هوش هيجاني

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

رابطه هوش هيجاني با رضايت زناشويي

۲۳ بازديد

رابطه هوش هيجاني با رضايت زناشويي

رابطه هوش هيجاني با رضايت زناشويي

اين فايل داراي پرسش نامه مي باشد.

رابطه هوش هيجاني با رضايت زناشويي

فصل اول – كليات تحقيق .......................................................... 1

مقدمه .................................................................................... 2

بيان مسئله .............................................................................. 4

اهميت و ضرورت تحقيق ............................................................ 5

هدف كلي تحقيق ...................................................................... 6

اهداف جزئي ............................................................................. 6

فرضيه هاي تحقيق .................................................................... 6

واژه ها و متغيرهاي تحقيق ......................................................... 6

تعاريف عملياتي و نظري ............................................................... 7

فصل دوم پيشينه و ادبيات تحقيق.................................................. 8

پيشينه نظري – رضايت زناشويي .................................................... 9

ناخشنودي و طلاق در خانواده و علل آن ........................................... 12

دوازده باور و انتظار مخرب ............................................................. 14

تاريخچه هوش هيجاني ................................................................ 19

ظهور و مفهوم هوش هيجاني ........................................................ 20

دو رويكرد در تعريف هوش هيجاني ................................................ 27

هوش غير شناختي ....................................................................... 29

دانستنيهاي هوش هيجاني ............................................................ 31

مولفه هاي هوش هيجاني ............................................................. 35

عوامل هوش هيجاني ................................................................... 36

سنجش براي هوش هيجاني .......................................................... 38

جايگاه هيجانات .......................................................................... 40

مقياسهاي مبتني بر روشها و رويكردهاي اندازه گيري ............................ 44

نقش هوش عاطفي در تفكر و رفتار انسان ......................................... 54

نظري گلمن ................................................................................... 59

نظريه باران .................................................................................. 60

نظريه كامپوس و گرمويان ............................................................... 61

الگوي رابطه اي هيجان در خارج و داخل كشور ....................................61

تحقيقات انجام شده در خارج و داخل كشور ....................................... 64

فصل سوم – روش شناسي پژوهش ................................................... 66

روش تحقيق ..................................................................................67

جامعه مورد مطالعه ......................................................................... 67

نمونه و روش نمونه گيري ................................................................. 67

ابزار و اندازه گيري ........................................................................... 67

اعتبار و رواتي .................................................................................. 68

روش اجراي تحقيق ......................................................................... 70

روش آماري و تجربه و عامل داده ها ................................................... 70

فصل چهارم – يافته ها وتجربه و تحليل داده ها .................................... 71

جدول 1-4....................................................................................... 72

تحليل داده ها .................................................................................. 73

جدول 2-4....................................................................................... 74

جدول 3-4....................................................................................... 75

جدول 4-4........................................................................................ 76

جدول 5-4........................................................................................ 77

جدول 6-4........................................................................................ 78

فصل پنجم – بحث و نتيجه گيري ......................................................... 79

خلاصه يافته ها و نتيجه گيري ............................................................. 80

محدوديت ها .................................................................................... 81

پيشنهادات ........................................................................................ 82

چكيده .............................................................................................. 83

فهرست منابع و سايت ها ..................................................................... 84    

فصل اول

كليات تحقيق

مقدمه :

رضايت مندي زناشويي تا حدودي به شرايط زندگي زن و شوهر ها بستگي دارد در مجموع هنگامي كه با شرايط تنش زاي زندگي مواجه شوند ، خطر بيشتري آنها را تهديد مي كند اما اگر اين خانواده پيش از مواجه با فشار رواني خانواده اي با ثبات و استوار باشد ، كمتر در معرض خطر خواهد بود برخي از يافته هاي اختصاصي تر در زير خواهد آمد ، درآمد كم و ناامني شغلي با رضايت مندي زناشويي پائين همراه است ( چرلين 1979) ( يلينت 1977) هنگامي كه زوجين دائما درباره پول نگراني داشته باشند رضايت مندي زناشويي پائين خواهد بود به ويژه براي شوهرها ، رضايت مندي شغلي با خشنودي زناشويي رابطه دارد اما موفقيت شغلي نيز ممكن است مسائل و مشكلات خاص خود را داشته باشد معلوم شده است كه اگر شوهران پردرآمد مجبور باشند قسمت عمده اي از زمان را بيرون از خانه به سر ببرند ، رضايت مندي زناشويي كاهش مي يابد                 ( ديزارد 1968) شايد اين نكته درست باشد كه عشق مي تواند به هر چيزي غلبه كند ، اما غالبا چنين نيست زوجهاي غير رمانتيك ، همانگونه كه از اسم آن بر مي آيد پيش از آنكه خود را متعهد به ازدواج كنند بررسي ديزارد درباره اثرات زمان صرف شده براي كار به جاي بدون در خانه ظاهرا مي تواند حاكي از آن باشد كه اگر زنان در خارج از خانه كار بكنند ازدواجها به خطر مي افتد كه اگر چنين چيزي درست باشد آگاهي از اين نكته نسبت به زنان شاغل و متاهل در بيرون از خانه از 1950 تا 1974 دو برابر شده است يعني 43 درصد در سال 1974 موضوعي نگران كننده خواهد بود ، امروزه اين نسبت افزايش يافته است خوشبختانه لاسكي هيچ گونه مدركي دال بر اينكه سازگاري زناشويي با اشتغال اين زنان رابطه دارد پيدا نكرد در حقيقت برك ووير 1976 دريافتند هنگامي كه زن در بيرون ازخانه كار مي كند گاهي اوقات از لحاظ هوش هيجاني دچار تغييراتي مي شود كه مي تواند تاثير بسزايي در زندگي و روابط زناشويي آنها داشته باشد يك منبع بسيار با اهميت رضايت مندي در ازدواج را عبارت است از ياداشتهايي كه طرفين به يكديگر مي دهند ( را سالت ) 1980 دريافت كه بسياري از عوامل باعث استحكام ازدواج مي شوند اين عوامل عبارتند از هزينه هاي ترك خانواده ( آيا مي توانيم هر خانواده را حمايت كنيم ؟ والدين ما چه خواهند گفت و مطالب ديگر كه تمام اينها از لحاظ هيجان و هيجان طلبي و حتي هوش هيجاني مي تواند تاثير گذار باشد گاهي اوقات در زندگي متاهلي مشكلاتي به وجود مي آيد كه هم رضايت زناشويي را كاهش مي دهد و هم اينكه هوش هيجاني زنان و يا مردان را دچار مشكل مي كنند ( اند روا ساپينگتون به نقل از حميد رضا شاهي برواتي 1385)

