مصالح ساختماني

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

تاريخچه پيدايش آجر و كاربرد هاي آن

۴ بازديد

تاريخچه پيدايش آجر و كاربرد هاي آن

تاريخچه پيدايش آجر و كاربرد هاي آن

آجر

مقدمه:

آجر در ساختمان از زمانهاي بسيار دور جا و مكاني داشته  و توانسته جاي خود را در تاريخ پركندو سرآمد مصالح ساختماني باشد آجر در زماني كه در بابل اختراع شد و ساختن خشت و پختن آن معمول گشت. روزبروز در پهنه گيتي گسترش پيدا كرد و   مي توان گفت بطور شعاعي كره زمين را دربرگرفت. خاك رس در اكثر نقاط زمين يافت مي شود و اين بهترين وسيله اي بود كه اكثر مردم دنيا با آن شناخت پيدا كردند و پس از اينكه آن را به شكل خمير گل درآوردند، در قالب به آن فرم دادند و در مقابل هوا و آفتاب خشك كردند و در كوره به آتش كشيدند و پختند و پس از اينكه جسم مقاومي شد از آن درخانه سازي و ديگر كارهاي ساختماني مورد بهره برداري قرار دادند. ساده ترين مصالح ساختماني كه از ديرزمان تا به امروز در دسترس فقيرترين و غني ترين مردم دنيا قرار داشته همانا خشت و آجر مي باشد.

تاريخ آجرسازي را پنجهزار سال قبل از ميلاد مي دانند. مردمي كه در كناره هاي رود نيل زندگي مي كردند مي ديدند كه رودخانه در آرامش پس از طغيان و ته نشين شدن رسوبات كه از نرمه هاي خاك رس مخلوط با آب كه پس از تابيدن آفتاب بروي آن تركهاي متعددي خورده و به قطعات كوچك و بزرگ و به ضخامت تقريبي 4تا 5 سانتي متر مانند قالبهايي از گل بريده شده و آماده براي كارهائي مانند ديوارسازي در كناره هاي رود نيل بجا مانده اين قطعات را مورد استفاده قرار دادند و به كمك يكديگر آنها را به ديوار و خانه تبديل كردند. از آنجا كه هميشه در فكر نوآوري وپيشرفت بوده اند از پيدايش دنيا تا به امروز اين صفت در وجود بشر رشد كرده و ذوق هنري كه هميشه در وجود انسانها به تكاپو افتاده و خلاقيت دروني خود را آشكار كرده و آنهائيكه دست اندركار بنا و بناسازي بوده اند  به اين فكر افتادند كه چطور مي شود خشت ها را محكمتر ساخت. بنابراين گل رس را با مقداري پهن مخلوط كرده و پس از لگدكردن ورز دادند.  گل آماده شده را در قالب به شكل خشت درآوردند و بعدها براي اينكه گل در زمانيكه مقابل نور آفتاب آب خود را از دست مي دهد ترك نخورده و محكمتر به هم بچسبد از كاه استفاده كردند كاه را پس از خيس كردن با خاكي كه قراربود براي خشت مالي آماده شود مخلوط كردند و خاك رس و كاه را با آب در هم آميختند و به شكل گل نيم كاه در قالب به خشت تبديل نمودند و كاه مانند آرماتور در گل باقيمانده و مانع ترك خوردگي خشت گرديد.( كاه را خيس مي كردند كه نرم شود و در موقع خشت مالي به دست آسيب نرساند.)  از روزي كه خشت به آجر تبديل شد و انسان آجر را شناخت و دانست يكي از عمده ترين مصالح ساختماني است كه بطور وفور بايد از آن استفاده كرد، بر آن شدند كه هر روز دامنه آجر را وسعت دهند و كاربرد آن كه در همه جاي ساختمان بود بكار گيرند.

