پيچك فايل

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

بررسي رابطه بين عناصر سبك هاي عشق صميميت شهوت و تعهد و رضايت زناشويي

۳۳ بازديد

بررسي رابطه بين عناصر سبك هاي عشق صميميت شهوت و تعهد و رضايت زناشويي

بررسي رابطه بين عناصر سبك هاي عشق صميميت شهوت و تعهد و رضايت زناشويي

بررسي رابطه بين عناصر سبك هاي عشق صمصميت شهوت و تعهد و رضايت زناشويي

اين فايل داراي دو پرسشنامه مي باشد.


فهرست

فصل اول: كليات

مقدمه

ضرورت و اهميت پژوهش

اهداف پژوهش

بيان مسئله

فرضيه ها

تعريف واژه ها

تعاريف مفهومي

تعريف عملياتي

فصل دوم: پيشينه تحقيق

تعريف عشق

ورود به ارتباط جنسي

پژوهش اثبات كننده

كاهش ميل جنسي و پژوهش مربوط به آن

تعريف رضايت زناشويي

عوامل مؤثر بر زناشويي

عوامل اخلاقي و رواني

ترس ناآگاهانه از دوستي

باورهاي موهوم

باورهاي موهوم درباره زوجهاي عاشق

تغيير باورها

معيارهاي انتخاب درست همسر

چگونه دختر و پسر ، زن و مرد جذب يكديگر مي شوند

واكنش ها و پاسخهاي جنسي انسان

فوايد كلي ازدواج

عشق از ديدگاه آبراهام مزلو

ويژگيهاي نيازها

نيازهاي تعلق پذيري و عشق

عشق از ديدگاه اريك فروم

عشق و انواع آن

عشق برادرانه

عشق مادرانه

عشق جنسي

عشق به خود

عشق به خدا

عشق از ديدگاه استرن برگ

انواع قصه ها

الف ـ قصه هاي نا متقارن

ب ـ قصه هاي شيئي

پ ـ قصه هاي مشاركت

ت ـ قصه هاي گونه ( ژانر )

نظريه افلاطون

نظريه ي ويكتور فرانكل

نظريه ساليوان

نظريه فرويد

نظريه كارن هورناي

نظريه كاپلان وسادوك

عشق افلاطوني

نظريه هاي ازدواج و رضايت زناشويي

نظريه ي اريكسون در مورد ازدواج

نظريه تحليل رفتار متقابل

والد

كودك

بالغ

بازي ها

امتياز ها

بازيهاي ازدواج

الف ) « قهر »

ب) « دادگاه »

ج) « زن سرد مزاج »

د ) « مظلوم »

ه ) « اگر به خاطر تو نبود ... »

و) « ببين من چقدر سعي كرده ام »

ز) « عزيزم »

نظريه هاي رضايت زناشويي اليس

نظر اسلام در مورد ازدواج

پيشينه پژوهش

الف ) پژوهشهاي داخلي انجام شده در باب رضايت زناشويي

پژوهشهاي خارجي انجام شده در باب عشق و ازدواج

فصل سوم : روش اجراي تحقيق

جامعه آماري

نمونه و روش نمونه گيري

روش گردآوري داده ها

ابزار اندازه گيري و نحوه اجرا

پرسشنامه رضايت زناشويي ENRICH

پرسشنامه سبكهاي عشق

روش آماري

فصل چهارم : تجزيه و تحليل

مقدمه

اطلاعاتي در خصوص آزمودني ها

الف ) سبكها ي عشق

ب ) رضايت زناشويي

تحليل فرضيه ها

فصل پنجم : نتيجه گيري و بيان

مقدمه و نتيجه گيري

محدوديت ها

پيشنهادات برخواسته از تحقيق

پيشنهادات محقق

منابع و مآخذ

ضمائم

پرسشنامه سبك هاي عشق

پرسشنامه رضايت زناشويي ENRICH


چكيده

پژوهش حاضر به بررسي رابطه ي بين عناصر سبكهاي عشق ( صميميت ، شهوت ، تعهد ) و رضايت زناشويي مي پردازد . هدف از اين پژوهش ، شناخت سه عامل مهم و مؤثر بر رضايتمندي زناشويي است كه شناخت هر يك به بهبود زندگي هاي زوجين و نهايتاً كاهش نرخ طلاق منجر مي شود ، بود . براي رسيدن به اين هدفها ، 41 زن متأهل خانه دار ( 45 ـ 30 ) ساله ساكن شهر تهران به عنوان نمونه ي تصادفي برگزيده شدند . همه ي آزمودنيها به دو پرسشنامه ي سبكهاي عشق ( استرنبرگ ) و رضايت زناشويي ( ENRICH) پاسخ دادند .

پس از بررسي هاي آماري بر روي سه فرضيه پژوهش ، از طريق ضريب همبستگي پيرسون ، نتايج نشان داد . كه بين عنصر صميميت سبكهاي عشق و رضايت از زندگي زناشويي همبستگي معنا داري ، در سطح 96 /0 = rكه نمايانگر همبستگي خيلي بالا و كامل است ، وجود داشت . و اين در حالي بود كه بين عناصر شهوت سبكهاي عشق در رضايت از زندگي زناشويي همبستگي منفي معنا دار در سطح 39 /0 ـ = r بدست آمد . و همچنين بين عنصر تعهد سبكهاي عشق و رضايت از زندگي زناشويي همبستگي منفي معنادار در سطح 74 /0 ـ = rبدست آمد .

فصل اول

مقدمه

در گذشته ، هر گونه ارتباط بين عشق و ازدواج امري بدون معنا و غيرمعمول بود . پدر و مادر ، دختري را برمبناي مباني و ملاكهاي كاملاً عيني و مشهود چون ثروت و دارايي و تمول و نظاير آن انتخاب مي نمودند . هر طبقه اجتماعي ملاكهاي فرعي خاص خود را نيز در نظر مي گرفتند ، مثلاً نجبا و اشراف زادگان ؛ اصالت و اشراف زادگي ، كشاورزان ؛ تنومندي و نيروي كار در مزرعه را مهم تلقي مي نمودند. دخترهاي جوان ، درباره ي مردي كه قرار بود شوهر آنها گردد ، تقريباً هيچ اطلاعي نداشتند . در جوامع سنتي و متعصب ، عروس و داماد تا لحظه ي زفاف ، كمترين شناخت لازم را نيز يكديگر نداشتند و گاه تا آن هنگام حتي يكديگر را نديده بودند . زنان در اثر تعليم و تربيت خاص آن زمان ، بيشتر از طريق بدنيا آوردن بچه هاي زياد و انجام وظايف خانه داري و كدبانويي ، اميد به خوشبختي داشتند . عشق در روح و روان آنها ، تنها رويا و گاه فقط يك شوخي بود . به علاوه ، لذت جنسي و ارگاسم براي زن نجيب و محترم ، امري شرم آور و گستاخ نآبانه بود . در قرون وسطي ، انجام تكاليف ساده زناشويي را معادل عشق متين و موقري دانستند كه تا جنگ جهاني ارزيابي هايي مورد قبول اكثر نخبگان و دانشمندان نيز بود ، به گونه اي كه جنين اظهار مي شد كه زن خود فرد نمي بايست محبوب عشق فرد ديگري باشد . ( اوحدي ، 1382 ) .

امروزه ، از نظر علمي و عملي ثابت شده است كه وجود دوره ي نامزدي قبل از ازدواج ، در ثبات و تفاهم پس از آن ، بسيار و لازم و ضروري مي باشد . آشنايي و عشق قبل از ازدواج ، اگر با دلايل عقلاني و قضاوت ها و بينش هاي منطقي همراه گردد ، احتمال به اوج رسيدن تفاهم و عشق پس از ازدواج و نهايتاً رضايت را افزايش خواهد داد . تعصبات كور و محدوديت هاي غيرمنطقي در مورد روابط دختر و پسرها قبل از نامزدي و ازدواج جز بالا بردن ريسك و احتمال شكست عاطفي زوجين و بروز اختلالات رواني همراه و متعاقب ، ثمر ديگري نخواهد داشت ، زيرا شناخت هاي بنيان هاي شخصيتي و خصوصيات رواني انسان ها ، آسان نبوده و غالباً به تدريج صورت مي پذيرد . و نيز به دليل تفاوت اصلي ساختار رواني مردان و زنان ، روابط منطقي و عاطفي بين آنها ـ به شرطي كه هرج و مرج و بي بندوباري جنسي نينجامد ـ باعث تجربه ي بهتر و كامل تر مردان و زنان در كسب شناخت و بينش به اصول روان شناسي و نيازهاي روحي ـ رواني يكديگر و بدين ترتيب ، نيل به تفاهم و هماهنگي بيشتر در ازدواج آن ها با جنس مقابل خواهد شد . ( همان منبع )

در نظام و فرهنگ الهي ، هدف اصلي از ازدواج رسيدن به آرامش روان و آسايش خاطر ، پيمودن طريق رشد ، نيل به كمال انساني و تقرب به ذات حق است . ترديدي نيست كه از تنهايي به درآمدن ، همسر و همراه شدن ، خانواده ي مستقل تشكيل دادن ، ارضاي كششهاي نفساني و فرزندآوري از نتايج قهري ازواج و بالطبع از مهم ترين عوامل مؤثر در آرامش فكر و جان و احساس رضايتمندي دروني است . در واقع والاترين هدف ازدواج ، به عنوان يك نياز ، برخوردارشدن از آرامش روان و آسودگي خاطري است كه خود لازمه ي اعتلاي وجود ، شكفتن همه ي قابليت ها ، همگاني و همراهي در مسير رشد و كمال است و ساير انديشه هاي ديگر فروعي بر اين اصل مي باشد . ( افروز ، 1378 )

از آنجايي كه عشق يكي از مهم ترين عامل آرامش زوجين است . اين آرزوي مشترك بين همه ي زن و شوهرها است كه با يكديگر دوست و براي سراسر عمر يارو ياور هم باشند . بررسي زندگي هاي زناشويي بادوام و توأم باكاميابي نشان مي دهد كه تنها مولفه اي كه به زوجها كمك مي كند روزهاي سخت و دشوار را پشت سر بگذارند و از لذت خوب برخوردار شوند دوستي و مودت و عشق بين آنهاست .

( كوآن و كيندر ، 1381 )

ضرورت و اهميت پژوهش :

انسان ، اصالتاً موجودي است اجتماعي و نخستين بستر فعليت يافتن اين ويژگي برترين مخلوق الهي به طور قطع كانون مقدس خانواده است . خانواده ؛ اولين و مهم ترين نهاد اجتماعي در تاريخ فرهنگ و تمدن انساني است . در فرهنگ اسلامي ، خانواده به مثابه ي دژي استوار و نهادي مقدس ، بيشترين مسئوليت را در رشد و تحول ، تربيت و تعالي و سعادت وجود انسان برعهده دارد . خانواده كانوني است كه در آن ارزشهاي اخلاقي ، باورهاي ديني و معيارهاي اجتماعي از نسلي به نسلي ديگر انتقال مي يابد و زمينه ي رشد عاطفي و تربيت اخلاقي و اجتماعي اعضاي خانواده فراهم مي گردد . خانواده در انتقال فرهنگ و پاسداري از ارزشهاي فرهنگي جامعه نيز اساسي ترين نقش را عهده دار است . خانواده با پيمان ازدواج و پيوند همسري زن و مردي هوشمند و آگاه و برخوردار از بلوغ فكري و قابليتهاي اجتماعي پايه گذاري مي شود و اين زوج ستون اصل حياتي ترين نهاد اجتماعي ، يعني ًً خانواده ًً را تشكيل مي دهند . بنابراين سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پوپايي نظام خانواده وابسته است و بنابراين سلامت و تعادل نظام خانواده نيز به كيفيت روابط بين زن و شوهر و والدين و فرزند بستگي دارد . ( افروز ، 1378 )

هر قدر روابط بين همسران بهتر، سالمتر و پر جاذبه تر باشد ، زندگي شيرين تر و باصفاتر مي گردد و فرزندان با نشاط و موفقي تربيت مي شوند . بدين ترتيب خانواده هاي لجام گسيخته و متزلزل جامعه متزلزل را پديد مي آورند كه در آن نشاني از خانواده هاي سالم يافت نشود ، ميزان طلاق روز به روز بالا برود و ازدواجهاي مطلوب و برنامه ريزي شد كمتر صورت مي گيرد ، به زودي متلاشي خواهد شد و به طور كلي اساس كجرويهاي اجتماعي را بايد در آن جست و جو كرد . ( همان منبع )

بنابراين اينگونه مي نمايد كه هر چه زن و شوهر داراي روابط صميمانه باشند ، سه عنصر عشق يعني تعهد ، صميمت و شهوت در آنها فعالتر خواهد بود . عشق كامل ، عشقي است كه رابطه اي ايده آل شامل شهوت ، تعهد و صميمت باشد . نهايتاً اين عشق كامل باعث بالا رفتن ميزان رضايتمندي زناشويي مي شود در واقع با توجه، به مسائل مطروح ، اهميت و ضرورت اين پژوهش به اين برمي گردد كه اگر جزء كوچك جامعه و يكي از مهمترين اركان جامعه سعادت و آرامش حاكم باشد ، جامعه بزرگ نيز سعادتمند خواهد گشت . خانواده ايي كه در آن احساس رضايت از زندگي حاكم است در فرآيند فرزند پروري موفق تر و نهايتاً افرادي تحويل جامعه خواهند داد كه به سود خود و جامعه گام بردارند. اين احساس رضايت نيز براي خود زن و شوهر آرامش عاطفي و رواني را به همراه خواهد داشت كه سلامت تك تك افراد بسيار مهم تلقي مي شود .

اهداف پژوهش :

اهداف اين پژوهش بررسي ارتباط بين عناصر سبكهاي عشق و رضايت زناشويي مي باشد كه به شرح زير است :

1 ) بررسي ارتباط عنصر عشق سبكهاي عشق و رضايت زناشويي در زنان خانه دار 45 ـ 30 ساله ي شهر تهران .

2 ) بررسي ارتباط عنصر شهوت سبكهاي عشق و رضايت زناشويي در زنان خانه دار 45 ـ 30 ساله ي شهر تهران .

3 ) بررسي ارتباط عنصر صميميت سبكهاي عشق و رضايت زناشويي در زنان خانه دار 45 ـ 30 ساله ي شهر تهران .

بيان مسئله :

عشق و محبت عامل پيوند دهنده ي زن و شوهر و موجب حفظ ثبات آنها مي شود . از آن گذشته ، عشق و محبت از كيفيتي برخوردار است كه مي تواند بسياري از تنشهاي ميان زوجها را محو كرده ، برخود محوريها سرپوش بگذارد . البته عشق تنها براي تداوم مناسب زناشويي و احساس رضايتمندي كافي نيست . حفظ پيوند ازدواج مستلزم وجود عوامل ديگري نيز هست كه اگر وجود نداشته باشند ، زن و شوهر بايد آن را در زندگي زناشويي خود بوجود آورند . عوامل پاسدار روابط زناشويي عبارتند از تعهد ، وفاداري ، صميميت ، روابط جنسي ، اعتماد ، تقرب و صميميت ، ايمني پيوندهاي عشق و محبت را حراست مي كنند . عشق به خودي خود مشكلات را حل نمي كند . اما ، انگيزه ي قدرتمندي براي غلبه بر آنها فراهم مي سازد . ( كوآن و كيندر ، 1381 )

آمار سرسام آور طلاق نشان دهنده ي اين نيست كه مردم امروزي هيچ علاقه اي به ازدواج ندارند ، بلكه اين آمار نشان مي دهد كه توقع بيشتري نسبت به گذشته از زندگي مشترك دارند . زنها و مردها به يك اندازه از زندگي ناراضي هستند زيرا توقعات آنها از ازدواج نسبت به قبل افزايش يافته است ، ما به زندگي سرشار از عشق و علاقه نياز داريم ما به محبتي دائمي از يك فرد كاملاً استثنايي و منحصر به فرد نياز داريم . ( همان منبع )

بنابراين ، نياز به مطالعات علمي در باب عشق و رضايت زناشويي بسيار مهم مي نمايد . لذا محقق سئوال تصميم بر آن گرفته تا به بررسي سئوال اصلي پژوهش يعني آيا بين رضايتمندي زناشويي و سبكهاي عشق در زنان متأهل خانه دار 30 تا 40 ساله شهر تهران رابطه وجود دارد بپردازد .

فرضيه ها :

1 ـ بين عنصر صميميت سبكهاي عشق و رضايت زناشويي زنان متأهل خانه دار 45 ـ 30 ساله ي شهر تهران رابطه وجود دارد .

2 ـ بين عنصر شهوت سبكهاي عشق و رضايت زناشويي زنان متأهل خانه دار 45 ـ 30 ساله ي شهر تهران رابطه وجود دارد .

3 ـ بين عنصر تعهد سبكهاي عشق و رضايت زناشويي زنان متأهل خانه دار 45 ـ 30 ساله ي شهر تهران رابطه وجود دارد .

تعريف واژه ها

تعريف سبكهاي عشق :

روابط صميمانه سه عنصر فعال دارد : تعهد 1، صميميت 2و شهوت 3 . وجود يا عدم وجود هر يك از اين عناصر است كه ماهيت روابط صميمانه را معين مي كند . حال به توصيف سبكهاي مختلف عشق مي پردازيم :

علاقمندي كه مستلزم صميميت است اما تعهد يا شهوت در آن وجود ندارد .

دلباختگي 1عاشق شدن در اولين نگاه است . در دلباختگي شهوت وجود دارد ولي اين رابطه آنقدر عميق نمي شود كه درآن تعهد و صميميت ايجاد شود .

عشق تهي2بدون صميميت و شهوت است . عشق تهي در روابط كسل كننده ايي وجود دارد كه زوجين بي حوصله يا صرفاً به علت نداشتن اعتقاد به طلاق در كنار هم مي مانند .

عشق خيالي 3كه تركيبي است از ميل جنسي و صميميت ، رابطه ايي عميق بدون تعهد است .

عشق ابلهانه4 ، عشق هاليودي است . زن و مرد ديوانه وار عاشق همديگر مي شوند ، بدون شناخت واقعي از يكديگر ازداوج مي كنند .

عشق رفاقتي 5 ، صميميت و محبت توام با تعهد بدون شهوت است . اين عشق رابطه اي دوستانه و طولاني مدت است . عشق رفاقتي ، عشق افلاطوني يا زناشويي صميمانه بدون ميل جنسي است .

عشق كامل 6رابطه ايي ايده آل شامل شهوت ، تعهد و صميميت است . ( كلينكر، 1383 )

تعريف رضايت زناشويي :

احساسات عيني از خوشنودي ، رضايت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر هنگاميكه همه جنبه هاي ازدواج آنها را در نظر مي گيرند . ( هاكنيز ، 1986 ، به نقل از اولسون 1989 )

تعريف ازدواج :

در قانون ، ازواج يك قرارداد تلقي مي شود :« اتحاد داوطلبانه يك مرد و زن براي تمام عمر» . ( پورافكاري ، 1373 )

تعريف عشق :

تعريف عشق به صورت دقيق بسيار مشكل است . رادو[1]عشق را واكنش هيجاني مستمر نسبت به يك منبع لذت معلوم تعريف كرده است .

( پورافكاري ، 1373 )

تعريف شهوت [2]:

در نظريه فرويدي به مجموعه غرايز نگاهدارنده زندگي گفته مي شود . ولي در پژوهش حاضر ، به احساسي كه به طور اختصاص از آلت تناسلي بر مي خيزد يا به طور كلي برانگيختگي جنسي گفته مي شود . ( پورافكاري ، 1373 )

تعريف عملياتي

تعريف سبكهاي عشق: سبكهاي عشق عبارتست از نمره ايي كه فرد در آزمون عشق استرنبرگ[3]كسب مي كند .

تعريف رضايت زناشويي : عبارتست از نمره ي بدست آمده ي فرد در آزمون رضايت زناشويي (ENRICH) كه نشانگر رضايت نسبي زناشويي نسبي و متوسط به بالاي فرد مي باشد .

