بررسي عوامل مرتبط با خشونت مردان عليه زنان
مقايسه ويژگي هاي شخصيتي درون گرايي و برون گرايي پسران سيگاري و غير سيگاري
مقايسه ويژگي هاي شخصيتي درون گرايي و برون گرايي پسران سيگاري و غير سيگاري
اين فايل به صورت ورد و آماده پرينت مي باشد.
فصل اول 1
مقدمه 2
بيان مساله 5
اهداف تحقيق 8
اهميت و ضرورت تحقيق 9
تعاريف مفهومي و عملياتي 11
تعاريف عملياتي 12
فصل دوم : پيشينه ي پژوهش 14
پديد آيي شخصيت 15
اصل يكتايي 18
ارتباط فعاليت هاي زيستي و رواني 19
برون گرائي و درون گرائي 20
كنش هاي رواني 26
نظريه يونگ درباره ي بينش 28
تيپ هاي هشت گانه 29
شخصيت 30
در مورد صفات شخصي 31
به ميان آمدن شخصيت 33
ديد روانشناسي مدرن علمي امروز 34
تئوريهاي تكامل 37
تئوري پياگيتس 39
شخصيت يعني چه 44
فصل سوم : روش تحقيق 49
روش آماري مربوط به فرضيه 50
روش جمع آوري اطلاعات 50
طرح تحقيق 51
ابزار گرد آوري اطلاعات 52
فصل چهارم : تجزيه و تحليل يافته ها 54
مقدمه فصل چهارم 55
تجزيه و تحليل داده ها 56
پراگندگي حجم نمونه در درون گرا و برون گرا 59
نمودارسيگاري و غير سيگاري 60
تحليل يافته ها 61
فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري 63
نتيجه گيري 64
مقايسه درون گرايي – برون گرايي ميشل گوكلن 66
جدول نتايج مقياس درون گرايي – برون گرايي 77
منابع و ماخذ 80
فصل اول
مقدمه
اِنّا خَلَقناكُم اَطواراً ما انسان ها را گوناگون آفريديم (قرآن كريم)
پيچيدگي شخصيت وجودي انسان آنچنان است كه بشر در طول هزاران سال تحقيق و تفحص و كاوش و دست يابي به پيچيده ترين مجهولات زندگي و محيط هنوز به ابتدائي ترين موضوعات انساني مثل چگونه ديدن، چگونه شنيدن، ماهيت احساس و ماهيت ادراك و ... دست نيافته است. شايد اشاره آيات قرآني كه خطاب به رسول اكرم (ص) مي فرمايد:
اگر از روح پرسيدند بو روح در اختيار من است. قرآن كريم
قل سئول من روحي فقل روحٌ مِن اذنه (حجر-29)
شايد پراكندگي نظرات شخصيتي نيز معلول اين پيچيدگي مفهوم شخصيت انساني است كه علاوه بر نظريات كهن قبل از ميلاد مثل نظريه بقراط (384 ق.م) و يا كنفسيوس چيني و يا بودا و يا آيين ذن در چين و نيز ديدگاه اسلام و عرفان به مباني نظري شخصيت در قرون اخير به نظريات جديدي در باره ي شخصيت مثل نظريه فرويد، نظريه يونگ، نظريه آدلر،نظريه هورناي، نظريه موري، نظريه كرچمر و نظريه شلدون ويا رفتار گرايان و يا اجتماع گرايان و زيست گرايان و غيره برخورد مي كنيم.(شاملو 1372)108
آيا نظريات ذكر شده در گذشته غلط بوده و يا نظريات جديد روانشناسي را بايد رو كرد، طبيعي است كه همه نظريه هاي قديمي و جديد درباره ي نظريات شخصيت قابل احترام هستند و در جاي خود بسيار سودمندند.
مثلا چون در قرون قبل از ميلاد مسيح به چهار عنصر آب، خاك، باد و آتش شديدا معتقد بودند و بصورت كلي همه ي طبيعت و محيط و ساختار زندگي را معلول اين 4 ماده و وجود مي پنداشتند. شخصيت را نيز حاكي و ناشي از عناصر چهارگانه مي پنداشتند و كسي كه درصد بدنش از خاك بيشتري است سودايي و اگر از آب بيشتري است بلغمي و اگر از باد بيشتري است ومدمي و اگر از آتش بيشتري است صفراوي مزاج است.
و اگر تركيبي متعادل از آنها است داراي شخصيتي متعادل است.در نظريات مختلف ديگركه مبتني بر اصول زيست و اجتماع و ويژگي هاي فردي و خانوادگي و ... قرار دارد هر صاحب نظري از يك منظر به شخصيت توجه كرده و مطالب بسيار مهم و قابل استفاده اي ارائه نموده اند هرجند همه ي آنها مهم اند ولي همه ي شخصيت انساني را نمي توانند تعريف و تفسير كنند و شايد اين عدم توانايي و ناكارآمدي مصداق حديثي باشد كه از رسول اكرم (ص) نقل شده است: مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبّهُ هركس خود را شناخت، خدارا شناخته است كه محال بودن اين شناخت را بازگو مي كند .(علي اصغر احدي روانشناس تربيتي صدا)
اما بهرحال عدم دست يابي و معرت كامل به شخصيت انسانيدليلي نمي باشد كه انسان دست از شناخت و بررسي بردارد و مي تواند از زواياي مختلف به ابعاد پچيده وجودي انسان دست پيدا كند.
يكي از عناصر و ويژگي هاي بسيار مهم انساني كه توسطاغلب روان شناسان مثل يونگ و آسينك(آيزنك) و ديگران مورد تائيد قرار گرفته است بحث درون گرايي و برون گرايي انسانهاست. درون گرايي و برون گرايي صفتي است در افراد كه عمده شخصيت رفتاري و احساسي و انگيزشي و ادراكي و هيجاني فرد متوجه درون و دنياي دروني خود و يا متوجه مسائل و امور بيروني و محيطي است. كه در فصل دوم به تفضيل توضيح داده شده است.
نكته مهم ديگر كه اساس تحقيق حاضر است اين است كه روشن و تبيين كنيم كه ويژگي هاي افراد برون گرا و درون گرا نزد افراد سيگاري و غير سيگاري چه تفاوت ها و شباهت هايي دارد. كه اين افراد شامل دانشجويان پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد ابهرد نظر گرفته شده است، با اين اميد كه نتايج و يافته هاي اين تحقيق براي خوانندگان قابل استفاده و گامي د تحقيقات بعدي قرار گيرد.
بيان مساله:
با توجه به ذكر پيچيدگي شخصيت موجود انساني كه در مقدمه آمد و از طرف ديگر لزوم شناخت ماهيت وجودي انساني براي خود انساني در مقابله و مصادفه با پديده ها و رفتارها و موضوع هاي اجتماعي كه اين سوال در ذهن انسانها خطور مي كند كه اصولا ماهيت انسان داراي چه ابعاد و ويژگي هايي است؟
ابعاد مشترك همه انواع انساني اعم از زن و مرد و كوچك و بزرگ و سياه و سفيد و زرد و سرخپوست و فقير و غني و با سواد وبي سواد كدامند؟
و وجوه اختلاف و شاخص هاي منفرد افراد كدام هستند؟
و ويژگي ها و خصوصيات فردي و انحصاري افراد در تبادل و تعامل پديده هاي اجتماعي چگونه عمل مي كنند؟
اين وال اخير كاملا با موضوع پايان نامه و تحقيق حاضر متناسب است. يعني اينه با فرض ويژگي درونگرايي و برون گرايي به عنوان خصوصيات فردي انحصاري چه ارتباطي با سيگاري بودن و نيز سيگاري نبودن افراد دارد.
درون گرايي و برون گرايي يك اصل بسيار برجسته مهم در تعريف وتبيين شخصيت افراد است. شايد در نظر اول براي كسي كه اطلاعات اندكي از واژه روان شناسي و شخصيت دارد، به نظر برسد كه اين واژه ها چندان مهم نيستند و حتما ويژگي كوچك و بسيار جزئي را درميان شخصيت افراد گفت و گو مي كند. در صورتيكه درست برعكس است. اين واژه ها (درون گرايي و برون گرايي) هرچند يك صفت و ويژگي و يا شاخص و يا در اصطلاح يونگ ماده هاي شخصيتي به شمار مي روند، اما در معني بسيار گسترده و جامع هستند و شامل ده ها و خصوصيات فراوانيدر تعاملات احساسي، ادركي، خيالات، رفتارها، نگرش ها، گرايش ها و تمايلات و حتي افكار و انديشه ها را شامل مي شود. اين دو ويژگي در گذشته و در طب سنتي تحت عنوان مزاج سردو مزاج گرم تعريف مي شد. كه اگر فقط به نگرش سنتي تعريف رد مزاج و گرم مزاج دقت كنيم روشن مي شودكه حتي در نحوه ي غذا خوردن و نوع خوراك ها و حتي كاركردن ها ئ استراحت كردن ها و نوع انتخاب شغل حتي توليد مثل و محل زندگي بسيار متفاوت هستند.
مثلا سرد مزاج هاداراي اندام وارثي سرد و كرخت بوده و تمايل شديدي به غذاهاي گرم و قندي و پرانرژي و گوشت و خرما و حلوا و مشروبات شيرين و نيز كار در محل هاي گرم و شغل هاي پر جنب و جوش و ورزش هاي سريع و گرم كننده و پر تنش وپر تلاش و علاقه به لباس هاي كلفت و پشمي و اماكن سرپوشيده و گرم و كار با طيف هاي پر انرژي و پر كالري و ميل به مصرف غذاهاي پر انرژي و قندي و پرچرب و پر كالري دارند.
مقاله بررسي تاثير سبك هاي دلبستگي بر رضايت زناشويي
اين فايل به صورت ورد و آماده پرينت مي باشد.