محققين بطور جمع بر اين باورند كه استادكاران بلامنازع در مشرق زمين بودند كه ساختن آجر و استفاده از آن را مورد استفاده قرار دادند. انتخاب قالب و شكل گيري خشت و آجر از نظر محققين فن در اوائل كار مشكل بود يا بهتر بگوئيم هنري بود كه بايد روي آن فكر مي شد با اينكه در مصر رسوبات ته نشين شده كناره هاي رود نيل را پس از خشك شدن روي هم قرار دادند و با آن ديوار ساختند ولي در شكل گيري قالب پس از مدتها و اينكه خشتها و آجرها چگونه روي هم قرار بگيرند كه خراب نشوند و براي هم گير شدن و نگهداري يكديگر چه بايد كرد تا ديوار استوار بماند. بهترين فرمي كه انتخاب كردند آجرهاي مكعبي شكل بود كه باندازه هاي مختلفي در گوشه و كنار دنيا ساخته شد و دليل آن هم اين بود كه نيم و نيم دو آجر روي هم قرار گيرد. اين آجرها با ضخامتهاي مختلفي همراه بود در ابتدا آجرها بزرگ و بسيار ضخيم و با طول عرضهاي متفاوت، ولي كم كم به نازكي گرائيد. مكعبها آجري شكل بعدها و به مرود ايام به قطعات كوچكتري تقسيم شد و بر هر قطعه اي نامي نهادند كه اين نامها سينه به سينه و زمان به زمان گذشت و درهر گوشه اي به زبان محلي آن گوشه متداول گشت و چون از سواد و سوادآموزي خبري نبود، در بعضي محلات با تحريفهايي همراه بود و همان تحريفها سينه به سينه به نسلهاي بعدي انتقال پيدا كرد، پس از آنكه فرهنگ مردم هر كشوري به رشته تحرير درآمد اين نامها بطور يكسان متداول گشت.

ساختمان سازي در زمانهاي قديم هرچند بدوي و ابتدايي بود با پيشرفتي كه خشت آجر داشت انسانها بر آن شدند كه بيشتر فكر كنند و بهتر بسازند وطريقه بهتر ساختن و بهتر بكارگرفتن آجر و خشت را بياموزند.

در زمانيكه خشت پخته شده و تبديل به آجر گشت و از مقاومت خوبي برخوردار شد و همه دست اندر كاران را به خود مشغول كرده بود معماران ايراني از اين صنعت بدور نبودند و در ايران شهر شوش كه پايتخت ايلاميها بود و از آباداني زيادي برخودار بوده آجرسازي رواج پيدا كرد و در كاوشهايي كه در شهر شوش انجام گرفته و از آثار بدست آمده و بقاياي تمدن ماقبل تاريخ را مي رساند. از سفالهاي پخته شده مصور رنگين كه از طبقات زيرين خاكهاي شهر شوش بدست آمده، اهميت قدمت اين ناحيه را مي رساند و الواح گلي كه در شهر شوش بدست آورده اند، مربوط به 1700 سال قبل از ميلاد مسيح مي باشد كه اين الواح شامل اسناد و قراردادهاست.

سلسله هخامنشي و داريوش كبير در سال 494 ق.م قصر شوش را بنا كرد و اين گوياي تمدن بزرگي است كه در غرب ايران پا به عرصه وجود گذاشت و چهره اين سرزمين را عوض كرد. پس متوجه شديم كه آجر در تمام دنيا زيربناي اصلي ساختمان و مشخص كننده و عامل افسانه اي هر بنا مي باشد.

