پيچك فايل

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

مقاله درباره انفجار

۶ بازديد

مقاله درباره انفجار

مقاله درباره انفجار

مقاله مباني تئوري انفجار

اين پايان نامه با فونت نازنين سايز 14 تنظيم شده است، شما ميتوانيد بدلخواه تغيير دهيد.

مقدمه

در طول حداقل 200 سال گذشته، كاربرد واژه انفجار متداول بوده است. در زمانهاي قبل از آن اين واژه به تجزيه[1] ناگهاني مواد و مخلوطهاي انفجاري با صداي قابل توجهي نظير «رعد» اطلاق شده است. اين مطلب از ديرباز شناخته شده است كه انفجار تجزيه سريع مقدار معيني ماده است كه به محض رخداد يك ضربه يا گرمايش اصطكاكي اتفاق مي‌افتد. بنابراين تجزيه اين مواد در شرايط مناسب مي‌تواند بصورت ساكت و آرام رخ دهد.

كلمه انفجار[2] از نظر فني به معني انبساط ماده به حجمي بزرگتر از حجم اوليه است. آزاد شدن ناگهان انرژي كه لازمه اين انبساط است. غالباً از طريق احتراق سريع، دتونيشن[3] (كه در فارسي همان انفجار معني مي‌شود)، تخليه الكتريكي با فرايندهاي كاملاً مكانيكي صورت مي‌گيرد. خاصيت متمايز كننده انفجار، همانا انبساط سريع ماده است. به نحويكه انتقال انرژي به محيط تقريباً بطور كامل توسط حركت ماده (جرم) انجام مي‌شود. در جدول زير مقايسه‌اي بين چند فرآيند آزادسازي انرژي انجام شده است:

چگالي انرژي

(Watt/cc)

سرعت سوخت، شدن مواد

(g/sec)

فشار

(atm)

ماده

10

1

1

شعله استيلن

106

103

2000

باروت تفنگ

1010

106

400000

دتونيشن يك ماده منفجره قوي

جدول (بالا) مقايسه‌اي بين سه فرايند آزاد سازي انرژي

براي شعله تقريباً هيچ انتقال جرمي به اطراف رخ نمي دهد در حاليكه نيروي پيشرانش يك اسلحه قادر به راندن گلوله است و يك ماده منفجره قوي[4] هر چيز در تماس با خود را تغيير شكل داده و يا ويران مي‌كند. قدرت منهدم كننده اين مواد را «ضربه انفجار»[5] ناميده مي‌شود كه مستقيماً با حداكثر فشار توليد شده مرتبط است. توجه كنيد كه در جدول (بالا)، هيچگونه توصيفي از محل رخداد (تونيشن ماده منفجره قوي ارائه نشده است. اين بدان معناست كه فرايند دتونيشن از محدوديتهاي فيزيكي مستقل است.

با توجه به مطالب بالا واضح است كه دتونيشن تنها يكي از انواع حالات پديده انفجار است بعبارت ديگر واژه دتونيشن تنها بايد به فرآيندي اطلاق شود كه در طي آن يك «موج شوك»[6] انتشار يابد.

متاسفانه بعلت قفرلفات مناسب فني در زبان فارسي، دتونيشن به معني عام انفجار ترجمه مي‌شود و بنابراين در ادامه اين مبحث براي پرهيز از اشتباه و رسا بودن مطلب همان واژه دتونيشن را به كار برده خواهد شد.

سرآغاز تحقيقات اخير بر روي دتونيشن به سالهاي 45-1940 م. كه «زلدويچ» و «ون نيومان» هر يك به طور جداگانه مدل يك بعدي ساختار امواج دتونيشن را فرمولبندي كردند باز مي‌گردد، گرچه يك مدل واقعي سه بعدي تا اواخر سال 1950 م به تاخير افتاد.

پديده دتونيشن

دتونيشن يك واكنش شيميائي «خود منتشر شونده»[7] است كه در طي آن مواد منفجره اعم از مواد جامد، مايع، مخلوطهاي گازي، در مدت زمان بسيار كوتاه در حد ميكروثانيه. به محصولات گازي شكل داغ و پرفشار با دانسيته بالا و توانا براي انجام كار تبديل مي‌شود. فرض بگيريد قطعه‌اي از مواد منفجره، منفجر گردد. به نظر مي‌رسد كه همه آن در يك لحظه و بدون هيچ تاخير زماني نابود مي‌گردد. البته در واقع دتونيشن از يك نقطه آغازين شروع شده و از ميان ماده بطرف انتهاي آن حركت مي‌كند. اين عمل بخاطر آن آني بنظر مي‌رسد كه سرعت رخداد آن بسيار بالاست.

از نظر تئوري دتونيشن ايده‌ال واكنشي است كه در مدت زمان صفر (با سرعت بي‌نهايت) انجام شود. در اينحالت انرژي ناشي از انفجار فوراً آزاد مي‌شود اصولاً زمان واكنش بسيار كوتاه يكي از ويژگيهاي مواد منفجره است. هر چه اين زمان كمتر باشد، انفجار قويتر خواهد بود. از نظر فيزيكي امكان ندارد كه زمان انفجار صفر باشد. زيرا كليه واكنشهاي شيميائي براي كامل شدن به زمان نياز دارند.

پديده دتونيشن با تقريبي عالي مستقل از شرايط خارجي است و با سرعتي كه در شرايط پايدار[8] براي هر تركيب، فشار و دماي ماده انفجاري اوليه ثابت است منتشر مي‌شود. ثابت بودن سرعت انفجار، يكي از خصوصيات فيزيكي مهم براي هر ماده منفجره مي‌باشد در اثر دتونيشن، فشار، دما و چگالي افزايش مي‌يابند. اين تغييرات در اثر تراكم محصولات انفجار حاصل مي‌گردند.