فصل دوم

مطالعه منابع مربوط به موضوع مورد پژوهش

الف : بررسي ادبيات پژوهش

1ـ تعريف عشق

2 ـ مراحل عشق

3 ـ تعريف رضايت زناشويي

4 ـ عوامل موثر بر رضايت زناشويي

5 ـ باورهاي موهوم درباره ازدواج و عشق

6 ـ تغيير باورها

7 ـ معيارهاي انتخاب درست همسر

8 ـ چگونه دختر و پسر جذب يكديگر مي شوند

9 ـ واكنش ها و پاسخهاي جنسي انسان

10 ـ فوايد كلي ازدواج

11 ـ نظريه هاي عشق

نظريه آبراهام مزلو

نظريه اريك فردم

نظريه استرنبرگ

نظريه افلاطون

نظريه ويكتور فرانكل

نظريه ساليوان

نظريه فرويد

نظريه كارن هورناي

نظريه كاپلان و سادوك

عشق افلاطوني

12 ـ نظريه هاي ازدواج و رضايت زناشويي

نظريه اريسكون

نظريه ي تحليل رفتار متقابل اريك برن

نظريه رضايت زناشويي اليس

نظريه مبادله ي اجتماعي ناي اسلام

ب : بررسي تحقيقات انجام شده

1 ـ پژوهش هاي داخل ايران

2 ـ پژوهش خارج از ايران

تعريف عشق :

تعريف دقيق عشق مشكل است . رادو عشق را واكنش هيجاني مستمر نسبت به يك منبع تعريف علوم تعريف كرده است . طبق اين تعريف انواع عشق وجود دارد . مادر : جنسي ، پدر و مادري ، فرزندي ، برادروار ، اتكايي ، خودشيفته . همچنين عشق براي گروه مكتب و مملكت . آرزوهاي وصال شي ء محبوب از مشخصات عاشق شدن است . رشد تمايلات جنسي و رشد توانايي دوست داشتن تأثير متقابل به همديگرند وقتي كسي با حداقل ترس و تعارض قادر به دادن گرفتن محبت است مي توان گفت كه ظرفيت به قراري روابط صميميانه را با ديگران ندارد وقتي هم ديگر رابطه اي صميمانه است فعالانه براي رشد معشوق مي كوشد . عشق پخته به غير همجنس با صميميت مشخص است ، كه از صفات ويژه روابط بين زن و مرد است . كيفيت صميميت در روابط جنسي پخته چيزي است كه رولومي آن را "دريافت فعالانه" خوانده است كه در آن شخص در عين حال كه عشق مي ورزد ، اجازه مي دهد كه به او عشق بورزند . اين توانايي نشان دهنده آگاه عميق از عشق به ديگري و نيز براي خود فرد است ، در چنين روابط ي عاشقانه ، سكس به عنوان " كاتاليزور" عمل مي كند . رولومي ارزش هاي عشق جنسي را به گسترش خويشتن شناسي ، تجربه شفقّت و مهرباني ، افزايش غرور و اظهار وجود به آگاهي در لحظه هاي ارگاسم ، حتي از دست دادن احساس جدا بودن از معشوق تشبيه كرده است . در چنين موقعيتي است كه سكس و عشق متقابلاً همديگر را تقويت مي كنند و بصورتي سالم در هم مي آميزند . برابري فزايندن دو جنس تأثير عميق در انتخاب معشوق دارد . شخص به دليل گوناگون به سوي يك معشوق و همسر كشانده مي شود . يكي از اين دلايل ممكن است جاذه جسمي خالص باشد كه معمولاً در برقراري رابطه اي قوي مؤثر است . دليل ديگر ممكن است آرزوي يافتن معشوق بي عيب و نقص باشد كه خصوصيات او يادآور ويژگي هاي دلخواه والدين شخص يا فرد مهمي در زندگي گذشته او خواهد بود ، كه در عين حال منبع محبتي براي او به شمار مي رفته اند . ساير دلايل هيجاني در انتخاب همسري از انواع گوناگون الگوهاي نوروتيك در شخصيت خود فرد ناشي مي گردد. مثلاً ممكن است شخص همسري را به خاطر حفظ غروري و ايمني خود انتخاب كند تا در ارضاء احساسات عاشقانه . زني كه خود را از نظر جنسي فاقد جذابيت تصور مي كند ، مردي را انتخاب مي كند كه فعل پذير و قابل اتكا بوده و درعين حال فاقد جذابيت است و نيازي براي رقابت با زنهاي ديگر را ضروري نخواهد ساخت . مردي كه در مردانگي خود ترديد دارد ممكن است رو به سوي زني آورد كه از جاذبه ي جنسي بسيار بالاتري برخوردار است امّا در واقع چندان نيازي به انگيزه جنسي قوي و عملكرد استثنايي مرد ندارد . اساساً اين مايه هاي نوروتيك در تمام شخصيت ها وجود دارد و شايد در همه موارد انتخاب همسري رديابي آنها را مي توان يافت ( مگر ازدواج هايي كه زن و مرد حتي بدون ديدن همديگر تن به زندگي مشترك تن مي دهند. وقتي اين مايه ها تسلط مي يابند و طرفين به طور عمد به مبادله الگوهاي استثمار مي پردازند ، تا وقتي نيازهاي مكمل ارتباطي از ايجاد احساس ايمني و رضايت كافي در مي مانند ، ناراحتي و اضطراب روي داده و ممكن است رابطه از هم بگسد...

مديريت شبكه هاي كامپيوتري

۳۹ بازديد

مديريت شبكه هاي كامپيوتري

مديريت شبكه هاي كامپيوتري

مديريت شبكه هاي كامپيوتري

چكيده

مديريت و نگهداري شبكه به منابع IT عظيمي نياز دارد. جهت درك كامل اهميت مديريت شبكه بايد تعدادي از وظايف اصلي مديريت را بدانيد:

  • نصب و پيكربندي ايستگاههاي كاري و سرورها
  • ارتقاء ايستگاههاي كاري و سرورها
  • ارتقاء سيستم هاي عامل و برنامه هاي راه انداز
  • برنامه هاي كاربردي بايد نصب شوند و ارتقاء يابند.
  • وسايلي مانند هابها، سوئيچ ها و مسيريابها بايد نصب و پيكربندي شوند.
  • كابل كشي جديد بايد نصب شود و كابل كشي قديمي بايد تعويض شود.
  • ايجاد و بازبيني نسخه هاي پشتيبان.
  • كنترل منابع.
  • بروزرساني مستندات جهت منعكس كردن تغييرات و ارتقاءها.
  • اجزاي شبكه بايد در طول زمان كنترل و تست شود.

جهت عيب يابي و رفع عيب در شبكه انجام دهيد:

  • مشكل را تعريف كنيد
  • منبع مشكل را شناسايي كنيد و آنرا مجزا سازيد
  • خرابي را ترميم كنيد يا قطعات خراب را تعويض نماييد.
  • شبكه را مجدداً تنظيم كنيد.

چكيده اي در مورد محافظت از داده ها

عوامل بد مي‌توانند و اتفاق مي‌افتند و در نهايت سرويس‌دهنده شما مي‌تواند از كار بيفتد و در حين اين فرايند فايل‌هاي مهم شما را صدمه بزند و بدين ترتيب راه‌اندازي مجدد سستم غيرممكن شود. هر شخصي كه چنين وضعيتي را تجربه كرده باشد مي‌تواند ترميم يك سرويس‌دهنده سِرور(يا هر سرويس‌دهنده ديگري) را به عنوان يك تجربه ناخوشايند برايتان بازگو كند، خصوصاً بسياري از اين تكنيك‌ها مي‌توانند براي بسياري غير عاقلانه به نظر برسند.

مي‌توانيد آسيب‌پذيري را با برنامه ريزي از قبل و به كارگيري چندين مرحله ساده مشكلات مربوط به از كارافتادگي، سيستم را كاهش داده و بدين ترتيب شانس از دست دادن داده‌ها را نيز تا حد زيادي از بين ببريد.


ديواره هاي آتش

محصولي سخت افزاري  و يا نرم افزاري مي باشد كه شبكه را از دستيابي بدون اجازه كاربران خارجي حفظ مي كند. اگر شبكه شما به اينترنت متصل است حتما بايد از نوعي از ديواره هاي آتش براي محافظت شبكه استفاده كنيد چون مزاحمان خارجي مي توانند براحتي شبكه را دچار اختلال كنند.

فيلتر كردن بسته ها

در اين روش ، ديواره آتش بسته هاي دريافتي را بررسي كرده و بنابر اطلاعات موجود در هردهاي پروتكلهايي كه در ايجاد بسته سهيم بوده اند، تصميم مي گيرد كه به آنها اجازه عبور به شبكه ديگر را بدهد يا خير.

بررسي راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستان هاي دخترانه

۱۴ بازديد

بررسي راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستان هاي دخترانه

بررسي راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستان هاي دخترانه

بررسي راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستان هاي دخترانه

فصل اول :كليات

چكيده

مقدمـه

بيان مسئله

ضرورت و اهميت موضوع

اهداف تحقيق

هدف كلي

اهداف فرعي

سؤالات تحقيق

تعاريف مفهومي و عملياتي

فصـل دوم : ادبيات و پيشينه تحقيق

مقدمـه

- مفهوم مديريت

مديريت آموزشي و اهميت آن

تاريخچه پيدايش مديريت كيفيت فراگير

اجزا مديريت كيفيت فراگير

1- تعريف كيفيت

عوامل مؤثر در كيفيت

2- تعريف كنترل

نظارت و ارزشيابي

مديريت مشاركتي

آموزش ضمن خدمت

تعريف مديريت كيفيت فراگير

اصول مديريت كيفيت فراگير

نظريه ‏پردازان مديريت كيفيت فراگير

ويليام ادوارد دمينگ

اصول چهارده‏گانه دمينگ

ژوزف جــوران

فيليپ كرازبي

كائوروايشي كاوا

كنچي تاگوچي

ويليام كان وي

ب ) پيشينه تحقيقات

تحقيقات انجام شده در داخل كشور

تحقيقات انجام شده در خارج از كشور

بحث و نتيجه‏گيري از فصل

فصل سوم : روش اجراي تحقيق

مقدمه

روش تحقيق

جامعه آماري

نمونه‏آماري و نحوه گزينش

ابزار جمع‏‏آوري اطلاعات

سنجش اعتبار

سنجش پاياني پرسشنامه

تجزيه و تحليل آماري

روشهاي آماري به كار رفته

الف : آمار توصيفي

ب : آمار استنباطي

فصل چهارم : توصيف و تجزيه و تحليل داده‏ها

توصيف داده‏ها

جداول

فصــل پنجـم : نتيجه ‏گيري و پيشنهادها

مقدمه:

محدوديتها

پيشنهادها

پيشنهاد براي پژوهش‏هاي آتي

فهرست و منابع


چكيده:

اگر چه وزارت آموزش و پرورش بي‏ وقفه براي اصلاح مشكلات نظام آموزشي كشور تلاش مي‏كند اما شواهد نشان مي‏دهد مشكلات عديده‏اي متوجه مديريت آموزشگاههاي كشور, به خصوص مقطع متوسطه مي‏باشد. اين تحقيق با عنوان بررسي راههاي بهبود كيفيت مديريت از ديدگاه مديران و دبيران انجام شده است.هدف اين تحقيق شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديريت در جامعه آماري بوده است. روش تحقيق مورد استفاده زمينه‏يابي بوده است و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مركب از 25 سؤال در طيف ليكرت استفاده شده است.جامعه آماري اين تحقيق كليه دبيران و مديران دبيرستانهاي دخترانه شهر ساري بوده است. بر اساس جدول تاكمن تعيين و با استفاده از روش تصادفي ساده 400 نفر انتخاب شده ‏اند.

تجزيه و تحليل داده‏هاي پژوهش در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي صورت گرفته است و نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده‏ها نشان داد كه تفاوت معناداري بين نظرات دبيران و مديران براي بهبود كيفيت مديريت وجود دارد. يعني مديران و دبيران براي رسيدن به راههاي بهبود كيفيت مديريت تلاش مي‏كنند.


مقدمـه :

جهان در حال تغيير و تحول است. قبل از اينكه قرباني تغييرات شويم مي‏توانيم در ايجاد تغييرات مطلوب نقش ايفا كنيم و تغييرات مطلوب را براي آينده ايجاد كنيم. (كافمن , 1372, ص 147) در عصر حاضر سازمانهاي آموزشي در مسير تندباد تغييرات قرار گرفته‏اند و بايد هر جه سريعتر خود را با اين تغييرات هماهنگ نمايند. زمينه اين تغييرات بايد مديريت باشد.

سازمانهايي در قرن بيست و يكم ادامه حيات خواهند داد كه بدانند چگونه مهارتهاي مديريت را براي بهبود مستمر سازمانهاي اجرايي خود, از جمله سازمانهاي مديريت كيفيت كاملاً ارتقاء دهند و دوره جديدي را شروع نمايند. كيفيت در رأس اغلب امور قرار گرفته و مي‏توان گفت بهبود كيفيت از مهمترين وظايفي است كه هر مؤسسه با آن روبرو مي‏باشد. به هر حال, علاوه بر اهميت كيفيت بسياري از افراد كيفيت را به عنوان يك مفهوم پيچيده تصور مي‏نمايند. كيفيت اغلب براي تعريف پيچيده و براي سنجش مشكل مي‏باشد. تصور يك فرد نسبت به كيفيت اغلب با فرد ديگر متفاوت بوده و هر زمان سؤال مي‏شود كه چه مدرسه‏اي خوب يا چه دانشگاهي خوب است به يك نتيجه يكسان نخواهيم رسيد. معمولاً ما زماني كيفيت را مورد شناسايي قرار مي‏دهيم كه آن را تجربه نماييم.

امروزه بهبود كيفيت در بخشهاي صنعت و توليد و بهداشت و درمان و آموزش و پرورش به عنوان يك ضرورت مطرح شده و از اولويت بالايي برخوردار است. در هر سازماني با توجه به كيفيت خدمات ارائه شده با عنايت به فشارها و نظارت وسيعي كه از سوي مراجع ذي‏صلاح براي بازسازي يا بهسازي گسترده نظامهاي مديريتي اعمال م‏گردد , از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. (لامعي, 1383, ص 28)

از ديدگاه صاحب‏نظران, بهبود كيفيت مديريت در آموزش و پرورش از شاخصهاي مهم بهبود سازمان آموزشي محسوب مي‏شود.

امروزه بهبود كيفيت مديريت و آموزش و پرورش مانند زمينه‏هاي ديگر از جمله صنعت و بهداشت و .... ضرورت يافته است و طرحهاي بهبود مديريت براي رفع مشكلاتي از جمله نداشتن برخي از مهارتهاي سرپرستي , پايين بودن كارايي, عدم آشنايي با سياستها و فلسفه مديريت عالي سازمان , ايستايي , عدم پويايي, ايجاد قدرت, رويارويي مديران با تحولات و سازگاري با شرايط جديد شكل مي‏گيرد.

بدين جهت , هدف طرحهاي بهبود مديريت شامل افزايش مهارتهاي سرپرستي, بهبود قوه ادراك , تحول در طرز بينش و تفكر و بهبود تواناييهايي نظير تصميم‏گيري, اعمال روشهاي ارزشيابي , كشف نواقص, ريشه‏يابي مشكلات و به طور كلي افزايش بهره‏وري است . (حاجي‏پور , 1378, ص 32)

بنابراين يكي از راههاي كاهش نوسانات در فرايند سازمانهاي آموزشي كه مديران بتواند از عهده خواسته‏هاي تازه و دشواريهاي ناگهاني برآيند, راهبرد بهسازي يا بهبود كيفيت مديريت است , زيرا عملكرد كيفيت كار مديران آموزشي, عملكرد نظام آموزشي را در سطح جامعه رقم مي‏زند و عملكرد مؤثر سازمانهاي آموزشي نيز عملكرد يك جامعه و ملت را تشكيل مي‏دهد. منظور از بهبود كيفيت مديريت, مجموعه تلاشهايي است كه در جهت ارتقاي سطح كارآيي و اثربخشي مديران به عمل مي‏آيد. و در نهايت منجر به اصلاح فرايندهاي آموزش, يادگيري و پيشرفت سطح تحصيلي دانش‏آموزان در مدارس مي‏شود.

متخصصان در بهبود كيفيت چند عامل موثر را در نظر گرفته‏ اند:

توحه به آموزش ضمن خدمت كاركنان

تقويت رهبري مشاركتي

از ميان برداشتن موانع ارتباطي در ميان افراد و واحدهاي مختلف

توجه به مزاياي شغلي مديران (ترميم حقوق و مزايا , امنيت شغلي)

نظارت و ارزشيابي علمي و مستمر از عملكرد مديران

سابقه مديران

تخصص در رشته مديريت

پژوهش

در پژوهش سعي بر اين است تا بهبود كيفيت طبق مؤلفه‏هاي مذكور بررسي شود تا با شناسايي راههاي بهبود كيفيت در جامعه آماري ارائه طريق‏هايي پيشنهاد گردد.

بيان مسئله :

سازمانهايي كه در ارتباط با يادگيري سرمايه‏ گذاري مي‏كنند براي كاركنان و خود منافع اقتصادي, اجتماعي و شخصي به ارمغان مي‏آورند. سازمانهايي كه اين كار را انجام نمي‏دهند در سراشيبي زوال پا مي‏گذارند, اينگونه سازمانها فراگيرند. سازمان فراگير سازماني است كه يادگيري همه اعضاي خود را تسهيل مي‏كند و به طور مستمر خود را متحول مي‏سازد. يك سازمان فراگير دورنمايي قوي از آينده خود دارد و براي تعيين , دستيابي و بازنگري اهداف سازمان از توانايي يادگيري و سازگاري همه افراد و گروهها در همه سطوح, به طور كامل استفاده مي‏كند. بدين گونه كيفيت سازمانها با بكارگيري مديريت كيفيت بالا مي‏رود.

در مديريت كيفيت تصميم ‏گيري و اقدام و بالاتر از آنها رهبري, در كل سيستم توزيع مي‏شود و همه اجزاي سيستم , فرايندها, درون داده‏ها محصولات مشتري‏ها و تدارك كنندگان را دربرمي‏گيرد و توجه اصلي به كيفيت است.

كيفيت بايد به عنوان يك عامل زمينه‏اي براي ايجاد انگيزه در بين كاركنان و افرادي كه در داخل يا خارج سازمان از فرايندها مؤثرند براي بهبود به وجود آورد.

از ديدگاه مديريت كيفيت كاركنان مورد احترام و توجه قرار مي‏گيرند. ملاك ارزيابي آنان تلاش آنها براي انجام دادن بهتر امور است.

نظرات آنها مورد توجه و ارزيابي قرار مي‏گيرد در نتيجه ابداع و نوآوري و ارائه نظرات جديد توسعه مي‏يابد .(لامعي , 1380 , ص 71)

انسان در فرهنگ مديريت كيفيت دائماً در حال بهبود اهداف خود در مسير تكامل بيشتر است و بهبود مستمر رد مهارت , دانش و افزايش تعهدكاري به صورت عادت كاري در فرد زنده نگه‏داشته مي‏شود و اصول حاكم بر اين ديدگاه عبارتند از : تعهد, مشتري‏گرايي, واقع‏گرايي يا تصميم‏گيري بر اساس آمار و اطلاعات, مشاركت و همكاري , آموزش و بهبود دائمي .

در اين تفكر به بهبود دائمي با توجه به نيازها و انتظارهاي مشتري و با مشاركت كليه افراد مربوط به سازمان توجه مي‏شود. بنابراين روند با فرايند انجام گرفتن كارها مورد دقت و ارزيابي قرار مي‏گيرد و كميت در مرحله دوم است. (فقيهي, سال 1378, ص 44)

مديران دبيرستانها به همراه ساير كاركنان مدرسه به طور مؤثر در برنامه‏هاي يادگيري و رضايت دانش‏آموزان و فعاليتهاي بهبود و ارتقاء مستمر نقش دارند.

بهبود فرايندهاي ياددهي و يادگيري و تحقق اهداف مؤسسه‏هاي آموزشي منوط به بهبود كيفيت مديريت است. همچنين كيفيت آموزش و پرورش در مدرسه ارتباط مستقيم با بهبود كيفيت مديريت دارد و مدارس ممتاز همواره از طريق مديراني با قدرت رهبري قوي هدايت مي‏شوند.

و نظر به اينكه كيفيت بخشي به مديريت مدارس موجبات افزايش كيفي آموزش و پرورش رسمي مي‏شود و چنانچه اين مهم مورد توجه قرار نگيرد علاوه بر هدر رفتن سرمايه‏گذاري در اين امر موجبات كاهش كيفيت تحصيلات رسمي نيز مي‏شود بنابراين , در اين پژوهش محقق بر آن است تا به اين سؤال پاسخ دهد كه , راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستانها از ديدگاه مديران و دبيران در جامعه آماري كدام است؟

ضرورت و اهميت موضوع:

(كيفيت تصادفي به وقوع نمي‏پيوندد بلكه با برنامه‏ريزي حاصل مي‏گردد.)

آموزش و پرورش عامل اصلي و كليدي توسعه اجتماعي ,اقتصادي , فرهنگي و سياسي هر جامعه محسوب مي‏شود.