بيان مسئله

شادكامي كلي زناشويي با رضايت مندي جنسي رابطه دارد زوجهاي شادكام نسبت به زن و شوهر ناشاد از زندگي جنسي خود خشنود ترند كه اثبات شده است كه ناشادي از زندگي جنسي مي تواند در هوش هيجاني تاثير بسزايي داشته باشد پتول و ويرنيگ (‌1985) دريافتند كه صميميت جنسي در ازدواج با صميميت عاطفي رابطه دارد اما علت اين همبستگي ها روشن نيست شايد رضايت مندي جنسي به اين خاطر منجر به يك ازدواج شادتر مي گردد كه بر پاداشهاي مرتبط با زوجين مي افزايد اما اين احتمال نيز وجود دارد كه در يك ازدواج خوب به ويژه ازدواجي كه در آن ارتباط و تبادل نظر خوبي نيز به چشم مي خورد ، آگاهي از اين نكته كه براي هر كدام از طرفين چه چيزي از لحاظ جنسي لذت بخش است آسانتر مي باشد ممترز و جانسون معتقدند كه مشكلات هيجاني اغلب به خاطر ارتباط ضعيف در زندگاني زناشويي است قسمتي از درمان آنها براي مشكلات جنسي عبارت است از كمك به زوجها براي بهبود رابطه كلي خود با طرف مقابل كه مي تواند در هوش هيجاني تاثير بسزايي داشته باشد ( ناتن وجوانينگ 1985) متوجه شدند برنامه اي كه به طورخاص براي بهبودكاركردهيجاني زن وشوهرها طراحي شده است گاهي اوقات موجب خشنودي زناشويي نيز مي شود و به نظر مي رسد كه احتمالادر برخي موارد ، رفتار جنسي ضعيف هم مي تواند در هيجانات تاثير بسزايي داشته باشد واضح است كه عشق براي افراد مختلف معنايي متفاوت دارد در كل ، عشق به مجموعه اي از احساسات مثبت و عميق اشاره مي كند كه معطوف به فردي ديگر است براي اينكه زندگي زناشويي به خشنودي بينجامد بايد احساسات عميق اعلام شود و پاسخي مناسب از طرف مقابل دريافت كند بديهي است كه ازدواج اولين تعهد عاطفي و حقوقي است كه ما در بزرگسالي قبول مي كنيم به علاوه انتخاب همسر و انعقاد پيمان زناشويي نقطه ي عطفي در پيشرفت شخصي تلقي مي شود و بي ترديد يكي از مهمترين تصميم هايي كه ما در طول زندگي خود مي گيريم انتخاب يك شريك زندگي است كه اين مقوله مي تواند با هوش هيجاني و هيجانات آدمي بخصوص زوجين نقش بسزايي داشته باشد و به نظر       مي رسد در جامعه امروزي سه دليل اصلي براي رضايت و همگام آن با خصوصيات فردي ديگر عشق و هم نشيني و تحقيق انتظار ما باشد . (ناتن و جوانينگ 1985)

آيا بين هوش هيجاني و رضايت زناشويي در بين دانشجويان متاهل رابطه معني دار وجود دارد ؟

اهميت و ضرورت تحقيق :

رضايت مندي زناشويي را نمي توان صرفا بر اساس فشارهاي رواني بيروني تبيين كرده زيرا تمامي ازدواجها دست كم با چند فشار رواني مواجه هستند . در بسياري از خانواده ها فقر و تعدد فرزندان و بيماري وجود دارد اما در عين حال موفق بوده و بسياري از ازدواجهايي كه هيچ كدام  از اين موارد در آنها وجود نداشته است به شكست منتهي شده اند تفاوت ازدواجهاي شادكام و خوب با رضايت بالا و ازدواجهاي ناشاد و حداقل تا حدودي مي بايست در پرتو شيوه اي تبيين كرد كه طرفين به فشار رواني پاسخ مي دهند و يا با يكديگر ارتباط برقرار مي كنند و اين موارد مي توان در هيجانات تاثير مثبتي بگذارد كه گاهي اوقات از لحاظ رواني و روحي باعث مشكلاتي در فرد به وجود مي آمد و اين مسئله كه همسران چگونه مي توانند يكديگر را بهتر بشناسند به گفتگو اولين ابزار براي به حداقل رساندن كژ فهمي در ازدواج تبادل پيام است اگر زن و شوهرها در وضعيت گشوده و بي پرده با يكدگير صحبت كنند احتمال اينكه يك نفر بدون آگاهي طرف مقابل تغيير كند وجود نخواهد داشت و طرفين از آنچه ديگري را خشنود يا ناخشنود مي سازد بيشتر مطلع بوده و اگر همسر او درباره امري ناراحت و ناراضي باشد متوجه اين قضيه مي شود بك وجونز ( 1973) دريافتند كه ارتباط ضعيف را يجترين مشكل ازوداجهاي پردردسر است كه هر كدام مي تواند در هوش هيجاني تاثير بسزايي داشته باشد .

هدف كلي تحقيق حاضر:

تعيين رابطه هوش هيجاني و رضايت زناشويي است

و اهداف جزئي عبارتند از :

1- تعيين رابطه هوش هيجاني و رضايت زناشويي در زنان

2- تعيين رابطه هوش هيجاني و رضايت زناشويي در مردان

3-تعيين رابطه ابعاد مختلف هوش هيجاني با رضايت زناشويي

فرضيه هاي تحقيق

1-   بين هوش هيجاني و رضايت زناشويي رابطه وجود دارد

2-   بين هوش هيجاني و رضايت زناشويي در زنان رابطه وجود دارد

3-   بين هوش هيجاني و رضايت زناشويي در مردان رابطه وجود دارد

واژه ها و متغيرهاي تحقيق:

هوش هيجاني : متغير مستقل

رضايت زناشويي : متغير وابسته

تعاريف عملياتي و نظري :

تعريف عملياتي هوش هيجاني : عبارتند از نمره اي است كه آزمودني از آزمون هوش هيجاني بدست آمده است .

تعريف مفهومي هوش هيجاني : هوش هيجاني عبارتند از روحيه هيجان خواهي و هيجان طلبي كه با رويارويي مشكلات و اوضاع نامناسب زندگي در جهت منفي آن قدم گذاشته و باعث بهم ريختن روحيه و توانايي فرد از لحاظ هيجان خواهي مي شود .

رضايت زناشويي : عبارتند از نمره اي است كه آزمودني از آزمون رضايت زناشويي اينريچ بدست آمده است رضايت شده زناشويي عبارتند از رابطه مناسب و مثبت كه بين زنان و مردان در زندگي متاهلي است و اينكه زوجين تا چه حد مي توانند در كنار هم با هم زندگي خوب و مناسبي داشته باشد و جهت رسيدن به خود شكوفاي در زندگي خود تلاش داشته باشد .