پديده‌اي كه مستقل از زمان در يك چارچوب مرجع حركت مي‌كند. «موج» ناميده مي‌شود و ناحيه واكنش دتونيشن، «موج دتونيشن»[9] يا موج انفجار ناميده مي‌شود. در حالت پايدار اين موج انفجار بصورت يك ناپيوستگي شديد فشاري كه با سرعت بسيار زياد و ثابت VD از ميان مواد عبور مي‌كند توصيف مي‌شود واكنش شيميائي در همسايگي نزديك جبهه دتونيشن[10] است كه باعث تشكيل موج انفجار مي‌شود. اين موج با سرعتي بين 1 و تا 9، بسته به طبيعت فيزيكي وشيميائي ماده منفجره حركت مي‌كند. اين سرعت را مي‌توان با استفاده از قوانين ترموهيدروديناميك تعيين نمود. عواملي كه در سرعت انفجار نقش دارند عبارتند از: انرژي آزاد شده در فرآيند، نرخ آزاد شدن انرژي، چگالي ماده منفجره و ابعاد خرج انفجاري.

يك مدل ساده براي اين پديده مطابق شكل زير از يك «جبهه شوك»[11] و بلافاصله بدنبال آن يك ناحيه انجام واكنش كه در آن فشارهاي بسيار بالا توليد مي‌شود، تشكيل شده است. ضخامت ناحيه واكنش در انفجار ايده‌آل صفر است و هر چه انفجار بحالت ايده‌ال نزديكتر باشد. ضخامت اين ناحيه كمتر است. نقطه پايان اين ناحيه، محل شروع ناحيه فشار دتونيشن[12] است.

پايان نامه نفت خام

۱۳ بازديد

پايان نامه نفت خام

پايان نامه نفت خام

دانلود پايان نامه مهندسي نفت استخراج اكتشاف

اين پايان نامه با فونت نازنين سايز 14 تنظيم شده است، شما ميتوانيد بدلخواه تغيير دهيد.

نفت خام 1
مقدمه 2
2 ـ واحد ارزيابي نفت خام 3
چگالي ( دانسيته )‌ 4
مقايسه دانسيته هيدروكربتهاي مختلف در درجه حرارت ثابت 5
روش ASTM 5
شرح آزمايش 6
3 ـ 2 ـ فشار بخار رد (RVP) 6
روش 7
دستگاه اندازه گيري RVP 7
شرح آزمايش 7
نقطه اشتعال ـ نقطه آتش گيري 7
روش 92 ASTMD 8
شرح آزمايش 8
محاسبه 9
كربن باقيمانده پس از سوختن 9
الف ، كندراتسون روش ASTM D189 10
شرح آزمايش 10
ب ـ رمزباتوم ASTM D524 11
شرح آزمايش 11
نقطة دود 11
روش 12
نقطه ريزش 12
روش ASTM D97 13
شرح آزمايش 13
نقطه انجماد 13
روش 14
روش آزمايش 14
تركيبات گوگرد دار 14
مقدمه 14
تعيين مقدار گوگرد در فرآوردهاي نفتي : روش ASTM D 262 15
تعيين مركاپتان روشن uop 163 16
اسيديته : روش ASTM D 664 17
ـ ويسكوزيته 18
عدد اكتان 19
عددستان 20
ستان 21
3 ـ 17 ـ عدد ديزل 21
اندازه گيري نمك در نفت خام 22
مقدمه 22
روش 3230 ASTM 22
شرح آزمايش 23
محاسبه 24
3 ـ 19 ـ اندازه گيري آسفالتين 25
مقدمه 25
روش IP 26
شرح آزمايش 26
اندازه گيري واكس ( موم ) 27
روش 237 IP 28
4 ـ بررسي و تجزيه مواد نفتي از نظر تقطير 28
4 ـ 1 ـ تقطير ASTM : 29
روش 86 D ASTM 29
تقطير در شرايط اتمسفر و خلاء 33
اجزاء لازم براي تقطير در شرايط خلاء 36
نمونه برداري از نفت خام 37
روش راه اندازي دستگاه و انجام آزمايش 38
Blending 43
تقطير ميكرو : روش 2892 ASTM D 44
تقطير سنگين ( روغن گيري ) : 45
روش 2892 ASTM D 45
دستگاه تقطير روغن هاي نفت خام 47
دستگاههاي كروماتوگرافي 48
مقدمه 48
كروماتوگرافي گاز 48
PIONA 49
PONA روش 139 : ASTM D 49

مقاله درباره آبگرمكن خورشيدي

۲۱ بازديد

مقاله درباره آبگرمكن خورشيدي

مقاله درباره آبگرمكن خورشيدي

مقاله بررسي فني آبگرمكن خورشيدي

اين پايان نامه با فونت نازنين سايز 14 تنظيم شده است، شما ميتوانيد بدلخواه تغيير دهيد.

بخشي از مقاله

مقدمه:

سيستم هاي حرارتي خورشيدي نقش مهمي در انرژي خورشيدي دارد، استفاده از دستگاه هاي خورشيدي سابقه طولاني دارد، گفته شده است ارشميدس تقريباً در سال 214 قبل از ميلاد از آينه مقعر براي داغ كردن آب استفاده كرده است. سيستم هاي حرارتي امروزي نيز كم هزينه ترين كاربرد انرژي خورشيدي را دارد.