پايان نامه بررسي تاثير سبك هاي دلبستگي بر رضايت زناشويي
فهرست
چكيده ۱
فصل اول ۲
كليات پژوهش ۲
مقدمه ۳
بيان مساله ۷
اهميت و ضرورت پژوهش ۸
هدف پژوهش ۹
فرضيه هاي پژوهش ۹
متغيرهاي پژوهش ۱۰
تعاريف نظري اصطلاحات ۱۰
تعاريفي عملياتي اصطلاحات ۱۱
فصل دوم ۱۲
ادبيات و پيشينه پژوهش ۱۲
تعاريف ازدواج ۱۳
عوامل فروپاشي ازدواج ۱۳
انگيزه هاي ازدواج: ۱۴
انواع ازدواج ۱۶
۱- ازدواج سنتي ۱۶
۲- ازدواج هاي غيرسنتي ۱۷
عوامل تعيين كننده سازگاري در ازدواج ۱۸
اسلام و اهميت ازدواج ۲۰
عوامل تاثيرگذار بررضايت از زندگي ۲۱
ارتباطات اعضاي خانواده ۲۱
تاثير شباهت بر انواع گوناگون ارتباطات ۲۲
شكل گيري ازدواج براساس جذابيت ۲۳
تاثير زيبايي بر ارتباط و ازدواج ۲۴
تاثير ازدواج بر سلامت جسماني و رضايت مندي ۲۵
تاثير ازدواج بر شادكامي و رضايت ۲۶
انتخاب همسر ۲۷
تئوري تصور از همسر مطلوب ۲۸
ارزشهاي فرهنگي به عنوان منبع تشكيل ذهني از همسر ايده آل ۲۹
تفاهم زناشويي ۳۲
رضايتمندي اسنادهاي رفتارهاي مطلوب و نامطلوب ۳۳
ارتباط و مذاكره ۳۷
آموختن گوش كردن ۴۰
بيان صريح احساسات خود ۴۰
پنج قاعده براي ايجاد ارتباطي سازنده ۴۱
مذاكره و توافق ۴۳
سرزنش و تفكر منفي ۴۷
رضايتمندي از زندگي زناشويي و بررسي آن در مراحل مختلف زندگي: ۴۸
بررسي مراحل مختلف زندگي خانواده : ۴۹
استرسهاي خانواده و تغييرات: ۵۸
بررسي علل نارضايتي از زندگي زناشويي ۵۹
۱- ويژگيهاي شخصيتي: ۵۹
۲- ارتباطات : ۶۰
۳- حل تعارض: ۶۱
۴- مسائل مالي : ۶۲
۵- فعاليت اوقات فراغت : ۶۳
۶- رابطه جنسي: ۶۳
۷- بچهها و ازدواج : ۶۴
۸- خانواده و دوستان : ۶۴
۹- نقشهاي مربوط به برابري مرد و زن: ۶۵
۱۰-جهتگيري عقيدتي (مذهبي) : ۶۷
دلبستگي ۶۷
ويژگي دلبستگي ۶۸
ويژگي دلبستگي ايمن ۶۹
ويژگي دلبستگي اجتنابي ۶۹
ويژگي دلبستگي ترسان ۷۰
الگوهاي دلبستگي در بزرگسالان و زوجين ۷۰
افراد ايمن ۷۰
افراد دلمشغول ۷۰
افراد ترسان ۷۱
افراد اجتنابي ۷۱
سبكهاي دلبستگي در بزرگسالي ۷۲
تحقيقات و پژوهش هاي داخلي ۷۴
تحقيقات و پژوهش هاي خارجي ۸۰
فصل سوم ۸۸
روش پژوهش ۸۸
جامعه آماري ۸۹
نمونه و روش نمونه گيري ۸۹
طرح پژوهش ۸۹
ابزار پژوهش ۹۰
مقياس سنجش رابطه (RAS) ۹۰
پرسشنامه سبكهاي دلبستگي ۹۰
شيوه اجرا : ۹۱
روش آماري ۹۲
فصل چهارم ۹۳
تجزيه و تحليل آماري داده ها ۹۳
الف)توصيف داده ها ۹۴
ب) تحليل داده ها ۹۶
فصل پنجم ۹۸
بحث و تفسير ۹۸
خلاصه پژوهش ۹۹
بحث و تفسير ۱۰۱
محدوديت ها و مشكلات ۱۰۳
پيشنهادها ۱۰۳
منابع فارسي : ۱۰۴
منابع انگليسي : ۱۰۸
تعاريف ازدواج
انعقاد قرارداد اجتماعي است كه مشروعيت روابط جسماني را موجب مي گردد به بيان ديگر در راه تحقق امر ازدواج بايد شاهد تصويب جامعه نيز باشيم، زناشويي پيوندي اخلاقي و بخودي خود غايتي مطلق است. به طور كلي ازدواج به منظور تعهدات اخلاقي طرفين در جهت ساختن يك خانواده منسجم و تربيت فرزندان مي باشد.
عوامل فروپاشي ازدواج
اختلاف تحصيلات
عدم شناخت نسبت به يكديگر
وجود اعتياد يكي از طرفين
اختلال رفتاري و يا بيماري هاي رواني
دخالت رفتاري و يا بيماري هاي رواني
نداشتن فرزند يا نازائي
عدم آشنايي كافي به وظايف در طرفين (زن سالاري- مردسالاري)
خيانت زناشويي
غافل ماندن زنان از وظايف خويش به علت اشتغال
تمامي اين موارد، مي تواند از عوامل فروپاشي خانواده باشد و باعث ايجاد انحرافات اجتماعي گردد. آسيب به كودكان وارد مي گردد و آنها را درجامعه دچار بحران و مشكل مي سازد (قائمي، ۱۳۷۹).
انگيزه هاي ازدواج:
انگيزه هاي ازدواج متعدد و متنوع هستند كه عبارتند از : تعهد، ارتباط خصوصي، همراهي و مشاركت عشق، شادي، سكس مشروع و بچه دار شدن.
تعهد : مردم احساس مي كنند كه يك نفر خودش را به آنان اهدا مي كند بدون آنكه قصد تلافي داشته باشد ازدواج نمونه كامل اين وقف شدن است. جشن غروسي نمونه كامل براي بيان تعهد است.
ارتباط خصوصي: افراد انتظار و آرزوي ارتباط صميمانه و پرداوم را از ارتباط خصوصي خويش دارند و مايل هستند با فردي ازدواج كنند كه آنان را از نظر هيجاني، احترام، اعتماد و صميميت تامين كند. يكي از وظايف مهم افراد در دوران جواني است كه ياد بگيرند چگونه يك فرد مي تواند صميمي باشد.
همراهي و مشاركت: ازدواج فرصت مناسبي را براي رهائي از تنهايي فراهم مي كند و در اين زمان همراهي و مشاركت بين دو فرد ايجاد مي شود. زماني كه ارضاء نيازها متقابل شد فرد در فعاليت هاي خويش با ديگري سهيم مي شود، ارتباط يكپارچه شده و زوج ها رضايت بيشتري را از ازدواج تجربه مي كنند.
عشق : زماني كه دو فرد به يكديگر نزديك مي شوند بين آنان رابطه صميمانه ايجاد مي شود و در اين مرحله زندگي با رضايت همراه مي شود، فردي عشق مي ورزد و ديگري به عشق پاسخ مي دهد ازدواج فرصت مناسب را براي نياز به عشق فراهم مي كند.
خوشحالي: بسياري از مردم اقدام به ازدواج را خوشحالي مي دانند، در حاليكه منبع خوشحال كننده آن دو نفر هستند كه با ازدواج امكان ارتباطات محبت آميز را فراهم مي كنند.
سكس مشروع و بچه دار شدن: ازدواج روش پسنديده و قابل قبول براي رفتارهاي جنسي است با آنكه رفتارهاي جنسي خارج از زناشويي نيز وجود دارد، انگيزه بچه دار شدن دليل ديگري براي ازدواج است.
گاهي انگيزه هايي كه براي ازدواج انتخاب مي شوند، نادرست است، يكي آنكه شريكي براي ارتباط جنسي خويش داشته باشند، امنيت عاطفي و اقتصادي داشته باشند. گاهي براي فرار از تنهايي تصميم به ازدواج مي گيرند يا انكه مي خواهند از موقعيت آزاددهنده خانه فرار كنند. اگرچه اين دلايل مهم هستند ولي انگيزه منطقي براي ازدواج به حساب نمي آيند (كي نيا، ۱۳۷۷).
انواع ازدواج
۱- ازدواج سنتي
نوعي از ازدواج است كه اكثراً اين نوع را انتخاب مي كنند و از گذشته تاكنون ادامه دارد. در اين نوع شيوه ازدواج به طور كلي تصميم گيرنده خود فرو نمي باشد. به بيان ديگر طرفين مورد نظر هيچ دخالتي در تعيين همديگر ندارند و بزرگان و يا عوامل خارجي، عامل پيوند طرفين مي باشند.
در اين نوع ازدواج پسر يا دختر برحسب اتفاق با يكديگر ازدواج مي نمايند بدون آنكه شناخت زيادي نسبت به يكديگر داشته باشند.
آنجه كه در اين شيوه از ازدواج ملاك براي طرفين است ، عوامل ظاهري مانند زيبايي، قيافه، طبقه اجتماعي ، موقعيت اقتصادي و مالي مي باشد. معمولا هم در اين شيوه تصميم گيرنده فقط يكي از طرفين است و مشورت كمتر در آن صورت مي گيرد.
در اين نوع ازدواج، زنان جايگاه واقعي خودشان را به درستي پيدا نمي كنند و از اهميت خاصي در زندگي برخوردار نيستند.
در شيوه هاي سنتي به طور كلي هر عاملي كه باعث عدم دخالت مستقيم دختر و پسر در انتخاب يكديگر باشند، جاي مي گيرد و دختر و پسر در انتخاب آينده خود، مختار نمي باشند.
۲- ازدواج هاي غيرسنتي
ازدواج هاي غيرسنتي را مي توان محصول پيشرفت جامعه و تكنولوژي و صنايع و هم چنين فرهنگ مردم دانست كه نوع ازدواج نيز براي وفق دادن خود با شرايط حاضر تغيير نموده است و به شكل ازدواج هاي غيرسنتي درآمده است.