فصل دوم

پيشينه و ادبيات تحقيق

پيشينه نظري

رضايت زناشويي

واضح است كه عشق براي افراد مختلف معنايي بسيار متفاوت دارد در كل عشق به مجموعه اي از احساسات مثبت و عميق اشاره مي كند كه معطوف به فردي ديگر است براي اينكه زندگي زناشويي به خشنودي بينجامد بايد احساسات عميق اعلام شود و پاسخي مناسب از طرف مقابل دريافت كند بديهي است كه ازدواج اولين تعهد عاطفي و حقوقي است كه ما در بزرگسالي قبول مي كنيم به علاوه انتخاب همسر و انعقاد پيمان زناشويي نقطه ي عطفي در رشد و پيشرفت شخصي تلقي            مي شود بي ترديد يكي از مهمترين تصميم هايي كه ما در طول زندگي خود مي گيريم انتخاب يك شريك زندگي است به نظر مي رسد در جامعه ي امروزي سه دليل اصلي براي ازدواج وجود دارد ( عشق ، هم نشيني ، تحقق انتظارها )‌واضح است كه عشق براي افراد مختلف معنايي بسيار متفاوت دارد در كل عشق به مجموعه اي از احساسات مثبت و عميق اشاره مي كند كه معطوف به فردي ديگر است براي اينكه زندگي زناشويي به خشنودي بينجامد بايد احساسات عميق اعلام شود و پاسخي مناسب از طرف مقابل دريافت كند افراد با هدف هم نشيني نيز ازدواج مي كنند عشق مربوط به هم نشيني محبتي است كه نسبت به افرادي احساس مي كنيم كه زندگيمان به طور عميق با آنها پيوند خورده است اين همان عشقي است كه بر شراكت در تجربه استوار است عشقي كه در ‌آن مي دانيم طرف مقابل هميشه در كنار ماست عشقي كه با آن مي دانيم هميشه به خاطر آنچه هستيم پذيرفته مي شويم زوج هاي امروزي با هدف تحقق انتظارشان ازدواج مي كنند شناخت انتظارات ، بيان آنها و تلاش براي تحقق آن در حد اعتدال چيزي است  كه خشنودي را در روابط زناشويي محقق مي سازد . افراد انتظار دارند كه از همسرانشان به طور خاص و از ازدواج به طور عامل سود مطمئني عايدشان شود در مجموع مي توان گفت كه در عصر حاضر باورهاي غلط متعددي توسط زوج ها پذيرفته شده اند زوج ها اين عقيده را پذيرفته اند كه ازدواج ارضاي هر نياز روان شناختي را به همراه دارد و همين عقيده غير واقع بينانه است كه دامي براي سرخوردگي زناشويي خواهد بود .

انتظارهميشه شاد بودن ، رفع نيازها و تحت حمايت و تاييد بودن هميشگي از جمله همين عقايد است شاد بودن به عنوان يك فرد يا يك زوج پيوسته و در تمام عمر كار سختي است هيچ فردي هميشه شاد نيست و براي زوج ها طبيعي است كه دوره هايي از ناشادي ، كشمكش يا فشار را تجربه كنند ، تصويري كه مي توان از ازدواج ارائه داد خوشي و سعادت پيوسته زناشويي است واقعيت اين است كه ازدواج فرد را شاد نمي كند ، شاد نگه نمي دارد يا به وي كمك نمي كند از زحمت و سختي دور شود به طور قطع كسي كه هدفش از ازدواج هميشه شاد بودن است ، محكوم به شكست است .

گرچه در ازدواج هاي موفق الگو ها متنوع اند ولي قواعد مشتركي وجود دارد بعضي از قواعد مشترك در ازدواج هاي موفق با الگوهاي عملكردي متنوع مشاهده مي شوند همسران در يك زندگي زناشويي موفق ، بادوام ، توام با رضايت به يكديگر احترام مي گذارند هر يك از همسران بعضي ويژگي ها يا توانايي هاي قابل احترام را در ديگري مي يابد ، مثل : همسر خوبي بودن ، تامين مخارج كردن ، طبع و ذوق هنري داشتن و.... هر چه ميزان احترام گذاري به يكديگر وسيع تر باشد زندگي زناشويي رضايت مندانه تر خواهد بود .

اين همسران تاييد و ارزش گذاري خود براي همسرشان را نشان مي دهند و به طور پيوسته كارهايي انجام مي دهند و مطالبي بيان مي كنند كه عواطف ، عشق و احترامشان را به يكديگر نشان مي دهند و كلمات و اعمالي را كه اهداف مثبت ازدواجشان را حمايت و تاييد مي كند انتخاب مي كنند .

همسران نسبت به يكديگر بردبارند آنها درك مي كنند كه امكان فريب خوردن يا خطا كردن خودشان نيز وجود دارد انسان را آسيب پذير مي بينند و به اين ترتيب مي توانند قصور و كوتاهي ديگري را بپذيرند آنها مسئوليت رفتار و عزت نفس خودشان را به طور فردي مي پذيرند و انتظار ندارند كه شريك زندگي شان مسئول شاد و خوشحال نگه داشتن آنها باشد به همين دليل از سرزنش و انتقاد يكديگر اجتناب مي كنند و در عوض آنچه را در مورد همسرشان درست است تاييد مي كنند با همدلي به سخنان يكديگر گوش مي دهند و در جستجوي عوامل اند كه در روابط آنها تاثير مثبت به جا مي گذارد .

همسران بر پايه ي اعتماد متقابل به تشريك مساعي مي پردازند آنها آزادند كه نه تنها فقط از يكديگر ، بلكه از هر آنچه ممكن است يعني شركت در فعاليت ها و كارهاي فرعي خارج از محيط زناشويي همراه همديگر و يا به طور فردي لذت ببرند .

در يك ارتباط زناشويي توام با حس همكاري و مشاركت ممكن نيست زن و مرد هميشه با يكديگر موافق باشند اما مي توانند به راحتي مخالفت خود را اعلام كنند و اين امر مورد پذيرش قرار مي گيرد كه با هم به دنبال راه حلي بگردند كه مورد تاييد هر دو قرار گيرد .

زوج هاي خشنود و راضي از مهارت هاي ارتباطي خود به نحو احسن در زندگي مشترك استفاده مي كنند رفتار و حالات يكي از زوجها هميشه محرك نوع خاصي از واكنش هاي طرف ديگر است چون اين حالات اعمال ناشي از آن بسياري از اوقات از سطح ناخود آگاه فرد ناشي مي شود همسران خشنود تلاش مي كنند رفتار و حالات خود را بازشناسي كنند و نسبت به محرك هاي يكديگر چه به صورت كلامي و چه غير كلامي آگاهانه واكنش نشان دهند زوج هايي كه نقص مهارت هاي ارتباطي دارند در معرض خطر نقص عملكرد زناشويي و بروز اختلاف منجر به طلاق و جدايي مي شوند .

ناخشنودي و طلاق در خانواده و علل آن :

در مقابل مفهوم رضايت زناشويي ، ناخشنودي و احتمالا يكي از نتايج آن ، يعني طلاق وجود دارد طلاق را مي توان از مهم ترين پديده هاي حيات انساني تلقي كرد اين پديده داراي ابعادي به تعداد تمامي جوانب و ابعاد جامعه انساني است و تاثيرات متفاوت رواني ، اقتصادي ، و اجتماعي دارد طلاق نخست يك پديده رواني است ، زيرا بر تعادل رواني نه تنها دو انسان ، بلكه فرزندان ، بستگان ، دوستان و نزديكان آنها اثر مي نهد ، دوم اينكه طلاق پديده اي است اقتصادي زيرا به گسست  خانواده به عنوان يك واحد اقتصادي مي انجامد و با بر هم زدن تعادل رواني انسانها موجبات بروز اثرهاي سهميگين در حيات اقتصادي آنها را نيز فراهم مي سازد سوم اينكه طلاق پديده اي است موثر بر تمامي جوانب جمعيت در يك جامعه ، زيرا از طرفي بر كميت جمعيت اثر مي نهد ، چون تنها واحد مشروع و اساسي توليد مثل يعني خانواده را از هم مي پاشد و از طرف ديگر بر كيفيت جمعيت اثر دارد چون موجب مي شود فرزنداني محروم از نعمت هاي خانواده تحويل جامعه گردند كه به احتمال زياد فاقد شرايط لازم در راه احراز مقام شهروندي يك جامعه اند پس مي توان گفت جامعه اي كه در آن طلاق از حدي متعارف تجاوز كند ، هرگز از سلامت برخوردار نخواهد بود .