حرارت خورشيد استفاده از حرارت انرژي خورشيد را توجيح مي كند. بنابراين تعداد متفاوتي از دستگاه هاي فني وجود دارد كه اضافه بر گرم كردن فضا، داغ كردن آب يا فرآيندهاي صنعتي سيستم هاي انرژي خورشيدي را مي توان براي سرمايش يا توليد برق با كارخانه هاي توليد برق خورشيدي مورد استفاده قرار داد. قسمت هاي عملياتي اصلي عبارتند از:

  • گرم كردن استخر شناي خورشيدي
  • آبگرمكن هاي خانگي خورشيدي
  • حرارت كم خورشيد براي گرم كردن فضاي داخل ساختمان ها
  • پردازش حرارتي خورشيدي
  • توليد برق خورشيدي

چون اين حيطه هاي عملياتي خيلي دور از دسترس هستند، اين بخش فقط جنبه هاي مهم آبگرمكن هاي خانگي خورشيدي و استخرهاي خورشيدي را با سيستم هاي داراي صفحات خورشيدي بسته و باز مورد بحث قرار مي دهيم. بخش هاي زير به كاربرد بعضي كميت هاي ترموديناميك در توضيح اصول نياز دارد. جدول 1-3 مهمترين پارامترها، علائم آنها و واحدهايشان را نشان مي دهد.

پايان نامه انرژي تجديد پذير

۹ بازديد

پايان نامه انرژي تجديد پذير

پايان نامه انرژي تجديد پذير

پايان نامه انرژي تجديد پذير

بخشي از متن :

انرژي نو

در اين جا انرژي هاي تجديد پذير را به منظور بررسي، به عنوان هاي زير دسته بندي نموده و در صفحات بعد بطور مختصر با توجه به فراواني آنها در ايران عزيز، به شرح برخي آنها مي پردازيم:

— انرژي زنده يا انرژي زيست توده

— سوخت زنده

— انرژي باد

— انرژي خورشيد

— انرژي زمين گرمايي

— انرژي هيدروالكتريك

— انرژي هيدروژين

— انرژي اقيانوسي

جايگاه انرژي خورشيدي در تأمين الكتريسيته

از جمله سؤال هاي كه در رابطه با انرژي با آن موجه هستيم اين است كه وضعيت انرژي در چند دهه آينده چگونه خواهد شد اقتصادي ترين منبع انرژي كدام است و آيا خورشيد مي توان به عنوان منبع انرژي با حرفه اقتصادي مطرح شود. نياز به انرژي بوضوح بر همگان آشكار است و اين نياز به مرور با افزايش پيشرفت هاي تكنولوژيكي و جمعيت جهان بيشتر مشهود است آمارهاي موجود نشان دهنده اين ايست كه مصرف انرژي در دنيا به نحوي است كه به ازاي هر 14 سال ميزان تقاضا  دو برابر مي گردد و تا كنون فقط براي انرژي الكتريكي در هر 10 سال تقريباً تقاضا دو برابر شده و اين رشد ميزان تقاضا در كشورهاي در حال توسعه با شتاب بيشتري همراه بوده و تقريباً به ازاي هر 7 سال دو برابر شده است. به طور مثال در اواخر دهه 1980 واردات نفت كشور آمريكا به حدود 7 ميليون بشكه در روز رسيد كه تقريباً دو برابر (3/1 ميليون بشكه در روز) واردات آنها در سال 1980 بود اين در حالي است كه مقدار نفت مصرفي براي توليد الكتريسيته در آمريكا حدود 4% اكثريت مصرفي در آمريكا را در بر مي گيرد و 52% انرژي الكتريكي در آمريكا از ذغال سنگ توليد مي شود. با اينكه اكثريت منابع تأمين الكتريسيته در آمريكا از ذغال سنگ استفاده مي گردد اما قوانين مصوب در رابطه با محيط زيست به جهت ريزش باران هاي اسيدي ناشي از آلودگي سوزاندن ذغال سنگ و گرم شدن سطح زمين، آلودگي آب هاي سطح زمين و ... مشكلاتي را در صنعت ذغال سنگ آمريكا به وجود اورده است و به همين سبب انتظار مي رود كه مصرف نفت و گاز طبيعي كه نسبت به ذغال سنگ نسبتاً تميزتري‌باشد افزايش يابد ولي سوزاندن اين مواد نيز سبب ايجاد آلودگي‌هاي كربني سولفوري مي گردد افزايش روز افزود جمعيت و پيشرفت هاي تكنولوژي كه سبب ارتقاء سطح زندگي گرديده است عاملي است كه سبب افزايش تقاضا براي الكتريسيته خواهد شد. اگر نگاهي به ميزان تقاضاي تأمين الكتريسيته از منابع موجود در دنيا از سال 1960تا 1990 مورد بهره برداري قرار گرفته است بياندازيم مشاهده مي كنيم كه مورد بهره برداري از منابع مختلف در تأمين انرژي الكتريكي در جهتي است كه بيشتر از منافع فسيلي استفاده شده است.

جدول نشان دهنده در زير بعد اين مطلب است كه نفت و گاز سهم بسزايي در ت/دمين الكتريسيته دارند و آمارهاي موجود از سال 1974 مقدار انرژي حاصل از منابع فسيلي گشف شده و به ثبت رسيده اعم از زغال سنگ، نفت و گاز را 15 10×1/7 كيلو وات ساعت برآورده نموده است.

جدول 1-1- بهره برداري از منابع انرژي مختلف براي تأمين انرژي الكتريكي در سال هاي مختلف (واحد 1. B. BTV)

اگر نرخ اثر تقاضاي الكتريكي را با توجه به جدول فوق 5 درصد در نظر بگيريم مقدار نياز به انرژي كه در سال 1987 تقريباً 14 10×2/1 كيلو وات ساعت بود در سال 2001 ميلادي به دو برابر يعني 14 10×4/2 رسيده است.

