صنعت خودرو

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

دانلود مقاله صنعت خودروسازي

۵ بازديد

مقاله صنعت خودروسازي

مقاله صنعت خودروسازي

مقاله صنعت خودروسازي

مقدمه

صنعت خودرو، همانطور كه پيتر دراكر به آن لقب “صنعت صنعت ها” را داده است، مركب است از دانش، علم و فن كه با خلاقيت و ابداع و هنر در هم آميخته است.

صنعت خودرو به لحاظ ارتباط نزديك با زندگي روزمره مردم و حجم بالاي سرمايه، اشتغال و گردش مالي زياد، مورد علاقه و رقابت كشورها، شركتها و سرمايه‌هاي بزرگ است.سرمايه گذاريها و پژوهشهايي كه در اين صنعت انجام مي شود نه تنها صنايع وابسته به خود بلكه ساير بخشهاي اقتصادي صنعتي را به حركت در مي‌آورد.

خودرو از جمله محصولاتي است كه از تعداد نسبتاً زياد مجموعه هاي مياني، قطعات و مواد اوليه تشكيل مي شود، در نتيجه صنايع مرتبط با ساخت اين اجزاء طيف بسيار گسترده اي (از جمله صنايع فلزي، نساجي، مواد شيميايي و رنگ، برق و الكترونيك و…) را در بر مي گيرد.

يك خودرو مجموعه اي از هزاران قطعه كوچك و بزرگ است كه توليدهر يك از آنها نياز به دانش فني مهارت و سخت افزار لازم خود را دارد. جمع آوري و مونتاژ اين قطعات در زمان لازم با قيمت و كميت مناسب هنر بزرگي است كه علاوه بر نياز به دانش فني و توان مديريتي به يك برنامه بلند مدت و تعيين استراتژي مناسب نياز دارد. صنعت خودرو در دنيا يك صنعت مونتاژ است كه كارخانه خودرو ساز اكثر قطعات مورد نياز خود را خريداري و محصول نهايي را در كارخانه مونتاژ مي نمايد. هرچه قطعات خودرو بيشتر و ميزان نفر/ ساعت لازم براي مونتاژ بيشتر باشد (مانند خودروهاي سنگين) ارزش افزوده بيشتري به بار مي آورد.

كيفيت خودرو ارتباط تنگاتنگ و رابطه مستقيمي با سطح كيفيت اين مجموعه ها، قطعات و مواد اوليه دارد، كه غالباً توسط پيمانكاران فرعي و تامين كنندگان قطعات به توليد كنندگان خودرو عرضه مي شود. در نتيجه توان عمكردي تامين كنندگان كه شامل تواناييهاي فني، تواناييهاي ساخت و توليد، تواناييهاي تحويل مواد، تواناييهاي كيفيتي و تواناييهاي مديريتي مي باشد، به طور مستقيم و غير مستقيم بر روي كيفيت خودروها تاثير مي گذارد.

در دهه 90 ميلادي بخاطر پيشرفتهاي تكنولوژي، فرهنگ صنعتي بالاتر، اطلاعات تعريف شده تر و اطلاعات مدرن تر (دانش فني)، روشهاي ساخت و توليد بهبود چشمگيري يافتند.

با آغاز قرن 21، چالش عظيمي كه سازمانها با آن مواجه اند، افزايش پيچيدگي در فرايند توليد و كسب و كار مي باشد در رقابتهاي جهاني توسعه يافته، بايد محصولات متنوع رابا توجه به در خواست مشتري در دسترس وي قرار دهيم.

شركتهاي خودروساز به منظور رقابت موثر در بازارهاي جهاني مي بايستي شبكه‌اي از تامين كنندگان لايق و شايسته را براي تهيه مواد اوليه و قطعات مورد نياز خود ايجاد كنند. اداره‌كردن منابع تهيه مواد اوليه، قطعات و خدمات، امري حياتي براي شركت‌هاي خودروسازي است. راهبردهاي تهيه و تدارك مواد، تاثير بسيار زيادي بر مزيت هاي رقابتي شركت ها دارد.

مديران صنايع خودروساز دريافته اند كه به منظور عملكرد بهتر، نيازمند سيستم‌هاي يكپارچه اي هستند كه مديريت و نظارت بر تمامي منابع شامل تداركات، ساخت، توليد، توزيع، نگهداري و پشتيباني فني بصورت سامانمند توسط مديريت زنجيره تامين (Supply Chain Manaegment) صورت گيرد. در نتيجه بسياري از شركت هاي خودروساز داخلي و خارجي براي پاسخگويي به رقابت فزاينده، كوتاه شدن چرخه عمر محصول و تغييرات تقاضاي مشتريان به سوي بهبود و ارتقاي تواناييهاي كوتاه مدت و بلند مدت تامين كنندگان خود حركت كرده اند.

در نگرش مديريت زنجيره تامين، تمامي مسائل مرتبط با مشتريان، توليد/ ساخت و تامين كنندگان مواد اوليه بصورت يكپارچه و موثر بر يكديگر ديده مي شوند. SCM يك ديدگاه مديريت توليد/ اقتصادي است كه در آن براي دست يافتن به نيازهاي مشتريان، بر تمامي حلقه هاي اين زنجيره به قسمي مديريت و نظارت اعمال مي گردد كه بيشترين مطلوبيت از نظر چگونگي و كيفيت محصول و زمان ارسال آن و ساير موارد با هزينه بهينه براي مشتريان ايجاد شود. در مواردي كه تامين مواد اوليه از منابع گوناگون صورت مي گيرد و يا براي توليد محصولات شركاي مختلفي وجود دارد، نظارت كلي و يكپارچه وكنترل زمانبندي هاي مهم در اجراي تعهدات بسيار ضروري خواهد بود.