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان

۲۳ بازديد

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان

اين مقاله ورد و آماده پرينت ميباشد

اين فايل داراي پرسشنامه ميباشد

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان

 فهرست مطالب                                                                                            

چكيده
مقدمه
فصل اول : كليات پژوهش
بيان مسئله                                                                              2
اهميت وضرورت موضوع پژوهش                                               3
اهداف پژوهش                                                                         6
فرضيه هاي تحقيق                                                                   7
متغيرها                                                                                     8
تعاريف نظري وعملياتي متغيرها                                                   9
الف ) تعاريف نظري                                                                    9
ب) تعاريف عملياتي                                                                   11
 
فصل دوم :پيشينه تحقيق
پيشينه موضوع پژوهش درايران                                                    13
پيشينه موضوع پژوهش در جهان                                                   14
مباني نظري تحقيق                                                                     17
تعريف هيجان                                                                             17
تعريف هوش                                                                               19
ريشه هاي تاريخي هوش هيجاني                                                    19
هوش هيجاني وبهره هوشي                                                           23
آموزش هوش هيجاني                                                                   26
آيامي توان هوش هيجاني را آموخت وآموزش داد                               27
برنامه هاي آموزشي كه مستقيماً درمورد هوش هيجاني مي باشند         28
رشد تنظيم هيجاني                                                                          30
عوامل موثر در قابليت هيجاني                                                            31
نقش خود                                                                                        31
مهارت هاي قابليت هيجاني                                                                32
هوش هيجاني در محيط كار                                                               34
هوش هيجاني وتفكر انتقادي                                                             39
تمايز بين احساسات سازنده ومخري                                                    42
استفاده از عواطف براي تعيين اهداف                                                    44
طبقه بندي هيجاني                                                                            45
انگيزش وهيجان                                                                                46
ترس هيجان                                                                                    46
دليل اهميت عواطف چيست                                                             47
چگونگي شكل گيري هوش هيجاني                                                     48
انواع هوش                                                                                       51
مدل هاي هوش هيجاني                                                                    54
ويژگيهاي آزمون هوش هيجاني                                                            55
آزموني Eqi          
زمينه هاي تاريخي هوش هيجاني                                                          61
نظريه سالوي                                                                                        67
هوش هيجاني وهوشبهر بالا                                                                   69
خلاقيت چيست                                                                                71
تعريف خلاقيت                                                                                   72
مراحل خلاقيت                                                                                    75
نظريه هاي خلاقيت                                                                              77
رويكردتداعي گري و رفتار گرايي                                                               78
رويكرد شناختي                                                                                     79
رويكرد روان كاوي                                                                                 80
رويكرد انسان گرايي                                                                             81
رويكرد روان سنجي                                                                               83
ويژگيهاي افراد خلاق                                                                             84
موانع خلاقيت                                                                                     86
موانع خلاقيت در مدرسه                                                                        86
محيط كلاسي مناسب براي پرورش خلاقيت                                               88
نقش معلم درپرورش خلاقيت دانش آموزان                                                 90
 
فصل سوم : روش شناسي تحقيق
مقدمه                                                                                                    93
روش تحقيق                                                                                            93
جامعه آماري                                                                                            93
نمونه  وروش نمونه گيري                                                                           93
ابزار جمع آوري اطلاعات                                                                              94
الف: آزمون هوش هيجاني بار-آن (Bar-on)
ب: ـآزمون خلاقيت عابدي                                                                           95
روش آزمون خلاقيت عابدي                                                                          95
چگونگي اجراي تحقيق                                                                                 96
شيوه نمره گذاري ابزار اندازه گيري خلاقيت                                                     97
روش آماري                                                                                              97
روش تجزيه وتحليل داده ها                                                                         97
 