تجزيه و تحليل عوامل مؤثر در رشد و توسعه جوامع پيشرفته بيانگر آن است كه همه اين كشورها از آموزش و پرورش كارآمد و اثربخش برخوردار بوده‏اند (علاقه‏بند , 1377, ص 10)

مديريت آموزشي در تمام مقاطع تحصيلي اهميت دارد و اهميت آن در مقطع دبيرستان بنابه دلايل زير بيشتر به چشم مي‏خورد:

نوجوانان نياز شديدي به تاييد دارند و مي‏خواهند جزئي از جمعيت و عضوي از اعضاي گروه باشند. معلمان و مديران مدارس مي‏توانند از اين تمايل شديد نوجوانان, از طريق شركت دادن آنان در انجمن‏هاي گوناگون ورزشي, هنري و تاييد فعاليتهاي آنان براي اداره مدرسه استفاده كنند و نوجوانان را در رشد و سازگاري اجتماعي ياري دهند.

مديران دبيرستانها با دانش‏آموزان 16 تا 20 ساله سروكار دارند اين دوران نيز ويژگيهاي خاص خود را دارد و مدير دبيرستان بايد متناسب با آن شرايط , رفتار مناسبي را با دانش‏آموزان داشته باشند.

مسائل جدي زندگي نظير انتخاب شغل, انتخاب همسر, اداره خانواده , گرايش به مرام و مسلك براي جوان مطرح مي‏شود و ذهن او را به خود مشغول مي‏دارد و برخود و با چنين ذهني مشغول, به مهارت انساني مدير مدرسه نياز دارد.

با توجه به مطالب بالا ضرورت دارد در پستهاي مديريت آموزش و پرورش از افراد شايسته, دلسوز, با تجربه و انديشمند استفاده شود تا با ايجاد جو مثبت در آموزشگاه و همچنين انگيزه و روحيه مناسب در معلمين و دانش‏آموزان مدارس در فرايند ياددهي و يادگيري و رسيدن به اهداف تعيين شده موفق شوند. (عسگريان , 1370 , ص 17)

براي دستيابي به سطح قابل اطمينان از كيفيت توليد و عرضه محصول و خدمات نهايي متناسب با نياز مشتري در بازار رقابت , سازمانها ناگزير به انجام برنامه‏ريزي, بهسازي و توسعه منابع انساني و مادي هستند. بدون شك يكي از مهمترين عناصر اساسي چنين فرايندي منابع انساني سازمان مي‏باشند كه توانائيها و شايستگي‏هاي حرفه‏اي و شغلي آنها در كنار عوامل سرمايه, تجهيزات و ابزار, فن‏آوري, قوانين و مقررات, فرهنگ سازمان مي‏تواند نقش به سزايي در ايجاد , استقرار و بهبود كيفيت فعاليتهاي سازمان داشته باشد.

بهسازي نيروي انساني با كيفيت مديريت در ارتباط است, مديريتي كه بتواند آموزش كاركنان را مورد توجه قرار دهد, كاركنان را در تصميم‏گيري شركت دهد , نظام منسجم ارزشيابي براي ارزشيابي كاركنان به وجود آورد, ارتباطات سازماني را انسجام بخشد ملاحظه مي‏شود كه كيفيت نيروي انساني با مديريت كيفيت در ارتباط است.

اگر مديريت كيفيت در آموزش و پرورش بهبود يابد سازمانهاي آموزشي نيز بهبودي مي‏يابند.

نظريه ضرورت ايجاد تحول در سازمانهاي آموزشي كشور و بهره‏وري بيشتر از منابع انساني و به كارگيري همه جانبه امكانات , در نتيجه به ثمر رسيدن امر تربيت , شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديران ضرورت دارد. از اين رو محقق به دنبال شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديران در جامعه آماري است.

اهداف تحقيق:

هدف كلي:

شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستانهاي دخترانه شهر ساري از ديدگاه مديران و دبيران در سال تحصيلي 85-84

اهداف فرعي:

بررسي نظر جامعه آماري درباره تقويت مديريت مشاركتي به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان

بررسي نظر جامعه آماري درباره آموزش ضمن خدمت به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت در دبيرستان

بررسي نظر جامعه آماري درباره توجه به حقوق و مزاياي مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت در دبيرستان

درباره نظارت و ارزشيابي علمي بر عملكرد مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان

بررسي نظر جامعه آماري درباره سابقه خدمت مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان

بررسي نظر جامعه آماري درباره تخصص مديريتي مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان.

بررسي نظر جامعه آماري درباره تحكيم روابط انساني در دبيرستان به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان

بررسي تفاوت نظرات مديران و دبيران در خصوص راههاي بهبود كيفيت مديريت در جامعه آماري.

سؤالات تحقيق:

آيا از نظر جامعه آماري تقويت مديريت مشاركتي يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

آيا از نظر جامعه آماري آموزش ضمن خدمت كاركنان يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

آيا از نظر جامعه آماري توجه به حقوق و مزاياي شغلي مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

آيا از نظر جامعه آماري نظارت و ارزشيابي عملي از عملكرد مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

آيا از نظر جامعه آماري تخصص مديريتي مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

آيا از نظر جامعه آماري سابقه مديريتي مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

آيا از نظر جامعه آماري تحكيم روابط انساني در دبيرستان يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟

تعاريف مفهومي و عملياتي :

- مدير:

- مدير فردي است كه براي كاري كه فرد و يا افراد, در سازمان انجام مي‏دهند مسئول است. عناوين مختلفي براي مدير به كار مي‏رود از قبيل: ناظر, رئيس اداري , معاون , رئيس و ...

- مدير فردي است كه مسئول دستيابي به اهداف سازمان از طريق استفاده كارآمد Efficientو مؤثر Effectiveاز منابع مي‏باشد. استفاده كارآمد به معني انجام دادن درست كارهاست به نحوي كه با استفاده صحيح منابع, حداكثر بهره‏وري را داشته باشد. (كاخاني, 80-79, ص 11)

- مدير دبيرستان:

در اين تحقيق مدير كسي است كه با ابلاغ رسمي وزارت آموزش و پرورش در سال تحصيلي 85-84 به اداره دبيرستان دخترانه شهر ساري مشغول بوده است.

- دبير دبيرستان:

در اين پژوهش دبير دبيرستان كسي است كه در رشته‏اي از مواد درسي داراي تخصص كارشناسي موجود با ابلاغ رسمي وزارت آموزش و پرورش مشغول تدريس است.

- مديريت :

- مديريت[2] عبارت است از علم و هنر, متشكل كردن, هماهنگ كردن و رهبري و كنترل فعاليتهاي دسته جمعي براي رسيده به اهداف مطلوب با حداكثر كارايي.(اقتداري , 1368 , ص 68)

- مديريت در لغت به معني اداره كردن يك مؤسسه است ولي امروزه با پيشرفتهاي سريع سازمانهاي انساني كه در اثر گسترش تمدن به وجود آمدند در مفهوم هدايت كردن با بكارگيري مجموعه‏اي از آگاهيهاي شكل يافته كه بدان وسيله فرد با ايجاد هماهنگي در سازمان, بازدهي آن را افزايش مي‏دهد. (عسگريان , 1380, ص 64)

مديريت مشاركتي:

عبارت است از مجموع گردش كار و عملياتي كه تمام كاركنان و اعضاي يك سازمان را در روند تصميم‏گيريهاي مربوط به آن دخالت مي‏دهد و شريك مي‏سازد. تأكيد اصلي اين نوع مديريت بر همكاري و مشاركت علاقمندانه و داوطلب نه عموم افراد است و مي‏خواهد از ايده‏ها, نظرات و ابتكارات آنها در حل مشكلات و مسائل سازمانها استفاده نمايد لذا اساس فرايند اين مديريت بر بنيان تفويض اختيارات بين مديران و كاركنان استوار است. مشاركت را مي‏توان فرايند درگيري كاركنان در تصميم‏هاي استراتژيك / تاكتيكي سازمان به حساب آورد كه به صورت رسمي / غيررسمي در فرم مستقيم /غيرمستقيم و با درجه سطح و حدود مشخصي اتفاق مي‏افتد. (رهنورد, 1998, ص6)

مديريت مشاركتي در اين تحقيق بوسيله پرسشنامه سنجيده شده است.

ارزشيابي:

فرايندي است كه براي تعيين ميزان مطلوبيت فعاليت صورت مي‏گيرد يعني اينكه تا چه ميزان به سمت برآوردن اهداف سازماني حركت كرده‏ايم. ارزشيابي در اين تحقيق بوسيله پرسشنامه سنجيده شده است.

نـظارت :

در فرهنگ فارسي دهخدا, نظارت به معناي زيركي, فراست, عمل ناظر, مقام او, مراقبت در اجراي امور آمده است. واژه نظارت بيانگر آگاهي از چگونگي, برنامه‏ريزي آموزشي و درسي, ميزان آمادگيها , نحوه مديريت و رهبري مدرسه, و ... است. (خورشيدي , 82, ص 15)

نظارت عبارت است از ارزيابي تصميم‏گيريها و برنامه‏ها از زمان اجراي آن‏ها و اقدامات لازم براي جلوگيري از انحراف عمليات نسبت به هدفهاي برنامه و تصحيح انحرافات احتمالي بوجود آمده است. (خورشيدي , 82, ص 18)

مديريت كيفيت:

يك روش گروهي انجام دادن كار براي بهبود مداوم كيفيت و بهره‏وري قابليتها و استعدادهاي مديريت و نيروي كار است و نيرو رويكرد مشتري محور, استراترژيك و منظم براي بهبود مداوم و عملكرد است. (جري و جانيس هرمن , 1994, ص 57)

حقوق و مزايا :

حقوق و مزايا مبلغي است كه در پايان هر ماه كاركنان دولت از بودجه عمومي دريافت مي‏كنند (عسكريان , 1378, ص 112)

فصـل دوم

ادبيات و پيشينه تحقيق

مقدمـه :

يكي از تحولات اساسي و چشمگير در زمينه مديريت طي دو دهه گذشته, الگوها و نظرياتي است كه پيرامون كيفيت و بهبود كيفي خدمات و توليدات در سازمانهاي صنعتي, غيرصنعتي , توليدي و خدماتي ارائه داده‏اند. از جمله اين الگوها , الگوي مديريت كيفيت فراگير است.

مديريت كيفيت فراگير هر چند كه بر پايه كارهاي برخي از پيشگامان جنبش بهبود كيفيت مانند دمينگ[3], جوزان[4], كرزابي[5], و ديگران در ژاپن و آمريكا و اروپا پديدارشد, اما الگوي جامع آن بتدريج و با بهره‏گيري از نوآوريهاي مديريت در زمينه‏هاي فنون كمي و آماري, ساختاري و معماري نوين سازمان, فنون بهبود و بازسازي سازمان و الگوهي مشاركتي و تواناسازي كاركنان كه در چند دهه گذشته پرداخته بود شكل گرفته است.

امروزه با بهره ‏گيري از اين الگو بسياري از سازمانهاي پيش‏رو به نتايج و دستاوردهاي قابل توجهي نائل شده‏اند. مزيت عمده مديريت كيفيت فراگير, توجه آن به تمامي جوانب سازمان با تأكيد بر بعد كيفي توليدات و خدمات است كه در نهايت به رضايت مشتريان كه همان دريافت كنندگان توليدات و خدمات هستند, منجر مي‏شود.

بررسي تاثير دوره پيش دبستاني بر پيشرفت تحصيلي دختران

۵ بازديد

بررسي تاثير دوره پيش دبستاني بر پيشرفت تحصيلي دختران

بررسي تاثير دوره پيش دبستاني بر پيشرفت تحصيلي دختران

بررسي تاثير دوره پيش دبستاني بر پيشرفت تحصيلي دختران در دروس رياضي املا و فارسي

فهرست مطالب

سرآغاز

مقدمه1

فصل اول

2- بيان مسئله 15

3- ضرورت و اهميت تحقق 15

4- اهداف تحقيق 16

5-تعريف اصتلاحات تحقيق 18

6-سئوالات تحقيق18

7-فرضيه تحقيق18

8-متغير ها18

فصل دوم –پيشينه مطالعاتي

9- تاريخچه آموزش در دوران كودكي در جهان 22

10- تاريخچه آموزش و پيش دبستاني در ايران 23

11- سير فرهنگ و تعليم و تربيت در اروپا 26

12- تعليم و تربيت از ديدگاه اسلام 30

13- مرور اجمالي بر آموزش پيش دبستاني در كشور هاي مختلف جهان31

14- تاثير اشتغال مادران بر عملكرد كودكان پيش دبستاني 36

فصل سوم- روش تحقيق

16-مدل آماري62

17-جامعه آماري65

18-نمونه آماري 65

19-ابزار اندازه گيري

20-چگونگي نمونه گيري

21-آزمون T66

22-ويژگي هاي توزيعاي Tاستودنت67

23-آزمون Tمقايسه ميانگين هاي مستقل 67

فصل چهارم – تجزيه و تحليل داده ها

24- خلاصه نتايج آماري69

25- جدول توضيع جدول فراواني درس فارسي 71

26- جدول توضيع فراواني درس رياضي 76

27- ليست نمرات پس آزمون درس املا 78

28- جدول توضيع فراوانيدرس املا 78

29- مقايسه و تفسير ميانگين 78

30- خلاصه و نتيجه گيري83

31- نتيجه گيري84

فصل پنجم –بحث و نتيجه گيري

32- محدوديتهاي تحقيق 88

33- توصيه ها براي تحقيقات بعدي88

34- منابع 89

چكيده تحقيق:

اين پژوهش تحت عنوان تاثير دوره پيش دبستاني بر پيشرفت تحصيلي كودكان دوره ابتدايي شهر تهران صورت گرفته است.

جامعه آماري شامل60 نفر ، كه انتخاب آنها بصورت كاملاً تصادفي مي باشد. با توجه به اينكه پژوهشهاي متعدد در مورد پيشرفت تحصيلي صورت گرفته ، اما هنوز بسياري از زواياي اين امر مهم ناشناخته باقي مانده و كشور ما با وجود سرمايه گذاري ها و صرف هزينه هاي كلان هنوز موفقيت هاي لازم را در اين زمينه كسب نكرده است اين پژوهش در صدد است تا زاويه اي ديگر از اين پديده را روشن كند و مسئولين آموزشي را براي رسيدن به اهدافشان ياري نمايد.

امروزه اين نكته در زمينه تربيت مسلم است كه متناسب بودن برنامه و محتواي آموزشي با مراحل تحول دانش آموزان باعث فهم مطالب و اجتناب از انباشن حافظه مي گردد و يك ضرورت آموزشي محسوب مي شود.

براين اساس پژوهش حاضر در صدد است تا ارتباط بين تاثير پيش دبستاني بر پيشرفت تحصيلي بين كساني كه دورۀ پيش دبستاني را طي نموده اند و آنهايي كه از گذارن اين دوره بي بهره بوده اند را روشن سازد.

(پيشگفتار)

اگر چه قصد ما بررسي تاريخچۀ آموزش متوسطه نيست اما براي آشنايي خوانندگاه بايد گفت كه نظام آموزش متوسطه ايران مراحل زير را طي كرده است.

1-مرحله اي كه خود به خود دنبالۀ دورۀ ابتدايي محسوب مي شود و در آن مسئله انتخاب رشتۀ مطرح نبود .

2-مرحله اي كه دورۀ دوم متوسطه ابتدا به ادبي، طبيعي و رياضي و هنرستاني و سپس به دوره ها يا رشته هاي ديگر تقسم مي شود.

اما از سال 1350 با تاسيس دورۀ راهنايي تحصيلي دورۀ متوسطه به 4 سال با عنوان رشته هاي نظري ، شامل رياضي فيزيك ، علوم تجربي ، ادبيات و علوم انساني ، شاخه فني و حرفه اي تغيير يافت.

در سالهاي اخير در نظام جديد آموزش متوسطه با چهره اي متفاوت از قبل همانند آنچه در دانشگاه به عنوان واحد در نظر

گرفته مي شود ؛ به صورتي ديگر ظاهر شد.

به اين ترتيب كه در اين نظام دروس مرتبط به هم نبود و چيزي به عنوان تكرار پايه تحصيلي كه دانش آموزان در آن متحمل آن مي شوند در اين نظام مشاهده نمي شود.

حال بايد ديد پيشرفت دانش آموزان نظام جديد با توجه به عواملي كه بعد به ذكر آن خواهيم پرداخت با توجه به تاريخ گذشته انسان و نسل بشر مي توان چنين نتيجه گيري كرد كه بشر از همان اوان خلقت هميشه و بطور دائم در پي آموزش و فراگيري بوده است و اين آموختن مراحل و اشكال مختلفي داشته است و در دوران مختلف شيوه آموزش و آموختن انسان متفاوت بوده است.

مثلاً ديده مي شود كه انسان در دوران گذشته با مشاده طبيعت و موجودان موجود در آن دست به آموختن مي زده و بعد از آن براي ايجاد ارتباط با نسانهاي ديگر از راه وروشهاي مختلف بهره گرفته است و بعدها براي ارتباط با ديگران از نوشتن نامه استفاده مي كرده كه بسته به قوم مشخص طرق گوناگوني داشته است.

مثلاً دردوره اي از خط تصويري براي نوشتن استفاده مي كرده و قومي درجاي ديگري از خط ميخي استفاده مي كرده كه البته استفاده از اين روشها نيز نياز به آموختن داشته است.

و با گذشت زمان در طي چند قرن اخير انسان نياز به آموختن را براي همه افراد بشر ضروري مي بيند و شروع به ايجاد مكانهاي مشخصي براي اين كار مي كند و با پيشرفت انسان در مورد علوم و دانش اين مراكز دانش و تعليم و تربيت هم صورت مشخص تري به خود مي كيرد و بصورت مجزاتري وجود پيدا مي كند.

هر چه مي گذرد انسان در مي يابد كه آموختن دانش در سنين پايين تر و كودكي بهتر است از دوران بزرگسالي صورت مي گيرد و با تحولات زيادي كه در قرون اخير در زمينه تعليم و تربيت كودكان انجام گرفته بر اهميت توجه به امور كودكان و مراكز تعليم و تربيت آنان پيش از پيش افرزوده است ؛ نظر به اينكه كودكان اميدهاي آينده جامعه انساني مي باشند و داراي استعدادها و علائق نهفته و ناشناخته مي باشند كه بايد كشف گرديده و هدايت گردند.

تا بتوانند به ساختن شخصيت خود بپردازند و هرچه بهتر براي زندگي آينده در جامعه آماده گردند.

تعليم و تربيت كودكان در مراحل مقاطع گوناگون صورت مي گيرد يكي از آنها آموزش پيش دبستاني مي باشد كه اخيراً توجه زيادي هم به آنان معطوف مي گردد.

البته اين مقطع به لحاظ سني از مهمترين و حساسترين دوره هاي زندگي در حال آموزش كودكان مي باشد.

كه متاسفانه هنوز براي برخي از والدين و مسئولين دست اندر كار اهميت اين دروره آموزشي كامل مشخص نشده است. كودكان در اين مراكز چيزهايي را مي آموزند كه اقتضاي سنشان بايد بياموزند كه اين موارد را در محيط خانه بطور كامل نمي توانند بياموزند.

از ويژگيهاي مهم مراكز پيش دبستاني به مواردي مي توان اشاره كرد از قبيل اجتماعي شدن كودكان در اين محيط ها ، به خاطر مراوده و ارتباط با كودكان ديگر و همچنين دريافت و آموزش كاربرد خيلي از وسايل و امكاناتي كه در محيط زندگيشان با آنها مواجه هستد و با توجه به تاثيراتي كه مراكز پيش دبستاني در جنبه هاي مختلف زندگي كودكان دارد، اين انگيزه را در شخص ايجاد مي كند كه تحقيق و تفحصي در اين زمينه انجام دهد.

ما در كشوري زندگي مي كنيم كه براي رسيدن به استقلال و پيشرفت همه جانبه در زمينه فردي اجتماعي ، اقتصادي ، صنعتي ، علمي و فرهنگي به شخصيتهاي رشد يافته و به دلهاي بيدار و مغزهاي اندشمند و دستهاي ماهر توانا نيازمند است.

در راستاي رسيدن به اين اهداف ضروري است كه متخصصان تعليم و تربيت آنچه در توان دارند به كار گيرند و لزوم تعليم و تربيت منابع انساني كشومان به ويژه كودكان با خوش و مستعد را تبيين و گسترش دهند.

با توجه با اينكه در نظر عموم پيشرفت تحصيلي و داشتن نمرات بيشتر در مدرسه تيز هوش تلقي مي شود و نيز به لحاظ روابط متقابل خانواده و غيره در بالا بودن نمرات تحصيلي همواره بايد در پي عوامل موثر پيشرفت گروهي از دانش آموزان شد.