كشور ما با اينكه در منطقه حاره قرار دارد و هواي آن در شمال و جنوب كشور در تمام طول سال با اختلاف شديد گرما وسرما كه درجه حرارت هميشه حدود 40 درجه سانتيگراد نوسان دارد و در ساختمانهاي بايد از مصالحي كاملاً مناسب با آب وهوا استفاده كرد، ولي متأسفانه در يك دوره محدود در كشور ساختمانها را(نما) از سنگهايي كه در مقابل حرارتهايي كه در مقابل حرارتهاي مختلف تغيير درجه حرارت فاحش مي داد و در هواي گرم تابستان سريع گرم و در برودت هواي زمستان سريع سرما را بخود جذب ميكرد، پوشانيدند. اين سنگها از تكنيك پائيني برخوردار بودند. بكارگيري سنگ در كشور ما بطور تجربي آزمايش مي شد و امتحان خوبي نداد. در همين زمان با پيشرفت تكنولوژي صاحبان صنايع در حرفه هاي مختلف بر آن شدند تا از انواع مصالح چه طبيعي و چه غيرطبيعي براي نماسازي بهره گيرند.

مصالحي كه از اختراعات و ابداعات آنها بود براي نماسازي با تبليغات فراوان بكار گرفتند و تمام آنها را به بوته آزمايش سپردند ولي نتيجه مطلوبي عايد نگشت و هر كدام به نوبه خود از ليست مصالح ساختماني حذف گشت و باز هم آجر كه از مصالح سنتي هر آب و خاكي بود جاي نشين همه آنها شد.

پس از مدت كوتاهي مردم دوباره به فكر آجر افتادند كه اينبار، همانطور كه گفته شد، ذوق هنرمندان با گذشته تفاوت محسوسي پيدا كرد، آجركاري نما در شهرهاي مختلف رو به فزوني نهاد و معماران و دست اندركاران، خارج و داخل بنا را با ذوق و سليقه خود آزمايش كردند.

آجرسازي از زمانهاي بسيار دور در سراسر دنيا عبارت بود از خاك رس مخلوط با آب كه در قالبها به آن فرم داده و پس از قراردادن در برابر آتش بنام آجر از آن استفاده كردند منتها شركتهاي آجرسازي در كشورهاي مختلف متفاوت بود. در كشور ما در ابتدا آجر را در كوره هاي  چاهي(استوانه اي ) پختند و سپس كوره هاي تونلي متداول گشت و امروزه با پيشرفت تكنولوژي روش روزافزون آن از كوره هايي كاملاً متفاوت با قبل استفاده ميشود.

ضمناً بد نيست خاطر نشان شويم با پيشرفت تكنولوژي و علم شيمي، صاحبان صنايع دست اندركار تغيير رنگ در آجر و مرغوب كردن جنس آن و مقاومت در برابر اجسام و گازهاي خارجي در نقاط مختلف ميباشد تا آجر بهتري عرضه نمايند.

آجرها و بلوكها:

آجرها گروهي از مصالح مي باشند كه به صورت صنعتي توليد و جايگزين سنگ شده اند و در حقيقت سنگي ساخته دست بشر مي باشند، سنگي دگرگون كه از تغيير وضعيت خشت پديد مي آيد. اين گروه از مصالح كه اولين توليد صنعتي و انبوه مصالح ساختماني به دست بشر به شمار مي آيند براساس نوع مواد اوليه، روند توليد و محل مصرف به انواع متنوعي تقسيم مي شوند. آجرهاي رسي كه اولين و فراوان ترين آنها مي باشند قدمت چندهزار ساله دارند. با پيشرفت تكنولوژي و علم شيمي انواع بي شماري از آجرها با كيفيت هاي مختلف، ابعاد و شكل ظاهري متنوع راهي بازار مصرف شده اند.

آجر رسي از قديمي ترين مصالح ساختماني كه به وسيله بشر توليد شده است، مي باشد. سنگ عليرغم فراواني و استقامت به راحتي در دسترس قرار نمي گيرد، اين مصالح طبيعي فرم دلخواه را به آساني به خود نمي گيرد و با صرف هزينه بسيار قطعات آن يكسان مي گردند و در اين حالت نيز دورريز زيادي از خود به جا مي گذارد. در حالي كه گل حاصل از خاك رس كه منشأ تهيه آجر است به راحتي شكل دلخواه را به خود مي گيرد و محصولي همگن به دست مي دهد.