فصل چهارم : تحليل يافته هاي پژوهش
مقدمه :                                                                                                      99
شاخص هاي آماري مربوط به كل آزمودني ها                                                    100
نمودار هوش هيجاني                                                                                  101
نمودار خلاقيت                                                                                             102
آزمون فرضيه اصلي                                                                                      104
نمايش گرافيكي همبستگي هوش هيجاني با خلاقيت                                        105
نتايج آزمون همبستگي                                                                                 106
آزمون فرضيه هاي فرعي                                                                                107
يافته هاي مربوط به مقايسه ميانگين نمرات هوش هيجاني دختران وپسران           108
يافته هاي مربوط به مقايسه ميانگين نمرات هوش هيجاني رشته هاي علوم انساني با رياضي وتجربي           109
يافته هاي مربوط به مقايسه ميانگين نمرات خلاقيت  رشته هاي علوم انساني با رياضي وتجربي                110
يافته هاي مربوط به ميانگين هوش هيجاني دانش آموزان پايه اول با دوم وسوم                    111
يافته هاي مربوط به ميانگين خلاقيت  دانش آموزان پايه اول با دوم وسوم                           112
همبستگي بين خلاقيت وهوش هيجاني دختران( جدول 4-4)                                            113
همبستگي بين خلاقيت وهوش هيجاني پسران ( جدول 5-4)                                            113
همبستگي بين خلاقيت وهوش هيجاني دانش آموزان پايه اول دبيرستان (جدول  6-4)         114
همبستگي بين خلاقيت وهوش هيجاني دانش آموزان پايه دوم وسوم ( جدول 7-4)             115
همبستگي بين خلاقيت وهوش هيجاني دانش آموزان گروه تجربي ورياضي ( جدول 8-4)   115
همبستگي بين خلاقيت وهوش هيجاني دانش آموزان گروه علوم انساني ( جدول 9-4)        116
فصل پنجم : نتيجه گيري
مقدمه                                                                                       118
پيشنهادات
الف : پيشنهادات مبتي بر فرضيه هاي بررسي شده                           121
ب: پيشنهادات براي تحقيقات بعدي                                               122
ج: پيشنهادات جانبي                                                                  122
محدوديتها                                                                                 122
منابع فارسي                                                                               124
منابع انگليسي                                                                            129
پيوست                                                                                     130
پرسشنامه هوش هيجاني بار –آن                                                   131
پرسشنامه خلاقيت عابدي                                                            134
مقدمه :
آدمي از همان بدو تولد در يك محيط اجتماعي غوطه ور ا ست كه در فرد به همان اندازه موثر است كه محيط طبيعي و فيزيكي در دگرگوني تغيير ساختمان وجودي فرد نقش دارد ( كوچك انتظار ، 1383) شايد اين نگرش حقيقت دا شته باشد كه هدف از تعليم و تربيت نه ارائه ي چون و چراي مطالب بلكه آموزش نحوه تفكر به افراد است  بنابراين بسيار مفيد خواهد بود اگر مطالبي از اين دست در دروس دا نش آموزان و دانشجويان گنجانده شود   والفي (1377)
تمام هيجانهادر اصل تكانه هايي براي عمل كردن هستند برنامه هايي فوري براي حفظ زندگي كه تكامل در وجود ما به تدريج به وديعه گذارده است   طبق نظر گلمن[1] (1999)در پژوهشهاي جديد نقش هوش هيجاني در دوران كودكي در ارتباط با خلاقيت برقراري ارتباط با والدين در سنين با لاتر در تحصيل انتخاب شغل آشكارا ست   خلاقيت نيز فرايندي ا ست كه طي آ ن تلا ش براي شكوفاكردن استعدادهاي با لقوه صورت مي گيرد و لازم ا ست توانايي و انگيزه براي كسب آمادگي و تلاش براي رسيدن به اهداف وجود داشته باشد  اگر فردي درك هيجاني خوبي داشته باشد مي توانداز تغيرات روحيه و درك احسسا سها بهره ببرد و با چنين دركي براي اداره و كنار آمدن با هيجان استفاده كند ما ير[2] (1999)
ما دانش آموزان را با يك هدف آموزش مي دهيم و آ ن موفقيت آنان در زمينه تحصيلي و شغلي ا ست   اما معيار و ملاك موفقيت چيست ؟ آيا معيار تنها يك مغزعلمي است ؟در گذشته جواب اين سوا ل مثبت بود   اما امروزه نظريه هاي جديدي ارا ئه شده ا ست كه ا ين ديدگاه را چندان مورد قبول قرارنمي دهد
از جمله نظريه هوش گاردنر[3] (1983) نظريه هوش هيجاني بار آن (1998) مايروسالووي (1990) كه موفقيت تنها به هوش شناختي صرف بستگي ندارد و هوش شناختي به تنهايي معيار موفقيت فرد نيست و به عا مل ديگري نيز به نام هوش هيجاني بستگي دارد پژوهشگران همچون پيترسون (1998) گلمن (1990) ايوانز (1997) بر اين باورند كه هوش هيجاني مي تواند در دستيابي فرد به موفقيت در عرصه هاي مختلف تحصيلي و شغلي نقشي به مرا تب مهم تر ازهوش عمومي داشته باشد  
چكيده
تحقيق حاضر، به بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان دبيرستانهاي نظري منطقه 11 تهران مي پردازد  چون هدف بررسي ارتباط بين دو مفهوم و اصطلاح مهم در روانشناسي يعني خلاقيت و هوش هيجاني است، يك تحقيق بنيادي محسوب مي گردد  اما از طرفي از آن جا كه مي تواند به عنوان راهنما در بخشي از مسائل تربيتي براي معلمان و مربيان و دست‌اندركاران تعليم و تربيت باشد، كاربردي نيز به شمار مي رود
در اين تحقيق از روش نمونه گيري تصادفي استفاده شده است و جنسيت ، پايه تحصيلي و رشته تحصيلي در بين دانش آموزان متوسطه نظري منطقه 11 تهران لحاظ گرديده است  براي اجراي آزمون از آزمون هوش هيجاني بار آن (Bar-on)و آزمون خلاقيت عابدي استفاده شده است  كه توسط دانش آموزان ، پرسشنامه هاي اين دو آزمون تكميل گرديده است تعداد آزمودني ها 350 نفر ميباشد كه با استفاده از pilotوسپس قرار دادن بالاترين انحراف معيار وميانگين درفرمول تعيين  حجم نمونه به دست آمده است  
بعد از تجزيه و تحليل اطلاعات كه با استفاده از آمار توصيفي (ميانگين- فراواني و  انحراف معيارو   ) و آزمون Tو آزمون همبستگي پيرسون در آمار استنباطي صورت گرفته، نتيجه حاصل اين بوده است كه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان دبيرستانهاي نظري منطقه 11 تهران در سال تحصيلي 85-84 رابطه معنادار وجود داشته است
بين ميانگين هوش هيجاني دختران وپسران تفاوت معنا داري وجود دارد ودختران نسبت به پسران از هوش هيجاني بالاتري برخوردارند  
بين ميانگين خلاقيت دختران وپسران تفاوت معنا داري وجود ندارد
بين ميانگين هوش هيجاني در دوگروه دانش آموزان علوم انساني با علوم تجربي ورياضي تفاوت وجود دارد و دانش آموزان علوم تجربي ورياضي نسبت به رشته انساني از هوش هيجاني بالاتري برخوردارند  
بين ميانگين خلاقيت دوگروه دانش آموزان علوم انساني با تجربي ورياضي تفاوت معناداري وجود دارد ودانش آموزان رشته رياضي وتجربي نسبت به علوم انساني از خلاقيت بالاتري برخوردار است  