درست است كه ارزش نمرات امتحاني دانش آموزان در مدرسه را نمي توان انكار كرد اما موارد زيادي مشاهده شده است كه دانش آموزان با نمرات كم يا متوسط در ادامه تحصيل و در مسائل علمي و حتي در زندگي خود موفقيتهاي شاياني داشته اند.

با وجود اين تنها مي توان گفت كه پيشرفت تحصيلي در داشتن نمرات بيشتر در مدسه را تنها نمي توان به عامل خاصي نسبت داد بلكه عوامل متعددي به شكل فعال در تعامل با يكديگر هستند تا چنين وضعيتي را ترسيم كنند.

تحقيقات فراواني در زمينه افت تحصيلي دانش آموزان و علل آن انجام گرفته تا بتواند از هدر رفتن هزينه هاي هنگفتي كه در نظام آموزش كشور ها جلوگيري كند اما علي رغم نتايج بدست آمده هنوز يكي از بزرگترين معضلات آموزش و پرورش و نظامها ي آموزشي افت تحصيلي دانش آموزان است . آنچه مسلم است مطالعه و بررسي علل و افت تحصيلي كافي نمي باشد و بايد راهبرد هايي براي جلوگيري از بوجود آمدن افت تحصيلي ارائه نمود.

يكي از راه حل هاي موجود براي شناخت ويژگي دانش آموزان و عوامل موثر در پيشرفت تحصيلي آنان است تا با گسترش ويژگيهاي مذكور و جايگزين كردن اين راهبرد ها زمينه ايجاد افت تحصيلي را از بين ببريم كشف متغيير هاي پيشرفت تحصيلي موضوع ساده اي نيست پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در مقاطع مختلف مستلزم داشتن انگيزه هاي قوي و نيرومند است . انگيزه هايي كه بتوان تحرك و پويايي لازم براي فعاليتهاي فردي و گروهي دانش آموزان را برانگيزد.

از مسائل عمده و مهم نظام تعليم و تربيت (آموزش و پرورش) در هر جامعه چگونگي تربيت و پرورش افراد آن جامعه بر اساس نيازهاي مشخص شده آن جامعه مي باشد.

روشن است كه بر آورده ساختن اين نيازهاي كاري چندان ساده و آسان نيست و رسيدن به چنين هدفي مستلزم به كارگيري مهارتهايي است كه بايد مبتني به تجربه هاي علمي باشد.

معمولاً خانواده ها به دليل درگيري ، مسائل و مشكلات مختلف از مسئوليتهايي كه نسبت به كودك در ارتباط با كودك در رابطه با زندگي او و آينده اش دارند غافل مي مانند.

همين امر سبب شده كه نسبت به محركاتي كه كودك براي رشد و تحول شخصيت خود به آنها نياز دارد غافل بماند و زياد توجهي به آنها ننمايد.

به همين علت انتظار مي رود تا مراكز حرفه اي و پرورشي و جبراني تربيت ، نظير مهد كودك يا كودكستانها بتوانند به عنوان كار تخصصي و تكميلي كار خانواده در امر تربيت كودكان گام بردارند.

جامعه براي رسيدن به هدفها بايد مسيرهايي را كه براي رسيدن به اين اهداف لازم هستند مشخص نمايد و براي طبق يك برنامه تعليم و تربيت صحيح كه در ارتباط با هدف و تامين كننده خواسته هاي فردي و اجتماعي مردم آن جامعه است افراد را هدايت كند.

رسيدن به هدفهاي جامعه و پروراندن انسان كاري نيست كه بتوان تصادف از آن گذشت بلكه احتياج به نظام پرورش برنامه ريزي شده اي دارد تا از طريق ايجاد فرصتهاي ديگري بتوان در رشد و شكوفايي استعداد هاي جامعه و جلوگيري از بروز نا هنجاريهاي تحصيلي و رفتار در كودكان اقدام لازم را بعمل آورد.

فردريك فروبل*(1825-1782) را به عنوان كسي كه به آموزش و پرورش جنبه اجتماعي مي دهد بايد نگريست .

اهميت آموزش و پرورش و پيشرفت دبستاني با افكار و نظريات فروبل انسجام و نظم دقيقتري مي يابد. او اولين كودكستان را تاسيس نمود و آن را باغ كودكان ناميد.

فروبل مي گويد : كودكستان بايد نمونه كوچكي باشد از اجتماعي كه كودكان را در بر گرفته و در آنجا بايد اجراء و عناصر روابط زندگي اجتماعي به طوري كه متناسب با توان و هوش و درك باشد آموزش و پرورش پيش دبستاني از جمله نمادهايي است كه قادر است از طريق غني سازي محيطي ، كودكان را به تجارب ادراكي و ذهني جديدي كه احتمالاً در محيط خانواده براي آنان كه امكان پذير نيست راغب نمايد.

همچنين در محيط هاي مساعد كودكستان است كه مي توان مجموعه اي از تجارب اجتماعي را هم از طريق رابطه با ساير كودكان و هم از طريق يافتن الگوهاي جديد مانند مربيان در اختيار آنان قرار دهد.

فصل اول

1-1-بيان مسأله

يافته هاي تحقيقاتي حاكي از آن است كه ارائه برنامه هاي پيش دبستاني نه تنها موجب تغييرات در توانايي هاي ذهني كودكان مي گردد . بلكه اثرات دراز مدتي نيز بر سازگاري آنان يا محيط كلاس و پيشرفت تحصيلي در دوره دبستان بر جاي مي گذارد. با توجه به اين مسأله است كه بايد براي ايجاد پيشرفت در امور زندگي به دورۀ 6 ساله اول زندگي توجه خاصي مبذول شود تا زير بناي محكمي براي مراحل بعدي پي ريزي گردد.

با توجه به اينكه عده اي از دانش آموزان قبل از ورود به دبستان و قبل از اينكه دوره اي جديد از زندگي خود را شروع كنند به جايي قدم مي گذارند كه يك طرف فرد را آماده ورود به دبستان مي كند و از طرف ديگر به فرد آموزشهايي مي دهد كه اورا دقيقأ از وابستگي به خانواده جدا مي كند و نيز به او مي آموزد كهم زندگي فقط محصور به خانواده نيست و او بايد از تجربه هاي استفاده كند.

پياژه رو ي اين موضوع تأكيد مي كند به كودك در دوران پيش دبستاني بايد فرصت كافي براي رشد كاربردهاي حسي –حركتي داده شود و توجه او به كنفرانس بين المللي آموزش عمومي در اوايل سال 1939 اين است كه براي كودكان پيش دبستان بايد وسايل مختلف آموزش حسي و حركتي داده شود و خواندن و نوشتن براي سالهاي اول دبستان گذاشته شود.

با توجه به تحقيقات مختلف صورت گرفته در مورد آموزش پيش دبستاني و اهميت آن در اينجا اين مسأله مطرح مي شود كه آيا بين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان كه دوره پيش دستاني را طي نموده اند با دانش آموزاني كه اين دوره را طي ننموده اند تفاوتي معني داري وجود دارد ؟


2-1- ضرورت و اهميت تحقيق

در پژوهش حاضر نقش مهم آموزش پيش از دبستان در پيشرفت تحصيلي كودكان مورد بررسي قرار خواهد گرفت.آموزش و پرورش كودكستاني اولين مرحله از آموزش و پرورش رسمي است كه هدفهاو محتواي و برنامه و روشها و ابزارهاي خاصي خود را دارد و پايه مهمي براي ساير دوره هاي آموزش و پرورش عمومي است در اين مرحله از آموزش دورهاي كه مخصوص كودكان پنج و شش ساله است دوره آمادگي براي ورود به دبستان يا اصطلاحأ دوره پيش دبستاني ناميده مي شود كه اساسأ زير نظارت آموزش و پرورش است در اين دوره است كه كودكان براي اولين بار از استقلال خويش بهره مي گيرند . در اين دوره است كه نقش نهاد خارج از محيط خانواده يعني نقش كودكستان در رشد و پرورش و يادگيري كودك اهميت مي يابد ولذا برنامه ريزي منسجم وهدفدار آموزش وپرورش ضرورت بيشتري پيدا مي كند.

با توجه به اينكه هرگاه صحبتي از وضعيت درسي و معلومات علمي دانش آموزان مي شود اغلب والدين در پاسخ دادن به اين موضوعات به خاطر مشكلات و مسائلي كه در زندگي خويش با آنها روبرو هستند عاجز مي مانند و مي گويند ما به علت مشاغل خود و گرفتاريهايي كه داريم ديگر حصله بحث نمودن با فرزند خود در اين زمينه را نداريم وبعضي ها نيزي براي اينكه خود را از اين مسئوليت بدور دارند فرزندانشان را به كودكستان مي برند و بر اين باورند كه بردن به كودكستان سبس مي شود كه كودكانشان خود به خود انرژي لازم را براي ادامه تحصيلات كسب نمايند و ديگر نيازي به بحث و ياد دادن والدين خود را ندارند.

بر آن شديم با بررسي هايي بفهميم كه اين نظر ها تا چه اندازه درست است.

آيا واقعأ كودكستان مي تواند وسايل لازم را براي يك دانش آموز بر آورده سازد ؟

يا اينكه عوامل ديگري به غير از كودكستان مي تواند بر پيشرفت تحصيلي يك دانش آموز موثر باشد ؟

همچنين از اهداف ديگر اين مي تواند باشد:

الفجلب توجه مسئولين آموزشگاه و دست اندركاران آموزش و پرورش.

الفآگاهي دادن به والدين و مشخص نمودن اثر مهد كودك بر فرزندان آنان.


3-1- اهداف تحقيق

تعليم و تربيت كودكان خردسال در طول تاريخ بين اقوام مختلف به صورتهاي گوناگوني مطرح بوده است . اين نكته قابل ذكر است كه طرز تفكر عده اي در مورد كودكان به گونه اي است كه معتقدند كودك بايد با ويژگيها و نيازهاي دوران كودكي مورد تعليم و تربيت قرار گيرد . اما عده اي به عكس مي كوشند كه هر چه زودتر كودك را به فرد بزرگسال تبديل كنند . اين دو نگرش هميشه در طول تاريخ وجود داشته است تا يكي دو قرن گذشته تعليم و تربيت دوران اوليه كودكي عمومأ به عهده خانواده ها و والدين بود. در اروپا از قرن نوزدهم با به وجود آمدن تشكيلات و سازمانهايي به نام كودكستان آموزش و پرورش جدي و رسمي خردسالان آغاز شد.

بطور كلي ابتدا خانواده و بخصوص مادر قادر است كه احتياجات جسماني و عاطفي رواني كودك را بر آورده سازد ولي به تدريج كه كودك رشد مي كند ملزوم به ايجاد رابطه گسترده تري با ديگران وكسب استقلال فردي ، و يادگيري بيشتري مي شود . در اين مرحله موسسات پرورشي و تربيتي مانند آموزش و پيش دبستاني (كودكستان) اولين محيط غير از خانواده است كه كودك به آنها وارد مي شود. تاثيراتي كه كودكان از اين محيط ها دريافت مي كنند، زمينه ساز رفتارها و علايق بعدي آنان در محيط بزرگتر خواهد بود.

هدف كلي:

با توجه به اين نكته كه بعضي مي گويند چون كه پسرم و يا دخترم قبل از اينكه به مدرسه برود وارد كودكستان شده يا اينكه والديني گفته اند كه دانش آموز قبل از ورود به مدرسه بايد كودكستان برود . يا اينكه والدين و اطرافيان از كودكستان بعنوان سن آغازين ورود دانش آموز به آنجا صحبت مي كنند بر آن شديم تا مقايسه كنيم دانش آموزي كه به كودكستان رفته نسبت به دانش آموزي كه به كودكستان نرفته برتري دارد يا نه و اگر دارد چگونه و تا چه اندازه رفتن به كودكستان بر دانش آموز تأثير داشته است ؟

هدف اختصاصي :

با توجه به نظرات متفاوت و مختلفي كه افراد و والدين در جامعه در مورد كودك و پيشرفت در مدارس و همچنين كودكستان در رابطه با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان وجود دارد ، سعي بر اين شده تا اين نظرات بررسي شده و مشخص شود آيا اين نظرات را مي توانيم مورد قبول قرار دهيم يا خيرأ و ببينيم كه آيا كودكستان در رابطه با پيشرفت تحصيلي كودك موثر است ؟

4-1- تعريف اصطلاحات تحقيق

پيشرفت تحصيلي:منظور از پيشرفت تحصيلي در تحقيق حاضر عبارت است از مجموع ميانگين نمرات دانش آموزان كلاس اول ابتدائي كه دوره پيش دبستاني را طي كرده اند.

دورۀ پيش دبستاني يا آمادگي : سالهاي پنجم و ششم زندگي كودك را از سالهاي كودكستاني و دورۀ آمادگي براي ورود به دبستان يا پيش دبستاني مي نمائيم.

در اين دوزه است كه كودكان براي اولين بار از تحرك و استقلال خود بهره مي گيرند و والدين و جامعه انتظار دارند كه كودكان براي ورود به دبستان آماده شوند


5-1-سئوالات تحقيق

1- آيا كودكاني را كه دوره پيش دبستاني را طي نموده اند ( در درس املاء) از كساني كه اين دوره را طي نكرده اند از پيشرفت تحصيلي بيشتر برخوردارند ؟

2- آيا كودكاني را كه دوره پيش دبستاني را طي نموده اند ( در درس رياضي) از كساني كه اين دوره را طي نكرده اند از پيشرفت تحصيلي بيشتر برخوردارند ؟

3- آيا كودكاني را كه دوره پيش دبستاني را طي نموده اند ( در درس فارسي) از كساني كه اين دوره را طي نكرده اند از پيشرفت تحصيلي بيشتر برخوردارند ؟

تعاريف عملياتي

منظور از تعاريف عملياني يا توضيح اصطلاحات ، بيان ساده و در عين حال رساي واژها ، كلماتي است كه بيش از يك معني داشته باشد و معني و مفهوم خاصي را به خواننده ارائه دهد كه ممكن اسن مورد توجه پژوهشگر نبوده و يا اينكه براي خواننده نا آشنا و نا مفهوم باشد. (نادي . سيف نراقي 1372 )

كودكستان ( مركز آموزشي پيش دبستاني): به مراكز آموزشي اطلاق مي شود كه به نحوي نگهداري كودكان در موقع اشتغال والدين ايشان ، آموزش اين كودكان را قبل از دوره دبستان در مراكز دولتي و يا بخش خصوصي بر عهده دارند.

كودكان آموزش ديده ( كودكستان رفته) : به كودكاني گفته مي شود كه مدت يكسال ، درست قبل از شروع دوره دبستان در مراكز آموزش پيش دبستاني، مشغول به گذاراندن آموزشهاي خاص اين دوره بوده اند.

فصل دوم –پيشينه مطالعاتي

1-تاريخچه آموزش در دوران كودكي در جهان

2-تاريخچه آموزش و پيش دبستاني در ايران

3-سير فرهنگ و تعليم و تربيت در اروپا

4-تعليم و تربيت از ديدگاه اسلام

5-مرور اجمالي بر آموزش پيش دبستاني در كشورهاي مختلف

6- تاثير اشتغال مادر بر عملكرد كودكان پيش دبستاني

آموزشهاي اين دوره شامل بازيهاي مختلف و حركات بدني و ورزشي آموزشهاي هنري مثل نقاشي ، سرود، شعر قصه در بعضي مراكز مجسمه سازي با گل نيز جزء اين آموزشها مي باشد.

كودكان آموزش نديده ( كودكستان نرفته ): به كودكاني اطلاق مي شود كه قبل از ورود به دبستان و كلاس اول ابتدائي هيچ نوع آموزش رسمي و كلاسيك را پشت سر نگذاشته اند.

پيشرفت تحصيلي:ميانگين نمره هاي دانش آموزان سال اول ابتدايي در دروس ( رياضي ) بعنوان ملاك نمايشكر پيشرفت تحصيلي در نظر گرفته شده است.با توجه به اينكه سيستم نمره گذاري در كشور ما بين صفر تا بيست مي باشد.

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

۵۱ بازديد

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

دانلود پايان نامه بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو

بررسي ميزان افسردگي دختران دانشجو و پسران دانشجو


فهرست مطالب

مقدمه

هدف پژوهش و بيان ضرورت آن

سئوال پژوهش

فرضيه پژوهش

متغيرها

تعريف مفهومي افسردگي

تعريف عملياتي افسردگي

تاريخچه افسردگي

تعاريف افسردگي

طبقه بندي افسردگي

افسردگي اوليه

افسردگي ثانويه

نشانه هاي ماني

انواع افسردگي

افسردگي خفيف

افسردگي شديد

بيماريهاي افسردگي

انواع واكنشهاي افسردگي

نظريه هاي مختلف افسردگي

نظريه روان پويشي افسردگي

نظريه زيست شناختي افسردگي

نظريه زيستي – شيميايي افسردگي

نظريه رواني – عاطفي افسردگي

سبب شناسي افسردگي

شكل گيري افسردگي در جريان تحول

شيوع افسردگي

علائم باليني افسردگي

علائم رواني افسردگي

علائم جسمي (بدني) افسردگي

علل افسردگي

سن و افسردگي

تفاوت هاي جنسي در افسردگي

خودكشي

افسردگي و خودكشي

طول دوران افسردگي

درمان افسردگي

پيشينه پژوهش در ايران

پيشينه پژوهش در خارج از كشور

فصل سوم روش شناسي پژوهش

روش پژوهش

جامعه

نمونه

ابزار اندازه گيري

در جات تشخيص افسردگي

روش آماري

ارائه تجزيه و تحليل يافته هاي پژوهش

تجزيه و تحليل آماري

بررسي و تفسير يافته ها

بحث و بررسي پژوهش

دلايل تأييد فرض صفر و رد فرض پژوهش

نتيجه گيري نهايي

محدوديت هاي پژوهش

پيشنهادات

ضميمه

آزمون افسردگي بك


چكيده

پژوهش حاضر به منظور بررسي مقايسه ميزان افسردگي دختران داشجو وپسران دانشجو صورت گرفته است. جامعه آماري شامل كيله دانشجويان دختر وپسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز مي­باشد.نمونه پژوهش شامل 60 نفر بوده كه 30 نفر از دختران و 30 نفر از پسران دانشجو بوده كه اين پژوهش به روش نمونه­گيري پس رويدادي از نوع (علي- مقايسه­اي ) انجام گرفته است و با استفاده از آزمون افسردگي «بك» پژوهش انجام گرفت.سپس با استفاده از ابزار آماري و با بررسي ميانگين دو گروه مقدار tمحاسبه شده از tجدول كوچكتر بوده بنابراين نتيجه گرفته مي­شود كه فرضيه پژوهش رد شده و فرضيه صفر تأييد شده است. يعني بين ميزان افسردگي دختران و پسران دانشجو تفاوت ناچيزي وجود دارد كه اين تفاوت معنادار نمي­باشد.


فصل اول

كليات پژوهش

مقدمه

درطول قرن بيستم انسان بيش از تمام تاريخ دستخوش دگرگوني از نظر شيوه­هاي زندگي روابط اجتماعي ومسائل بهداشتي و پزشكي شده است. امروزه زندگي پيچيده ماشيني ايجاب مي­كند كه با ظرافت خاص علمي به قضايا و پديده­هاي محيط زندگي نگريسته شود. اين ظرافت زماني به اوج اهميت مي­رسد كه پديده­هاي مورد بررسي درارتباط مستقيم با انسان باشد.

و در نتيجه جستجو براي شناخت واقعي خويشتن بيش از هر زمان ديگري براي انسان اجتناب ناپذير است تا در اين رهگذر بتوانند به گونه­اي مطلوب و سازنده با دنياي بيرون و درون خود رابطه منطقي برقرار كند وبر اساس يك شناخت درست و سنجيده با مسائل و مشكلات و پيچيدگي هاي زندگي خود رو به رو شودو از افتادن در دام نگرانيها و تشويشهاي فكري و نگرشهاي غلط خود را محفوظ نگه دارد.

گذشته نشان داده است كه بسياري از بيماريهاي شايع غير فراگير بيماريهاي رواني در كشورهاي پيشرفته و صنعتي زائيده عواملي هستند كه خود انسان آنها را خلق كرده و گرفتار آن شده است.لذا چنين عواملي قابل پيشگيري هستند(ميلاني فر، 1379).