در اين نوع ازدواج، طرفين( دختر و پسر) در انتخاب همسر خود مختار مي باشند و در مرحله قبل از ازدواج رابطه هايي را براي شناخت هرچه بيشتر خود داشته باشند و به تناسب سطح تعقل و آينده نگري خود، طرف مقابل خود را ارزيابي نمايند. در اين نوع ازدواج ها نه اينكه عوامل خارجي تعيين كننده نمي باشند، بلكه به عنوان عوامل تسريع كننده جاي مي گيرند. مثلا در ازدواج هاي غيرسنتي پدر و مادر در امر ازدواج دخالت مي ورزند، ولي فقط به ارائه نظرات خودشان اكتفا مي نمايند و تصميم گيرنده اصلي خود دختر يا پسر مي باشد.
در اين گونه ازدواج ها، نقش الگو از اهميت خاصي برخوردار مي باشد و جوانان از طريق تقليد بيشتر تحت سلطه الگو قرار مي گيرند و سعي مي كنند تا ملاك هاي انتخابي خود را برحسب الگو قرار داده و خود را به نحوي جاي الگو قرار دهند( احمدي، ۱۳۸۰)
اما آنچه كه مهم است ميزان رضايت مندي طرفين از ازدواج خود مي باشد و ديده مي شود كه حتي در ازدواج هاي غيرسنتي كه براساس انتخاب دختر يا پسر انجام شده، عدم رضايت و تفاهم بسيار است. از اين رو عوامل تعيين كننده اي براي سازگاري وجود دارد كه آن را بيان مي نماييم.
عوامل تعيين كننده سازگاري در ازدواج
در مورد زن و شوهران جوان زندگي با يكديگر با هيجان و شور و شوق زياد، همراه است. يعني آنچه مي تواند آنان را به هم پيوند دهد، شور و هيجان وافر است.
برخي از ايشان درمي يابند كه تصوراتشان چيزي برخيال و تفكر غلط نبوده و اكثرا روياهاي ايده آليسم جايگزين واقعيت گرديده است.
زوجين در روابط خود مي توانند توانائي ها ونقطه نظراتشان را با هم تقسيم نمايند.
توانايي تغييرپذيري و سازگاري: تغييرپذيري در دوران ازدواج امر غيرقابل اجتنابي است. هنگام ترك فرزندان از خانه شكست ها و پيروزي ها، و هنگام پا به سن گذاردن زوجين، برخوردهاي زندگي تغييرناپذير مي گردند.
در مرحله سازگاري هاي مثبت برخي از روي تمايل مي خواهند كه تغيير پيدا كنند تا زندگي و روابطشان حفظ شود.
اقدام پژوهي تشخيص دانش آموزان بيش فعال
چكيده ......................................................5
مقدمه ...................................................... 7
توصيف وضعيت موجود ................................. 8
بيان مسئله................................................. 8
گردآوري اطلاعات ( شواهد 1 ).......................... 11
يافته هاي علمي............................................ 26
پيشينه تحقيق.............................................. 30
تجزيه و تحليل و تفسير داده ها.......................... 32
انتخاب راه حل يا راه حلهاي موقتي....................... 34
اعتباربخشي به راه حل ها.................................. 35
شواهد 2...................................................... 35
پيشنهادات..................................................... 36
ضمايم........................................................... 36
منابع و مآخذ
مقدمه
طبق آمارهاي بين المللي، حدود 10% دانش آموزان مدارس به علل مختلف از مشكلات رفتاري رنج مي برند و اين مشكلات گاه برنامه آموزشي يا كل فعاليتهاي يك كلاس را مختل مي كند. شناخت مشكلات اين گروه از كودكان و نوجوانان و تدارك كمك هاي لازم براي آنها به پيشبرد اهداف آموزش و پرورش در زمينه رشد همه جانبه دانش آموزان كمك مي كند .
در اين بين دانش آموزاني وجود دارند كه نمي تواند حتي براي دقايقي آرام نشسته و به سخنان آموزگار يا والدينش گوش فرادهد. وسايل بازي و سرگرمي تنها براي مدتي او را سرگرم مي كند و پس از مدت كوتاهي ناآرام و بي قرار چيز تازه اي را جست وجو مي كند. اين كودك، نياز به تنبيه ندارد؛ بلكه تنها به كمك همه براي بازيافتن آرامش خويش دارد. چرا كه مبتلا به «بيش فعالي» بوده و اين عارضه او را بازيگوش، بي دقت، ناآرام، حواس پرت و... كرده است.
توصيف وضعيت موجود
معرفي خود : اينجانب داراي مدرك ليسانس مطالعات اجتماعي ، مدت است كه در آموزش و پرورش مشغول به خدمت هستم . در سال جاري نيز در آموزشگاه بعنوان دبير علوم اجتماعي مشغول هستم.
بيان مسئله :
در اين كلاس طيف گوناگوني از بچه ها با خصوصيات متفاوت اخلاقي و تحصيلي قرار دارند يكي از دانش آموزان كه در رديف آخر كلاس مي نشيند در بيشتر اوقات به جاي توجه به درس توجه خودش رابيشتر به مسائل حاشيه معطوف ميكند ، مواردي چون ؛ جابه جا شدن روي نيمكت، صحبت با نفر كناري، پشت سري و...، ايجاد صدا مانند ضرب گرفتن روي ميز يا جاميز، ساييدن كف پا به زمين، نقاشي كردن روي ميز، دفتر، كتاب و... دانش آموز مذكور علاوه بر عدم يادگيري مطالب درسي حواس ديگر دانش آموزان را پرت مي كند و مانع يادگيري آنها مي شود ، من از آنجايي كه اين مشكل را جدي ميبينم و علاقه ي زيادي به شناخت اين دانش آموزان كه به نظر فعاليت آنها بيش از دانش آموزان ديگر به چشم مي آمد ، داشتم ، برانشدم كه موضوع پژوهش خود را چگونه ميتوان دانش آموز بيش فعال پايه دوم راهنمايي در درس علوم اجتماعي را شناسايي كرد و به او در درس خواندن كمك كرد؟ انتخاب كنم.
تعريف واژگان :
چگونه : كلمه استفهام است . چسان . چه شكل به چه طرز (فرهنگ معين-جلد1 ص1304)
مي توان : تواناييداشتن, توانابودن, قدرتكاريداشتن (فرهنگ معين-جلد1 ص1159 )
دانش آموز : شخصي كه مشغول كسب دانش باشد براي اطلاق به محصلان رسمي در سطح تحصيلات پيش از دانشگاه به كار ميرود.(برنامه ريزي تحصيلي و شغلي پايه اول دبيرستان)
بيش فعال : به حالتي دلالت ميكند كه در آن كودك به نحوي مفرط و بيش از اندازه فعال و پرجنب و جوش است( نقص توجه/بيش فعالي ، نوشته جوبوريل )
پايه دوم : كلاس يا درجه يا سطح دوم يا ثاني ( فرهنگ معين-جلد1 ص 694 و1582 )
مقطع راهنمايي : دوره تحصيلي ما بين ابتدايي و دبيرستان ( گاهنامه راهنمايي تحصيلي مدارس )
در : (حرف اضافه ) ظرفيت را رساند خواه ظرفيت مكاني و خواه زماني ، و آن يا حسي و واقعي است و يا فرضي و عقلي . درون ، ميان ( فرهنگ معين-جلد2 ص1500 )
درس : هر جزئ وقسمت ا زكتاب كه دريك نوبت آموخته شود (فرهنگ معين-جلد2 ص1510 )
را : نشانه مفعول بي واسطه (فرهنگ معين-جلد2 ص1614)
...
يافته هاي علمي:
تعريف بيش فعالي ADHD :
بيش فعالي به حالتي دلالت ميكند كه در آن كودك به نحوي مفرط و بيش از اندازه فعال و پرجنب و جوش است. تحرك زياد اين كودكان نه تنها خود آنها را بلكه اطرافيان ، همكلاسها ، اولياي مدرسه را دچار مشكل ميكند ( نقص توجه/بيش فعالي ، نوشته جوبوريل )
انواع بيشفعالي :
- نوع بيدقت و بدون توجه :
در اين نوع در فرد نمي تواند روي تكليفي كه به او ميدهند و يا يك فعاليت خاص تمركز داشته باشد. اكثر كودكان دچار ADHD در دقت و توجه كردن دچار مشكل هستند. اين دسته از افراد غالبا:
- توجه زيادي به جزئيات ندارند.
- بر بازيها و كارهاي مدرسه نميتوانند تمركز داشته باشند.
- كارهاي مدرسه و فعاليتهاي روزانه خود را در منزل تا آخر دنبال نميكنند و آنها را به پايان نميرسانند.
- نميتوانند يك وظيفه يا تكليف را تمام و كمال انجام دهند.
- اسباب بازيها ، كتابها و وسايلشان را اغلب گم ميكنند.
- نوع تكانشي - بيشفعالي:
در اين نوع از اختلال فرد بسيار فعال است. و بدون فكر اقدام به فعاليت و انجام كار ميكند. فعاليت بيش از حد معمول ، قابل مشاهدهترين مشخصه اختلال ADHD است. كودك بيشفعال هميشه در حال انجام كاري ميباشد. ممكن است سطح بيشفعالي با افزايش سن كاهش يابد. اين كودكان قبلا از اين كه راجع به عملي فكر كنند آن را انجام ميدهند. براي مثال اين كودكان ممكن است بطور ناگهاني وسط خيابان شروع به دويدن كنند و از يك سمت به سمت ديگر خيابان بدون نگاه كردن حركت كنند و يا اين كه از درخت بلندي شروع به بالا رفتن كنند. ممكن است آن ها موقعيتهاي خطرناك شگفت زده شوند. گاهي هم هيچ ايده و فكري براي خارج شدن از اين وضعيت ندارند. غالبا ، فعاليتهاي تكانشي و بيشفعالي با هم همواره هستند. مشخصه كودكاني كه اين اختلال را با هم دارند بدين گونه است:
- بيقراري و ناآرامي
- دويدن مداوم از سويي به سوي ديگر و يا بالا رفتن از چيزي
- پايين آمدن از صندلي وقتي كه اجازه اين كار را ندارند.