از اين رو مي توان با قالب زدن گل و حرارت دادن آن مصالحي سخت، داراي مشخصات فيزيكي، مكانيكي و شيميايي يكسان، متناسب با كاربرد، منطبق با فيزيك بدن انسان، با فرآيند توليد ساده، سريع و حمل و نقل آسان توليد نمود.

مصارف آجر

اولين پيام هاي تاريخي تمدنهاي گذشته به وسيله آجر براي ما به يادگار مانده است. اين اسناد تاريخي اولين كتابخانه هاي تمدن بشري را تشكيل مي داده اند. به اعتقاد باستان شناسان اولين بار آجر در سرزمين بين النهرين تهيه شده است. به هر صورت بايد آجر پس از پيدايش آتش و در نواحي كه معادن سنگ وجود نداشته اند اختراع شده باشد. نمونه هاي زيبا و با عظمت كاربرد آجر در معماري ايران باستان نماينده پيشرفت درخشان ايرانيان در توليد و مهندسي كاربرد اين مصالح است. در اين ميان مي توان از زيگورات چغازنبيل، ايوان مدائن، كاخهاي فيروزآباد و لرستان در قبل از اسلام و همين طور مساجد جامع اصفهان و يزد، گنبدكاووس و ارگ تبريز مربوط به دوران بعد از اسلام نام برد.

رمز توانايي آجر در  خلق شگفت انگيزترين ساختمانهاي تاريخ در تناسبات آن  نهفته است. اين  ابعاد در طي زمان متحول شده و در حال حاضر با ساختار  و  توانايي بدن انسان همآهنگ شده است. ابعاد آجر به طريقي است كه براحتي در يكديگر قفل و بست مي گردند. اين خاصيت، كيفيت هاي مهندسي بيشماري از جمله در محل اتصال دو ديوار به يكديگر بوجود مي آورد. آجرها به كمك ملات به يكديگر متصل مي شوند و سطح يكنواختي را بوجود مي آورند. اين ابعاد متناسب باعث شده است كه اين مصالح بمنظور اجراي دهانه هاي وسيع بصورت قوس و طاق و گنبد كه از زمان قبل از ساسانيان در ايران رواج داشته است، كارآيي منحصر به فردي داشته باشد.

خواص آجر باعث شده است كه بعنوان مصالح پركننده ديوار و سقف از جمله پرمصرف ترين مصالح باشد. زيبايي آجر و الگوي حاصل از اجرچيني باعث شده است كه به صورت نما در داخل و خارج بنا مورد استفاده قرار گيرد و هويت خاصي به ساختمان ببخشد. استفاده از آجر بعنوتان فرش كف و پلكان  فارغ از مقاومت مطلوب آن ويژگي هاي اقليمي اين مصالح كويري را بيشتر نمايش مي گذارد.

گزارش كارآموزي ساختمان

۳۸ بازديد

گزارش كارآموزي ساختمان

گزارش كارآموزي ساختمان

كارآموزي ساختمان

اولين روز در كارگاه (1)

ساختمان داراي 9 ستون است كه دو تا از ستونها ميله گرد 22 و بقيه ميله گرد 20 استفاده شده اند. ساختمان حدود 80 متر زير بنا دارد و قرار است تا سه طبقه پيلوت ادامه پيدا كند. لازم به ذكر است نمره ميله گردها در طبقات بعدي كم شده تا اينكه در طبقه آخر به ميله گرد شماره 14 مي رسد.