بديهي است كه با توجه به اين كارها به اين منابع چندان هم نمي توان متكي بود و از طرف ديگر از نظر اقتصادي هماستفاده از آنها به صرفه نخواهد بود در حاليكه در همين آمار گيري مقدار انرژي تشعشعي قابل جذب خورشيد را تقريباً 100 برابر انرژي حاصل از منافع فسيلي موجود برآورد نموده است. بنابراين بايد توجه بيشتري به انرژي خورشيدي در تأمين الكتريسيته شود حال با توجه به اين نيازها منابع انرژي و مشكلات محيطي ناشي از سوخت هاي فسيل جديت بيشتري براي يافتن منابع انرژي كم خطرتر را مي طلبند هم اكنوندر دنيا مراكز تحقيقاتي بزرگي جهت دسترسي به انرژي هاي مطلوب تر در حال تحقيق و بررسي مي باشد مطالعات و بررسي هاي انجام شده منجر به استراتژي هاي كوتاه مدت و بلند مدت براي تأمين الكتريسيته شده است كه در اين استراتژي ها انرژي خورشيدي نقش بسيار مهمي را ايفا مي كند زيرا انرژي خورشيدي عملاً بدون محدوديت و آلودگي قابل دسترسي است و سطح زمين به مقدار 27 10×7 كيلو وات ساعت از انرژي خورشيدي را در سال دريافت اين مطلب است كه مصرف سوخت هاي فسيلي جهت تأمين انرژي الكتريكي كاهش و منابع تأمين انرژي الكتريكي با استفاده از انرژي خورشيدي افزايش مي يابد كه اين منابع عبارتند از:انرژي حرارتي خورشيد، فتوولتائيك (نورولتي)، ژئوترمال (زمين گرمايي) انرژيو بيوگاز و ... .

در اين سيستم هاي نورولتي يكي از بهترين روش ها انرژي تجديد شونده است كه در هم نقاط با شرايط اب و هوايي مختلف قابل استفاده هستند. اين سيستم ها قابل استفاده در بيابان جنگل هاي باراني و در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه
مي باشد سيستم هاي نورولتي به سيستم هايي اطلاق مي شود كه نور را مستقيماً به الكتريسيته تبديل مي كنند. اين سيستم ها هم اكنون اكثراً به صورت مستقل از شبكه برق سراسري مورد استفاده قرار مي گيرند ولي براي كاربردهايي كه دور از منابع برق مي باشند و به سبب نياز و حداقل نگهداري توانايي بالا، عدم نياز به سوخت و عدم ايجاد آلودگي قابل گسترش و نصب در هر نقطه كارآيي بسيار بالايي دارند و تقريباً 97% از سيستم هاي نورولتي كه در سال 1990 به فروش رفته است براي كاربردهاي خارج از شبكه تهيه شده اند. يك سيستم نورلتي عبارتند از:

1- ماژول هاي خورشيدي

2- باطري

3- شارژ الكترولر

4- مصرف كننده ها

ماژول هاي خورشيدي

ماژول ها يا صفحات خورشيدي كه اصلي ترين قدرت يك سيستم نورلتي را تشكيل مي دهند وظيفه تبديل نور به الكتريسيته را دارند صفحات خورشيدي از اتصال يك سري سلول خورشيدي كه به صورت موازي و سري به هم متصل مي شوند شكل
مي گيرد. سلول هاي خورشيدي كه وظيفه تبديل نور به الكتريسيته را به عهده دارند.

كه مواد نيمه هادي ساخته مي شوند و انواع مختلف ان عبارتند از:

1- سلول خورشيدي از مواد سيليسكوني تك كريستال

2- سلول خورشيدي از مواد سيليسكوني چند كريستال

3- سلول خورشيدي از مواد سيليسكوني بي شكل

4- سلول خورشيدي از مواد سيليسكوني

در اينجا سلول خورشيدي از مواد سيليسكوني چند كريستال مورد نظر مي باشد.

يك صفحه خورشيدي از نوع MA 36/45 كه در آن 36 سلول خورشيدي با هم سري شده اند و داراي مشخصات زير مي باشند نشان داده شده است.

مقاله شبكه توزيع و انتقال برق تا مصرف

۲۶ بازديد

مقاله شبكه توزيع و انتقال برق تا مصرف

مقاله شبكه توزيع و انتقال برق تا مصرف

مقاله درباره شبكه توزيع و انتقال برق تا مصرف

شبكه قدرت از توليد تا مصرف 1
محدوديت توليد 1
انتقال قدرت 1
توزيع و مصرف قدرت 1
آرايش ترانسفورماتورهاي قدرت 2
اجزاء يك پست انتقال يا فوق توزيع 2
ضرورت اتصال به زمين – ترانس نوتر 2
تانك رزيستانس 3
ضرورت برقراري حفاظت 3
انواع سيستمهاي اوركارنتي 4
سيستم حفاظت اوركارنتي فاز به زمين 4
حفاظت باقيمانده يا رزيجوآل 5
هماهنگ كردن رله هاي جرياني زمان ثابت 5
اشكال رله هاي با زمان ثابت 5
رله هاي اوركانت زمان معكوس 6
انواع رله هاي جرياني با زمان معكوس و موارد استفاده هر يك 6
كاربرد رله هاي جرياني 7
رله هاي ولتاژي 7
حفاظت فيدر خازن 7
رله اتومات براي قطع و وصل بنكهاي خازني 8
حفاظت فيدر كوپلاژ 20 كيلوولت 9
حفاظت فيدر ترانس 20 كيلوولت 9
حفاظت جهتي جريان 9
حفاظت R.E.F 10
رله هاي نوترال 10
حفاظت ترانسفورماتور قدرت 10
رله بوخهلتس 11
رله هاي ترميك يا كنترل كننده درجه حرارت ترانس 12
رله ديفرنسيال 13
چند نكته در رابطه با رله ديفرنسيال 16
رله ديفرنسيل با بالانس ولتاژي 17
رله بدنه ترانس 17
حفاظت جرياني براي ترانسفورماتور 18
رله هاي رگولاتور ولتاژ 18
رله اضافه شار 20
حفاظت باسبار 21
نوع اتصالي هاي باسبار 22
خصوصيات حفاظت باسبار 22
انواع حفاظت باسبار 22
حفاظت خط 23
نكاتي در خصوص رله هاي ديستانس 25
نوسان قدرت و حفاظت رله ديستانس در مقابل آن 27
رله دوباره وصل كن 29
كاربرد رله دوباره وصل كن 31
ضد تكرار 32
رله واتمتريك 33
رله مؤلفه منفي 36
سنكرون كردن 39
رله سنكرون چك 41
رله سنكرونايزينگ ( سنكرون كننده ژنراتورها ) 43
رله فركانسي – رله حذف بار 44
سيستم اينتريپ و اينترلاك 46