- عدم توانايي در بيسر و صدا بازي كردن
- بيش از حد صحبت كردن
- پاسخدادن ناگهاني و بدون فكر به پرسشي كه هنوز تمام نشده است.
- عدم توانايي در صبر كردن براي نوبت خود
- بدون اجازه وسط بازي ديگران پريدن
- وسط صحبت ديگران پريدن
- نوع تركيبي :
....
بررسي نقش رسانه ها در تعليم و تربيت
بررسي نقش رسانه ها در تعليم و تربيت
تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش
گرايش: ( تعليم و تربيت اسلامي)
فهرست مطالب
فصل اول : كليات
چكيده --- 2
مقدمه --- 3
1-1 بيان مسئله --- 4
1-2 اهميت پژوهش --- 5
1-3 اهداف پژوهش --- 6
1-4 سوالات پژوهش --- 8
1-5 تعريف مفاهيم --- 8
1-6 تعريف رسانه هاو انواع رسانه ها --- 9
1-7 مقايسه رسانه هاي ارتباط جمعي بايكديگر در ارتباط با مخاطبان --- 10
1-8 تعاريف مختلف ازرسانه هاي آموزشي توسط دانشمندان --- 10
1-9 رسانه هاي ارتباط جمعي وجامعه --- 11
1-10 رسانه هاي ارتباط جمعي و قشر بندي اجتماعي و توسعه فرهنگي --- 12
1-11 توزيع رسانه هاي ارتباط جمعي در جهان --- 14
1-12 رسانه هاي ارتباط جمعي --- 15
1-13 انواع رسانه هاي ارتباط جمعي به روش ديگر --- 15
1-14 ارتباط جمعي يا عمومي --- 15
فصل دوم:
2-1 تاريخچه رسانه ها --- 18
2-2 پيدايش سينما،راديو و تلويزيون --- 20
2-3 تاريخچه پيدايش روزنامه ها --- 27
2-4 سينما ،پيدايي و نظور آن --- 34
2-5 تئاتر و مخاطبان --- 37
2-6 تئاتر در شرق --- 38
2-7 تئاتر در قبل از اسلام --- 39
2-8 تئاتر پس از اسلام --- 40
2-9 پژوهش در ارتباطات --- 45
2-10 صدا و سيما و تعليم و تربيت --- 57
2-11 نقش رسانه هاي ملي در كشور هاي همسايه ايران --- 59
2-12 نقش رسانه هاي غرب در تعليم و تربيت --- 61
2-13 نقش رسانه هاي ملي در جهان --- 64
2-14 خلاصه اي از رسانه هاي آموزشي در ايران و جهان --- 65
2-15 تئوريهاي وسايل ارتباط جمعي يا رسانه ها --- 66
2-16 مكتب ماركسيسم كلاسيك --- 67
2-17 نظريه ي اقتصاد سياسي رسانه ها --- 67
2-18 مطالعات فرهنگي توده --- 68
2-19 مكتب فرانكفورت --- 69
2-20 نظريه هاي مربوط به مخاطبان رسانه ها:نظريه ي استحكام --- 69
2-21 نظريه ي دو مرحله اي رسانه ها --- 70
2-22 نظريه ي تزريقي رسانه ها --- 70
2-23 نظريه ي برجسته سازي رسانه ها --- 70
2-24 نظريه ي نياز جويي رسانه ها --- 70
2-25 نظريه ي وابستگي مخاطبان --- 71
2-26 نظريه ي موزاييكي رسانه ها --- 71
2-27 نظريه ي سيستمي --- 71
2-28 ديدگاههاي پيشگامان رسانه ها --- 74
2-29 ديدگاه ديويدرايز من --- 75
2-30 ديدگاه مارشال مك لوهان --- 76
2-31 وظايف رسانه ها --- 76
2-32 نقش تفريحي رسانه ها --- 77
2-33 نقش هاي خبري رسانه ها --- 77
2-34 نقش هاي همگن سازي رسانه ها --- 78
2-35 نقش آگاه سازي رسانه ها --- 78
2-36 نقش تعلق اجتماعي رسانه ها --- 78
2-37 ديدگاه هاي افراطي رسانه ها --- 79
فصل سوم : روش تحقيق
فصل چهارم: تجزيه و تحليل داده ها
4-1 تلويزيون --- 84
4-2 يونسكو و راديو و تلويزيون --- 85
4-3 نقش راديو و تلويزيون در آموزش --- 86
4-4 تاثير تلويزيون بر خانواده --- 87
4-5 استفاده از تلويزيون در آموزش و پرورش --- 88
4-6 نقش آموزشي تلويزيون --- 89
4-7 تحقيق يك ايراني درباره راديو و تلويزيون و نقش تربيتي آن ها --- 91
4-8 اينترنت(ويژگي ها ، كاركردها،مزايا) --- 92
4-9 معايب اينترنت --- 94
4-10 موقعيت ايران و ملل در حال توسعه در شبكه اينترنت --- 94
4-11 نقش اينترنت در تعليم و تربيت --- 95
4-12 نقش اينترنت در دنياي نوجوانان --- 98
4-13 نقش تلفن همراه در تعليم و تربيت --- 101
4-14 تلفن همراه در مدارس ايران --- 101
4-15 فرهنگ سازي استفاده از تلفن همراه توسط آموزش و پرورش --- 103
4-16 يادگيري از طريق تلفن همراه --- 106
4-17 رويكرد هاي يادگيري مبتني بر تلفن همراه --- 107
4-18 منظور از يادگيري تلفن همراه چيست؟ --- 108
4-19 از تلفن همراه چه چيزي ميتوانيم ياد بگيريم؟ --- 108
4-20 برخي مزيت ها و محدوديت ها ي يادگيري تلفن همراه --- 109
4-21 نتيجه گيري دربا ره تلفن همراه --- 109
4-22 ماهواره چيست؟ --- 111
4-23 نحوه كار ماهواره ارتباطي --- 111
4-24 تاريخچه ، مزايا و معايب ماهواره --- 114
4-25 موقعيت ايران و ملل در حال توسعه در استفاده از ماهواره --- 115
4-26 آموزش از طريق ماهواره و تجربه هاي جهاني --- 118
4-27 توانايي كاربردآموزش از طريق ماهواره در كشور چين --- 119
4-28 سينما و تئاتر و نقش تربيتي آن ها --- 119
4-29 سينما و تلويزيون --- 120
4-30 سينما و تلويزيون دو پديده متمايز --- 121
4-31 سينما و تلويزيون در برابر يكديگر(رقابت دروني) --- 121
4-32 نقش تربيتي سينما --- 122
4-33 مذهب و سينما --- 124
فصل پنجم
5-1نتيجه گيري --- 126
5-2 پيشنهادات --- 129
5-3محدوديت هاي پژوهش --- 129
5-4 خلاصه --- 129
5-5منابع و ماخذ --- 138
چكيده به زبان لاتين --- 141
چكيده:
رسانه هاي مكتوب مانند كتب و مجلات و روزنامه ها بعد از اختراع صنعت چاپ و خط پا به عرصه وجود نهادند و با گذشت زمان وسعت آنها رو به افزايش نهاده است اين رسانه ها ابتدا در جهان اسلام با كيفيت هر چه بيشتر و بهتر ظهور كرد ولي متاسفانه باگذشت زمان از كيفيت آنها كاسته شده است ولي همين رسانه ها در جهان غرب و اروپا از غناي علمي برخوردار است كه نشأت گرفته از كتب معتبر در اسلام است
با پيشرفت علم و تكنولوژي ، رسانه ها نيز گسترش يافته و از كيفيت زيادي برخوردار شده است بعد از رسانه ها ي مكتوب ، در طول يكي دو قرن گذشته رسانه هاي جديدي همچون تلفن و ضبط صوت و گرامافون و برخي رسانه هاي آموزشي ديگر همچون اسلايد پا به عرصه ي وجود نهاده است.