دومين روز در كارگاه (2)

امروز كارگري در گوشه كارگاه مشغول ساختن انبار براي مصالح ساختماني و وسايل كارگران است بدين گونه كه  ابتدا ملات بعمل مي‌آورد و سپس با ريختن در روي يك خط راستاي ديوار را مشخص مي‌كند سپس در دو انتهاي اين خط بر روي ملاتها دو بلوك قرار مي دهد و بعد بوسيله ريسمان بقيه بلوكها را در يك راستا مي ‌چيند و همچنين بوسيله شاقول عمود بودن بلوكها را مقايسه ميكند و اينكار را در هر رديف انجا داده تا ديوار مورد نظر ساخته شود. پس از ساخت ديوارهاي انبار، كارگران بوسيله چوب و ايرانيت سقف انبار را درست مي كنند سپس درب آهني انبار را كه به صورت آماده خريداري شده بود را جا ‌مي‌زنند.

سومين روز در كارگاه (3)

در اين مدت كارفرما مشغول تهيه ميله گردها و وسايل مورد نياز كارگاه بود و در واقع اين چند روز فرصت مناسبي بود تا در فنداسيون عمل گيرش كاملا" انجام گيرد. به علت گرماي هوا و آفتاب مستقيم كه به بتون مي تابيد هر روز يك كارگر بتون فنداسيون را در سه مرحله آب پاشي مي كند تا به اصطلاح بتون نسوزد.

چهارمين وپنجمين روز در كارگاه (4و5)

پس از اين چند روز كارگران جهت ادامه كار خود به اين نتيجه رسيدند كه سطح فنداسيون از سطح كوچه پاييين تر است در واقع خاك برداري بيشتر از حد مورد نياز بوده و آرماتورهاي ريشه حدود 130 تا 140 سانتيمتر از فنداسيون بيرون آمدند كه كارگران براي اينكه اين فاصله را از بين ببرند تصميم گرفتند پاي اين آرماتورها بتون بريزند تا با كوچه هم سطح شود و براي پيدا كردن اين ارتفاع از شلنگ تراز استفاده كردند، بدين گونه بود كه  ابتدا از سطح كوچه يك متر به بالا اندازه گرفته و خطي را روي يكي از ديوارها كشيدند بعد به وسيله شلنگ تراز هم سطح آن خط را روي ميله گردهاي ريشه به دست آورده و بعد يك متر پايين تر از آن را سطح كوچه در نظر گرفتند سپس به وسيله بلوك محدوده اي را دور آرماتور بوجود آورده و تا سطح مشخص شده بتون ريختند.

براي تهيه بتون از مخلوط دو نوع ماسه و شن نخودي و سيمان و آب استفاده كردند و دو كارگر مشغول همزدن مخلوط هستند و بتون آماده شده را توسط فرغون به پاي ستون مي برند ناگفته نماند كه فضاهاي باقي مانده روي فنداسيون جهت هم سطح شدن با كوچه بعدها پر مي شود.

ششمين روز در كارگاه (6)

كارگران در حال خرد كردن ميله گرد نمره 10 براي درست كردن خاموت جهت به كار بردن در ستون 35×35 مي باشد براي اين كار چند ميله گرد را كنار هم گذاشته و به اندازه 120 سانتيمتر ميله گردها را خط كشي مي كنند سپس هر شاخه را به وسيله قيچي برش مي دهند و هر شاخه 12 متري به 10 ميله گرد كوچك تقسيم مي شود پس از خرد كردن حدود 50 شاخه يك كارگر مشغول شكل دادن ميله ها به شكل خاموت روي ميز خاموت است و تا غروب توانست حدود 500 خاموت درست كند. دو تن از كارگران ديگر مشغول برش ميله گرد نمره 20 و 22 بوسيله اره اهن بر مي باشند كه براي هر ستون 6 ميله گرد 4 متري نياز هست.