پايان نامه طراحي خودرو برقي خورشيدي

۳۹ بازديد

پايان نامه طراحي خودرو برقي خورشيدي

پايان نامه طراحي خودرو برقي خورشيدي

پايان نامه طراحي خودرو برقي

بخش اول : نحوه تأمين انرژي و عملكرد خودروي برقي

مقدمه 2

فصل اول: خصوصيات خودرو برقي

1-1 تعريف خودرو برقي 3

1-2 تاريخچه توليد خودرو برقي 4

1-3 انواع موتورهاي الكتريكي و مقايسه آن 6

1-3-1 موتورهاي الكتريكي جريان مستقيم 7

1-3-2 موتورهاي الكتريكي جريان متناوب 8

1-4 باتري هاي قابل استفاده در خودروي برقي 10

1-5 سيستم هاي توليد و انتقال نيروبراي خودرو هاي الكتريكي توليد انبوه 15

1-5-1 خودرو برقي با موتورجريان مستقيم dc 17

1-5-2 خودروي برقي با موتورجريان متناوب ac 19

1-5-3 خودروهاي دو منظوره 21

1-6 مشكلات تحقيقاتي و نتيجه گيري 24

فصل دوم: سيستم انتقال قدرت و محاسبه توان مورد نياز

2-1 تأثير وزن در خودروي برقي 25

2-1-1 تأثير وزن بر شتاب 26

2-1-2 تأثير وزن در شيب ها 26

2-1-3 تأثير وزن بر سرعت 27

2-1-4 تأثير وزن بر مسافت طي شده 27

2-1-5 توزيع وزن 27

2-2 نيروي مقاومت هوا 28

2-3رانندگي در جاده 31

2-3-1 توجه به تاير هاي خودرو 32

2-3-2 محاسبه نيروي مقاومت غلتشي يك خودرو 34

2-4 تجهيزات انتقال قدرت 34

2-4-1 سيستم هاي انتقال قدرت 35

2-4-2 تفاوت مشخصات موتور الكتريكي وموتور  احتراقي 36

2-4-3 بررسي دنده ها 39

2-4-4 جعبه دنده اتوماتيك و دستي 40

2-4-5 سيستم هاي انتقال قدرت و سيال هاي سبك يا سنگين براي روان كاري 40

2-5 مشخصات خودروهاي برقي 42

2-5-1 توان و گشتاور 43

2-5-2 محاسبه گشتاور لازم خودرو 46

2-5-3 محاسبه گشتاور خروجي موتور 46

2-5-4 مقايسه منحني هاي گشتاور لازم وگشتاورخروجي موتور 47

فصل سوم: طراحي سيستم انتقال قدرت پيكان برقي تبديلي

3-1مشخصات كلي خودروي درون شهري پيكان برقي 49

3-1-1 شتابگيري مناسب 49

3-1-2 سرعت ميانگين پيشينه 49

3-1-3 تأثير شيب 50

3-1-4 برد 50

3-2 محاسبه توان مورد نياز خودرو 50

3-2-1 محاسبه نيروي شتابگيري 51

3-2-2 نيروي حركت در شيب 53

3-2-3 نيروي مقاومت غلتشي 53

3-2-4 نيروي مقاومت هوا 53

3-2-5 نيروي مقاومت وزش باد 54

3-2-6 رسم منحني گشتاور و توان 54

3-3 طراحي قطعات مورد نياز سيستم انتقال قدرت 58

3-3-1 فلايول 58

3-3-2 بوش نگهدارنده فلايول 61

3-3-3 محاسبه فلنج پوسته 63

3-3-4 طراحي شاسي زير موتور 64

بخش دوم: نحوه تأمين انرژي و عملكرد خودروي خورشيدي

مقدمه 68

فصل اول : سلولهاي خورشيدي

1-1 توضيحات كلي 72

2-1 بازدهي سلول 73

3-1 انواع سلولهاي سيليكوني 73

4-1 فناوريهاي توليد 74

1-4-1  Screen  printed

5-1 مكانيزم كاركرد سلولهاي خورشيدي 74

1-5-1 نحوه كاركردن سلولهاي خورشيدي(فتوولتاييكpv)