بعد از رسانه هاي فوق رسانه هايي همچون تلويزيون و راديو و سينما ابتدا در جهان غرب و اروپا به وجود آمد كه امروزدر طول نزديك به يك قرن در سراسر دنيا ، اين رسانه ها بعنوان مهمترين رسانه و مهمترين رسانه در تعليم و تربيت مطرح بوده و هستند
علم و صنعت همچنان در حال پيشرفت است كه همراه آن دستاورد هاي مهمي در ظهور برخي ديگر از رسانه بوجود آورده است كه مي توان به ظهور اينترنت و ماهواره و كامپيوتر و نقش و كاربرد بسيار مهم آن دردنياي امروز اشاره نمود
مقدمه:
انسان در زندگي اجتماعي و در برخورد با غير خود نيازشديدي به ارتباط دارد و تنها از اين طريق است كه نياز هاي فردي و اجتماعي خود را برآورده مي كند انسان از همان آغاز براي برقراري ارتباط و رساندن پيام خود به ديگران شيوه هاي گوناگوني را به كاربرده استاز اشارات ،كلمات و اشاره هاي رمزي اوليه گرفته تا استفاده از پيشرفته ترين و در عين حال پيچيده ترين وسايل ارتباطي مدرن امروزي از قبيل رسانه ها و وسايل ارتباطي كه درطول تاريخ داراي سرعت بسياركندو ناچيز بوده اند و در عصر حاضر تحول چشمگيري يافته اند
پيام هايي كه توسط رسانه ها رد وبدل مي شود درابعاد مختلف سياسي ،اجتماعي ،اقتصادي،نظامي و فرهنگي و است مخاطبان اين پيام ها افراد و گروههايي در سطوح مختلف فرهنگي،اقتصادي ،و اجتماعي اند كه در ابعاد مختلف زندگي اجتماعي در سراسر جهان پراكنده اند
چنانچه گفته شد تمام سعي و تلاش رسانه هاي جمعي ،رسيدن به اهداف و مقاصدي است كه در عين حال هر كدام به نحوي داراي رنگ و صبغه تربيتي هستند ،زيرا اين رسانه ها در اموري نظير رشد شخصيت افراد درابعاد مختلف ،ايجاد ارتباط بين افراد جامعه ،كمك به افراد جامعه ،كمك به افراد در فرآيند سازگاري با جهان متغير پيرامون ودخالت دارندچرا كه به نظر مي رسد نظام تعليم و تربيت بيش از هرزمان ديگري نياز به تغييرات اساسي و بنيادين دارد لذا با توجه به تغيير نوع نگرش مخاطبين امرتعليم و تربيت ،خواسته ها و انگيزه هاي ايشان براي دستيابي به اهداف و آمال ،اين تغييرات ناگريز با گذشت زمان خود نمايي خواهد كرد
از طرف ديگر با وجود انديشه ها و جمجمه هاي فرهنگي مختلف كه از سوي رسانه هاي غالب جهان بي محابا به حيطه ي آموزش و تربيت هجوم مي آوردبه نظر مي رسد ، بايد ازهمين رسانه ها درجهت تحكيم بنيانهاي تعليم و تربيت استفاده كرد تا مهارت هاي پذيرش حقايق و اتخاذتصميمات اجتماعي و خانوادگي معقول و بهنگام را درتفكر و فضاي حقيقي جامعه نهادينه ساخت تا با ار تقاءسطح فكري و فرهنگي خانواده ها ،معضلات و مشكلات ناشي از تأثيرات سوءرسانه ها به حداقل رسيدهو رفتارها وهنجارهاي مثبت بالقوه به فعاليت نزديك شود وبي شك اين امر تنها پوشش كافي اطلاعات و دوري از يك جانبه نگري و تعمبق روش هاي نوين سالم و كاربردي ،استفاده از رسانه ها در امر تعليم و تريبت ميسر خواهد بود
لذا در اين پژوهش سعي شده است با استفاده از منابع موجود در راستاي تنوير و تشريح معاني و معايب رسانه هاي مختلف ( ديداري – شنيداري – مكتوب ،گفتاري ، روايي و ) بر روند آموزش و تربيت كودكان و نوجوانان گامهايي برداشته شود چرا كه گستردگي رسانه ها در دنياي كنوني وتأثير مستقيم آن بر روند رفتارهاي اجتماعي دانش آموزان و فرزندانمان ، مطالعه و پژوهش بسياري را مي طلبد
بيان مسأله:
در سالهاي گذشته رسانه ها بسيار محدود بود ولي با گذشت زمان و پيشرفت علم و تكنولوژي، رسانه ها نيز گسترش يافته و قلمرو وسيعي را تشكيل مي دهند ابتدا رسانه هاي مكتوب در حد ابتدايي شكل گرفت و سپس رسانه هاي ديگر ظهور كردزماني بود كه كتاب به عنوان مهمترين وسيله ي ارتباطي در ميان ملل مختلف دنيا مطرح بوده است؛ اديان آسماني و پيامبران ، اين سفيران الهي ، پيام خود را با كتاب و تعليم آن به مردم آغاز كردند و رسالت برخي از اين پيام آوران با كتاب و وحي شروع شده است كتابهايي همچون زبور داود(ع) و انجيل عيسي(ع) و تورات موسي(ع) و قرآن پيامبر اسلام(ص)نمونه هايي از كتب و بعنوان مهمترين وسيله ارتباطي در آن زمان مطرح بوده است كه نقش بسيار مهمي در تربيت پيروان هر مكتب به دنبال داشته است و با پيشرفت علم دامنه رسانه ها وسيعتر شده و وسايلي همچون روزنامه و مجلات نيز به آن اضافه شد كه در آگاهي و تربيت مثمر ثمر بوده اند در طول دو قرن گذشته بشر با رسانه هاي نسبتاً پيشرفته همچون راديوو تلفن پا به عرصه وجود نهاده است و بعد از آنها بتدريج رسانه هاي پيشرفته اي همچون تلويزيون و سينما بوجود آمد كه نقش بسيار مهمي در تربيت و تعليم مردم بر عهده گرفتند اين وسايل ابتدا در كشور هاي غرب و اروپايي ظهور كرد كه به تعليم مردم پرداخت ولي امروزه اين رسانه هاي مهم در عرصه تربيت و آموزش علمي خانواده ها و مردم نقش بسيار مهمي ايفا كرده و مي كند و دامنه رسانه ها به همين تعداد محدود نشد و در طول نيم قرن رسانه هايي همچون كامپيوتر- اينترنت و اخيراً ماهواره نيز كه بسيار پيشرفته است ، به آن اضافه شد
در اين پژوهش بر آنيم تا نقش مثبت و منفي هر رسانه و عوامل مخرب هركدام را ذكر نموده ومهمترين رسانه را در تربيت مردم گوشزده نموده، مواظب باشيم كه گرفتار عوامل مخرب آن نشويمو غرورما رابر آن وادار نكند كه با شعار مفيد بودن علم ، گول علم بشر را نخوريم زيرا هر چيزي كه توليد مي شود ممكن است مطلقاً مثبت و سازنده نباشد هر چند كه عوامل مثبت داشته باشد ! بايد از عوامل منفي آن نيز با خبر شد و از آن به نحوه مطلوب و درست استفاده كرد تا از انحراف و هلاكت خودداري شود
اهميت پژوهش:
با توجه به ارزش تعليم و تربيت در نظام هستي و تأثير آن بر حوزه هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي خانواده ها و جامعه ، به نظر مي رسد وجود و تعميم رسانه ها در راستاي ايجاد تحول درنظام تعليم و تربيت ، امري انكار ناپذير و چه بسا ضروري است چرا كه عدم شناخت رسانه ها در كارگيري آنها در مقاطع زماني مختلف از سوي كودكان و نوجوانان بدون حضور و نظارت مربيان و خانواده ها ،بي شك اثرات نامطلوبي را نيز به همراه خواهد داشت كه در صورت ساده انگاري و بي توجهي ممكن است در دراز مدت با يك فاجعه ي تربيتي و آموزشي روبرو شويم ،اما آنچه كه مهم است با توجه به اطلاع رساني هاي موجود و شناخت نسبي مسؤولان امر آموزش و تربيت ،حوزه ي فعاليت رسانه ها قابل پيش بيني و ارزيابي است هرچند اين حوزه ها با گسترش ابزارهاي ارتباطي نرم افزاري و ماهواره اي ،كمي مشكل به نظر مي رسد ؛اما آنچه كه اهميت دارد توجه مربيان و معلمان و به خصوص خانواده ها به تأثير نامطلوب اين رسانه ها در كنار خاصيت آموزش دهي و تعليم فراگير و گسترده ي علوم مختلف مي باشد برخي بر آنيم تا ضمن معرفي وسايل ارتباطي در حيطه رسانه ها و بررسي اثرات مثبت و مخرب آنها ،به پاسخ هاي منطقي و معقول در خصوص استفاده و يا عدم بكارگيري رسانه ها دست يابيم چرا كه ارتباط انگاره اي براي سنجش افرادو وسيله اي براي تغيير در سطح رفتار است كه شامل تبادل اطلاعات وچگونگي معني بخشيدن به اين اطلاعات است كه تفاوت در زمينه هاي ارتباطي به خصوص با حضوررسانه هاي مختلف با توجه به آگاهي طرفين در جهت ايجاد رابطه ي بهتر و يا كاهش كيفيت آن ، كمك مي كند
مسؤوليت مهم و خطير هزاران معلم ايراني كه درمدارس به تربيتنونهالان و نوجوانان مشغول هستند، مثل ساير معلمان دنيا ، در اين است كه بتوانند به نوآموزان آگاهي –اطلاعات و مفاهيم ،مهارت ها،و از همه مهمتر ارزشهائي را انتقال دهند كه كودك بوسيله آنها بتواند در فرداي زندگي عضو مفيد و مؤثري براي خود و جامعه اي باشد ، خود را دريابد و در راستاي استعداد هاي بالقوه خويش گام بردارد و آنها را بصورت بالفعل در آورد
همانطوريكه طلايي تا در دل زمين است و بصورت خام است، داراي قيمتي است حال هر قدر روي اين ماده اوليه كارشود ، بر قيمتش افزوده مي شود دانش آموز هم به طريق اولي همين طور است هرچه بيشتر با او كارشودو به تعلييم و تربيت او پرداخته شود، ارزش انساني او بالاتر خواهد رفت به عبارتي ديگر مي خواهيم ببينيم يك معلم از چه طريق مي تواند متن و موضوع درس خود را به شاگردان به نحو بهتر و مؤثرتري انتقال بدهد ودر اين انتقال مواد و وسايل سمعي و بصري و بخصوص تكنولوژي آموزشي چه نقشي را در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان بازي مي كند ؟و به چه صورت به معلم كمك خواهد كرد؟
از آنجا كه معلم مي تواند با آشنايي فنون و روش هاي تدريس از طريق كاربرد رسانه ها و مواد آموزشي سبب انتقال بهتر يادگيري به دانش آموزان گردد، لذا اين تحقيق با صرف جمع آوري چنين اطلاعاتي انجام شده است در نتيجه اطلاعات اين مجموعه در درجه اول براي معلماني كه تدريس علوم مختلف را بر عهده دارند مفيد خواهد بود
اهداف كلي پژوهش
اهداف كلي
1- معرفي انواع رسانه ها و نقش مهم رسانه ها در تعليم و تربيت آحاد مردم جامعه
2- آشنايي با انواع رسانه هاي آموزشي و نقش آنها در تعليم و تربيت مقاطع سه گانه
3- شناخت رسانه هاي آموزشي بعنوان وسيله مؤثر در پيشرفت تحصيلي آينده سازان جامعه
4- مقايسه رسانه ها و سهم هر كدام در تعليم و تربيت مردم جامعه
5- آگاه شدن از چگونگي استفاده مطلوب و ايجاد فرهنگ سازي در نحوه ي كاربرد رسانه هاي آموزشي و ملي
اهداف جزئي
1- آشنا شدن با موثر ترين رسانه ملي وتأثير مهم آن در آموزش و پرورش
2- پي بردن به اثرات مخرب ناشي از برخي رسانه ها از جمله ماهواره و اينترنت و سينما
3- آشنايي با اثرات مثبت صدا و سيما در تربيت احاد مردم بعنوان يك رسانه ي عمومي و فراگير
4- توجه به اهميت سينما در تربيت جوانان
5- توجه به اهميت كامپيوتر در تربيت خانواده
چگونه اضطراب دانش آموز پايه اول متوسطه را در ساعت فيزيك كاهش دادم
چگونه اضطراب دانش آموز در درس فيزيك اول متوسطه را كاهش دهيم
چكيده ...............................................................1
مقدمه:.............................................................. 2
بيان مسئله و توصيف وضعيت موجود .................... 4
تعريف كليد واژه ها ............................................. 5
گردآوري اطلاعات شواهد 1 .................................. 7
مطالعات تحقيقات گذشته .................................... 12
تجزيه تحليل و تفسير داده ها ............................... 16
يافته هاي علمي .................................................. 20
انتخاب راه جديد موقتي ....................................... 26
اجراي راه حل و نظارت بر آن ................................ 28
گردآوري اطلاعات شواهد 2 . .................................. 31
ارزشيابي تأثير اقدام جديد و تعيين اعتبار آن ............. 33
پيشنهادات .......................................................... 34
منابع ................................................................. 36
مقدمه:
اختلالات رفتاري و عاطفي دانش آموزان از مواردي است كه در سال هاي اخير، مورد توجه خاص دبيرين و اولياء تعليم و تربيت قرار گرفته است، توجه ويژه به اين مشكلات رفتاري و عاطفي از اين جهت مهم است كه توجه نكردن به آن و گسترش يافتن اين مشكلات در كلاس هاي درسي مانعي در جهت رسيدن به اهداف آموزشي و تربيتي در مدرسه و كلاس است.
