دهستان زريبار

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

دانلود مقاله دهستان زريبار

۳۷ بازديد

مقاله دهستان زريبار

مقاله دهستان زريبار

مقاله دهستان زريبار

انگيزة انتخاب موضوع

در كشورهايي مانند ايران كه بخش زيادي از جمعيت آن در روستاها متمركز شده اند، اجراي برنامه هاي توسعه اقتصادي با توجه به توانهاي طبيعي مناطق روستايي ضروري به نظر مي رسد، چرا كه با ورود اين بخش از جامعه به چرخه توليد شرايط براي رشد موزون و همه جانبه اقتصاد كشور مساعد مي گردد. تغيير شيوه هاي بهره برداري سنتي از منابع موجود يا به عبارتي مكانيزه كردن شيوه هاي توليد، صرفه اقتصادي بيشتر به همراه داشته و دلبستگي روستاييان را به ماندن در روستا بيشتر خواهد نمود. در واقع اجراي هرگونه برنامه اي بدون توجه به مشكل بيكاري و ميزان درآمد روستاييان با موفقيت همراه نخواهد بود. بنابراين لازم است، قبل از اجراي هر برنامه اي توانهاي محيطي روستا در رابطه با ميران جمعيت اين مناطق بررسي گردد. ومتناسب با جمعيت شاغل و بيكار در رابطه با توانهاي موجود، برنامه ريزي گردد.

دهستان زريبار يكي از دهستانهاي بخش مركزي شهرستان مريوان است كه با داشتن 13 روستا و شرايط طبيعي و انساني مناسب، زمينه بسيار مستعدي را براي توسعه اقتصادي دارا مي باشد. خاك‌هاي حاصلخيز، شرايط اقليمي مناسب، وجود آب كافي و همچنين نيروي انساني كافي امكان توسعه اقتصادي بويژه توسعه بخش كشاورزي  را فراهم نموده است .

متأسفانه باوجود فراهم بودن چنين شرايطي، بدليل حاكم بودن ديدگاه هاي سنتي در بهره برداري از منابع موجود، معضل بيكاري و مهاجرت روستاييان به شهرمريوان همچنان به قوت خود باقي است. بنابراين ريشه يابي اين مسائل معرفي توانها و پتانسيل هاي موجود منطقه زمينه تحقيق حاصل را فراهم نموده است تاتوانمنديهاي موجود دهستان در حيات اقتصادي و توسعه اقتصادروستايي دهستان شناخته شود.

تعاريف روستا

لايحه قانون تشكيل انجمن هاي روستا و اصلاح اموراجتماعي وعمران مصوبه 9/6/1342 ده را چنين تعريف كرده است: «عبارت است از مركز جمعيت و محل سكونت حداقل 250 نفر يا 50 خانوار كه درآمد اكثر افرادآن از طريق كشاورزي حاصل شود» .

در فرهنگهاي فارسي روستا را ده و قريه ذكر كرده اند. در زبان پهلوي به روستا روستاك مي گفتند و رزداق و رسداق و رستاك ناحيه اي است در خارج شهر، مشتمل بر چند ده و مزرعه كه در آن توليد روستايي حاكم است،  در واقــع روستـا بــه زبــان پهلوي معني وسيعتر از ده را داشته است ( فشاركي، 1373، ص 19).

روستا كوچكترين واحد مبداء تقسيمات كشوري است و مكاني است كه اكثرافراد آن به فعاليتهاي كشاورزي مي پردازند و طبق تقسيمات جديد كشوري در سال 1362، روستا به جايي گفته مي شود كه جمعيت آن از  ده هزار نفر كمتر و فاقد شهرداري باشد.

لمتون مؤلف كتاب « مالك زارع در ايران » روستا رايك واحد تشكيلاتي مي داند كه اساس حيات اجتماعي ايران را تشكيل مي داده است و جايي بوده است كه درآن دسته هايي از مردم خود را براي همكاري اقتصادي و سياسي متشكل مي كرده اند و اهميت روستا به اعتبار اينكه يك واحد تشكيلاتي است در سراسر قرون وسطي واز آن پس تا امروز برقرار بوده است.  در تعريفي ديگر از روستا آمده است، روستا عبارتند از يك مركز جمعيت و محل سكونت و كار تعدادي خانوار كه در اراضي آن به عمليات كشاورزي اشتغال داشته و درآمد اكثريت آن از طريق كشاورزي حاصل گردد و عرفاً در محل ده يا روستا شناخته شود (رضواني، 1374، ص 17).