2-5-1 سيليكون در سلولهاي خورشيدي 76

3-5-1هنگامي كه نور به سلولهاي خورشيدي برخورد مي كند 80

فصل دوم: طراحي بدنه و شاسي

1-2 مقدمه 81

2-2 بارهاي وارده به شاسي 83

1-2-2 بارهاي استاتيكي 83

2-2-2 بارهاي ديناميكي(مربوط به سيستم تعليق) 83

3-2-2 نياز منديها 83

4-2-2 انواع شاسيها 84

5-2-2 فرم فضايي 84

6-2-2 مواد به كار رفته در شاسيها 85

7-2-2 مونوكوكهاي كامپوزيتي 86

8-2-2 جاي راننده 86

فصل سوم: ناحيه خورشيدي

1-3 مقدمه 87

2-3 بررسي عوامل گوناگون 87

1-2-3 خنك نگهداشتن ناحيه 87

2-2-3 چيدن سلولها 87

3-2-3 اتصال داخلي سلولها 88

4-2-3 پوششها 88

3-3 حفاظ سلولها 88

1-3-3 فناوريها 89

4-3 تكسچرد كردن و ضد انعكاس كردن پوشش AR 89

5-3 طراحي ناحيه سلولهاي خورشيدي و زير ساخت آن براي يك مدل كوچكتر 90

1-5-3 وضعيت الكتريكي ناحيه پانل خورشيدي 93

2-5-3 نكات استنتاجي 96

6-3 نتايج بدست آمده براي يك نمونه ناحيه خورشيدي 96

1-6-3 مشخصات ناحيه 96

فصل چهارم: تحليل آيروديناميكي

1-4 مقدمه 97

2-4 طراحي پيكره اصلي 97

1-2-4 قوانين مسابقه 97

3-4 نحوه طراحي با توجه به قوانين مسابقه 97

4-4 نحوه طراحي براي دراگ پايين 99

5-4 نحوه طراحي براي يك پايداري مناسب 101

6-4 نيازهاي اضافي توان خورشيدي 102

7-4 نحوه طراحي ناحيه خورشيدي 103

8-4 ساختن شكل اصلي به صورت تجربي 106

9-4 تحليل طراحي 106

10-4 خواندن نقشه ها براي CFD 107

11-4 نتايج CFD 108

12-4 طراحي دوباره براساس CFD 110

13-4 نتايج CFD از تحليل دوم 110

14-4 نتايج بدست آمده در مورد شكل و تركيب بدنه 110

فصل پنجم : سيستم هاي مكانيكي

1-5 مقدمه 112

2-5 سيستم رانش 114

1-2-5 بررسي عملكرد سيستم رانش 115

2-2-5 انواع مكانيزمها 115

3-2-5 انواع سيستمهاي انتقال قدرت 117

3-5 سيستم تعليق 118

1-3-5 معايب 118

2-3-5 مزايا 118

3-3-5 رفتارهاي دلخواه از تعليق 119

4-3-5 اجزا 119

5-3-5 انواع سيستم تعليق 119

4-5 ترمزها 121

1-4-5 انواع ترمزها 121

2-4-5 مشكلات 122

3-4-5 توضيح 122

5-5 چرخ ها و تايرها 122

1-5-5 انواع چرخها 122

2-5-5 تايرها 124

3-5-5 تأثير عوامل مختلف بر مقاومت غلتش تايرها 124

فصل ششم : موتور

1-6 انواع موتور 126

1-1-6 القاييAC 126

2-1-6 مقاومت متغير 126

3-1-6 DC جارو بك شده 126

4-1-6 DC بدون جاروبك 127

5-1-6 موتورهاي چرخ 127

غزال ايراني 128

چكيده غير فارسي 139

منابع 140

مقاله رقابت در بازار كار

۱۸ بازديد

مقاله رقابت در بازار كار

مقاله رقابت در بازار كار

مقاله رقابت در بازار كار(جذب منابع مالي و فروش كالا)

منابع داخلي و مزيت رقابتي:

منابع و توانايي‌هايي كه مي‌تواند منجر به مزيت رقابتي شود، در هر كار و فعاليتي متفاوت است و حتي مي‌تواند در حول زمان متغير باشد.

بطور كلي منابع و توانايي‌هاي داخلي سازمان به چهار دسته كلي تقسيم مي‌شوند كه عباتند از :

منابع مالي، فيزيكي، انساني و سازماني، در اصل توانائيها و منابع جزء عوامل قوت سازماني شمرده مي‌شوند كه مي‌تواند به مزيت رقابتي تبديل شوند در صورتي كه سه شرط زير تحقق يابد:

1- منابع و توانايي‌ها با ارزش باشند.

اينها اجازه مي‌دهند كه شركت از فرصت‌هايش بهره‌برداري كند و با تهديدها را خنثي كند. براي مثال شركت سوني توانسته است كه توانايي طراحي، ساخت وفروش وسايل الكترونيكي خود را توسعه دهد. اين توانايي براي سهامداران خارجي مثل فروشندگان با ارزش است.

2- منابع و توانايي‌ها منحصربه فرد باشند.

اگر يك سازمان، تنها سازماني باشد كه از يك توانايي برخوردار است در اين صورت آن توانايي منبع مزيت رقابتي براي آن سازمان مي‌باشد، ولي اگر سازمانهاي متعددي يك منبع و يا توانايي مشخص را دارا باشند، در اين صورت آن سازمانها، مشابهت در رقابت دارند و هيچ كدام مزيتي بر ديگري ندارد.

3- منابع و توانايي‌ها به سختي قابل تقليد باشند.

شركت‌هاي رقيب با تقليد از يك منبع و يا توانايي موجب زيان شركت پيشتاز مي‌شوند. اگر در ايجاد سود‌آوري مزيت شركت ماندگار باشد سود با ارزش‌تر خواهد بود. پس مي‌توان گفت كه شركتي ‌مي‌تواند از مزيت رقابتي بلندمدت استفاده كند كه شركت‌هاي رقيب نتوانند از آن تقليد نمايند.

براي مثال مك دونالد، چندين سال است كه رقبايش را بخاطر موقعيت بهتر منابع فيزيكي) و عملكرد با كيفيت بالاي سيستم كه محصول مناسب را با قيمت پايين تحويل مي‌دهد. ( يك منبع سازماني )، از صحنه بيرون كرده است.