هفتمين و هشتمين روز در كارگاه (7و8)

چهار شاخه ميله گرد بريده شده براي ستون را روي بلوك گذاشته و بوسيله متر يك متر اول را 10 سانتيمتر خط كشي و يك متر بعدي را 15 سانتيمتر و يك متر سوم 10 سانتيمتر خط كشي مي كنند. سپس به تعداد خاموت برداشته و ميله گردها را از آنها رد مي كنند. دو شاخه از ميله گردها را باز كرده و در دو كنج خاموت قرار مي دهند و روي خط هاي كشيده شده به وسيله سيم مفتول با انبر دست مي بافند سپس آرماتورها را برمي گردانند و شروع به بافت دو شاخه چهار متري ديگر به خاموت مي كنند براي اين كه بهتر ياد بگيرم دست به كار شدم بدين طريق كه سيم را از دور خاموت حلقه مي زنند و به صورت ضربدر از پشت ميله گرد رد مي كنند و دو سر آزاد سيم را دوباره به صورت حلقه به دور خاموت به هم نزديك مي كنند و با انبر دست مي پيچانند و اين كار تا آخر ادامه پيدا مي كند تا آرماتور 9 ستون مورد نياز آماده شود. در گوشه ديگر كارگاه كارگر ديگري از صبح مشغول بريدن ميله گرد نمره 10 بود وپس از برش توانست حدود 50 شاخه تا غروب خاموتهاي مورد نياز ستونها را براي كارگران ديگر آماده كند.

نهمين و دهمين روز در كارگاه (9و10)

امروز من هم لباس كار برداشته و به ياري كارگران رفتم حال نوبت بالا بردن آرماتورهاي بافته شده و امتداد دادن ريشه به وسيله آنها است. براي اين كار ابتدا ميله هاي بيرون آمده از ريشه را به سمت داخل جمع كرديم و سپس آرماتور بافته شده را به كنار جايگاه خود منتقل كرديم و پس از اينكه آن را به حالت عمود در آورديم يكي از كارگران به بالاي بشكه اي كه بعنوان چهار پايه از ان استفاده مي شد رفت و از بالا آرماتورها را كنترل مي كرد و سه نفر ديگر از پايين اين ميله گردها را بلند مي كرديم و ميله هاي ريشه را از ميان آن رد ميكرديم و با كمي جابجايي آرماتورهاي ستون جا مي افتاد سپس ميله هاي جمع شده ريشه را به وسيله اهرم به كنار ميله هاي آرماتور نزديك مي كرديم و به وسيله مفتول آن دو را به فاصله يك خاموت در ميان به هم متصل مي كنيم و اين كار براي تمامي ستون ها به همين نحو انجام شد تا اينكه نوبت به بستن چهار ميله گرد ديگر آرماتور رسيد براي اين كار يك كارگر از ستون بافته شده بالا رفته و چهار ميله را داخل ستون مي اندازد و سپس پايين آمده و با رعايت فاصله و حد نصاب ميله هاي جديد را به خاموت متصل مي كند.

يازدهمين روز در كارگاه (11)

امروز نوبت بستن قالب براي ريختن بتون ستون است اما به دليل تهيه نكردن و عدم وجود قالب كار تعطيل مي باشد.

دوازدهمين و سيزدهمين روز در كارگاه (12و13)

امروز صبح يك كارگر مشغول بستن ميله گردهاي 35 سانتيمتري كه به اصطلاح رامكا يا اندازه گفته مي شود است تا آرماتورها را براي بستن قالب آماده كند. مراحل كار به اين شكل است كه ابتدا ميله گردها را برش مي زند سپس يك ميله گرد را با مفتول به آرماتور مي بندند سپس از روي نقشه اندازه و فاصله ستون بعدي را به دست مي آورند و رامكاي بعدي را نوك به نوك با رامكاي قبلي مي بندند كه نشان دهنده حد و پهناي ستون است و همچنين در ستونهاي هم رديف رامكاهاي ديگر را به وسيله ريسمان در آرماتور مستقر مي كنند. كارگر ديگري مشغول حمل شن و ماسه به پاي ستونها براي بدست آوردن بتون است.

پيمان كار پس از تهيه هفت قالب فلزي و تهيه چهارده پاكت سيمان پرتلند تيپ يك در ساعت حدود 10 صبح وارد كارگاه شد.