دكتر كاظم وديعي در تعريف روستا مي گويد :

« ده يا روستا صورتي است از استقرار انسان بر سطح زمين كه قادر است تمام مايحتاج سال خود را از درون خود تهيه نمايد.»

در تعريفي ديگر از روستا گفته شده است كه يك روستا يك واحد طبيعي است و وحدت آن را آب وخاك قلمرو آن تعيين مي كند. اين قلمرو، گاه ممكن است بخشي از يك واحد طبيعي باشد كه در آن صورت بايد دخالتهاي اداري يا سياسي و يا عوامل اقتصادي جامعه را درنظر داشت.

روستا يك واحد انساني نيز هست و وحدت انساني آن را جمعيت روستا با فرهنگ ويژه آن تشكيل مي دهد  و درعين حال يك واحد سياسي و اداري نيز هست، چون واحد تقسيمات سياسي در يك كشور است. در ايران نيز روستا كوچكترين واحدسياسي در تقسيمات كشوري است، روستا از نظر اقتصادي نيز داراي وحدت است، چون يك واحد توليدي است و حدو مرز آن را مالكيت اراضي هر روستا تعيين مي نمايد،  اين توليدي عرفاً ممكن است كشاورزي، صنعتي، ويا خدماتي باشد (بخشنده، 1366،
ص 41).

تاريخچة توسعة روستايي

زمينه پيدايش آنچه را امروز توسعة جامعه روستائي ناميده مي شود مي توان در اواخر دهة 40 يعني زماني كه دولت هند اردوگاههايي براي پناهندگان پاكستان غربي در سال 1947 برپا مي كرد جستجو كرد. بزرگترين اردوگاه در كروك شترا بود كه در آن، دولت برنامه هاي يكپارچه اي شامل زراعت و حرفه هايي مانند : بافندگي، خياطي، صابون پزي، رنگرزي، چيت سازي تنظيم و به اجرا گذاشت ( گروه مؤلفان، 1371، ص 407)0

ديدگاههاي توسعه روستائي در ايران تركيبي از دو ديدگاه « بهبود و اصلاح» و «دگرگوني» است. از انقلاب مشروطه تا برنامه سوم ( 1341) ديدگاه حاكم بر توسعه روستايي، بهبود و اصلاح، بود اما در برنامه به علل مختلف از جمله رخدادهاي جهاني و داخلي از اين تاريخ به بعد ديدگاه دگرگون سازي از نوع معتدل حاكم شد.

توسعه روستايي  بعد از انقلاب، با توجه به تجربيات حاصل از برنامه ريزيهاي قبل از انقلاب و پيامدهاي حاصل از اجراي آنها فصل مشخصي را به خود اختصاص داد. هدفها و سياستگذاريهاي آن عمدتاً در قالب هدفهاي ملي، آسايش سرزمين و بخش كشاورزي مورد نظر واقع شده و البته با كاستي هايي روبرو شد.

بطور كلي در گذشته تاريخي توسعه روستائي ايران مي توان گفت، چون قوانين و برنامه ها در راستاي راهبردي و صنعتي شدن شتابان الگوي رشد تدوين و تنظيم شده و به تبع اين استراتژي، توسعه روستايي  شكل گرفته بود هر چند تحولي در ساخت اجتماعي و اقتصادي روستاها بوجود آورد و تغييرات كمي و كيفي ايجاد كرد، اما تاثيرات منفي عميقي در جامعه روستايي به جاي گذاشت ودر نهايت توسعه نيافتگي را در روستاها با توجه به تحول زمان شدت بخشيد (افتخاري، 1373، ص 59).

دكتر حسين آسايش معتقدند : اولين گام در ايران براي توسعه و عمران روستايي با تهيه قانون « عمران دهات» در سال 1316 بر داشته شد اين قانون در شكل اوليه خود تاكيد بر افزايش محصولات كشاورزي داشته و مالكان راملزم به رسيدگي به وضع زمينها و رعايا مي كرد، در طول اين مدت كه مسئله توسعه روستايي مورد توجه بوده است به مقتضيات زماني و مكاني و اهداف اين قبيل برنامه ها تعاريف مختلفي از آن به عمل آمده است.