مشاهدات معمولي نشان مي­دهند كه موفقيت شخص در سازش با مسائل زندگي به دلايل گوناگون تغيير مي­كند مثلاً در مواردي از قبيل شكست در عشق ، از دست دادن پول، بيماري، حادثه، مرگ فرد مورد علاقه ، ممكن است چنان انسان ازلحظه تولد تا هنگام مرگ به ديگران وابسته و نيازمند باشد و براي زنده ماندن از لحاظ جسماني ، رواني ، اجتماعي به پرستاري و مراقبت ديگران نياز دارد. انسان به تنهايي نمي­تواند بار مشكلات خويش را به دوش كشد.

بارزترين علامت اختلالات عاطفي، تغييرات و نوسات اخلاقي كم دست كه به شدت با اخلاق افراد سالم فرق دارد و به صورت افسردگي و يا خوشحالي زياده از حد تظاهر مي­كند.(شاملو، 1380).

اين باور كه همه ما در برخورد با دشواري هاي زندگي واكنش شادي نشان مي­دهيم اغلب با تبليغات روانشناسي و روانپزشكي از رنج و اندوه همخواني ندارد. نتيجه فريبنده اين نظريه به تأييد نرسيده است.جستجو واكنشي براي سبب يابي سالم هر بيمار بد حالي است كه از در وارد مي­شود و اين در حالي است كه جواب ساده و طبيعي و خير خواهانه وجود دارد كه مي­توان آن را در قالب نسخه­اي نوشت.(دوپالو، 1381).

افسردگي از قديمي ترين بيماري هاي شناخته شده و متداولترين انواع اختلالات رواني در همه زمانها و مكان هاست وتقريباً همه ما در طول زندگي گاهي احساس غم و افسردگي كرده­ايم.مردم درموقعيتهاي خاص همچون مشاجره با يك دوست و همكار، شكست شغلي، تحصيلي، بيماري پيري يا از دست دادن عزيزان احساس غمگيني مي­كنند افسردگي واكنش طبيعي انسان به فشارهاي محيطي است.(راسل، 1374)

طبق تحقيقات انجام شده افسردگي در بين زنان آشكارا تأييد شده است. در جامعه ما جنس مونث بيشتر از جنس مذكر به ابزار نشانه هاي افسردگي تمايل داشته است در حالي كه مردان براي خشم و بي تفاوتي بيشتر تقويت مي­شوند(روزنهان، 1380).

رابطه افسردگي با جنس زن مي­تواند به دليل فعاليتهاي آنزيم هاي شيميايي ، استعداد ژنتيكي و دوره ماهيانه افسردگي پيش از قاعدگي دانست كه به دليل تغييرات خلق آنان است كه بر آسيب پذيري زنان تأثير مي­گذارد همچنين امكان دارد ناقلان زنانه ژن افسردگي ، افسرده شوند در حال كه ناقلان مردانه اين ژن الكلي مي­شوند. و اينكه زنان تصور ذهني از بدن و تعقيب لاغري از طريق رژيم غذايي مربوط مي­شود. رژيم غذايي يك چرخه ناكامي و درماندگي را تشكيل مي­دهد.(روزنهان ، 1380)

مي­توان به تحقيقاتي اشاره كرد كه در سال 1978 توسط آريتي انجام شد ونشان داد كه حدود 75 درصد بيماران افسردگي حاد دارند. تحقيق ديگري كه در استراليا توسط جيمز درسال 1978 انجام شد و نتايج آن حاكي از آن بود كه تعداد خودكشي بين بيماران رواني 4 برابر بيشتر در مردها و 9 برابر درزنها.

هدف پژوهش و بيان ضرورت آن:

چون جوانان دانشجو ومتخصص فعالترين و بهترين بخش جامعه هستند كه در آينده اداره بخشهايي از جامعه را به دست مي­آورند به همين علت بايد بيشتر مورد توجه باشند تا اگر دچار مشكلات شدند بتوانيم هر چه سريعتر آن مشكل راشناسايي و رفع كنيم. چون در حال حاضر افسردگي شايعترين اختلال رواني دربين جوانان است و بيماران افسرده حدود 30 تا 40 درصد بيماران رواني را تشكيل مي­دهند بايد به آن توجه بيشتري كرد تا با شناخت علائم آن براي پيشگيري و درمان راه حلهاي مناسب پيدا كرد افسردگي يك انحراف عاطفي است به عبارت ديگر افكار منحرف و فريب آلود مجموعه­اي از احساسات غم و اندوه عدم اعتماد به نفس بي تفاوتي و بي حوصلگي خستگي و ضعف ، نااميدي و ياس و ... راتحت عنوان افسردگي به دنبال خود مي­كشد و قرباني خود را به طرف خودكشي سوق مي­دهد. بنابراين بايد گفت افكار غير منطقي و غير واقعي و فريب آلود ميكروب و علت افسردگي هستند و چنانچه اين افكار تصحيح و اصلاح شوند افسردگي درمان خواهد يافت.


سئوال پژوهش:

آيا بين افسردگي دختران و پسران دانشجو تفاوت معنا دار وجود دارد؟


فرضيه پژوهش

افسردگي دانشجويان دختر بيشتر از دانشجويان پسر است.


متغيرها

مستقل: جنسيت در اين تحقيق متغير مستقل است.

وابسته: ميزان افسردگي متغير وابسته است.


تعريف مفهومي افسردگي

درسطح معمول باليني افسردگي نشانگاني است كه تحت خلق افسرده است وبراساس بيان لفظي يا غير منطقي عواطف غمگين و اضطرابي و يا حالت هاي بر انگيختگي نشان داده مي­شود.افت گذرا يا دوام دار تنود عصبي –رواني كه به صورت يك مولفه بدني (سردردها خستگي پذيري بي اشتهايي بي خوابي يبوست كاهش فشار خون و جز آن) ويك مولفه رواني احساس به پايان رسيدن نيرو كمتري توانمندي غمگيني و جز آن )نمايان مي­شود.سقوط غير قابل توجه تنود حياتي در اين حالت در قلمرو بدني با خستگي دائم آشكار مي­شود. درقلمرو شناختي به صورت پراكندگي دقت ومشكل كوشش فكري و در قلمرو عاطفي ورواني به شكل حالتي ماليخوليايي كه با هشياري فرد نسبت به ناتوانمندي واكنش همراه است متجلي مي­شود.حالت رواني ناخوشي كه با دلزدگي يأس و خستگي پذيري مشخص مي­شود و در بيشتر مواقع با اضطرابي كم وبيش شديد همراه است.

دريك جمع بندي كلي توجه مي­شويم كه مفهوم افسردگي به گونه متفاوت به كار رفته:

به منظور مشخص كردن احساس هاي غمگيني،يأس ، نااميدي، و جز آن و بروز آنها به عنوان نشانه يك اختلال .

به منظور توصيف اختصاري يك نشانگان كه شامل نشانه هاي عاطفي شناختي ، حركتي، فيزيولوژيكي وغدد مترشحه است.(دادستان، 1378).

جنسيت: يعني زن (xx) و مرد (xy) . انسانها از نظر جنسيت به 2 دسته زن ومرد تقسيم مي­شوند جنسيت تفاوتهاي ظاهري را به همراه دارد.


تعريف عملياتي افسردگي:

داشتن نمره­اي در حد نمره­ افسردگي آزمون بك در اين پژوهش مورد نظر است و افرادي كه داراي نمره­اي در حد افسردگي آزمون بك بودند به عنوان افراد افسرده مشخص شده­اند.


فصل دوم

گستره نظري پژوهش

تاريخچه افسردگي

تاريخچه افسردگي نه تنها در بسياري از پژوهشها شايعترين اختلال رواني گزارش شده بلكه از قديمي ترين نشانه هاي رواني است كه در متون پزشكي به آن پرداخته اند. حدوداً 8 قرن پيش از ميلاد مسيح شرح داده بودند. واژه و مفهوم «ملانكولي» در نوشته هاي بقراطي قرن 4 پيش از ميلاد ارائه شده چنانچه ارسطو مي­گويد:

آنها كه درفلسفه ، سياست،شعر و هنر به جايگاه والايي مي­رسند همه گرايش ملانكولي دارند.(صنعتي،1371).

«افسردگي» تنها بيماري مردان شكست خورده، داغديده، درماندگي،؛ ناتوان و آواره يا در بيمارستانها زنداني بودند بود. دانش روانشناختي افسردگي بيشتر نتيجه تلاش پژوهندگان اين حوزه درسي وچند سال گذشته بوده است.(صنعتي ، 1378).

در سال 1915 در مقاله مشهور خود درباره ملانكول چنين نوشت: به احتمال زياد يك عامل جسمي در آرامش حال بيمار به هنگام شب در خود دارد. پديده­اي كه نمي­توان آن را به صورت روانزاد توجيه كرد.(قهرماني، 1374).

حدود 450 سال قبل از ميلاد بقراط از ميلاد اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني بكار بر د و حدود 100 سال قبل از ميلاد كورنيلسون سلسوس در كتاب dem edicnaافسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود.

پزشكان ديگر از جمله ارسطو، جالينوس نيز اين واژه ها را به كار بردند درقرون وسطي كه طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت رازي و ابن سينا و پزشك يهودي ميمونه ملانكولي رابيماري شخصي تلقي نمودند. درسال 1986 نوبت نوعي بيماري رواني را توصيف نمود و آن را malanch licus manicoناميد (قهرماني ، 1374)

درقرن نوزدهم مولفان در گروه هذيان هايي كه تك جنوني ناميده مي­شوند هزيان جزيي غمگيني با «ماليخوليايي هذياني» را متمايز كردند ودر وهله بعد مفاهيم جنون ادواري و جنون دوشكلي با پارژه به منظور متمايزكردن افسردگي مراجعين كه در تناوب با حالات شادي نا آرام بودند ظاهر شدند و سپس بيماري اخير توسط اميل كاپلين در سال 1899 روان گسستگي آشفتگي افسردگي (مانيك- دپرسيو) ناميده شد.(دادستان، 1378)


تعاريف افسردگي

افسردگي يك از رايجترين اختلالهاي عاطفي است افسردگي پاسخ طبيعي آدمي به فشارهاي زندگي است. عدم موفقيت در تحصيل يا كار، از دست دادن يكي از عزيزان و آگاهي از اينكه بيماري يا پيري توان ما را به تحليل مي­برد.از جمله موقعيتهايي هستند كه اغلب موجب بروز افسردگي مي­شوند (هاشميان، 1379).

افسردگي تنها زماني نابهنجار تلقي مي­شود كه با واقعه­اي كه رخ داده متناسب نباشد و يا فراتر از حدي كه براي اكثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه يابد. شخص افسرده در احساس بي كفايتي و بي انديشي غوطه ور مي­شود ، گاه زير گريه مي­زند، ممكن است به فكر خود كشي بيفتد(هاشميان، 1379).

افسردگي ها در شايعترين اختلالات رواني هستند اكثريت بيماراني كه از افسردگي در عذابند به پزشك مراجعه مي­كنند اكثراً از ناراحتيهاي جسماني، ازنداشتن انرژي ، احساس ضعف شكايت كرده و به همين دليل بدون تشخيص باقي مي­مانند. خوشبختانه اكثر اين بيماران پس از چند هفته يا حداكثرچند ماه بهبود مي­يابند.(پور افكاري، 1378)

كلمه افسردگي هنگامي كه به يك حالت روحي نسبت داده مي­شود كه تمام معاني عاميانه را در خود داشته باشد و نشانگر احساس كسالت روان، كمبود انرژي ، ازدست رفتگي و نااميدي و بي فايده بودن است و بي علاقگي و بد بيني نيز به همراه آن آيد.(راسل، 1380)

حالت افسردگي اغلب پس از نوميدي ويا احساس از دست دادن چيزي به وجود مي­آيد ولي بسياري از اوقات هم ظاهراً ناگهاني و خود به خود ايجاد مي­شود .(رواندوست، 1378)

اندوه است كه به قول فرويدبه هنگام سوگواري و ماليخوليا[1]

اما در نهايت واكنشي جامع مي­باشد كه در ضمير انسان نهفته است بنابراين وظيفه درمان تركيبي از اقدامات حمايتي در دوران ناراحتي است كه با تشريع امر فقدان و متقاعد ساختن بيمار به اينكه فقدان و گرفتاري پيش آمده نه تنها نابود كننده نيست بلكه اغلب امري اجتناب ناپذير است ورسالت خود را انجام مي­دهد و درواقع فرايندي كه به جريان احساس اثر مي­گذارد تا شخص با رسيدن به خود آگاهي جديد احساسات خود را كنترل كند.(دوپالو، 1381).

اين منطق آرايي مي­تواند بسيار خطرناك باشد زيرا در منظم روانپزشكي در نهايت نيمي از واقعيتها را مطرح مي­سازد. بحثي در اين نيست كه همه مادر مواردي در برابر احساسات واحد آسيب پذير هستيم.

مطمئناًدر زندگي هر كسي كمبودهايي وجود دارد وبسياري از آنها در ذهن شخص نهفته است. اما همه ناراحتيهاي ذهني كه مراقبت هاي باليني را ايجاب مي­كنند ناشي ازاين كمبودها و خسران ها نيستند. (همان منبع، 1381)

طبقه بندي افسردگي

هر گروه از روانشناسان با توجه به عوامل ايجاد كننده بيماري و علائم آن به نوعي تقسيم بندي رسيده­اند و از آنجا كه علل و علائم افسردگي متنوع و گوناگون است.

در گذشته افسردگي ها را به دو دسته نوروزي و پسيكوتيك[2]تقسيم بندي
مي­كردند(قهرماني، 1374)

تقسيم بندي توسط پتيل در 1971 انجام گرفت كه وي بر اساس مسأله درون افسردگي را تقسيم كرد كه عبارتند از:

1.افسردگي روان گستر

2.افسردگي اضطرابي

3.افسردگي همراه با خصومت

4.افسردگي فرد جوان همراه با اختلالات شخصيت.(دادستان، 1373)

طبقه بندي تقسيم افسردگي به دودسته اوليه و ثانويه بود.


افسردگي اوليه:

به آن گروه از افسردگي ها اطلاق مي­شود كه علائم افسردگي هسته اصلي بيماري مريض بود وبيماري رواني يا جسمي ديگري همراه با مولد اصلي افسردگي نمي­باشد.


افسردگي ثانويه:

افسردگي است كه علائم هسته اصلي بيماري نبوده ومعمولاً هميشه همراه با يك بيماري رواني يا جسمي ديگر است.(قهرماني، 1374)

در طبقه بندي ديگر افسردگي به دو دسته تقسيم مي­شود:

الف: واكنشي ب: سرشتي

كه نوع سرشتي را بيشتر ارثي و شديدتر تلقي كرده و نوع واكنشي را به عوامل محيطي نسبت داده­اند كه مي­تواند هم شديدتر و هم خفيفتر باشد.(معاني، 1378)

طبقه بندي ديگر افسردگي كه يك گروه ازدانشمندان كرده­اند عبارتند از :

الف- افسردگي يك قطبي

ب- افسردگي دوقطبي

ج –افسردگي دوره­اي

د –افسردگي مزمن. (قهرماني، 1374)

الف –افسردگي يك قطبي

افسردگي يك قطبي كه طي آن فرد فقط ازنشانه­هاي افسردگي رنج مي­برد بدون اينكه اصلاً به بيماري ديگري مبتلا باشد.

بررسي نظرسنجي پديده ونداليسم در بين نوجوانان

۵۴ بازديد

بررسي نظرسنجي پديده ونداليسم در بين نوجوانان

بررسي نظرسنجي پديده ونداليسم در بين نوجوانان

دانلود بررسي نظرسنجي پديده ونداليسم در بين نوجوانان

اين فايل داراي پرسش نامه نيز مي باشد

فهرست مطالب

فصل اول: كليات پژوهش

مقدمه 2

اهداف تحقيق 4

بيان مسأله 5

اهداف پژوهش 7

انگيزه يا انگيزه هاي پژوهشگر 8

فرضيه يا فرضيه هاي پژوهش 9

متغيرهاي مورد مطالعه 10

فصل دوم: ادبيات و پيشينه پژوهش

الف) مباني نظري پژوهش 13

نظريه آنومي دوركهايم 13

نظريه آنومي و اغراق مرتن 17

نظريه اشتوتزل و نظريه هيجان جمعي 19

نظريه ونداليسم هوبر 20

اريش فروم 22

نظريه روان پويايي ريچارد جنكنيز 23

ب)پيشنه هاي پژوهش 25

ادبيات تحقيق 25

نظريه ها 27

افرادي كه در رابطه با اين پديده تحقيقاتي انجام داده اند 27

فصل سوم: فرآيند پژوهش

روش پژوهش 35

جامعه آماري 36

نمونه ها و روش نمونه گيري 37

سه نوع روش نمونه گيري غير احتمالي 39

انواع نمونه گيري احتمالي 39

روش جمع آوري اطلاعات 40

روش تجزيه و تحليل داده ها 41

فصل چهارم: يافته هاي پژوهش

مقدمه 43

جداول يك بعدي 44

نمودارها 69

فصل پنجم: نتيجه گيري و پيشنهادات

بحث و نتيجه گيري 95

محدوديتها و مشكلات پژوهش 98

پيشنهادها 99

فهرست منابع 101

ضمائم

نمونه پرسشنامه 104

تصاوير ونداليسم

جداول يك بعدي

جدول شماره 1: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب فراواني جنسيت44

جدول شماره 2: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب سن 45

جدول شماره 3: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب وضعيت مسكن46

جدول شماره 4: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب ميزان درآمد 47

جدول شماره 5: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب فرزند چندم خانواده 48

جدول شماره6: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب وضعيت اشتغال مادر 49

جدول شماره7: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب ميزان تحصيلات مادر 50

جدول شماره8: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب وضعيت اشتغال پدر 51

جدول شماره9: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب ميزان تحصيلات پدر 52

جدول شماره10: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب مطالعه كتاب 53

جدول شماره11: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب تماشاي برنامه هاي تلويزيون54

جدول شماره12: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب گذراندن اوقات فراغت 55

جدول شماره13: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب تعداد دوستان 56

جدول شماره14: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب صميميت با افراد خانواده 57

جدول شماره15: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب لذت از كارها 58

جدول شماره16: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب انگيزه خودنمايي در بين نوجوانان 59

جدول شماره17: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب قرار گرفتن در جمع دوستان 60

جدول شماره18: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب سن بلوغ 61

جدول شماره19: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب كمبود محبت در بين نوجوانان 62

جدول شماره20: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب نشان دادن اعتراض در بين نوجوانان63

جدول شماره21: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب سرگرمي در بين نوجوانان 64

جدول شماره22: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب مشكلات خانوادگي در بين نوجوانان65

جدول شماره23: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب مشكلات اقتصادي 66

جدول شماره24: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب افت تحصيلي 67

جدول شماره25: توصيف جمعيت نمونه آماري بر حسب احساس اجحاف در بين نوجوانان 68


فهرست نمودارها

نمودار1: فراواني جنسيت 69

نمودار 2: فراواني سن 70

نمودار3 : فراواني وضعيت مسكن 71

نمودار4 : فراواني ميزان درآمد 72

نمودار5 : فراواني فرزند چندم خانواده 73

نمودار6 : فراواني ميزان اشتغال مادر 74

نمودار7 : فراواني ميزان تحصيلات مادر 75

نمودار8 : فراواني وضعيت اشتغال پدر 76

نمودار9 : فراواني ميزات تحصيلات پدر 77

نمودار10: فراواني مطالعه كتاب 78

نمودار11 : فراواني تماشاي تلويزيون 79

نمودار12 : فراواني گذراندن اوقات فراغت 80

نمودار13 : فراواني تعداد دوستان 81

نمودار14 : فراواني افراد صميمي در خانواده 82

نمودار15 : فراواني لذت بردن از كارها 83

نمودار16 : فراواني انگيزه خودنمايي 84

نمودار17 : فراواني بودن در جمع دوستان 85

نمودار18: فراواني سن بلوغ 86

نمودار19 : فراواني كمبود محبت 87

نمودار20: فراواني نشان دادن اعتراض 88

نمودار21 : فراواني سرگرمي 89

نمودار22 : فراواني مشكلات خانوادگي 90

نمودار23 : فراواني مشكلات اقتصادي 91

نمودار24 : فراواني افت تحصيلي 92

نمودار 25: فراواني احساس اجحاف 93


مقدمه:

ونداليسم در زمره ي آن دسته از انحرافات و بزهكاري هايي است كه در جامعه به وجود آمده است آنچه در تئوريها و پژوهش هاي مربوط به رفتارهاي انحرافي اهميت دارد درك بهتر جهت فهم و چگونگي بسط و دوام و استمرار رفتارهاي انحرافي در جامعه است روشي كه در اين تحقيق استفاده شده است روش پيمايشي است

دراين تحقيق تئوريهاي مختلفي جهت تبيين و فهم بهتر پديده ي ونداليسم مطرح شده است در اين پژوهش جامعه ي مورد نظر نوجوانان منطقه 10 تهران مي باشند فرضياتي كه در تحقيق مطرح است عبارتند از: بررسي رابطه بين سن بلوغ و رفتار نابهنجار

بررسي رابطه بين جلب توجه مردم و رفتار نابهنجار، بررسي رابطه بين عصبانيت و رفتارنابهنجار بررسي رابطه بين گذراندن اوقات فراغت و رفتار نابهنجار (ونداليسم) جا انداختن موضوع تخريب براي افراد در سنين كودكي شايد كار خيلي سختي نباشد و بسياري از ما پذيرفته ايم كودكان و نوجوانان مقداري شيطنت بايد داشته باشند ولي همه اينها بايد كنترل شده باشد جامعه بايد بپذيرد نوجوانان نيز داراي انرژي هايي هستند كه بايد از زمان و مكان معين تخليه شود ولي نحوه تخليه آنها بسيار مهم است و زمينه و بستر مناسب را براي ارضا نيازهاي نوجوانان توسط جامعه بايد مشخص شود اگر اين توان و انرژي اين هيجان احساس در يك مسير قرار نگيرد شايد همانند يك سيل، ويرانگري كرد و عوارض فردي و اجتماعي داشته باشد.