يك شركت براي بدست آوردن سود از يك منبع واحد و با ارزش، بايد سازماندهي شود. براي مثال، زيراكس يك آزمايشگاه تحقيقاتي به نام پارك ( Park ) را ايجاد كرد كه توانست در اواخر دهه 1960 و 1970  يك نوآوري شگفت انگيز در تكنولوژي پديد آورد كه شامل كامپيوترهاي شخصي، موسي، پرينترهاي ليزري و نرم افزارهايي از نوع ويندوز بود. البته اين شركت سودي از اين نوآوري نبرد، چرا كه سازماندهي مناسب براي انجام اينكار را نداشت. براي مثال، ارتباطات ضعيف باعث شد كه بيشتر مديران شركت زيراكس از كراهايي كه مؤسسه تحقيقاتي پارك انجام مي‌داد با خبر نشوند.

اگر يك منبع و يا توانايي با ارزش، منحصر به فرد و غيرقابل تقليد باشد و همچنين در بيشتر از يك عرصه‌كاري، كاربرد داشته باشد، شركت داراي صلاحيت هسته‌اي و يا صلاحيت اختصاصي است. شركتهاي مثل وال‌ ـ  مارت وديسني از جمله شكرتهايي هستند كه از منابع مزيت رقابتشان در چند كار مختلف به بهترين شكل بهره‌برداري مي‌كنند. كمااينكه ديسني، صلاحيت اختصاصي در خلاقيت، نوآوري و تصوير كردن شخصيتهاي كارتوني باارزش و منحصر به فرد در كتابها، فيلم‌ها، گردشگاهها و تلويزيون دارد. بيشتر منابع و توانايي‌هايي كه شرح داده شده‌اند، ملموس هستند، آنها مي‌توانند ديده شوند، لمس گردند و يا اندازه‌گيري شوند. در بسياري از شركتها كليد مزيت رقابتي، تركيب منابع و توسعه توانايي‌هايي است كه به سختي قابل تقليد هستند براي مثال يك اختراع ثبت شده و انحصاري كه محسوس مي‌باشد ممكن است براي مدتي سود يك سازمان را فراهم كند، اما توانايي توسعه و معرفي سريع و دقيق محصولات جديد، نياز به تلاشهاي منابع ديگر است مثل بازارياب ( تعيين نياز و مشخص كردن آن )، مهندسين طراح و پيشگام ( خلق كالا و مشخص كردن مواد )، اجرا و بهره‌برداري ( ترتيب دادن مواد خام و توليد محصول ) و خيلي چيزهاي ديگر، راه را براي تفليد كردن و اضهار عقيده نمودن رقبا مشكل مي‌سازد. ديگر مثالهاي منابع و توانايي‌هاي ملموس، ايجاد رابطه حسنه با افراد ذينفع خارجي، اعتبارات سازماني مناسب و شخصيت حقوقي خوش نام است. ديسني سود فراواني از نام خودش مي‌برد كه اين نشان دهنده صلاحيت هسته‌اي آن است. مايكل آيزنرمدير اجرايي آن مي‌گويد: « ما اساساً يك شركت اداري هستيم، نام ديسني در همة جهان شناخته شده است، ما اين نام را نگهداري، اصلاح و بهبود مي‌دهيم و خواهان ترقي و ترفيع آن هستيم و با ميل و رغبت براي آن تبليغ مي‌كنيم. وقت مابايد صرف بيم كردن اين نام شود كه هرگز فرونريزد، ما اين نام را بدعت گذارديم، پرورش داده‌ايم، آزمايش نموده‌ايم و باآن تجربه كرده ايم، اما هرگز آن را خراب نكرده‌ايم. خيلي‌ها از داخل و خارج سازمان سعي خواهند كرد كه آن را خراب كنند اما مابايد مقاومت كنيم. نام ديسني و محصولات آن هميشه بايد باقي بماند. »

منابع مالي:

منابع مالي نيز مي‌تواند مزيتي براي سازمان تلقي شود، اگر چه اين منابع كمتر اتفاق مي‌افتد كه منحصربه فرد باشد. با اين وجود جريان نقدينگي سالم، بدهي اندك، اعتبار بالا، دسترسي به سرمايه‌هايي كه بهره كم به آنها تعلق مي‌گيرد و نيز وجهه اعتباري سازمان نقاط مثبتي است كه مي‌توان به عنوان منابع انعطاف پذير استراتژيك مورد استفاده قرار گيرد.

شركتهايي كه از نظر مالي در وضعيت مناسب قرار دارند در مواجهه با فرصتها و تهديدات جديد بهتر مي‌توانند از خود واكنش نشان دهند و در مقايسه با رقباي خود كه دچار محدوديت‌هاي مالي فزاينده هستند، كمتر تحت فشار سهارمداران و افراد ذينفع قرار مي‌گيرند. تحليل مالي ابزراي است براي ارزيابي منابع مالي واحد تجاري و اينكه آيا اين منابع با استراتژي سازمان تناسب دارد يا خير، اين موضوع به تفضيل در تجربه و تحليل مالي آورده شده است.

تجزيه و تحليل زنجيره ارزش:

مايكل پورتر چهار چوبي را بوجود آورد كه آنرا زنجيرة ارزش مي‌نامند. با برررسي سيتماتيك اين زنجيرة ارزش مي‌توان فعاليت‌هاي مختلف سازمان كه ايجاد كنندة ارزش افزوده مي‌باشند را مورد شناسايي قرار داد. به طور كلي تجزيه و تحليل زنجيره ارزشي ممكن است براي شناسايي منابع و فرآيندهاي كليدي كه نقاط قوت سازمان را نشان مي‌دهند، جاهايي كه احتياج به بهبود دارد و فرصت‌هايي كه امكان مزيت رقابتي را فراهم مي‌كند مورد استفاده قرار گيرد.

زنجيره ارزش فرايندهاي سازماني را به فعاليت‌هاي شخصي كه براي مشتري ايجاد ارزش مي‌كند، تفكيك مي‌نمايد. اولين تقسيم‌بندي فعاليت هاي اوليه يا اصلي مي باشدكه به وظايف لجستيك داخلي يا مرزباني دروني، تولدي ( فرايند عمليات ) لجستيك‌ خارجي يا مرزباني بروني، بازاريابي و فروش و خدمات بعد از فروش تفكيك مي‌گردد.