بين ميانگين هوش هيجاني وخلاقيت دانش آموزان پايه اول با دوم وسوم تفاوت معنا داري وجود ندارد  
كليدواژه : هوش هيجاني و خلاقيت
بيان مسأ له
هوش هيجاني از سازه هايي ا ست كه از طريق تظاهرا ت هيجاني و با درك وا نسجام بخشيدن به هيجا نها جلوه گر مي شود   به نظر ماير وسا لووي[4] (1993) هوش هيجاني گونه اي هوش اجتماعي ا ست كه توانايي برخورد با عواطف در خود و ديگران را در بر مي گيرد همچنين آ نان بر اين باورند كه هوش هيجاني قابليتي ا ست كه تفكر و اقدامات هر فرد را هدايت مي كند  چنين برداشتي از هوش هيجاني اين سوال را پيش مي آورد كه آيا هوش هيجاني با خلاقيت كه يكي از انواع تفكر بوده و رفتاري است كه از فرد سر مي زند داراي همبستگي است يا خير ؟
هوش هيجاني به دليل مزايايي چون ارتقا سطح اعتماد به نفس انعطاف پذيري همدلي همسازي با ديگرا ن و تأ ثير آ ن بر عملكرد خلاقانه افراد مورد تأ ييد   ا ست  چرنيس[5] (2000) و عاملي سازنده در حيات اجتماعي شخص تلقي مي شود   لازاروي و فولكمن[6]
ولذا پژوهش حاضر به دنبا ل پاسخگويي به ا ين سوا ل ا ست كه آيا در بين دا نش آموزان دوره متوسطه همبستگي بين هوش هيجاني و خلاقيت آنان مشاهده مي شود يا نه ؟
اهميت و ضرورت موضوع پژوهش
از آنجا كه توجه به هوش هيجاني و خلاقيت نقش مهمي در تعليم و تربيت دارد لازم ا ست دست اندركاران نظام آموزشي توجه به پرورش و رشد و شكوفايي خلاقيت را در نظر دا شته باشند
بايستي به معلمان خاطر نشان ساخت كه رفتار خلاق و عوامل دروني و بيروني مرتبط با آن رفتار را مي توان تغيير داد و در بهبود آن تلاش كرد  بار آن،(1999)،لذا شناخت خصوصيات افراد خلاق و ويژگيهاي شخصيتي آنها امري ضروري است
نلر[7] (1960) يك مانع بر سر راه خلاقيت را نحوه تفكر دانش آموزان درباره خودشان مي داند كه آنها ارزيابي هاي منفي از خود داشته ونيز عدم باور دا شتن خود مي تواند خلاقيت را پايين بياورد
گلمن[8] (1995) معتقد است مي توانيم با شناسايي پايه هاي هوش هيجاني و آموزش به افراد، توانايي درك خود، مقاومت و كنترل احسا سات خود را افزايش دهيم و در ابعاد مختلف رشد در بعد شناختي هيجاني اخلاقي و اجتماعي تغييرات زيادي ايجاد كنيم  
يكي از كاركردهاي اصلي آموزش و پرورش اين است كه دانش آموزان را نسبت به شخصيت خودشان آگاه سازد  دانش آموزان بايد از همان سالهاي ابتدا يي مدرسه بي همتا بودن خود و ديگران را بطور عميق و كامل احساس كنند  فرد براي رسيدن به خلاقيت و خود شكوفايي نيازمند اعتماد به خود است  شخص بايد به ارزش فردي خود اطمينان داشته باشد   اسبورن (1370)
از جنبه كاربردي اهميت موضوع پژوهش را بايد بطور عمده به نفع نظام آموزشي تفسير كرد  اگرچه در سيستم آموزشي ما كمتر به شناسايي و پرورش خلاقيت توجه شده اما لازم است به شناخت دقيق فرايند هاي هوش هيجاني و خلاقيت پرداخته شود و عوامل موثر بر آنها بررسي گردد
اهداف پژوهش
هدف اصلي در اين تحقيق
بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان متوسطه نظري منطقه 11 تهران مي باشد
اهداف فرعي
1-        بررسي رابطه هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان دختر و پسر
2-        بررسي رابطه هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان دختر رشته هاي رياضي و تجربي وانساني  
3-        بررسي رابطه هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان پسر رشته هاي رياضي و تجربي وانساني
4-        بررسي رابطه هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان دختر سال اول عمومي
5-        بررسي رابطه هوش هيجاني و خلاقيت در بين دانش آموزان پسر سال اول عمومي
فرضيه هاي تحقيق:
الف : فرضيه اصلي
بين هوش هيجاني و خلاقيت در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 11 تهران همبستگي وجود دارد  
ب : فرضيه هاي فرعي
1-  بين ميانگين هوش هيجاني دختران و پسران تفاوت وجود دارد
2-  بين ميانگين خلاقيت دختران و پسران تفاوت وجود دارد
3-  بين ميانگين هوش هيجاني دانش آموزان علوم انساني با علوم رياضي و تجربي تفاوت وجود دارد
4-       بين ميانگين خلاقيت دانش آموزان علوم انساني با علوم رياضي و تجربي تفاوت وجود دارد
5-  بين ميانگين هوش هيجاني دانش آموزان پايه اول با پايه دوم و سوم تفاوت وجود دارد
6-  بين ميانگين خلاقيت دانش آموزان پايه اول با پايه دوم و سوم تفاوت وجود دارد
روش تحقيق :
دراين تحقيق با توجه به بررسي رابطه هوش هيجاني وخلاقيت دانش آموزان متوسطه ، تحقيق حاضر از نوع همبستگي مي باشد واز آنجائي كه به توزيع ويژگيهاي جامعه آماري نيز مي پردازيم تحقيق از نوع توصيفي پيمايشي نيز مي باشد
جامعه آماري:
جامعه آماري اين پژوهش را  كليه دانش آموزان دوره متوسطه نظري منطقه 11 تهران كه در سال تحصيلي 85-1384 مشغول به تحصيل هستند،وتعداد آنها 3500نفر مي باشد ،  تشكيل مي دهد  
نمونه و روش نمونه گيري:
ابتدا بيست پرسشنامه از طريق PILOTبين افراد نمونه توزيع گرديد وبالاترين انحراف معيار و ميانگين در آن محاسبه شد سپس با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه تصادفي ساده وبا اطمينان 95%  تعداد نمونه مورد نظر 350 نفر محاسبه گرديد  
ابزار جمع آوري اطلاعات :
دراين تحقيق دو پرسشنامه استاندارد در رابطه با هوش هيجاني بار-آن و خلاقيت عابدي استفاده گرديد  نمونه اي  از  پرسشنامه درپيوست تحقيق آمده است  
چگونگي اجراي تحقيق :
جمع آوري اطلاعات از طريق كتابخانه اي ، اجراي پرسشنامه ها به صورت ميداني دربين دانش آموزان متوسطه منطقه 11كه 350پرسشنامه بود توزيع گرديد  وپس از پالايش 344 پرسشنامه جمع آوري شده مورد استفاده قرار گرفت  
روش آماري :
دراين تحقيق با استفاده از آمار توصيفي نظير (جداول ميانگين ، انحراف معيار ورسم نمودارها ) وآمار پارامتريك ( نظير آزمون  ضريب  همبستگي پيرسون ) نتايج مورد نظر تجزيه وتحليل گرديد  
روش تجزيه و تحليل داده ها
به منظور تجزيه و تحليل داده هاي پژوهشي از روش آمار توصيفي مانند ميانگين –انحراف استاندارد و آمار استنباطي، نظير آزمون T‌ ، ضريب همبستگي پيرسون با استفاده از نرم افزار spss  استفاده گرديده است  براي تعيين مشخصه آماري گروهها (دختر و پسر) برحسب متغيرهاي جمع آوري شده (جنسيت- پايه تحصيلي –رشته تحصيلي) عمل شده است
تحليل يافته هاي پژوهش
مقدمه :
دراين تحقيق پس از طي مراحل و اقدامات اوليه پرسشنامه هاي مربوطه بين نمونه آماري توزيع وتعداد 344 پرسشنامه قابل استفاده گرديد  
دراين فصل ابتدا جداول توصيفي نمونه آماري به تفكيك ارائه شده سپس با استفاده از روشهاي آماري، ميانگين وانحراف معيار هريك از فرضيه ها مورد تجزيه وتحليل واقع گرديد ودرانتها باتوجه به محاسبات انجام شده سطح معنا داري بدست آمد وبا استفاده از نتايج حاصل به بررسي هريك از فرضيه هاي آماري پرداخته شده است  
در اين فصل تحليل داده­­‌‌ها به منظور آزمون فرضيه‌هاي تحقيق انجام شده است  به منظور توصيف داده‌ها از ميانگين و انحراف معيار  و رسم نمودار، و به منظور تحليل استنباطي داده‌ها از روش آماراستنباطي( آزمون همبستگي و آزمونT  مستقل) استفاده شده است
شاخص­هاي آماري مربوط به كل آزمودني­ها در هر يك از دو ويژگي مورد آزمون (هوش هيجاني و خلاقيت) در اين تحقيقعبارتند از:

رابطه هوش هيجاني با سلامت رواني در بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي

۱۹ بازديد

رابطه هوش هيجاني با سلامت رواني در بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي

رابطه هوش هيجاني با سلامت رواني در بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي

اين فايل داراي فرمت word مي باشد.
موضوع:       رابطه هوش هيجاني با سلامت رواني در بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد ابهر
 
فصل اول                                    
موضوع پژوهشي                                  
مقدمه                                          
بيان مساله                                    
سوال پژوهشي                                  
هدف پژوهشي                                    
فرضيه تحقيق                                  
تعريف عملياتي متغيرها                            
پيشينه تحقيق                                  
هوش هيجاني                                    
فصل دوم                                    
تاريخچه هوش هيجاني                                
تعريف و پيشينه هوش هيجاني                          
هوش هيجاني و مولفه هاي آن                        
كالبد شكافي يك تسخير هيجاني                            
مختصري درباره بهداشت رواني                        
پيشينه پژوهش                                  
فصل سوم
روش تحقيق                                      
جامعه                                          
روش نمونه گيري                                
فصل چهارم                                    
يافته هاي توصيفي                              
فصل پنجم                                  
بحث و نتايج كلي                                
محدوديت ها                                    
پيشنهادات                                      
فهرست منابع و ماخذ                                
پيوست                                          
 مقدمه :
طرفداران اصلي روان شناسي انسان گرايانه در اين دهه گوردن آلبورت، آبراهام مازلو وكارل راجرز عقيده دارند كه يكي از احتياجات ضروري و مبرم انسان اين است كه نسبت به خودش احساس خوبي داشته باشد هيجان هاي خود را مستقيماً تجربه نمايد و از نظر هيجاني رشد كند.
در حطيه روانشناسي انديشمندان بزرگ از طرفي به علت شناسي دردهاي رواني انسان و از طرف ديگر به طرح روش هايي براي بهره مندي انسان از ظرفيت كامل خود در جهت سلامت عمومي پرداخته اند كه همه در جاي مقبول و هر يك تكامل بخش و يا حداقل مپوش نظريه هاي خود بوده است. فرويد به عنوان چهره ي معروف، روان شناسي نيروي اول معتقد است هسته مركزي روان نژندي يا نورتيك اضطراب است. اضطراب يك ترس دروني شده است ترس از اينكه مبادا تجارب دردآور گذشته يادآوري شوند. (شفيع آبادي و ناصري، 1383 ).
هدف از روان درماني در اين ديدگاه ايجاد سلامت عمومي است. سلامت عمومي دو جنبه دارد يكي هدف از آن سازگاري با محيط بيروني ديگري سازش با محيط دروني، محيط مجموعه عوامل و امكاناتي است كه مواجهه مي تواند از آن ميان براي توسعۀ توانايي هاي خود به منزلۀ يك انسان آزاده دست به انتخاب بزند (با باترسون، 1996 ، به نقل از شفيع آبادي، 1384 ).
در سراسر جريان روانكاري در درجۀ اول بر روش سازش احساسات و عواطف تأكيد مي كند اين احساسات شامل، اضطراب، خصومت و عشق و رنجش و ... و امثال اينها مي شود به مرور كه احساسات روشن تر مي شوند دفاعهاي كه آنها را از نظر به دور مي دارند نيز واضح تر مي شوند و به مرور كه مراجع پذيرش بيشتري را از جانب درمانگر احساس مي كند. عشق و علاقه او به خودش افزايش مي يابد، مي تواند احساسات خود را تحمل كند و از دست زدن به دفاع هايي كه ديگر براي كنترل احساسات لزومي ندارد، بپرهيزد (شفيع آبادي، 1379 ).
به عقيده مازلو (1970) بزرگترين كشف فرويد اين است كه علت عمده بيماريهاي رواني به ترس از دانش درباره خويشتن، درباره هيجان ها، تكانش ها، خاطرات، استعدادها و ... به طور كلي اين نوع ترس دفاعي است به اين مفهوم كه نوعي حمايت از عزت نفس ما و از عشق و احترام ما به خودمان به شمار مي رود ما گرايش داريم كه از هر نوع دانشي كه بتواند باعث شود كه خودمان بدمان بيايد يا احساس حقارت كنيم. (مازسو، ترجمه رضواني، 1384 ).
بيان مسأله :
تحقيقات قبلي نيز نشان داده بين درك و فهم تصاوير و شاخص هاي هوش اجتماعي همبستگي معناداري وجود دارد و دانشوران علوم اجتماعي نيز روابطي بين هوش هيجاني و سبكهاي مختلف مديريت و رهبري و عملكردهاي فردي وجود دارد بيان كرده اند.
انسانها در زمان هاي دور به طور دسته جمع زندگي مي كردند. ارتباط نزديك بين ما و بيماريهاي هراس آور است. در طول تاريخ شرايط گوناگون باعث تضيف جامعه انساني شده است. تا قرن 19 ، از علت بيماري ها اطلاع زيادي وجود نداشت و در نتيجه كنترل بيماري ها مشكل بود.
اما آنچه در حال حاضر مدنظر ماست اين است كه مسئله هوش هيجاني را در ارتباط با سلامت رواني افراد بسنجيم.
زيرا جسم و روان در ارتباط با هم اند. با توجه به اين مسئله مي توان گفت كه مسئله ويژگي هاي شخصيتي از جمله مسائل مهمي است كه مي تواند مورد پژوهش قرار بگيرد در اين جا ما يكي از اين مسائل را درنظر گرفتيم كه سلامت عمومي فرد است.
سوال پژوهشي :
-        آيا هوش هيجاني با كنش اجتماعي رابطه معناداري دارد؟
-         آيا هوش هيجاني با افسردگي اساسي رابطه معناداري دارد؟
-         آيا هوش هيجاني با سلامت رواني رابطه معناداري دارد؟
-         آيا هوش هيجاني با اضطراب و اختلال در خواب رابطه معناداري دارد؟
هدف پژوهشي :
هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني با مؤلفه هاي جسماني، اجتماعي، افسردگي شديد، اضطراب و دركل سلامت رواني باشد شناساندن يك مسئله كه چطور هوش هيجاني در سلامت رواني فرد مي تواند تأثيرگذار باشد و با درنظر گرفتن اينكه خانواده ها با كلامشان وعملكردشان مي توانند كودك را در جهت شناخت خود و رفتارش و در عين حال شناخت ديگران نقش داشته باشد و با توجه به اين كه هوش هيجاني زير مجموعه اي از هوش هيجاني اجتماعي است و مي تواند فرد را در جهت سازگاري با جامعه همراه نمايد.
اهداف فرعي :
1 ) هدف فرعي اول اين پژوهش اين است كه هدف هيجاني يا افسردگي رابطه دارد و آيا افسردگي در هوش هيجاني تأثير دارد.