بسياري از پديده هاي اجتماعي، فرهنگي و حتي تاريخي جامعه ما متأثر از گزينش هاي متفاوت نسل هايي است كه از پي هم مي آيند و مي روند اين پديده در جامعه ما برجسته تر است چرا كه تفاوت ها و تمايزات موجود بين باورها، تفكرات، تصميمات و مهمتر از همه ملاك هاي گزينش هاي نسل هاي مختلف در جامعه ما محسوس تر و ژرفتر است دروني شدن آن باورها، نهادي شدن همان رفتارها و بازنشستن همين گزينش ها است كه ماهيت و تحول هر يك از پديده هاي اجتماعي و فرهنگي جامعه ما را رقم مي زند

پديده نابه هنجاري متداول است كه همواره در هر جامعه اي بين نسل هاي مختلفي وجود دارد كه همواره از مقداري تعارض و كشمكش نيز برخوردار است و شكاف بين نسل از تمايزاتي قطبي و شديد بين نسلي حكايت دارد كه تنها صورت بروني آن مي تواند به شكل تعارضات و كشمكش هاي نسلي بروز كند


اهداف تحقيق:

1شناخت علل گرايش جوانان به اعمال ونداليستي

2بررسي ابعاد اجتماعي مختلف پديده ونداليسم

3عوامل بروز و گسترش پديده ونداليسم

بيان مسأله:

درشرايطي كه همبستگي متقابل فرد و جامعه از ميان برود و فرد نتواند به كمك مكانيزم ها و ابزارهايي كه جامعه در اختيارش قرار مي دهد به اهدافش دست يابد در نتيجه از راه هاي ديگري كه خلاف است سعي مي كند به آن اهداف برسد در نتيجه مي گوييم كه فرد نا به هنجار شده است و وقتي اين حالت به صورت عام در جامعه شيوع پيدا مي كند مي گوييم جامعه دچار آنومي يا نا به ساماني شده است با از بين رفتن ارزشها و هنجارها يا ضعف شدن هنجارها و ارزشها، اعضاي جامعه، ديگر ارزشها و اهداف مشتركي را قبول ندارند به نظر مرتن(فرجاد، 1382: 12) بي هنجاري هنگامي به وقوع مي پيوندد كه فرد قادر نباشد با وسائلي كه جامعه مشخص كرده به اهداف خود دست يابد و عكس العمل طبيعي اين وضعيت روي آوردن به اين انحراف است نا به هنجاري ها در قالبهاي مختلفي: سرقت، اعتياد، فرار از خانه، سرقت، فحشا كه ناشي از طلاق اختلاف والدين، ستيزخانوادگي و يكي از اين نابه هنجاري ها گرايش جوانان به تخريب مي باشد كه تخريب در نوع خود مي تواند شامل تخريب اموال عمومي، فضاي سبز جاده ها، ديوارها و باشد چنين فردي را در اصطلاح جامعه شناسان وندال مي گويند و گرايش به اين گونه تخريب ها ونداليسم ناميده مي شود از سوي جوانان و نوجوانان داراي عوارض و پيامدهاي مادي و معنوي مي باشد اما در نگاه دقيق تر به اين قضيه مي توان ابعاد عوارض انساني را بسيار فراتر ديد با توجه به اين كه به دفعات شاهد تخريب اموال عمومي مانند كيوسك تلفن، اتوبوس ها، كندن جاده ها، خراب كردنه ديوارها، شكستن شيشه هاي مغازه و به هم ريختن ورزشگاهها از سوي جوانان و نوجوانان بوده ايم(پاتريس رانورن، ص 28) وندال ها درعين حال در يك گروه سني معين واقع اند در نوجوانان و جوانان بين 10 تا 25 سال بيشتر از ديگر گروه هاي سني به چشم مي خورد (محسني تبريزي، 1383: 267)

اهداف تحقيق:

در جهت فهم علت روي آوردن به پديده ونداليسم بررسي انجام مي دهيم از جمله اهداف پژوهش عبارتند از:

1)شناخت علل گرايش جوانان به اعمال ونداليسمي

2)بررسي ابعاد اجتماعي پديده ونداليسم

3)عوامل بروز و گسترش پديده ونداليسم


انگيزه يا انگيزه هاي پژوهشگر

بررسي وضع موجود ونداليسم در تهران و ابعاد و آثار آن اپيدميولوژي (همه گير شناسي) و ايتولوژي (سبب شناسي) ونداليسم در تهران با شناخت ويژگيهاي اجتماعي اقتصادي و فردي و شخصيتي وندالها و پي بردن به علل ونداليسم اين طرح مي كوشد راههاي پيشگيري و درمان اين معضل اجتماعي را پيشنهاد دهد

فرضيه يا فرضيه هاي پژوهش

آيا مشكلات اقتصادي خانواده سبب روي آوردن به ونداليسم در بين نوجوانان مي شود؟

آيا احساس بي عدالتي سبب روي آوردن به ونداليسم در بين نوجوانان مي شود؟

آيا افت تحصيلي سبب روي آوردن به ونداليسم در بين نوجوانان مي شود؟

متغيرهاي مورد مطالعه:

متغيرهايي براي بررسي پديده ونداليسم مطرح است كه عبارتند از:

مشكلات اقتصادي، بي عدالتي، افت تحصيلي

(تعريف نظري وتعريف عملياتي واژه ها)

1)مشكلات اقتصادي: وضعيتي است كه با مولفه هايي نظير نداشتن خانه، نداشتن كار، نداشتن پول، براي گذراندن زندگي قابل بررسي است

2)خانواده: گروهي از افراد كه براي تامين نيازهاي يكديگر كنار هم زندگي مي كنند و هدف مشتركي را دنبال مي كنند كه تشكيل شده از پدر، مادر، فرزندان

3)روي آوردن: پديده اي است كه افراد را به شكل هاي مختلف به خود جلب مي كند و افراد از روي ميل و رغبت دروني به آن كشش نشان مي دهند

4)ونداليسم: تخريب كردن اموال عمومي زماني كه نيروي جمعي در افراد جمع مي گردد و افراد بر روي اموال عمومي خود نمايي انجام مي دهند

5)نوجوانان: نوجواني به مرحله اي اطلاق مي شود كه يك سري تغييرات فيزيكي، فكري، رفتاري درفرد ايجاد مي شود

6)بي عدالتي: وضعيتي است كه با مولفه هايي نظير فرق گذاشتن، فقر اقتصادي، كم محبتي قابل بررسي است

7)افت تحصيلي: وضعيتي است كه با مولفه هايي نظير علت افت، پايه ي افت تحصيلي، مشكلات خانوادگي قابل بررسي است

الف) مباني نظري پژوهش

نظريه آنومي دوركهايم

تعريفي كه دوركهايم از بزهكاري و نابهنجاري ارائه مي دهد اولا كلي است و دربرگيرنده همه صور و اشكال بي هنجاري از جمله ونداليسم است ثانياً با آنچه كه بسياري از جرم شناسان و جامعه شناسان در تفسير آراي وي
گفته اند تفاوت بسيار دارد به نظر دوركهايم كژرفتاري و بزهكاري يك واقعيت اجتماعي است و از اين رو بهنجار است و نه نابهنجار اما اين مراد در هر وضعيت اجتماعي درست نيست جنايت در واقع تعيين كننده مرزهاي وجدان اجتماعي و اخلاق جمعي است بدينگونه جنايت به وجدان جمعي بستگي دارد اگر وجدان جمعي دگرگون شود و تحول بايد مفهوم جنايت و بزهكاري نيز دگرگون مي شود بدين ترتيب بزهكاري با دگرگوني اجتماعي بستگي دارد و در مواردي داراي پيامدهاي مناسب براي تحولات اجتماعي است چه بسا كه جنايتكاران امروز نوآوران و پيامبران فردا باشند(اشرف)

بدينگونه به نظر دوركهايم بزهكاري هميشه و در هر شرايطي آسيب شناسانه نيست بلكه در مواردي پيامدهاي مناسب براي تحولات اجتماعي در بردارد و آن در صورتي است كه نظام اجتماعي و وجدان جمعي آسيب شناسانه بوده و دگرگوني در آن ضروري باشد

بررسي علل همسر آزاري در ايران

۵ بازديد

بررسي علل همسر آزاري در ايران

بررسي علل همسر آزاري در ايران

بررسي علل همسر آزاري در ايران

فهرست مطالب
فصل اول :
مقدمه ۱
موضوع تحقيق ۹
مساله تحقيق ۱۵
اهداف تحققيق ۱۶
ضرورت و اهميت تحقيق ۱۷
فرضيه هاي تحقيق ۲۱

فصل دوم : پيشينه تحقيق
مروري بر مطالعات پيشين ۲۴
مطالعات و تحقيقات داخلي ۲۵
مطالعات و تحقيقات خارجي ۳۴
شرايط اجتماعي زندگي زنان ۳۷
تعاريف خشونت ۴۰
تعاريف خشونت خانوادگي ۴۴
اشكال خشونت عليه زنان ۴۵
زن آزاري و موارد خشونت عليه زنان ۴۹
اعمال جنسي خشن زيانبار عليه زنان ۵۲
ختنه دختران ۵۵
خشونت مربوط به تهيه جهيزيه ۵۸
ازدواج زودهنگام ۵۹
همسر آزاري در جامعه (زن آزاري) ۶۱
سبب شناسي خشونت عليه زنان كتك خورده ۶۴
آثار و عواقب خشونت عليه زنان ۷۲
عواملي كه خشونتهاي مبتني برجنسيت را دوام مي بخشد ۷۶
علل و انگيزه تزلزل در خانواده ۷۷
خشونت نسبت به زنان ۷۹
تعريف خانواده و انواع آن ۸۲
انواع خانواده ۸۴
وضعيت حقوقي زنان در ايران ۸۸
قوانين مربوط به ضرب و شتم ۸۹
روابط حقوقي زوجين ۹۱
روابط حقوقي مادر با فرزند ۹۲
انتخاب حرفه وشغل ۹۶
تابعيت ۹۶
سهم الارث زوجين از يكديگر ۹۸
رياست خانواده ۹۹
دستگاههاي قضايي و اجرايي در ايران نسبت به خشونت ۱۰۰
دادگاهها چگونه عليه زنان راي صادر مي كنند ۱۰۲
مراكز مشاوره ۱۰۷
حمايت و نگرش خانواده ۱۰۸
نظريه مربوط به خشونت شوهران عليه زنان ۱۰۹
نظريه سطح خرد ۱۱۰
نظريه منابع ۱۱۰
نظريه يادگيري اجتماعي ۱۱۲
نظريه سطح كلان ۱۱۶
نظريه خرده فرهنگ خشونت ۱۱۷
نظريه نظارت اجتماعي ۱۲۱
نظريه ساختار اجتماعي ۱۲۳
ديدگاه پدرسالاري ۱۲۵
چهارچوب نظري ۱۲۹
مدل فرضي تحقيق ۱۳۵

فصل سوم : مباني روش شناسي تحقيق
روش تحقيق ۱۳۷
نمونه و روشهاي نمونه گيري ۱۳۸
تعريف نظري و عملياتي متغيرها ۱۳۹
تكنيك گردآوري داده ها و تجزيه وتحليل داده ها ۱۴۷

فصل چهارم : تجزيه و تحليل آماري
جدول (۳-۱-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب تعداد فرزندان ۱۴۹
جدول (۳-۲-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب درآمد ماهيانه مرد ۱۵۰
جدول (۳-۳-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب استفاده از مواد مخدر يا الكل ۱۵۱
جدول (۳-۴-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب عدم رضايت زن در انتخاب همسر ۱۵۲
جدول(۳-۵-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب دخالت خويشاوندان ۱۵۳
جدول (۳-۶-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب تجربه خشونت در خانواده ۱۵۴
جدول (۳-۷-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب ميزان بدبيني در مرد ۱۵۵
جدول (۳-۸-۱) توزيع جمعيت نمونه برحسب اعتقادات مذهبي مرد ۱۵۶
جدول (۳-۱-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب تعداد فرزندان و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ۱۵۷
جدول (۳-۱-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان تعداد فرزندان و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۵۷
جدول (۳-۲-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب درآمد ماهيانه و ارتباط آن با خشونت در خانه ۱۵۸
جدول (۳-۲-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان درآمد ماهيانه و خشونت مرد عليه زن درخانه ۱۵۸
جدول (۳-۳-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب استفاده از مواد مخدر و ارتباط و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ۱۵۹
جدول (۳-۳-۲)محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان استفاده از مواد مخدر و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۵۹
جدول (۳-۴-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب رضايت در انتخاب همسر و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ۱۶۰
جدول (۳-۴-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان رضايت در انتخاب همسر و خشونت مرد عليه زن در خانه . ۱۶۰
جدول (۳-۵-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب دخالت خويشاوندان و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ۱۶۱
جدول (۳-۵-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان دخالت خويشاوندان و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۶۱
جدول (۳-۶-۲) توزيع جمعيت نمونه برحسب تجربه خشونت در خانواده و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ۱۶۲
جدول (۳-۶-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان تجربه خشونت در خانواده و خشونت مرد عليه زن در خانواده ۱۶۲
جدول (۳-۷-۲) توزيع جمعيت نمونه بر حسب بدبيني مرد وارتباط آن با خشونت مرد در خانه. ۱۶۳
جدول (۳-۷-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان بدبيني مرد و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۶۳
جدول (۳-۸-۲) توزيع جمعيت نمونه بر حسب اعتقادات مذهبي و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ۱۶۴
جدول (۳-۸-۲) محاسبه كي ۲ براي تعيين رابطه ميان بدبيني مرد و خشونت مرد عليه زن در خانه ۱۶۴
نمودار (۳-۱-۱)مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب تعداد فرزندان ۱۶۵
نمودار(۳-۲-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب درآمد ماهيانه مرد ۱۶۶
نمودار(۳-۳-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب استفاده از مواد مخدر ۱۶۷
نمودار(۳-۴-۱)مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب رضايت زن در انتخاب همسر ۱۶۸
نمودار(۳-۵-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب دخالت خويشاوندان ۱۶۹
نمودار(۳-۶-۱) مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب تجديد خشونت در خانواده ۱۷۰
نمودار(۳-۷-۱) مربوط به توزيع جنسيت بر حسب بدبيني مردان نسبت به زنان ۱۷۱
نمودار (۳-۸-۱)مربوط به توزيع جمعيت نمونه بر حسب اعتقادات مذهبي مردان

فصل پنجم:
بحث ونتيجه گيري ۱۷۴
مشكلات و محدوديتهاي تحقيق ۱۸۰
پيشنهادات ۱۸۱
منابع ۱۸۴

مقدمه
خشونت خانوادگي[۱]پديده اي جديد نيست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعي جديد است .
در كشورهاي غربي از حدود سي سال پيش و در ايران از چند سال پيش نگاه افراد متخصص به اين پديده جلب شده است .
در حال حاضر در ايران بسياري از مسائل و آسيبهاي اجتماعي در رابطه با خانواده وجود دارد .
مي توان از مشكل دختران فراري و افزايش خودكشي و خودسوزي در ميان زنان و افزايش طلاق و خشونت خانوادگي نام برد .
به احتمال زياد شرايط زندگي در خانواده ها مشكلاتي براي اعضاي خود به وجود مي آورد براي حل مشكلات خانوادگي نمي توان تنها به پند و نصيحت يا نظارت بر رفتار افراد اكتفا كرد بلكه در عين حال بايد به رابطه متقابل ميان جامعه و خانواده نيز توجه داشت اگر ساختار جامعه بر اساس اقتدار و نابرابري ميان اعضا شكل گرفته باشد قوانين آداب و رسوم،
باورها و نگرشهاي اجتماعي سلسله مراتب موجود را تاييد مي كنند و بازتاب آن در خانواده نيز مشاهده مي شود و اقتدار و نابرابري و استفاده از خشونت براي پيشبرد اميال فرد مقتدر در خانواده به عنوان رفتاري طبيعي در نظر گرفته مي شود. نتيجه خشونت خانوادگي نه فقط باعث ايجاد مشكلات اجتماعي و تشديد روابط اقتداري در جامعه خواهد شد كه بار ديگر در خانواده ها انعكاس خواهد يافت .
از آنجا كه خشونت عليه زنان به ويژه در محيط خانواده پيامدهاي جدي و جبران ناپذيري در خانواده و جامعه بر جاي مي گذارد لذا توجه به زنان جهت كاهش آسيبهاي اجتماعي به روشهاي مختلف لازم و ضروري به نظر مي رسد خشونت عليه زنان از موانع جدي براي دستيابي به اهداف توسعه و صلح است و بررسي آن ضروري است .
نتايج[۵] بررسي ها نمايشگر اين امر بوده اند كه خشونت هاي خانگي در جوامع مختلف از گستردگي زيادي برخوردارند و در ميان كليه طبقات اجتماعي و فرهنگ هاي مختلف ديده مي شود و عواملي مانند فشارها و تنشهاي اجتماعي يا بحرانهاي خانوادگي نيز در ظهور آنها دخالت دارند زيرا خشونت فقط در ميان خانواده هاي مساله دار مشاهده نمي شود .
خشم در انسان وجود دارد اما اگر در مسير صحيح هدايت نشود امنيت خانواده را مختل مي كند و موجب بروز رفتارهايي از قبيل كودك آزاري و زن آزاري خواهد شد زن آزاري اغلب در خانواده بصورت رقابت، حمله كلامي و آسيب بدني است كه باعث در هم كوبيدن شخصيت زن و در نتيجه عكس العمل هاي نابهنجار بر كودكان مي شود .
زن آزاري ( همسر آزاري ) يكي از آفتهايي است كه از گذشته تا كنون متوجه جوامع بوده و يكي از مخربترين عواملي است كه كانون خانواده را مورد هجوم قرار مي دهد .
زنان ايران در ميان انواع ۹ گانه خشونت خانگي بيشتر تحت خشونتهاي رواني و كلامي قراردارند .
۷/۵۲ درصد از كل پاسخگويان در پژوهش ملي بررسي خشونت خانگي دقيقاً اعلام كرده اند كه از اول زندگي مشترك تا كنون قرباني اين نوع خشونت كه شامل به كاربردن كلمات ركيك ، دشنام و داد و فرياد، بهانه گيري هاي پي درپي بوده اند (اعزازي، ۱۳۸۰ : ۳۰) .
ميانگين وقوع اين نوع خشونت براي زناني كه درگير آن بوده اند ۱۰ بار است .
رتبه بعدي از آن خشونت فيزيكي از نوع دوم است كه ۸/۳۷ درصد از زنان ايراني از اول زندگي مشترك خود آن را تجربه كرده اند كه شامل سيلي زدن زدن با مشت يا چيز ديگر، لگدزدن و…است. متوسط ميزان تجربه اين نوع خشونتها براي زنان درگير درخشونت خانگي برابر با ۴۶/۲ بار است. رتبه[۶] سوم با رقم ۷/ ۲۷ درصد متعلق به خشونتهايي است كه مانع از رشد اجتماعي و فكري و آموزشي است كه شامل ايجاد محدوديت در ارتباطهاي فاميلي – دوستانه و اجتماعي، كاريابي و اشتغال و ايجاد محدوديت در ادامه تحصيل و مشاركت در انجمنهاي اجتماعي است كه ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار كرده اند كه از اول زندگي مشترك تا كنون در معرض اين نوع از خشونتهاي همسران خود نبوده اند .
خشونت جنسي و ناموسي كه شامل مجبور كردن به ديدن عكسها و فيلمهاي مبتذل يا اجبار به روابط زناشويي نا خواسته يا غير متعارف مي شود با رقم ۲/ ۱۰ درصد رتبه پايئني را به خود اختصاص داده است .
آمارهايي كه ابعاد ميزان وقوع خشونت خانگي را در سطح ملي نشان مي دهد حاكي است كه ۸ /۸۹ درصد از زنان ايراني گفته اند در طول زندگي مشترك تا كنون در معرض اين نوع خشونت همسران خود نبوده اند (اعزازي، ۱۳۸۰ : ۷۴).
بنابراين نتايج پژوهش بررسي خشونت خانگي [۷]در۲۸ مركز استان نشان مي دهد كه وقوع خشونتهاي جنسي و ناموسي در سطح ملي در مقايسه با خشونتهاي ديگر كمتر گزارش شده است .
ميانگين مرتب شده دوره هاي زندگي در بين پاسخگويان در سطح ملي بر حسب ميزان وقوع خشونت خانگي نشان مي دهد كه دوره هاي زير به ترتيب پرخشونت ترين دوره ها براي زنان ايران محسوب مي شوند .
۱ – يك سال اول ازدواج
۲ – دوران تنگناهاي مالي
۳ – پس از تولد فرزندان
۴ – حداقل يكباردر ماه
۵ – دوران ميانسالي
۶ – دوران بارداري
خلاصه يافته هاي بدست آمده از خشونت خانگي در ۲۸ مركز استان كشور چنين نشان مي دهد :
۱ – مجبور كردن به انجام كارهاي خلاف عرف و شرع و قانون ( ۱/۱ درصد )
۲ – كتك كاري منجر به سقط جنين ( ۲ /۱ درصد )
۳ – زدن تا حد نقص عضو ( ۳ / ۱ درصد )
۴ – زدن تا حدي كه پرده گوش پاره شده است ( ۵ /۱ درصد )
۵ – زدن تا حدي كه دست يا پا شكسته است ( ۲ درصد )
۶ – از دست دادن دندان ( ۶ /۱ درصد )
۷ – زدن تا حدي كه فك يا بيني شكسته است ( ۵ /۱ درصد )
۸ – ازدواج مجدد شوهر بدون رضايت همسر اول ( ۲ درصد )
۹ – جلوگيري از نگهداري فرزندان توسط زن در زمان متاركه ( ۲ درصد )
۱۰ – مجبور كردن به سقط جنين ( ۵ /۲ درصد )
۱۱ – زدن تا حدي كه دندانها لق شده است ( ۵ /۲ درصد )
۱۲ – عدم مراعات بهداشت زناشويي ( ۶ / ۲ درصد )(اعزازي، ۱۳۸۰ : ۷۵).