ضمن اين كه موجب مي شود دبيران در كلاس درسي دچار مشكل شوند و باعث افت در عملكرد تحصيلي دانش آموزان نيز شود. اضطراب به عنوان يك مسأله شايع، حداقل به طور خفيف در اغلب دانش آموزان و نوجوانان به چشم مي خورد.
بروز آن در مرحله حاد و شديد همراه با علايم و نشانه هايي چون دلهره، بي قراري، بي خوابي، عصبانيت، تشويش و نگراني و گوش به زنگ بودن، اشكال در تمركز حواس، احساس خستگي، تپش قلب و تنگي نفس، تغيير رنگ چهره و اندام ها، استرس، اختلال در فشار خون، تعريق سرد و گرم اندام، خيال پردازي، كابوس در خواب و بيداري و ... است.
علل بروز آن نيز معمولاً كاهش مناسبات و ارتباطات عاطفي و عدم احساس امنيت، شرايط ناگوار زندگي ماشيني و عدم ايجاد ارتباط همگن با آن، بروز مسائل، اختلافات و مشكلات خانوادگي، نگراني از آينده شغلي و تحصيلي، فقدان اعضاي خانواده، كم توجهي به مسائل ديني و معنوي. عدم آمادگي در مواجه با خطر احتمالي از قبيل بيماري، فوت، حادثه ناگوار جنگ و سيل و زلزله، براي خويش و نزديكان، نحوة كسب آموزش هاي تربيتي غلط در چگونگي برخورد با اضطراب است.
توصيف وضيعت و بيان مساله:
اينجانب، داراي مدرك ليسانس فيزيك، مدت سال سابقه خدمت در نظام مقدس آموزش و پرورش را دارم. پژوهش حاضر مربوط به دانش آموزان آموزشگاه مي باشد.
محمد دانش آموز پايه ي اول متوسطه آموزشگاه امام خميني مي باشد. محمد داراي قدي متوسط و اندامي ظريف است، مذهب او شيعه و در خانواده ي چهار نفري زندگي ميكند. محمد فرزند اول خانواده است. محمد در كلاس تقريبا كم حرف و آرام است و هيچ ذوقي در كلاس براي يادگيري مراحل تمرينات نشان نميدهد و گاهي آنقدر با اضطراب با شرايط مواجه ميشود كه باعث اختلال و عدم توجه ديگران و حتي اضطراب ديگران هم ميشود. معمولاً حرفهايش و ظاهرش هم نوعي با نا خوشنودي و استرس همراه است. با مشاهده ي رفتار او و با توجه به تاثير رفتارش در كلاس و اهميت درس فيزيك در جامعه ي كنوني بر آن شدم تا علل بروز اين رفتار ها را بيابم و براي بهتر شدن وضعيت او راه كارهايي طراحي كنم
تعريف كليد واژه ها:
اضطراب چيست؟
اضطراب يعني احساس ناخوشايند و مبهم دلواپسي بدون علت مشخص كه اغلب با نشانه هايي از سيستم عصبي خودكار همراه است. اضطراب علامت هشدار دهنده است و نشانههاي مشابه ترس در انسان ايجاد ميكند با اين تفاوت كه ترس، واكنش انسان به تهديد شناخته شده مشخص و خارجي است.
بطور طبيعي هم اضطراب و هم ترس ميتوانند مفيد باشند و به ما در دوري از خطر كمك كنند و انگيزه روبرو شدن با مشكلات را در ما ايجاد كنند. ولي چنانچه ترس و اضطراب، شديد و طولاني شوند ما را از آنچه كه ميخواهيم انجام دهيم باز ميدارند و در نهايت زندگي را به كاممان تلخ ميكنند
نگراني چيست؟
نگراني، احساس دغدغه شديد است. نگراني بيم از ناشناخته هاست. نگران از اينكه بدترين چيز رخ خواهد داد.
بسا مكرراً با خودمان حرف هاي منفي بزنيم و بدترين احتمال هاي موجود را در نظر ميگيريم. ممكن است بيش از اندازه نگران رخدادهاي آينده شويم.
مقدمه.........................................................................1-2
اهميت و سطوح اهداف.................................................2-5
انواع اهداف..................................................................6-22
انواع اهداف آموزشي......................................................22-29
نتيجه...........................................................................30
منابع............................................................................31
مقدمه:
آموزش فرايندي است كه هدف اصلي آن ايجاد تغيير در فرد آموزش گيرنده است. تغيير ميتواند در هر يك از سه دامنه دانش (Knowledge) ، مهارت علمي (Psychology) و نگرش (attitude) ايجاد شود. براي ايجاد اين تغييرات در فرد آموزش گيرنده لازم است كه يك برنامه آموزشي مدون و منسجم تدوين گردد و چون طراحي يك برنامه بدون تعيين دقيق اهداف آن ممكن نيست، تدوين اهداف آموزشي از اهميت بسياري برخوردار است.
بهتر است پيش از ورود به بحث آموزشي خاطر نشان كنيم كه شيوه آموزش قرنها بدون تغيير بوده و با اين كه نيازهاي جامعه اكنون با توجه به دگرگونيهاي سريع در كشورها در حال تغيير است، متأسفانه آموزش كاركنان پزشكي و بهداشتي تغيير اندكي داشته و فرم سنتي خود را حفظ كرده است. چيزي كه امروز مورد نياز ميباشد اطمينان از متناسب بودن برنامههاي آموزشي است. شكي نيست كه ديگر نميتوان از مدلهاي قديمي يا در كشورهاي در حال توسعه، از جمله ما، از مدلهاي خارجي الگوبرداري كرد. بايد سيستم آموزشي هر كشور در تمام سطوح بازنگري شده و به سمتي پيش رود كه هماهنگ با ساختار و تأمين كننده نيازهاي آن كشور باشد. در اين راستا هيچ سيستم آموزشي نميتواند مفيد باشد. مگر آنكه اهداف آن به وضوح تعريف شود. زيرا اعضاي گروه بهداشتي و پزشكي بايد مبتني بر اهداف از پيش تعيين شده براي انجام وظايفي كه بر عهده دارد آموزش ببيند. بنابراين به جاي آنكه آموزش نتيجه جمعآوري اطلاعات غيرانتخابي باشد بايد به صورت انتخابي و با تعيين اهداف قابل دستيابي هدفمند شود تا اگر هدف در طي زمان تغيير يابد برنامه نيز با توجه به آن اصلاح گردد در نهايت بايد به خاطر داشت كه هر چند اهداف آموزشي زيربناي هر برنامهريزي آموزشي محسوب ميشود، ولي براي تعيين آنها توجه به نيازهاي جامعه و امكانات موجود مثل نيروي انساني و منابع ضروري است.
اهميت
اهميت اهداف آموزشي را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد:
• كمك و هدايت در انتخاب محتواي آموزشي برنامه و تعيين اولويتهاي نسبي اجراي مختلف آن.
• كمك به انتخاب روشهاي آموزشي مناسب.
• مشخص كردن انتظاراتي كه در پايان دوره از آموزش گيرندگان وجود دارد.
• كمك به انتخاب روشهاي ارزيابي مناسب.
• فراهم كردن امكان برقراري ارتباط با سايران، شامل آموزش گيرندگان، اعضاي هيأت علمي، مديران برنامههاي دستياري، مديران گروهها و مسؤولان پذيرش دستيار، در مورد برنامه آموزشي.
سطوح اهداف آموزشي
اهداف آموزشي را در سه سطح ميتوان نوشت: كلي، بينابيني و اختصاصي
اهداف آموزشي كلي (general objectives) منظور كلي برنامه آموزشي را بيان ميكند و ميتوان از آنها به عنوان شاخصي براي قضاوت در مورد كل برنامه آموزشي استفاده نمود. با اين تعريف از اهداف كلي ميتوان انتظار داشت كه نكات مشتركي در كليه برنامههاي آموزشي رشته پزشكي وجود داشته باشد. براي مثال بديهي است كه همه پزشكان، پرستاران و دندانپزشكان وظايف مشابهي در درمان، پيشگيري و آموزش بهداشت به عموم مردم داشته باشند. اما بعد از آن كه جزئيات بيشتري در اين اهداف گنجانده ميشود، يعني زماني كه اهداف بينابيني و اختصاصي شكل ميگيرند، تفاوت در اهداف برنامههاي مختلف مشخص ميشود. اين تفاوتها به علت اختلاف در محتوا و ساختار برنامههاي آموزشي ميباشد؛ و اين خود ناشي از تفاوت در نيازهاي جوامع و كشورهاي مختلف است.
