اعتياد به مواد مخدر، سرقت، سرگشتگي‌هاي جنسي، فرار از كانون خانواده و … در  جامعه  مشاهده  مي‌شود ، درحقيقت منشاء و مأوا در تربيت‌هاي غير اصولي و نابسامي‌هاي خانوادگي دارد. بنابراين از روزي كه توجه علماي انسان‌شناسي و به خصوص روان‌شناسان به منشأ علت عمده اختلالات رفتاري بشري جلب گرديد، دروان كودكي سال‌ها ي سرنوشت‌ساز براي پرورش شخصيت و به تبع آن محيط خانواده به عنوان اولين و مهم‌ترين پرورشگاه، مورد توجه و بررسي پژوهشگران قرار گرفت.

يكي از ويژگيهاي دنياي امروز انفجار علم ودانش درهمه حوزه‌هاي و تأثير ژرف آن در زندگي فردي و اجتماعي است. به تناسب گسترش علوم، حيات‌رواني انسان‌ها، پيچيده‌گي‌ مي‌يابد. و براي شناخت بهتر انسان‌ها نسبت به يكديگر در مناسبات اجتماعي كه خانواده بارزترين نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بيش از مناسبات اجتماعي كه خانواده‌ بارزترين نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بيش از گذشته هستيم و اين امر آموزش‌هاي خانواده را براي هرزن و هرمردي ضروري مي‌سازد. آموزش‌هايي كه ضمن ايجاد شناخت بيشتر اعضاي خانواده را قادر مي‌سازد نقش‌ها و وظايف خود را در رابر همسر و فرزندان به بهترين شكل انجام دهند.

رويكرد نظريه پردازان به مساله تاثير محيط و عوامل محيطي بر پرورش ورشد قوا و استعدادهاي انساني و اهميت اين عوامل دردوران كودكي مساله آموزش والدين را به عنوان يك راه روش كار مطرح ساخت. از طرف ديگر مي‌دانيم كه مدرسه دومين واحد متشكل و درحقيقت به عنوان پلي براي ورود كوكان از محيط محدود بسته و تحت كنترل خانواده به جامعه بزرگ و متنوع انساني است كه درمسير تلاش براي آموزش والدين مورد توجه مجريان برنامه‌هاي آموزش والدين قرار گرفت. مدارس از اين جهت كه خانه دوم فرزندان محسوب مي‌شوند، مكان مناسبي براي بررسي و تنظيم برنامه‌هاي متناسب براي‌ آموزشي والدين هستند. بنابراين نخستين كوشش‌ها درجهت آموزش والدين درهمين مكان‌ها و با كمك و مساعدت مربيان مدارس و استادان دنشگاهها صورت مي‌گيرد. انجمن اولياء و مربيان وزارت آموزش و پرورش متكفل برگزاري اين گونه كلاسهاي آموزش مسائل تربيتي براي والدين دانش‌آموزان در ايران است. اين كلاسها تحت عنوان كلاسهاي آموزش خانواده داير شده است كه در وهله اول گام مثبت و موثري درجهت شكوفايي استعدادهاي دانش‌آموزان اين آينده‌سازان جامعه است.

طرح مساله و انگيزه تحقيق

پيش‌ از بيان موضوع و اهميت آن، گفتن اينت نكته لازم است كه آموزش و پرورش بايد پيشرفت و ترقي و تعالي هرجامعه و هرممكلت است، زيرا نوآوريهاي علمي، فني و مسائل مربوط به تكنولوژي و ديگر دانشهاي بشري وابستگي نام با مجموعه آموزش و پرورش دارد.

اصولا تحولات و دگرگونيهاي سريع اجتماعي در پرتو آموزش و پرورش برنامه‌ريزي شده منظم، انعطاف‌پذير و اساسي امكان‌پذير است.