با توجه به پيشرفت تكنولوژي و تغيير و تحولات كه در بازار عرضه محصولات و خدمات بوجود آمده است، شاهد حركتي آرام ولي پيوسته در افزايش روز افزون رقابت بين عرضه كنندگان كالاها و خدمات هستيم و از آنجائيكه بخش اعظمي از توان رقابتي يك موسسه در عرضه خدمات و محصولات توسط منابع بيروني، تامين و گاهاً پشتيباني مي شود، لذا پايه تامين و منابع آن بسته به شرايط رقابتي حاكم بر عملكرد موسسه از اهميت ويژه‌اي برخوردار خواهند شد. در اين راستا موسسات و شركت‌هاي فراواني با مسئله انتخاب، ارزيابي و ارتقاي تامين كنندگان خويش روبرو هستند تا بتوانند بخشي از توان رقابتي لازم را كسب نمايند.

اكثر شركت هاي توليد كننده، تامين كنندگان را به دقت انتخاب مي كنند و در مرحله بعد اقدام به ايجاد روابط طولاني مدت و نزديك با آنها مي نمايند تا به اين ترتيب ريسك تامين را كاهش دهند.

شركت خودروساز براي بهبود درجه كيفيت تامين كنندگان، سيستم عملكرد آنها را با معيارهاي مناسب ارزيابي و باز خورهايي را به منظور اصلاح و بهبود به آنها ارائه كند. بديهي است به منظور قابليت اطمينان از كيفيت قطعات خودرو تامين كنندگان نيازمند سيستم هاي تضمين كيفيت مي باشند.

در اين زمينه، سيستم هاي كيفي نظير ISO 9000، چك ليست ارزيابي سال 79 شركت ساپكو، QS 9000 و هم چنين چك ليست ارزيابي ساير خودروسازها (ايران خودرو ديزل، دسكو، سازه گستر و ايدم و…) تدوين شده كه در همه آنها سازمان ملزم به پياده سازي و اجراي اينگونه سيستم هاست.

ارتقاي رتبه تامين كنندگان قطعات خودرو، كاهش قطعات برگشتي، افزايش كيفيت خودروهاي داخلي، كاهش هزينه هاي توليد و كاهش چرخه زماني تحويل قطعات را مي توان از جمله اهداف استقرار سيستم ارزيابي و ارتقاء تامين كنندگان در شركتهاي خودروسازي داخلي دانست.

در كشورمان ايران نيز بنا به ضرورت عدم اتكاء صنايع كشور و بويژه صنعت خودرو به درآمدهاي نفتي، صنعت خودرو و بخصوص صنعت قطعه سازي كشور بايد صادرات را در كانون توجه و برنامه ريزيهاي توسعه اي قرار دهد. صنعت قطعه سازي ايران بايد ورود به بازارهاي جهاني را از قوه به فعل در آورد و در برابر رقابت سخت و پيچيده جهاني آمادگي لازم با برنامه ريزي هاي استراتژيك كسب نمايد.

در اين راستا مقوله مديريت زنجيره تامين در صنعت خودروسازي در ايران در سال 1375، هنگاميكه سيستم ارزيابي و ارتقاء تامين كنندگان در شركت ساپكو (تامين كننده قطعات ايران خودرو) شكل گرفت پا به عرصه وجود گذاشت.

از سوي ديگر عمده مشكلات تامين كنندگان داخلي عدم دستيابي به فناوريهاي جديد، ناتواني آنها در ارائه سفارشات در زمان تعيين شده، ناتواني آنها در ارائه سفارشات بر مبناي مشخصات فني مورد نظر، ناتواناييهاي مالي و هم چنين عدم وجود برنامه هاي تضمين كيفيت، سيستم هاي حمل و نقل، سيستم موجودي و انبوهي از اين قبيل مشكلات مي باشد، كه در طرحهاي ارتقاء تامين كنندگان بايد به آنها توجه نمود.

بخشي از صنعت خودرو به توليد خودروهاي سنگين(كاميون، اتوبوس و ميني‌بوس) اختصاص دارد. كشور ما در اين بخش از صنعت خودروسازي به علت سرعت رشد كم اين بخش از صنعت، هزينه هاي بالاي نصب قطعات در كشورهاي پيشرفته به علت نرخ بالاي كارگر، زمان بر بودن پروسه مونتاژ در مقايسه با خودروهاي سبك و ساير هزينه هاي مرتبط مي تواند جايگاه مناسبي را در جهان كسب نمايد، كه البته اين مهم نيازمند توجه خاص، سرمايه و برنامه ريزي در اين بخش از صنعت مي باشد.

در ميان صنايع مختلف صنعت خودرو با توجه به وسعت عمل و اشتغالزايي كه مي‌‌تواند ايجاد كند از اهميت ويژه اي برخوردار است. صنعت خودروي سنگين با توجه به توان بالقوه كشور براي پيشرفت و حضور در بازارهاي جهاني اهميت بسزايي دارد. اين توان بالقوه ناشي از توان سازندگان در ساخت بدنه و به صرفه نبودن صادرات كامل خورو براي توليد كنندگان بزرگ، هم چنين زمان بر بودن فرايند توليد و مونتاژ و در نتيجه هزينه بر بودن آن براي توليد كنندگان اصلي مي باشد. از طرف ديگر با توجه به پيچيده شدن روز افزون فعاليت ها، متغير و متلاطم بودن محيط در جهان امروز كوچكترين غفلت شركت هاي بزرگ آنها را دچار مشكلات عديده اي كرده است ولي متاسفانه تا كنون جايگاه و جهت گيري مشخص، مدرن و علمي براي صنعت خودروي سنگين در كشورمان در نظر گرفته نشده است.