در سطح بعدي اهداف بينابيني (intermediate objectives) قرار دارد كه با شكستن هر هدف كلي به اجزاي كوچكتر بدست ميآيد. اين اجزا فعاليتهاي تخصصي هستند كه به نوبه خود قابل تقسيم شدن به اجزاي اختصاصيتري به نام اهداف اختصاصي هستند. به عبارت ديگر ميتوان گفت تمام اهدافي كه نه كلي و نه اختصاصي هستند در سطح بينابيني ميگنجند. با توجه به اين توضيحات مشخص ميشود كه ميتوان براي هر هدف كلي اهداف بينابيني متعدد و در سطوح مختلف تدوين كرد.
بر خلاف اهداف كلي كه جامع و همگاني هستند، اهداف بينابيني نيازهاي بهداشتي و پزشكي را در يك جمعيت در محدودههاي مشخص معين ميكند. بنابراين مثلا با توجه به اختلاف در اپيدميولوژي بيماريهاي عفوني در كشورهاي مختلف، تعيين نيازها و اهداف براي پيشگيري از اين گونه بيماريها متفاوت خواهد بود.
در آخرين سطح از اهداف آموزشي، اهداف اختصاصي (Specific objectives) قرار دارند. بسط و اولويتبندي اهداف اختصاصي قابل اندازهگيري (Specific measurable objectives) مفهوم محتواي برنامه آموزشي را روشن ميكند و راهنماي انتخاب روشهاي آموزشي و ارزيابي مناسب است.
اهداف اختصاصي بايد وظيفه هر فرد را با توجه به فعاليتهاي تعريف شده و اهداف بينابيني دقيقا مشخص كنند.
در نوشتن اهداف اختصاصي قابل اندازهگيري (بر خلاف اهداف كلي) قويا توصيه ميشود از كلمهها و عبارتهايي استفاده شود كه داراي تعابير محدودي است (مثل فهرست كند يا شرح دهد) و از بهكارگيري كلماتي كه داراي معاني متعددي هستند (مثل بداند يا قادر باشد) پرهيز شود.
جدول شماره (1) فهرستي از كلمات با دقت بيشتر و كمتر را براي استفاده در نوشتن اهداف نشان ميدهد در نهايت لازم است افرادي كه در تهيه برنامه آموزشي شركت نداشتهاند اهداف نوشته شده را مورد بازبيني قرار دهند تا اطمينان حاصل شود كه نويسندگان توانستهاند به درستي منظور خود را در اين اهداف بيان كنند. چند مثال از اهداف نوشته شده ضعيف و مناسب در جدول شماره (2) نشان داده شده است.
نحوه نوشتن اهداف اختصاصي با توجه به شرايط گفته شده بعداً شرح داده خواهد شد. در صفحات بعدي مثالهايي از سطوح مختلف هدف آمده است.
در آخر بايد ذكر شود كه در بعضي منابع اهداف به دو سطح كلي و اختصاصي تقسيم شدهاند و واژه goal به جاي هدف كلي و objective به جاي هدف اختصاصي به كار رفته است در اين مبحث واژه هدف معادل objective گذاشته شده كه در قسمت سطوح اهداف با كلمات general ,intermediate & specific به معني كلي، بينابيني و اختصاصي تعريف شده است.
رابطه حمايت اجتماعي با سلامت رواني در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي
رابطه حمايت اجتماعي با سلامت رواني در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي
تجربيات مدون آموزشي : راه كارهاي ايجاد انگيزه در كاركنان مدرسه
چكيده 1
مقدمه 2
توصيف وضعيت موجود 4
بيان مساله 4
يافته هاي علمي 7
جلساتي كه انگيزه ايجاد مي كنند 10
كاركنان را در جهت مشكل گشايي به افراد خلاق تبديل كنيد 11
وقتي كار خودش پاداش است 12
پاداش آنچه كه مي خواهند: 14
استرس 15
اعتماد كاركنان را جلب كنيد 16
پيشينه تحقيق 17
راه حل هاي پيشنهادي 32
اهداف نهايي تحقيق 34
راهكارها وپيشنهادات 36
نتيجه 39
منابع: 40
مقدمه
انگيزش موضوع فريبندهاي است و هميشه دربارة اينكه فرد چگونه مي تواند ديگري را بيانگيزد پرسش هايي مطرح بوده است. انگيزش از دورن بر مي خيزد. شما مي توانيد به آنچه كه شخص به خاطرش انگيخته مي شود موثر واقع شويد. و نهايتاً چگونگي تاثير شما بر هدايت انگيزش افراد در جهت علمكرد خوب است.
يك مدير و رهبر خوب مي داند كه افراد براي انجام كارهايي كه به اعتقادشان بهترين منافع را دارد برانگيخته مي شوند. كارمنداني كه به نظر مي رسند انگيزش قابل قبولي براي كار دارند بر اين باورند كه انجام يك كار خوب براي سازمان به نفع آنهاست. آنان سعادتشان را در ارتباط با سعادت سازمان مي دانند.
مديري كه در فراهم سازي چنين وضعيتي موفق مي شود، گروه كاملي از كاركنان با انگيزه را در دسترس خواهد داشت. و آنها نيز در همان حال منافع انگيزش پايدار را در مي يابند.
اين تحقيق توضيح مي دهد كه انگيزش چيست و به چه نحو براي عملكرد بهتر، موثر واقع خواهد شد.
توصيف وضعيت موجود
اينجانب ، داراي سال سابقه در سازمان و آموزش شهرستان مي باشم . در سال جاري نيز بعنوان مدير هنرستان شهرستان مشغول به هستم .
بيان مساله
چه سابقة مديريتي داشته باشيد و چه از طريق ارتقاء به اين مقام رسيده باشيد نياز داريد تا مطالب مهمي دربارة جهت دهي انگيزش كاركنان براي عملكرد مطلوب بدانيد. شما نمي توانيد تنها با انتقاد يا تشويق، پاداش يا تنبيه، تطميع يا تهديد آن را به ثمر برسانيد.
شما نمي توانيد كسي را براي انجام كاري بيانگيزيد. آنان قبلاً داراي انگيزه شده اند.
انگيزش در واقع كشش دروني، جنبش يا قصدي است كه سبب مي شود تا شخص به روش معيني عمل كند يا به سمت هدف مشخصي حركت كند.
انگيزش از دورن بر مي خيزد و از درون جاري مي شود نه از بيرون. شما انگيزش ايجاد نمي كنيد. شما انگيزشي را كه قبلاً وجود داشته ترسيم نموده و به آن جهت مي دهيد و هدايت مي كنيد. همان چيزهايي كه در شما ايجاد انگيزش مي كنند در افرادي كه با شما كار مي كنند هم ايجاد انگيزه مي كند.
ما به غذا، سرپناه و پوشاك احتياج داريم و براي كسب آنها كار مي كنيم. ما خواستار مزاياي خوب و به ويژه ايمني و سلامت هستيم. ما در پي فرصتي هستيم تا پيشرفت و ترقي كنيم. مي خواهيم امنيت شغلي داشته باشيم، حتي اگر شما نتوانيد در مورد حقوق و مزاياي آنها كاري كنيد مي توانيد استانداردهاي اجرايي را در كمال وضوح و استواري و صداقت به آن ها بشناسانيد و به آنان اختياراتي بدهيد تا وظايفشان را آن گونه كه مي دانند به بهترين نحو انجام دهند.
بدين گونه كاركنان، فرصت كسب چيزهايي كه بدان ها نياز دارند خواهند يافت.
شما مي توانيد محيطي ايجاد كنيد تا افرادي كه با شما كار مي كنند بتوانند ادعا داشته باشند و از استعداد و توانائي هايشان تا حد ممكن استفاده كنيد. همان طوري كه شما قادر به بروز و استفاده و از توانائي هايتان هستيد.
در واقع اين يعني انصاف در مديريت. شما بايد محيطي مثبتي را خلق كنيد. نمي توانيد بي تفاوت باشيد. شما با گفتار و اعمال به كاركنان نشان مي دهيد. كه در موردشان به چه مي انديشيد و از آنها چه انتظاري داريد، حتماً نوع ارتباط كاري را كه طالب آن هستيد مشخص كنيد. به ياد داشته باشيد كه از خودتان بپرسيد كه من چه نوع محيط كاري را مي آفرينيم. مطمئن باشيد جوابتان اين است كه محيطي كه باعث پيشرفت و بهبود شود نه اينكه مانع انگيزش و كارائي باشد.
اگر محيط را بر طبق برنامه ايجاد نكنيد باز به نوعي آن را به طور اتفاقي ايجاد خواهيد كرد. به هر حال كاركنان آنچه را كه دريافت مي كنند پس مي دهند. آنها آئينه انگيزش و رفتارتان هستند.
شكل گيري نگرش ها و راهبردها يك حقيقت محض است و حاصل تعاملات روابط انساني، هر چند كه به سطح مطلوبي از آگاهي نرسد.
آنها آن طوري كه عمل مي كنيد، عمل خواهند كرد نه آن طوري كه مي گوييد. از ميان اعمال و گفته ها، آنها اعمالتان را باور مي كنند.
شما بايد به گفته خود عمل كنيد. مي گوئيد در اطاقم هميشه باز است و به آنها اطمينان مي دهيد.
اما در حقيقت بيشتر اوقات بسته است، يا در باز است اما شما در دفترتان نيستيد. يا اينكه آنجاييد ولي در دسترس نيستيد و يا نهايتاً با مراجعان ديدار مي كنيد ولي به آنچه كه مي گويند گوش نمي دهيد.
در واقع چه چيزي را باور كنند. آنچه را مي گوييد يا آنچه را كه بدان عمل مي كنيد. حقيقتاً هر زمان، اعمال هميشه رساتر از الفافظ سخن مي دانند.
در واقع شما در افراد انگيزشي ايجاد نمي كنيد. بلكه آنان قبلاً با انگيزه شده اند. شما در حقيقت انگيزش آنان را هدايت مي كنيد.