بيان مسئله
خانواده يكي از نهادهاي اجتماعي نخستين است كه شالوده حيات اجتماعي محسوب مي گردد و گذشته از وظيفه فرزند آوري و پرورش كودك و در نتيجه استمرار نسل ها و بقاي نوع بشر وظايف ديگري از قبيل فعاليتهاي اقتصادي آموزشي و اجتماعي كردن فرد را به عهده دارد ( وثوقي و نيك خلق ۱۳۷۹ : ۱۹۹ ) .
در بين تمامي نهادها و سازمان ها و تاسيسات اجتماعي خانواده نقش و اهميتي خاص دارد و هيچ جامعه اي نمي تواند ادعاي سلامتي كند اگر از خانواده سالم برخوردار نباشد از آسيبهاي اجتماعي در امام نيست اگر از تاثير خانواده غافل باشد ( ساروخاني، ۱۳۷۵ : ۱۱ ) .
اين نهادها در دوره هاي مختلف تاريخي به اشكال گوناگوني مثل ( خانواده گسترده، خانواده هسته اي ) وجود داشته باشد و آنچه مهم است تنها شكل خانواده نيست بلكه تداوم مستمر آن در يك جامعه سالم از اهميت برخوردار است .
مردم عموما خانواده را كانون آرامش و سازش و انطباق رفتار توام با آسايش تصور مي كنند در حالي كه خانواده محل برخورد عقايد و سليقه هاي متضاد، سوء تفاهم هاي دراز مدت و هزاران تضاد و تناقض هاي فرهنگي ديگر است كه مرد و زن به مدد نيروي صيانت ذات عشق و علاقه به يكديگر پاره اي از آنها را ناديده گرفته و در موردي با يكديگر سازش كرده و درباره تضادها كه نه راه سازش دارد و نه راه اغماض براي يكديگر حريم قائل شده و آنها را به عنوان پديده اي مورد احترام طرفين تحمل مي كنند .( زنگنه، ۱۳۸۰ : ۲ ).
خشونت با زنان از پديده هاي رايج در جامعه ي ماست كه به صورت فيزيكي ( كتك زدن ) و كلامي ( ناسزا – تحقير وتوهين ) و ساير اشكال انجام مي گيرد در مقابل خشونت هاي فيزيكي مرد ، تنها كاري كه زن مي تواند بكند اين كه در صورت بروز ضرب و جرح به پزشكي قانوني از طريق مراكز انتظامي مراجعه كند گزارش دهد و طول درمان دريافت كند. در آن صورت مرد تعهد مي سپارد كه همسر خود را نزند و پرونده بسته مي شود و در صورت تكرار جريمه اي هم به او تعلق مي گيرد ( قاسم زاده، ۱۳۷۶ :۳۱ ) .
تا حدود سه دهه قبل جامعه شناسان خشونت در خانه را امري استثنايي قلمداد مي كردند و آن را خاص خانواده هايي مي دانستند كه داراي مشكلات مادي، سطح پايين فرهنگ و شرايط بحراني مانند طلاق بودند اما نتايج بر خلاف تصور رايج نشان داد كه خشونت در ميان همه خانواده ها وجود دارد و معمولا قربانيان خشونت در خانواده زنان و كودكان هستند

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و وسواس در بين دختران

۴۶ بازديد

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و وسواس در بين دختران

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و وسواس در بين دختران

بررسي رابطه بين هوش هيجاني و  وسواس در بين دختران مقطع سوم دبيرستان

فصل اول(كليات تحقيق)

مقدمه                                    

بيان مسئله                                

اهداف تحقيق                                  

فرضيه تحقيق                            

تعاريف عملياتي                            

فصل دوم(پيشينه و ادبيات تحقيق)                  

هوش هيجاني را بشناسيم                        

چگونه مي توان در هوش هيجاني پيشرفت كرد؟          

مؤلفه هاي هوش هيجاني                            

سنجش براي هوش هيجاني                      

هوش هيجاني                      

اهميت اندازه گيري هوش هيجاني                  

تعريف و پيشينه هوش هيجاني                    

پيشينه مطالعه هوش غير شناختي                  

هوش درون فردي                            

مؤلفه هاي اصلي هيجاني و اجتماعي و عوامل تشكيل دهنده آنها      

مؤلفه ها                                    

عوامل                                      

فصل سوم(روش تحقيق)

جامعه مورد مطالعه، حجم نمونه، روش نمونه گيري  

 ابزار اندازه گيري    

روش تحقيق                                

روش آماري مربوط به فرضيه                      

فصل چهارم(يافته ها و تجزيه و تحليل داده ها)              

مقدمه                    

جدول نمرات خام آزمودني ها از آزمون هوش هيجاني وضعف رواني    

بررسي رابطه بين وسواس و هوش هيجاني                

نمرات خام آزمودني هاي از آزمون وسواس در گروه دختران و پسران  

مقايسه وسواس در بين دختران و پسران              

نمرات خام آزمودني ها از آزمون هوش هيجاني در بين دختران و پسران  

مقايسه هوش هيجاني در بين دختران و پسران              

فصل پنجم(بحث و نتيجه گيري)                            

بحث و نتيجه گيري                          

پيشنهادات                                

محدوديت هاي تحقيق        

مقدمه :

مفهوم هيجاني موضوعي است كه مورد توجه دانشمندان وفلاسفه قديم بوده است وحتي داروين شواهدي يافت كه در آن همراه با تكامل دستگاه عصبي مركزي ،حالات هيجاني نظير: ترس ،خشم ولذّت جلوه گر مي شود .(اتكسيون 1986؛ترجمه براهني 1380) ولي بررسي علمي ودقيق آن به دهه ي گذشته بر مي گردد كه ابتدا در سال 1990پيتر سالوي هوش هيجاني را مطرح كرد و آن را به صورت توجه به هيجان ها وكاربرد مناسب آنها در روابط انساني ،درك احوال خود وديگران ،خويشتن داري وتسلّط بر خواسته هاي آن ،همدلي با ديگران واستفاده مثبت از هيجانها در تفكروشناخت مطرح كردند بعد گلمن 1995 هوش هيجاني را به عنوان يكي از مؤلفه هاي سلامت روان معرفي كردند وبر اين باور بود كه براي ارتقاءسلامت روان افراد بايد مؤلفه هاي هوش هيجاني را در افراد پرورش داد. هم چنين اون بار آن نيزبا طرح نظر خود تحت عنوان بهره هيجاني آن را عبارت از قابليت ها ومهارت هائي مي دانند كه بر روي توانايي فرد براي مقابله مؤثر با احتياجات محيط وفشارهاي آن اثر مي گذارد بطور خلاصه گفته مي شود كه ميزان هوش nافراد ،ضامن موفقيت آنها در درازمدت وكل زندگي نمي باشد بلكه ويژگيهاي ديگري براي برقراري ارتباطات مناسب انساني وموفقيت در زندگي لازمست كه هوش هيجاني ناميده شود وطرفداران اصلي روان شناسي انسان گرايانه در اين دهه گودون آلبورت ،آبراهام مازلو و كارل راجرز عقيده دارند كه يكي از احتياجات ضروري وجنسي انسان اين است كه نسبت به خودش احساس خوبي داشته باشد هيجان هاي خود را مستقيماًتجزيه نمايد واز نظر هيجاني رشد كند. (هرمان 1992به نقل از سالوي وهمكاران 1958)

در حيطه روان شناسي انديشمندان بزرگ از طرفي به علّت شناسي دردهاي رواني انسان واز طرف ديگر به طرح روش هايي براي بهره مندي انسان از ظرفيت كامل خود در جهت اختلالات رفتاري به خصوص ضعف رواني ووسواس كه توضيحاتي شده كه همه در جاي خود مقبول وهريك تكامل بخش ويا حداقل همپوش نظريه هاي پيشگام شده است .

بيان مسأله

تجارب هيجاني از دير باز به عنوان متدي مركزي درمانگري در نظر گرفته شده است ودرماندگي هيجاني عمده ترين عامل انگيزش براي جستجو درمان است .بر همين اساس نظم جويي عاطفي ،اختلال هاي عاطفي ،پيوند هيجاني وفرايند تحول نظم جويي عواطف از مباحث مورد توجه روان درمانگران است امروز اين امر مورد قبول قرار گرفته است كه تنظيم عواطف وطرح يابي زيست شناختي كاملاً وابسته بهم هستند (شور -1994)در دهه هاي اخير با تأثير هيجان در كاركرد شخصيت وسلامت روان تأكيد فراواني شده است ومطالعات روزافزوني به منظور بررسي اينكه افراد چگونه با حوادث هيجاني واسترس زا او كنار مي آيند وتأثيرات ضمن اين روش ها بر سلامت جسمي ودور از اختلالات رفتاري ماند ضعف رواني ووسواس مي شود .(پروين 1996)

در اين باره مي گويد :ديدگاه غالب اين است كه هيجاناتي كه توسط افراد تجربه مي شود ونيز چگونگي كنار آمدن افراد از نظر هيجاني قسمت مهمّي از شخصيت آنها را تشكيل مي دهد وداراي تأثير مهمي بر روي وسواس دارد . انسان ها در موقعيت هاي متفات واكنش هاي گوناگون از خود نشان مي دهد اما با وجود تمام اين تفاوتها ،راهي كه براي كنترل واداره هيجانات خود انتخاب مي كنند بايد از نظر اجتماعي مناسب ومقبول باشد ،اگر چنين نباشد اثراتي كه رفتارهايشان به دنبال خواهد داشت مي تاند ويرانگر باشد سالووي وماير (1990-1989)با طرح مفهوم تازه هوش هيجاني كه براساس نظريات گاردند درباره استعداد هاي فردي شكل گرفته بود پاسخ قابل قبولي براي اين سئوال مطرح نموده است . وبراساس اين نظريه انسان داراي توانايي هاي قابل پرورش است كه مي تواند اورا براي مقابله با شرايط زندگي آماده كند .(سيد محمدي 1382)

وسواس (تعريف نظري ):

يكي از اختلالات رواني است كه گاهي اوقات با اعمال مستمر و پي در پي مانند دست شستن و راه رفتن وگاهي هم به صورت وسواس فكري واينكه كاري را انجام نداده ومدام ومستمر كاري را انجام دادن وفكر كردن مُداوم .

تعريف عملياتي هوش هيجاني :

عبارتند از نمره اي است كه آزمودني از آزمون هوش هيجاني بدست آورده است.

تعريف عملياتي وسواس :

عبارتند از نمره اي است كه آزمودني از آزمون وسواس بدست آورده است .

هوش هيجاني را بشناسيم

هوش هيجاني (EQ)همان توانايي شناخت ،درك وتنظيم هيجان ها واستفاده از آنها در زندگي است . اولين بار در سال 1990روان شناسي به نام «سالوي »اصطلاح هوش هيجاني را براي بيان كيفيت ودرك احساسات افراد ،همدردي با احساسات ديگران وتوانايي اداره مطلوب خلق وخو به كاربرد . در حقيقت اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويش وديگران واستفاده از آن براي اتخاذ تصميمات مناسب در زندگي است . به عبارتي عاملي است كه به هنگام شكست ،در شخص ايجاد انگيزه مي كند وبه واسطه داشتن مهارتهاي اجتماعي بالا منجر به برقراري رابطه خوب با مردم مي شود تئوري هوش هيجاني ديدگاه جديدي درباره پيش بيني عؤامل مؤثر بر موفقيت وهمچنين پيشگيري اوليه از اختلالات رواني را فراهم مي كند كه تكميل كننده علوم شناختي ،علوم اعصاب ورشد كودك است قابليتهاي هيجاني براي تدبير ماهرانه روابط با ديگران بسيار حائز اهميت است .

روان شناسي به نام «گلمن »اظهار مي دارد كه هوش هيجاني وشناختي در بهترين شرايط تنها 20 درصد از موفقيتها را باعث مي شود و80درصد از موفقيتها به عوامل ديگر وابسته است وسرنوشت افراد در بسياري از موفقيتها در گرو مهارتهايي كه هوش هيجاني را تشكيل مي دهند . در واقع هوش هيجاني عدم موفقيت افراد با ضريب هوش بالا وهمچنين موفقيت غير منتظره افراد داراي هوش متوسط را تعيين مي كند . يعني افرادي با داشتن هوش عمومي متوسط وهوش هيجاني بالا خيلي موفقتر از كساني هستند كه هوش عمومي بالا وهوش هيجاني پايين دارند . پس هوش هيجاني پيش بيني كننده موفقيت افراد در زندگي ونحوه برخورد مناسب با استرسها است .

مؤلفه هاي هوش هيجاني:

هر چند هوش هيجاني IQارتباط دارد ولي از لحاظ مفهوم نظري وعملكرد كاملاًبا آن تفاوت دارد . مؤلفه هاي هوش هيجاني به قرار زير است :

1.درون فردي :شامل خود شكوفايي ،استقلال وخود آگاهي عاطفي

2. بين فردي :همدلي ومسئوليت اجتماعي

3.سازگاري :شامل توان حل مسائل وآگاهي به واقعيت

4.مديريت استرس :شامل كنترل تكانه ها وتحمل فشارها

5.خلق وخوي :شامل شادكامي وخوش بيني

همانگونه كه از اجزاء هوش هيجاني مشخص مي گردد اين مفهوم مي تواند زمينه ساز پيشرفت شغلي ،رضايت در روابط فردي و...باشد كه دراين مقاله به ارتباط EQبا پيشرفت تحميلي در سطوح بالاتر مي پردازيم . در تعيين سهم عوامل مربوط به موفقيت تحميلي تنها 20%به IQاختصاص يافته است كه اين ميزان براي دانشجوياني كه در مقاطع بالاي تحصيلي قرار داشته ورشته خوبي نيز دارند حتي به مقادير پايين تري نيز تنزل مي يابد . پس نقش عوامل انگيزشي ،هيجاني وبين فردي در پيشرفت تحصيلي در اين گروه از دانشجويان كه همگي از هوش عملكرد بالايي برخوردار دارند بسيار مهّم خواهد بود . نكته حائز اهميت ديگر آن است كه اصولاًهوش شناختي ياIQرا نمي توان چندان تغيير داد ولي هوش هيجاني  EQقابل تغيير ،اصلاح وارتقاءمي باشد . پس شناخت EQيك استفاده كاربردي نيز خواهد داشت . پژوهش هاي اخير نشان داده است كه برخلاف نظر اغلب فلاسفه وروانشناسان شناخت وعاطفه مستقل از يكديگر نيستند . تجارب عاطفي ما به نحوي با ذخيره سازي وبازيابي اطلاعات پيرامون ما مربوط است . حالات خلقي ما تأثير عميقي بر اطلاعاتي كه به ذهن مي سپاريم يا مورد توجه قرار مي دهيم و شيوه اي كه به موقعيت هاي اجتماعي واكنش نشان مي دهيم ارد در نتيجه به عنوان يك اصل كلي در اين ديدگاه مي توان گفت :عاطفه خوب ـ تفكر خوب هنگاميكه احساس خوبي داريم دنيارا با عينك خوش بيني مي بينيم وبرعكس . عملكرد عاطفي بر كاركرد عصبي روان شناختي فرد نيز تأثير مي گذارد وقتي خوش خلق هستيم . خاطرات خوب را به ياد مي آؤريم ووقتي افسرده هستيم خاطرات بد اتوماتيك وار به ذهن وارد مي شوند . هر چقدر هوش عاطفي فردي بالابر باشد به نقش وتأثير عواطف بر كنش ها ورفتارهايش آگاه تر است وسعي مي كند متناسب با موقعيت بهترين عاطفه را در خود ايجاد كند تا بهترين نوع تفكر وحل مسأله را انجام دهد فردي كه EQبالا دارد مي داند كه چگونه تأثير منفي هيجانات را بر تفكر خود اصلاح نمايد . امروزه بين يادگيري،امتحان دادن ونمره گرفتن با آنچه كه لازمه زندگي مدرن وروابط پيچيده بين فردي كنوني است تفاوت زيادي قايل شده اند همه ما انسان هايي را مي شناسيم كه در ظاهر تحصيلات بالايي برخوردارند ونمرات درخشاني گرفته اند ولي در عمل وصحنه اجتماع ومسئوليت . بسيار شكننده وداراي زندگي نه چندان خوب وحتي گاه بسيار ملالت بار هستند . واقعيت هوش هيجاني ومؤلفه هاي‌آن در اين زمينه نيز مي تواند پاسخگوي بسياري از چراها باشد مثل اينكه چرا يك مهندس تحصيل كرده نمي تواند با همسر خودزندگي شادمانه اي داشته باشد ؟چرا يك شاگرد اول دانشگاه نمي تواند در كنكور كارشناسي ارشد موفق شود ؟

تعريف و پيشينه هوش هيجاني

تعريف هوش هيجاني نيز همانند هوش شناختي شناور است . اين اصطلاح از زمان انتشار كتاب معروف گولمن (Goleman 1995)به گونه اي گسترده به صورت بخشي از زبان روزمره در آمد وبحث هاي بسياري را برانگيخت .گولمن طي مصاحبه اي با جان انيل (1996)هوش هيجاني را چنين توصيف مي كند :

هوش هيجاني نوع ديگري از هوش است . اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويشتن واستفاده از آن براي اتخاذ تصميم هاي مناسب در زندگي است .توانايي اداره مطلوب خلق وخوي ووضع رواني وكنترل تكانش هاست . علمي است كه به هنگام شكست ناشي از دست يافتن به هدف ،در شخص ايجاد انگيزه واميد مي كند .