ژان مونه متفكر فرانسوي عقيده دارد: در رقابت اقتصادي بين كشور مادر‌آينده برد از آن كشوري است كه بتواند مجموعه آموزش و پرورش منظم‌تر و مفيدتري را ارائه نمايد. اين سخن نبايد موجب اين تصور شود كه وظيفه آموزش و پرورش محدود به آموزش كودكان و نوجوانان از طريق اعمال شيوه‌هاي آموزشي توين درفراگيري علوم تجربي و طبيعي  و آ‌ماده‌كردن آنان براي مشاركت دريك مسابقه اقتصادي درزندگي اجتماعي آينده است. انسان از نظر فطرت داراي دوقعد مادي و معنوي است. چنانچه در تعليم و تربيت وي خصوصاً در دوره كودكي و نوجواني اين دوبعد درنظر گرفته نشود و در امر پرورش، قواي جسمسي و روحي او هماهنگي بوجود نيايد در پرورش يكي از اين ابعاد نسبت به ديگري غفلت شود، طبيعي است زمينه اختلال در شخصيت و عدم تعادل جسمي و روحي كودك و نوجوان فراهم شده و بايد در انظارزندگي ناخوشايند و نامطلوبي در آينده براي او بود. عليرغم نظر برخي از نظريه‌پردازان كه معتقدند تغيرات و تحولات سريع اجتماعي موجب ظهور و نفوذ موسسات آموزشي و تربيتي درجامعه شده و با جايگزيني و فعاليت‌ آنها كاركردهاي خانواده كاهش يافته و ميرود كه خانواده نقش تربيتي و آموزشي خود را دررابطه با فرزندان ازدست بدهد. بايد گفت كه اين نظريه‌پردازان تحت تأثير تحولات شگرف علمي، فني و مسائله9 مربوط به تكنولوژي دركشورهاي غربي و يا بهتر بگوئيم جوامع بك بعدي قرار گرفته و به اين چنين باورهاي بيهوده و اظهار نظرهاي بي‌پايه و بي‌اساس اعتقاد پيدا كرده و پرداخته‌اد. بحران نسل نوجوان وجوان، اضطرابات رواني، روحي و عاطفي، بزهكاريها، ناهنجاريهاي اجتماعي روزافزون درميان كودكان و نوجوانان دركشورهاي غربي زائيده تحولات و دگرگونيهاي سريع اجتماعي و كم‌رنگ بوده نقس خانواده در تربيت نونهالان دراين جوامع است و درك اين موضوع است كه متفكران غربي را به بازنگري به اهميت دادن به نقش و پايگاه اجتماعي خانواده دررابطه با تربيت فرزندان واداشته و موجب شده كه خانواده بعنوان محور اصلي پرورش كودكان و نوجوانان و تضمين‌كننده زندگي آنان از جهات اخلاقي، عاطفي، رواني، اجتماعي شناخته شود. توجه به نقش و وظيفه خانواده در تربيت و اجتماعي بارآوردن فرزندان موجب شده كه سازمان تربيتي و فرهنگي يونسكو را وادار به اعلام سال جهاني خانواده نموده و از طريق نظرمردم جهان و موسسات بين‌المللي را متوجه اهميت وظيفه و جايگاه اجتماعي خانواده دررابطه باتربيت فرزندان نمايد. بنابراين خانواده نقش اصلي و حياتي در تربيت و تكوين شخصيت كودك و نوجوان را دارد و ازنظر پرورش جنبه‌هاي عاطفي، رواني، و اخلاقي كودك، هيچ ‌نهادي نمي‌توند جايگزين آن گردد. مدرسه و آموزشگاه باوجود آموزش مهارتهاي علمي، فني و حرفه‌اي به كودكان و نوجوانان در حقيقت تكميل كننده نقش پرورشي و تربيتي خانواده دركودك هستند و ازاين لحاظ نقش و اهميت آنها بعد از خانواده قرار مي‌گيرد. اشتغالات والدين ازخانه، دشواريهاي روزمره زندگي و پيچيدگي شيوه‌هاي آموزشي و پرورشي كه حاصل تحولات سريع اجتماعي است كاركردهاي خانواده را محدود ساخته و موجب گرديده توانايي برنامه‌ريزي علمي و تربيتي در دنياي امروز ضرورت همكاري و هماهنگي مؤثر بآن بار با آموزشگاه ايجاب مي‌كند. مدسه ضمن نشان دادن علاقه به تربيت كودكان و نوجوانان ممكن است در محيط خود كمتر به شناخت نيازهاي عاطفي و رواني آنان فائق آيد. درحاليكه خانواده به‌علت تماس بيشتر و مستقيم‌تر با كودكان و نوجوانان ويژگيهاي اخلاقي و رواني آنان را بهتر شناخته و نيازهاي آنان را دراينگونه موارد بهتر تشخيص مي‌دهد. همكاري و هماهنگي خانه و مدرسه، تبادل آگاهيها و تجارب والدين و مربيان و هماهنگي ميان والدين و مسؤلين آموزشگاه آنانرا درشناخت نيازهاي متحول و مختلف كودكان و نوجوانان ياري بخشيده‌ به توانمندي و قابليت اين دونهاد مؤثر در چاره‌جويي ورفع كمبودها و نيازهاي آنان خواهد افزود تأثير همكاري خانه و مدرسه زماني چشمگيرتر است كه پدران و امور تربيتي و مسائل مربوط به روانشناسي تربيتي دررابطه با فرزندان خود آگاهي و دانايي بيشتري باشند هرچه خانواده به رموز و فنون تربيتي و پرورشي آگاه‌تر باشد هماهنگي و همكاري مؤثر بين‌ مدرسه و خانواده امكان پذيرتر مي‌شود و زمينه‌ اجرايي برنامه‌هاي مشترك و هدفهاي همسان تربيتي اين دو نهاد دررابطه با تعليم و تربيت كودكان و نوجوانان آسانتر فراهم شود. برنامه آموزش خانواده‌ از مؤثرترين اقداماتي است كه به خانواده‌ها كمك خواهد كرد تا درتربيت كودكان و نوجوانان از لحاظ روحي، عاطفي و اخلاقي از روشهاي نوين تربيتي و مسائل مربوط به روانشناسي در برخورد رفتاري با‌ آنان  به گونه‌ اي عمل كند كه درهمكاري و هماهنگي با‌ آنچه درمدرسه از نظر تربيتي سازمان يافته و انجام ميگرد موفقيت آميز بوده و تضمين‌كننده زندگي اجتماعي آنها و آينده‌ باشد از اين روي اهميت افزايش آگاهيهاي تربيتي والدين از طريق ايجاد و گسترش كلاسهاي آموزش خانواده درشرايط متحول اسلامي ايران با مسائل روانشناسي تربيتي و اعمال شيوه‌هاي درست برخورد رفتاري آنان باكودكان و نوجوانان مساله است كه انگيزه انتخب موضوع مورد بررسي گرديد.