2 ) هدف فرعي دوم رابطه هوش هيجاني با اضطراب و اختلال در خواب است و اينكه آيا هوش هيجاني در اضطراب و اختلال خواب تأثير بسزايي دارد.
اهميت پژوهش :
عوامل متعددي در سازگاري و رضايت از زندگي دخيل مي باشند كه مي توان هوش هيجاني را در اينجا نام برد كه در جهت سازگاري و بهداشت رواني هرچه بيشتر افراد تأثيرگذار مي باشند.
هوش هيجاني نيز مانند هوش غيرشناختي دشوار است هوش هيجاني نوع ديگري از هوش است كه مشتمل بر شناخت احساسات خويش و استفاده از آن براي اتخاذ تصميم هاي مناسب در زندگي است. توانايي مطلوب خلق و خو وضع رواني و كنترل تكانش هاست عاملي است كه به شكست ناشي از دست نيافتن به هدف و شخص ايجاد انگيزه اميد مي كند (دانيل گلمن، 1374 ، ص 18 ) و در واقع باعث مي شود كه فرد همدل و هم حسي را لمس نمايد.
گلمن ضمن مهم شمردن هوش غيرشناختي وهيجاني مي گويد هوش بهر در بهترين حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقيت هاي زندگي است و 80 درصد موقعيت ها به عوامل ديگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسياري از موارد در گروه مهارت هايي از هوشهايي چه نقش در زندگي امروز دارد.
ديگر از قبيل هوش هيجاني را تشكيل مي دهد.
با توجه به اينكه سلامت رواني در سازگارتري بهتر فرد با محيط پيرامون خود از مسائل اصلي جامعه مي باشد مي توان انتظار داشت كه هوش هيجاني مي تواند چقدر در تأثيرگذاري فرد در سازگاري هرچه بيشتر او با اجتماع خود نقش آفرين باشد و او در جهت كمال و موقعيت روزافزون ياري نمايد.
فرضيه تحقيق :
-        هوش هيجاني با مؤلفه اضطراب رابطه معناداري دارد.
-         هوش هيجاني با سلامت رواني رابطه معناداري دارد.
-         هوش هيجاني با افسردگي شديد رابطه معناداري دارد.
-         هوش هيجاني با كنش اجتماعي رابطه معناداري دارد.
تعريف عملياتي متغيرها :
سلامت رواني :
نمره آزمودني از پرسشنامه سلامت رواني GHQبه دست مي آورد.
هوش هيجاني :
نمره اي آزمودني از پرسشنامه هوش هيجاني به دست مي آورد.
متغيرهاي پژوهش :
متغير مستقل :
در اين پژوهش ميزان هوش هيجاني مي باشد.
متغير وابسته :
در اين پژوهش سلامت رواني متغير وابسته است. (دلاور، 1388 )
تعريف نظري متغيرها :
سلامت رواني :
سلامت رواني حالت مطلوب سلامتي كاركرد آرام و روان بدن است. (اينترنت)
تعريف نظري هوش هيجاني :
هوش هيجاني :
با توانايي درك خود و ديگران يعني شناخت هرچه بيشتر احساسات، عواطف خويش و ارتباط سازگاري فرد و محيط پيوند دارد. (گلمن، 1368 ).
هيجان :
پاسخ به بلافاصله ارگانيسم با توجه به درجه جذابيت يك موقعيت خاص (واكمير، 1990)
پيشينه تحقيق :
احمدي در سال 1370 در تحقيقي تحت عنوان بررسي رابطه بين هوش هيجاني و افسردگي در بين دانش آموزان مقطع سوم دبيرستان شهرستان فومن كه نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه بين هوش هيجاني و افسردگي رابطه وجود دارد.
بهادري در سال 1371 در تحقيقي تحت عنوان مقايسه هوش هيجاني در بين افراد افسرده و افراد عادي حدود سن 20 ساله شهرستان نور كه نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه بين افراد افسرده و افراد عادي از لحاظ هوش هيجاني تفاوت وجود دارد.
سروري در سال 1380 در تحقيقي تحت عنوان بررسي رابطه بين اضطراب و كنش اجتماعي در بين دانشجويان رشته روان شناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد رود هن كه نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه بين اضطراب و كنش اجتماعي رابطه وجود دارد.
سعيدي در سال 1369 در تحقيقي تحت عنوان بررسي رابطه بين سلامت رواني و اضطراب در بين دانش آموزان مقطع اول دبيرستان شهرستان كاشمر كه نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه بين سلامت رواني و اضطراب رابطه وجود دارد.
متغير پژوهش و تعريف عملياتي و اطلاعاتي :
هوش هيجاني :
با توانايي درك خود و ديگران يعني شناخت هرچه بيشتر احساسات، عواطف خويش و ارتباط سازگاري فرد با مردم و محيط پيوند دارد. (گلمن، 1380 )
هيجان :
پاسخ بلافاصله ارگانيسم با توجه به درجه جذابيت يك موقعيت خاص (واكمير، 1990، ص 29 ).
سلامت رواني :
سازمان جهاني بهداشت، بهداشت رواني را چنين تعريف مي كند بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي مي گيرد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني، جسمي،شخصي كه از بهداشت رواني برخوردار است مي توان شمار صفتهاي خود را با دنياي بيرون و درون حمل كند. اگر شخص توان انجام دادن سازگاري با محيط را نداشته باشد تعارض هاي او به صورت نو نشان مي دهد و به شخص نورتيك تبديل مي شود.
علائم جسماني :
تعريف نظري :
علائم جسماني نشانه هاي بيمارگونه خاكي از يك بيماري جسماني هستند كه ممكن است در اثر مصرف دارو و يك بيماري جسماني با يك اختلال رواني ظاهر شدند. (كاپلان و ساروك، 1993 ، ص 95 ).
تعريف عمليات :
علائن جسماني، نمراتي است كه پرسشهاي هفت گانه مقياس Aدر فرم 28 ماده اي پرسشنامه سلامت عمومي به دست مي آيد و ميزان علائم كه هر آزمودني از خود نشان ميدهد ميزان نمره اي است كه در پاسخ دهي به اين مقياس گرفته است.
اضطرراب و اختلال در خواب :
تعريف نظري :
اضطراب، احساس دلواپسي، به علامت انتظار نظري است كه ممكن است دروني يا بيروني باشد. بي خوابي يا اختلال در خواب فقدان يا كاهش توانايي به خواب رفتن است كه به سه كل بي خوابي اول شب، وسط شب و آخر شب ظاهر مي شود. كه غالباً با يك اختلال نظير اضطراب و افسردگي، يك علت عضوي معلوم يا مصرف مواد مربوط مي شود. (كاپلان و سادوك، 1994 ).
فهرست منابع و مآخذ :
1 ) روشهاي آماري در علوم رفتاري، دكتر حسن پاشا شريفي، دكتر جعفر نجفي زند، چاپ نهم، 1379 ، انتشارات سخن ؛
2 ) هوش هيجاني، دانيل گلمن، شريف پارسا، تهران، 1382 ، انتشارات رشد ؛
3 ) بهداشت رواني، دكتر حمزه گنجي، 1372 ؛
4 ) بهداشت رواني، احمد شاملو، چاپ پانزدهم ؛
5 ) تعليم و تربيت اسلامي، دكتر علي شريعتمداري، انتشارات اميركبير، تهران، 1373 ؛
6 ) هنجاريابي آزمون هوش هيجاني سيبر يا شرينگ، (براي دانشجويان دوره كارشناسي ارشد دانشگاه دولتي در شهر تهران علوم تربيتي) ؛
7 ) ويژه نامه ارزشيابي تحصيلي، فصلنامه تعليم و تربيت شماره 70 –69 ؛
8 ) پايان نامه شماره 15 ،بهار مشوق ؛
9 ) ميلاني فر، چاپ چهارم؛
10 ) پايان نامه شماره 65 ، آزيتا رحيمي ؛
11 9 جان مارشال، ريو انگيزش دميتان، مترجم يحيي سيد محمدي
اين فايل داراي پرسشنامه مي باشد.