پس از روغن كاري بدنه داخلي قالب ها، قالب ها را به ترتيب شماره در كنار هم و به دور آرماتور قرار داده و به وسيله پين يا ميخ مخصوص مي بندند و كار را در ساعت دوازده تعطيل كردند.

در ساعت سه بعد از ظهر كارگران پس از برگشت از نهار شروع به عمل آوردن بتون كردند لازم به ذكر است كه كارگران براي به دست آوردن بتون ميزان تخليط شن و ماسه و سيمان و آب را به طور چشمي و به صورت تجربي اندازه گيري مي كنند و بتون را در دو مرحله با بيل به اين صورت كه ابتدا يك كارگر بتون را از پايين به داخل فرغون كه حدود يك متر بالاتر از سطح زمين قرار دارد ريخته و در مرحله بعد كارگر ديگري اين بتون را به داخل قالب ميريزد و پس از ريختن مقداري بتون به بدنه قالب با چكش پلاستيكي در چند مرحله ضربه مي زنند تا ارتعاش ايجاد شود و عمل ويبره انجام شود و پس از ريختن بتون هر ستون به وسيله تيرهاي چوبي و اهرم ستونها را عمود كرده و اين عمل را به وسيله شاقول مي سنجند.

ناگفته نماند كه تعداد سيمانها براي هفت ستون كافي نبوده و كارفرما جهت تهيه سيمان اقدام كرد كه توانست 10 پاكت ديگر با خود به كارگاه بياورد.

چهاردهمين روز در كارگاه (14)

كارگران مشغول باز كردن قالبهاي فلزي هفت ستون هستند كه پس از باز كردن مشاهده شد كه يك ستون در قسمت پايين كمي كرمو درآمده كه كارگران آن تكه كوچك را با بتون و ماله مرمت كردند

پانزدهمين و شانزدهمين روز در كارگاه(15و16)

امروز كارگران مشغول درست كردن قالب ها ي چوبي به وسيله تخته و چهار تراش شدند كه مراحل آن به اين طريق مي باشد كه ابتدا هفت چهار تراش به فاصله حدودي 40 سانتيمتر را روي زمين گذاشته سپس به وسيله تخته هايي كه ضخامت آنها 5/2 سانتيمتر و عرض ان متغييرو در دو اندازه 10 و 15 سانتيمتر موچود مي باشد را روي چهار تراشها گذاشته و به وسيله ميخ به چهار تراش مي كوبند تا صفحه اي به عرض 40 سانتيمتر و طول يك ستون درآورند. اين كار را براي هر ستون دو بار انجام مي دهند تا دو صفحه به دست آيد سپس به همين طريق اما با شش چهار تراش و فاصله حدود 40 سانتيمتر براي ساختن صفحات جديد به طوري كه چهار تراشهاي جديد بينابين چهار تراشهاي صفحه قبلي باشند تا در هنگام بستن صفحه ها اين چهار تراشها به هم برخورد نكنند صفحه اي به عرض 35 سانتيمتر درست مي كنند و اين كار را نيز براي هر ستون دو بار انجام مي دهند. لازم به ذكر است كه اين صفحه ها براي ستونهاي 35 سانتيمتري به كار مي روند. به اين گونه كه صفحه هاي 35 سانتيمتري بدست آمده به داخل صفحه هاي 40 سانتيمتري درگير شده و 5 سانتيمتر باقيمانده توسط ضخامت تخته از دو طرف پر مي شود بنابر اين مكعب 35×35 بدست مي آيد. پس از اتمام كار قالب دو ستون كه پله از آن مي گذرد كارگران مشغول درست كردن صفحه هايي به عرض 40 سانتيمتر و طولهاي متغيير كه بوسيله اندازه گيري بين ستونها بدست مي آيد جهت صفحه چوبي كف قالب تيرهاي افقي هستند.