يافته هاي علمي
براي تعهد رهبري كنيد نه براي اطاعت
اقتدار شما بر گرفته از مقام تان نيست. بلكه از افرادي كه با آنان كار مي كنيد حاصل مي شود. وقتي راه هاي رسيدن به هدف مشترك را بدانيد و در آن جهت حركت كنيد. آنان تصميم به پيروي از شما مي گيرند. رهبر تربيت مي كند، مي آموزد، روشنگري مي كند، متقاعد مي سازد، ترغيب مي كند، هر كاري و هر چيزي كه به ديگران كمك كند تا كارشان را در حد توانشان حتي بعضي اوقات بيشتر از ظرفيت شان به انجام برسانند.
تجربيات مدون آموزشي بررسي چالش هاي درس رياضيات
چكيده. 5
مقدمه. 7
هدف تحقيق.. 8
گردآوري اطلاعات (شواهد 1) 11
تجزيه و تحليل اطلاعات... 12
خلاصه يافته هاي اوليه. 12
اصول و مباني تدريس درس رياضي.. 13
معيارهاي ارزشيابي.. 14
چگونگي اجراي راه جديد.. 15
گرد آوري اطلاعات (شواهد 2) 15
تجديد نظر در روشهاي انجام گرفته و اعتبار بخشي آن.. 16
هندسه فضايي چيست؟ 17
شمارش مولكولهاي شيميايي.. 23
فوايد استفاده ازوسايل كمك آموزشي.. 27
افت در دروس ديگر و تأثير آن بر رياضيات... 29
اهميت ياد آوري.. 33
راه كار ها و پيشنهادات... 33
نتيجه گيري.. 34
منابع.. 35
چكيده
امروزه بحث جهاني شدن GLOBALZATION امروزه منجر به بروز چالش هايي در جوامع در حال توسعه شده است. اين بحث شرايط ويژه اي را در نظام هاي تعليم و تربيت جهاني پديد آورده است. بدين صورت اگر نظام هاي آموزشي، موقعيت كنوني را به درستي درك و تحليل نمايند، مي توانند در برابر آن دست به انتخاب درست بزنند و تهديدهاي مبهم را به فرصت هاي ممتاز تبديل نمايند و در غير اين صورت با مشكلات فرهنگي، اجتماعي اقتصادي متعددي روبرو خواهند شد كه جوامع ساده و اوليه را زمين گير خواهد نمود. در اين مقاله موارد زير مورد بررسي قرار گرفته است.
1- بررسي تأثيرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و فلسفي روند جهاني شدن.
2- چهارمين گزارش يونسكو در زمينهٔ ((معلمان و تدريس در جهان در حال تغيير)) در باب ((ناتواني نظام هاي آموزش و پرورش)) در جهت افزايش منزلت معلمان.
3- نقش نظام هاي آموزشي و ويژگي هاي رهبران فرهنگي در عصر جهاني شدن.
4- ابعاد تربيت انسان در عصر جهاني شدن.
5- تحول در كلاس درس
مقدمه
درس رياضي، يكي از اركان مهم تدريس و يكي از پايه هاي بنيادين در سطوح مختلف تحصيلي مي باشد كه مقدمه ورود به سالهاي بعدي براي نيل به اهداف مهم جامعه مي باشد كه هر زمان بـايد مورد اهميت خاصي از سوي معلمين و دست اندركاران آموزش و پرورش در تمامي پايه ها و مراكز قرار گيرد كه با شاخص قرار دادن اين درس، انتظار مي رود جوامع در سالهاي آتي نه تنها در اين درس به مشكلي برخورد نكرده باشند بلكه بتوانند از عهده انجام مسئوليتهاي محوله در رابطه با اين درس برآيند. با اين مقدمه كوتاه مي خواهم در تحقيق خود از علل ضعف دانش آموزان ابتدايي در درس رياضي بپردازم كه اميدوارم كه مورد اهميت قرار گيرد.
هدف تحقيق
چالش هاي موجود در نظام معلمي
الف ) پايين بودن شأن و مقام معلمي در اجتماع
ب ) پايين بودن سطح دانش و مهارت حرفهاي آنان
ج ) پايين بودن حقوق و مزاياي معلمي.
اين سه چالش نيز خود در به ثمر نرسيدن تحول بنيادين در آموزش و پرورش تأثيرگذار است و علت ديگر آن بيتوجهي به فلسفه تعليم و تربيت در نظام آموزشي است. بايد معلم را با فرهنگ جديد سر كلاس فرستاد و به اين صورت است كه تحول شكل ميگيرد. تا به امروز درباره نقش اساسي دستگاه تعليم و تربيت به عنوان زيرساخت توسعه پايدار شعارهايي داده شده اما هنوز نقش آن باور نشده است در حالي كه بايد گفت آموزش و پرورش موتور توسعه جامعه است و اگر اين را بپذيريم، نگاهها به اين دستگاه تغيير خواهد كرد. اما اگر جايگاه آموزش و پرورش به عنوان جايگاه نخست در راه تعالي جامعه تلقي نشود، اتفاق خاصي در آن نخواهد افتاد و به همين شكل فعلي به فعاليتش ادامه خواهد داد.
در پژوهشي كه در چند مدرسه و چندين كلاس، علي الخصوص كلاس خودم، كلاس سوم متوسطه به انجام رسانده ام به نتايجي برخورد كرده ام كه ذكر آن در اين مطلب خالي از لطف نمي باشد. «حدود 26 سال است كه به تدريس اشتغال دارم. در اين مدت درس رياضي چندان به نظر من پرنشاط و فعال نيست. از روشهاي مختلف تدريس و از وسايل كمك آموزشي و رسانه اي مختلفي براي تدريس اين درس استفاده مي كنم و در اين ميان از اولياي دانش آموزان و كتابهاي مختلفي كه در اين زمينه باشد كمك گرفته ام. پس از تدريس درس مربوطه، از تك تك دانش آموزان يا بصورت گروهي به نوبت و از روي دفتر اسامي مي خواهم پاي تخته بيايند تا تمرين مربوط به درس امروز را حل كنند. دانش آموزان هم اين كار را انجام مي دهند و من هم به طور نظري و هم از جنبهٔ عملي نمره اي براي آنها منظور مي كنم. در حين نوشتن تمرين مي خواهم كه همگي توجهشان را به روي تخته سياه جلب كنند ولي معمولا اين كار به صورت فعال و از روي علاقه انجام نمي گيرد. برخي با هم حرف مي زنند – برخي مي خوابند – برخي درس ديگر مي خواند – برخي جدول حل مي كند يا گروهي مي خندند. به هر طريق اين كلاس معمولا بدون فعاليت موثر و يادگيري اكثر دانش آموزان طي مي شود.»
اين وضعيت چندان براي من و دانش آموزان خوب نبود تصميم گرفتم تا آنجا كه مي توانم در اين وضعيت نامطلوب كلاس رياضي تغيير و تحولي ايجاد كنم براي اينكار فكر كردم بهتر است نخست از خود دانش آموزان بپرسم كه چرا كلاس درس رياضي اين اندازه بي روح و ناكارآمد است. يك روز تصميم گرفتم در چنين وضعيتي موضوع را با خود آنان در ميان بگذارم. روبه آنان ايستادم، چند دقيقه اي سكوت كرده و نظاره گر حركات و رفتارشان شدم؛ چند دقيقه كه به اين صورت گذشت. كلاس آرام شد همه سكوت كردند. از دانش آموزان خواستم تمام وسايل روي ميز خود را جمع و در بحثي كه مي خواستم مطرح كنند و همه نيز قبول كردند. روبه بچه ها گفتم: بچه ها همان گونه كه خود شما هم شاهد هستيد زنگ رياضي شما مثل ساير زنگها فعال و موثر نيست. بلكه يك كلاس بي روح و كسل كننده است و نتيجه لازم نيز عايد و مطلوب نيست. من فكر مي كنم بهتر است نخست اين موضوع را با خود شما در ميان بگذارم پرسشي را مطرح كردن تا از نظرهاي مختلف دانش آموزان راجع به درس رياضي و وضعيت آنها آشنا شوم. بچه ها نيز با علاقه خاص پذيرفته و در بحث راجع به موضوع شركت جستند. گفتم: بچه ها پرسش من از شما اني است: چرا به درس رياضي كه يكي از درسهاي مهم پايه و اساسي هر درس توجه لازم و كافي را مبذول نمي فرماييد. اگر مي خواهيد در هر رشته مهم دانشگاهي شركت كنيد و وارد بازار كار شويد و به جامعه خود خدمت كنيد بايد اين درس مهم و پايه را در نظر قرار دهيد. چون دانستن اين درس براي شما لازم و ضروري است اگر مي خواهيد دكتر و مهندس و ... شويد و در جامعه نقش داشته باشيد بايد حتما درس رياضي را بلد باشيد. موافقيد نظرتان را راجع به اين درس جويا شويد كه در اين موقع شور و هلهله اي راه افتاد: سخنان بسياري گفته شد خلاصه آنچه گفته شد به شرح زير است:
بخش ديگري از متن
خلاصه يافته هاي اوليه
برخي علل ضعف دانش آموزان در درس رياضي به اين شرح است:
1- آشنا نبودن برخي از معلمان به فنون و نحوه تدريس درس رياضي (روش تدريس رياضي)
2- آموزش نديدن برخي از معلمان در اين زمينه (معلماني كه با مدرك ليسانس بدون گذراندن دوره كارورزي و روشهاي تدريس و نحوه بررسي كتب درسي استخدام شده اند طبيعي است كه در تدريس اين درس به مشكل اساسي برخورد نموده باشند.
3- فقدان ارزيابي كار معلمان در اين زمينه.
4- بي توجهي معلمان به طرح درس (شيوه جديد – روش 9 گانه)
5- تمرين نكردن، بي توجهي به دفتر تمرين درس رياضي.
6- تنوع نداشتن تدريس درس رياضي، استفاده از روشهاي قديمي و سنتي و حل در تخته سياه و استفاده نكردن معلمان از روشها و شيوه هاي نوين تدريس درس رياضي (به كارگيري مواد آموزشي و ... .)