بحث و نتيجه گيري

همانطور كه در تحقيق حاضر بيان كرديم گاهي اوقات هيجانها واحساسات ناشي از آنها باعث اعمالي ويا رفتاري در فرد مي شود كه انجام بيمارگونه انها باعث مي شود كه اختلالاتي را در فرد به وجود بياورد كه يك نوع از اين رفتارها مي توان بگوييم كه وسواس وتكرر در رفتار واعمال به علت اينكه فرد نتوانسته هيجان خود را كنترل كند گاهي در فرد بوجود مي آورد وهمين طور باعث مشكلاتي خواه يا ناخواه مي شود كه در تحقيق حاضر به بررسي رابطه بين هوش هيجاني ووسواس در بين دختران وپسران سّوم دبيرستان شهرستان ابهر كه فرضيه هاي تحقيق عبارتند از اينكه بين وسواس وهوش هيجاني رابطه معني داري وجد دارد وهمين طور هوش هيجاني در بين دختران وپسران وهمين طور وسواس در بين دختران وپسران داراي تفاوت معني داري است . كه جهت آزمون فرضيه هاي جامعه مورد مطالعه عبارتند از دانش آموزان سوم دبيرستان شهرستان ابهر است كه‌آزمون ويژگيهاي شخصيت بحث وسواس وضعف رواني اجرا گرديده وهمين طور آزمون هوش هيجاني بار اين كه طبق جامعه مورد مطالعه وبرآورد كل آن 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب گرديده وبا بدست آوردن نمرات خام وبا استفاده از روش آماري ضريب هم بستگي و tمتغيير مستقل فرضيه ها را مورد آزمون قرار داده ايم كه نتايج بدست‌آمده حاكي از آن است كه بين وسواس يا ضعف رواني وهوش هيجاني رابطه معني داري وجود دارد وهمين طوربين وسواس در دختران وپسران تفاوت معني داري وجود دارد وهمين طور هوش هيجاني در بين دختران وپسران تفاوت معني داري وجود دارد ووسواس در دختران بيشتر از پسران است وهمين طور هوش هيجاني در بين دختران بيشتر از پسران است وسطح معني داري آن در بين 5%قرار دارد . كه نتايج تحقيق حاضر با تحقيق بهاري در سال 1370كه تحت عنوان مقايسه هوش هيجاني در بين مادران فرزندان عقب مانده و مادران فرزندان حدود سني 35 ساله شهرسان زرند كه نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه بين هوش هيجاني مادران فرزندان عقب مانده ومادران فرزندان عادي تفاوت معني داري وجود دارد.

وهمين طور تحقيق مهديخاني در سال 1368كه تحت عنوان مقايسه وسواس در بين فرزندان آخر واول دختران وپسران مقطع اول دبيرستان شهرستان كرمان كه نتايج بدست‌آمده حاي از آن است كه بين وسواس فرزندان اول وآخر تفاوت معني داري وجود دارد .

وهمين طور تحقيق بهرام پور در سال 1368 كه تحقيق تحت عنوان بررسي رابطه بين هوش هيجاني وسلامت رواني در بين دانش آموزان مقطع سوم دبيرستان شهرستان ابهر نطنز كه نتايج آن حاكي از آن است كه بين هوش هيجاني وسلامت رواني رابطه معني داري وجود دارد .

بررسي علل و عوامل حجاب زدگي دانشجويان در دانشگاه

۱۵ بازديد

بررسي علل و عوامل حجاب زدگي دانشجويان در دانشگاه

بررسي علل و عوامل حجاب زدگي دانشجويان در دانشگاه

پروژه بررسي علل و عوامل حجاب زدگي دانشجويان در دانشگاه

فهرست مطالب
چكيده
پيشگفتار
فصل اول – كليات پژوهش
۱- مقدمه ۲
۲- بيان مسئله ۴
۳- اهداف پژوهش ۷
الف) اهداف كلي ۷
ب) اهداف جزئي ۷
۴- اهميت موضوع پژوهش ۸
الف) ضرورت و اهميت نظري ۸
ب) ضرورت و اهميت عملي ۸
۵- فرضيات يا سوالات اساسي پژوهش ۹
۶- تعريف نظري و عملياتي متغيرها ۱۰
۷- خلاصۀ پژوهش ۱۳
۸- محدوده مطالعاتي پژوهش ۱۴
فصل دوم – ادبيات و پيشينه موضوع پژوهش
۱- مقدمه ۱۶
۲- تعريف حجاب ۱۷
۳- تاريخچه و مرور اجمالي حجاب در تاريخ اديان ۱۸
۱) اديان غير الهي ۱۸
۲) اديان الهي ۲۱
۴- انواع حجاب ۲۹
۵- اشكال پوشش ۳۰
۶- علت و فلسفه پيدايش حجاب ۳۵
۷- آثار و تبعات حجاب در جامعه ۴۱
۸- ۱) آثار و تبعات رعايت حجاب در جامعه ۴۲
۱-۱) آثار فردي رعايت حجاب در جامعه ۴۲
۲-۱) آثار اجتماعي رعايت حجاب در جامعه ۴۸
۲) آثار و تبعات عدم رعايت حجاب در جامعه ۵۶
۹- عوامل تاثيرگذار در بدحجابي و بي حجابي ۵۹
۱) عوامل فردي تاثير گذار در بدحجابي و بي حجابي ۶۰
۲) عوامل اجتماعي تاثيرگذار در بدحجابي و بي حجابي ۷۵
۱۰- وضعيت حجاب در ايران و جهان ۱۰۴
۱۱- چهارچوب نظري ۱۱۰
۱۲- نتيجه گيري ۱۱۷
فصل سوم – روش شناسي پژوهش
۱- روش پژوهش ۱۲۰
۲- جامعه آماري ۱۲۰
۳- حجم نمونه و روش نمونه گيري ۱۲۰
۴- ابزار اندازه گيري (ابزار سازي) ۱۲۱
۵- روش جمع آوري اطلاعات ۱۲۲
۶- روش هاي تجزيه و تحليل (آماري) اطلاعات ۱۲۳
فصل چهارم – تحليل يافته هاي پژوهش
۱- مقدمه ۱۲۵
۲- جدول گرايشي ۱۲۶
۳- جدول توصيفي يك بعدي ۱۲۷
۴- جداول دو بعدي ۱۳۶
فصل پنجم- نتايج پژوهش
۱- بحث و نتيجه گيري ۱۵۵
۲- تنگناها و محدوديت هاي پژوهش ۱۵۸
۳- پيشنهادهاي پژوهش ۱۵۹
۴- خلاصه پژوهش ۱۶۱
۵- فهرست منابع ۱۶۳
ضمائم ۱۶۸

چكيده
در اين تحقيق به بررسي آثار و عوامل و ميزان گرايش به حجاب زدگي دانشجويان دختر دانشگاه آزاد اسلامي مجتمع وليعصر (عج) و دانشگاه آزاد اسلامي گناباد پرداخته شده است و هدف از انجام اين تحقيق يافتن عوامل اثرگذار در بدحجابي وآثار آن در جامعه وفرد مي باشد تاراه كارهاي مناسب جهت اين معضل ارائه شود.
در انجام اين تحقيق از دو روش اسنادي و پيمايشي (پرسشنامه ) استفاده شده است كه عبارتند از (سال ورود به دانشگاه ، رشته تحصيلي ، سن ، وضعيت شغلي ، وضعيت تاهل ، تعداد اعضاي خانواده ، درآمد خانواده ، وضعيت مسكن ، ساعات تماشاي تلويزيون ) مي باشد.

پيشگفتار:
تحقيق كه در پيش رو داريد حاصل كار دانشجويي رشته مددكاري براساس مطالعه و مشاهده مسئله حجاب و حجاب زدگي در جامعه مي باشد. محقق سعي كرده تا سرفصل هايي در مورد مسئله حجاب زدگي گردآوري كند تا در اختيار عموم مردم قرار گيرد.
انگيزه انجام دادن اين تحقيق سوژه روزبودن حجاب و درگيري مسلمانان پاك نيت ايراني است كه شبهاتي در مورد حجاب دارند وبرطرف كردن اين شبهات مي باشد.
تحقيق حاضر شامل فصل اول كه دربرگيرنده مقدمه بيان مسئله و اهداف وضروريات تحقيق مي باشد . فصل دوم كه ادبيات پژوهش مي باشد شامل تعريف حجاب تاريخچه اجمالي ديدگاه اديان در تاريخ ، وانواع مختلف وشكل پوشش، علت و فلسفه پيدايش حجاب و آثار و تبعات حجاب در جامعه و عوامل ايجادكننده بدحجابي و بي حجابي در جامعه مي باشد . فصل سوم روش شناسي پژوهش مي باشد كه شامل روش پژوهش ، جامعه آماري، حجم نمونه و روش نمونه گيري ، ابزار اندازه گيري ، روش جمع آوري اطلاعات ، روش هاي تجزيه و تحليل آماري اطلاعات مي باشد . در فصل چهارم جداول يك بعدي و دوبعدي و نمودارها آورده شده است و در فصل پنجم نتايج بدست آمده و پيشنهادهاي پژوهش براي رفع اين معضل آورده شده است.
بيان مسئله
حجاب پوششي است كه زن را ملزم مي كند كه بدن خود را از نگاه نامحرمان بپو شاند و زن و مردي كه اين حجاب را ر عايت نكنند دچار بد حجابي شده و جامعه و همين طور خودشان را دچار ناامني مي كنند. به مساله حجاب در همه ي اديان الهي تاكيد فراوان شده است. اسلام طرفدار آن است كه زن در حضور بيگانه بدن خود را بپوشاند تا عزت و كرامتش درمقابل مرد بيگانه محفوظ بماند نه اين كه در مقابل مرد موجودي مبتذل باشد و در عين حال هرگز مجبور به كناره گيري از جامعه نمي شود.

آسيب شناسي و جرم شناسي بزهكاري زنان و درمان آن

۶ بازديد

آسيب شناسي و جرم شناسي بزهكاري زنان و درمان آن

آسيب شناسي و جرم شناسي بزهكاري زنان و درمان آن

آسيب شناسي و جرم شناسي بزهكاري زنان و درمان آن

فهرست مطالب
مقدمه ۷
بيان مسئله ۹
تدوين سؤالات اساسي پژوهش ۱۱
اهداف و ضرورت پژوهش ۱۱
هدف اصلي: ۱۲
هدف فرعي: ۱۲
مفاهيم اساسي ۱۵
چارچوب نظري ۱۵
ديدگاه روان‌شناسي در مورد جرم ۱۵
الف) نظريه آسيب‌پذيري هورتون كولي ۱۷
ب) نظريه روانيزيستي شارل فوريه ۱۷
ديدگاه جامعه‌شناختي در مورد جرم ۲۰
۱ـ رويكرد نقش‌گرايانه ۲۰
۲ـ نظريه فشارساختي ۲۰
۳ـ نظريه كنترل جرم ۲۰
۴ـ نظريه تضاد ۲۱
۵ـ نظريه تعارض فرهنگي(Henry moc key) 21
6ـ بزهكاري به عنوان خرده فرهنگ ۲۱
۷ـ نظريه برچسب‌زني (واكنش اجتماعي) ۲۲
۸ـ نظريه ارتباط نسبي ۲۲
ديدگاه‌هاي جامعه‌شناختي جرائم زنان ۲۲
۱ـ ديدگاه اتوپلاك ۲۲
۲ـ ديدگاه آدلر ۲۲
پيشينه تحقيق ۲۳
يافته‌هاي تحقيق ۲۵
آسيب‌شناختي جرائم زنان ۲۵
ويژگي‌هاي زنان مجرم ۳۳
۱ـ از نظر اقتصادي ۳۳
۲ـ از نظر موقعيت خانوادگي و تحصيلي والدين ۳۴
۳ـ مناسبات خانوادگي ۳۴
۴ـ الگوها و مناسبات اجتماعي ۳۵
۵ـ شرايط زيستي و محيط سكونت ۳۶
۶ـ نحوه گذارندن اوقات فراغت ۳۶
سبب‌شناسي جرائم زنان ۳۶
بررسي عوامل مرتبط با وقوع و گسترش جرائم ۴۰
۱ـ عوامل رواني و فردي ۴۰
۲ـ عوامل فرهنگي ۴۱
۳ـ عوامل عقيدتي ۴۱
۴ـ عوامل جسماني ۴۱
۵ـ عوامل‌شناختي ۴۱
۶ـ عوامل اقتصادي ۴۲
۷ـ عوامل سياسي ۴۲
۸ـ عوامل اجتماعي ۴۲
۹ـ عوامل خانوادگي ۴۳
نقش انواع مشكلات خانوادگي در بروز گونه‌هاي جرائم ۴۵
۱ـ غفلت ۴۵
۲ـ تعارض ۴۶
۳ـ نگرش‌ها و رفتارهاي انحرافي ۴۶
۴ـ از هم گسيختگي ۴۶
ضرورت بررسي تاريخچه اعتياد ۵۰
مطالعه مراحل اعتياد ۵۷
نوشيدن در ميان جمع Social drinking 57
نوشيدن زياد ۵۷
وابستگي به الكل ۵۸
هروئين و كوكائين ۵۸
مراحل اعتياد هروئين ۵۹
مراحل اعتياد به كوكائين ۶۱
مصرف زياد و بي‌رويه ۶۲
طبقه‌بندي معتادين ۶۳
عوامل هم‌بسته با اعتياد ۶۴
فحشا ۶۷
راه‌هاي آلودگي زنان به جرائم جنسي ۷۰
علل گرايش به انحراف‌هاي جنسي و روسپي‌گري ۷۰
عوامل مرتبط با شيوع فحشا ۷۲
قتل ۷۳
سرقت ۷۵
اقسام سرقت در زنان ۷۵
دسته‌بندي زنان سارق ۷۷
راهكارهاي پيشگيري، اصلاح و درمان ۷۷
جامعه مورد مطالعه ۸۴
حجم نمونه ۸۴
روش نمونه گيري ۸۴
ابزار اندازه گيري در تحقيق ۸۴
روش تحقيق ۸۵
روش آماري مربوط به فرضيه ها ۸۵
مقدمه فصل چهارم ۸۸
بحث ونتيجه گيري ۹۶
پيشنهادات ۹۸
محدوديت ها ۹۸
منابع ۹۹
مقدمه
دوين قواعد و قوانين حاكم بر زندگي جمعي و الزام افراد به رعايت اين قوانين از سوي نمايندگان و مجريان قانون، موضوعي است كه تاريخي به قدمت شكل‌گيري زندگي جمعي و گروهي انسان دارد. كنترل رفتارها مطابق با معياري و ملاك‌هاي مورد قبول ديگان از سوي مراجع مختلف خارجي، شيوه‌اي است كه با اندكي تأثير به كار برده مي‌شود. چرا كه اين روش‌ها تنها در صورتي كارآيي خواهد داشت كه رفتاري مخالف با قوانين حاكم بر جامعه رخ داده و امكان جلب و دستگيري فرد خاطي و مجازات او فراهم باشد.
كنترل رفتارها از سوي مراجع خارجي با تشريفات مختلف و گاهي با تناقض قانوني همراه است. مجريان قوانين از آن جهت كه انسان‌اند ممكن است عمداً يا سهواً نماينده مناسبي از سوي قانون نبوده و خود اعمالي خلاف قانون مرتكب شوند.
اصلاحات مكرر قوانين برحسب مقتضيات زمان، بيانگر امكان وجود نقايصي است كه انسان‌ها همواره در تلاش‌اند آنها را مرتفع نمايند.
نسبي بودن قوانين و تأثير نارساي آن در كاهش جرائم باعث مي‌شود همواره حكايت تلخ بروز جرائم تكرار شود و سنگيني بار آسيب‌هاي اجتماعي بر دوش جامعه فزوني يابد.
عوارض نامطلوب دردها و معضلات اجتماعي كه جامعه همواره مجبور به تحمل آن است باعث شده است گروه‌هاي پژوهشي در قالب فعاليت‌هاي علمي و تحقيق در پي يافتن علل و انگيزه‌هاي ارتكاب جرم باشند. تا راهكارهاي مناسبي را براي رهايي از اين آسيب‌ها بيابند. طبق موازين حقوقي، جرم عملي است كه برخلاف يكي از موارد قانوني مجازات عمومي هر كشوري باشند و مجرم كسي است كه در زمان معيني عملي برخلاف مقررات قانوني كشور انجام دهد. وقوع جرم نه تنها نظم و آرامش و سلامت جامعه را بر هم مي‌زند بلكه خصارت روحي و جسمي و مادي نيز به افراد و آزادي و استقلال آنها وارد مي‌نمايد. متأسفانه تاكنون بيشتر اقدامات براي حل مشكل بزهكاري و آسيب‌هاي اين چنيني، جنبه قضايي و انتظامي داشته و كمتر به راهبردهاي تربيتي و اصلاحي و جوانب پيشگيرانه توجه شده است. توجه به جوانب قضايي و انتظامي از طريق اصلاح و تغيير در قوانين و مقررات، عمدتاً از راه تشديد آنها و يا افزايش توان كنترل شرايط و افراد صورت مي‌گيرد.
اين اقدامات در جهت افزايش كنترل‌هاي خارجي بر رفتار انسان مي‌باشد. در مقابل توجه به اقدامات اصلاحي و تربيتي از طريق تقويت كنترل‌هاي دروني رفتار قرار دارد كه در جهت افزايش مباني شناختي و رواني حاكم بر رفتار است.
توجه به مطالعات و تحقيقات گسترده با استناد به آخرين داده‌ها و تازه‌ترين اطلاعات و توجه به جوانب آسيب‌شناختي، سبب‌شناختي و درماني از ابعاد روان‌شناختي، جامعه‌شناختي و جرم‌شناختي ضروري به نظر مي‌رسد.
هر اقدام تربيتي و هر فعاليت اصلاحي واجد حساسيتي ويژه است.
اين حساسيت از آن جهت با عوامل دروني كنترل رفتار يعني شناخت‌ها و عواطف سروكار دارد شكلي متفاوت به خود مي‌گيرد و آنگاه كه موضوع مورد مطالعه مجرمين باشند مضاعف مي‌شود.
بيان مسئله
شرايط، زماني پيچيده‌تر مي‌نمايد كه سعي بر بررسي زنان مجرم باشد.
چرا كه نقش زنان در شكل‌گيري، پديدآيي و استقرار خانواده از يكسو و انجام دوام و پايداري خانواده از سوي ديگر غير قابل ترديد و انكار است.
زنان به عنوان ايفاگران نقش‌هاي تربيتي در كانون خانواده و جامعه اولويت ويژه دارند و بيش از پيش موضوع توجهات تربيتي و آموزشي باشند. توجه پژوهشگران براي ريشه‌يابي آسيب‌هاي اجتماعي توجهي چند جانبه بوده است. انواع مشكلات خانوادگي، سطح نظارت والدين، مشكلات رواني و اختلالات رفتاري مجرمين، مشكلات آموزشي در سطوح مختلف دستگاه‌هاي آموزشي، پرورشي و تربيتي جامعه و ناتواني مجرمين در يادگيري شيوه‌هاي كنار آمدن با مشكلات و مهارت‌هاي سازگار شدن و ايجاد ارتباط سالم و سازنده با ديگران و نيز تعيين نوع و ميزان تأثير مسائل اقتصادي، اجتماعي و سياسي و... بر ارتكاب جرائم و افزايش آن از جمله متغيرهاي مورد توجه پژوهشگران است.
اين نوشته در تلاش است ضمن اعلام داده‌هاي توصيفي از وضعيت جرم و بزه در زنان و نتايج مستخرج از اين داده‌ها و كم و كيف ارتكاب جرم در سطح جامعه زنان، با نگاهي واقع‌بينانه حقيقتي تلخ را بازگو كند و با ذهني كنجكاوانه به ريشه‌يابي علل آن بپردازد و با زباني دلسوزانه به نقايص و نقاط ضعف آن اعتراف نموده و راهكارها را بيان كند. طبقه‌بندي‌ جرائم زنان به اعتياد، سرقت، قتل و اعمال منافي عفت و... و تقسيم‌بندي عوامل آن در قالب الگوي تكراري زمينه‌هاي فرهنگي، خانوادگي اجتماعي، اقتصادي و... و پيشنهاد راهكارهاي نظري براساس تئوري‌هاي كتابخانه‌اي و راهكارهاي غيرعملي موسوم نتوانسته‌اند كمترين تأثير مثبتي كاهش در روند رو به رشد جرائم زنان داشته باشد.
ايستايي و ايستانگري نقص بزرگ فعاليت‌هاي پژوهشي در اين زمينه است.
بنابراين به جرائم بايد به عنوان موضوعاتي هشيار، آگاه و پويا نگريست كه همواره براي فرار از قوانين، فراتر از آن عمل مي‌كند. تا جايي كه گاهي قوانين ناگزيرند از گريز آنان در گذرند پيچيدگي جرم‌شناسي در آن است كه جرم‌شناسان توان مشاهده مستقيم جرم را ندارند. جرم‌‌شناسان همواره با محصولات جرم و ردپاي آن مواجه مي‌شوند و مشاهده ردپاي جرائم، به معناي از دست دادن بسياري از مهمترين اطلاعات در نخستين گام هر فعاليت پژوهشي است.