  • لجستيك دروني: شامل فعاليتهايي است كه در ارتباط با تحصيل منابعي است كه در ساخت محصول به كار گرفته مي‌شود مانند عواملي همچون، حمل مواد و كنترل موجودي.
  • فرآيند عمليات: تبديل عوامل ورودي به محصول نهايي را از طريق انجام فهاليتهايي مانند، طراحي، مونتاژ قالبسازي و آزمايش انجام مي‌دهد.
  • لجستيك خارجي: شامل فعاليتهايي براي پخش فيزيكي و قدرتمند محصول نهايي به مشتري مي‌باشد مانند انبار كردن محصول نهايي، انجام سفارشات و حمل و نقل پردازش سفارشات و زمانبندي تحويل.
  • بازاريابي و فروش: شامل فرايندي است كه در آن مشتري مي‌تواند محصول را خريداري نمايد. سلسله عواملي كه مي‌توان موجبات اين فرايند را فراهم آورد عبارتند از: تبليغات، پخش كاتالوگ، فروش مستقيم، راههاي توزيع محصول، پيشبرد فروش و قيمت گذاري.
  • خدمات پس از فروش: شامل سرويسهايي است كه سبب افزايش يا تثبيت ارزش كالا براي مشتري مي‌گرددد مانند تعميرات، تأمين كردن قطعات يدكي و يا ايجاد امكانات نصب.

سازمانها متعهد به انجام وظايفي هستند كه فعاليت اصلي را حمايت كند اين فعاليتهاي پيشتيباني در بالاي فعاليتهاي اصلي ( اوليه ) در شكل قرار گرفته‌اند كه به صورت ذيل توضيح داده مي‌شود:

  • منابع و امكانات ( خريد وامكانات ): تجهيزات منابع و امكانات به خريد منابع اوليه مرتبط مي شود. اما واقعاً به خود وروديها و يا شيوه‌اي كه آنها بكار مي‌روند و عملياتي كه روي آن‌ها انجام مي دهند، مرتبط نمي‌گردد. لازم به توضيح است كه تمام مراحل و فرايندهاي اوليه محتاج به خريد عوامل ورودي است اگر چه حتي بسياري از آنها مواد اوليه نيستند. مثال اين عوامل مي تواند ماشين تايپ، خدمات مؤسسات حسابداري و حسابرسي و كامپيوتري مي‌باشد.
  • توسعه تكنولوژي : توسعه تكنولوژي مربوط به يادگيري فرايندهايي است كه موجب بهبود راههاي عملياتي سازمان مي‌گردد.
  • مديريت منابع انساني: مديريت منابع انساني شامل فعاليتهاي مبتني بركاركنان است مثل استخدام، انتخاب، آموزش و مزايا، پاداش دادن، تربيت مدير و تنظيم روابط كرافرما و نيروي كار است.
  • مديريت يا ساختار و زيربناهاي سازماني: مديريت شامل فعاليتهاي عمومي مديريت، مثل برنامه‌ريزي و حسابداري است، نقطه چيني كه بيشتر فعاليتهاي حمايتي و يا پشتيباني را به فعاليت اوليه متصل مي‌سازد، نشان مي‌دهد كه آنها قادرند با هر يك از فعاليتهاي اوليه مربوط شوند و تمامي زنجيره ارزش را حمايت كنند. مديريت تنها استثنادات است چرا كه به جاي يك واحد به كل زنجيره متصل است. حاشيه‌اي كه در سمت راست شكل قرار دارد، نشان مي‌دهد كه مؤسسه مي تواند سود اضافي بالاتري از طريق ارتقاي قابليتها و منابع ممتاز بر اساسي ارزش فعاليتهاي زنجيره‌اي خود بدست بياورند.

سازمان مي‌تواند از راههاي زير مزيتهاي رقابتي خود را توسعه دهد (1) مزيت رقابتي در هر يك از فعاليتهاي اوليه و حمايتي. (2) از طريق تركيب بهينه آنها. (3) از طريق ارتباط مناسب فعاليتهاي دروني با محيط خارج. اثر تجمعي فعاليتهاي زنجيره ارزشي و ارتباط آنها با محيط داخلي سازمان و محيط خارجي تعيين كننده قوت، ضعف و كارايي سازمان در مقايسه با رقباي آن مي‌باشد.

نقاط قوت و ضعف داخلي:

نقاط قوت و ضعف‌ داخلي در زمره فعاليت‌هاي قابل كنترل  سازمان قرار مي‌گيرند كه سازمان آنها را به شيوه‌اي بسيار عالي يا بسيار ضعيف انجام مي‌دهد. آنها در ساية فعاليتهاي، (1) بازريابي، (2) امورمالي ( حسابداري )،(3) توليد ( عمليات )،(4) تحقيق و توسعهو سيستم‌هاي،(5) اطلاعات رايانه‌اي،(6) به وجود مي‌آيند. يكي از فعاليتهاي اصلي و ضروري مديريت استراتژيك اين است كه نقاط قوت و ضعف دواير و واحدهاي سازماني را شناسايي و آنها را ارزيابي كند. سازمانها مي‌كوشند استراتژي‌هايي را به اجرا در آوردند كه نقاط قوت داخي تقويت شود و ضعف‌هاي داخلي بر طرف گردد.نقاط قوت و ضعف شركت را در مقايسه با وضع شركت‌هاي رقيب تعيين مي‌كنند. يكي از اطلاعات مهم اين است كه سازمان از نقاط قوت و ضعف نسبي خود، آگاه شود.

همچنين مي‌توان نقاط قوت و ضعف شركت را بر اساس موجوديت و نه بر اساس عملكرد سازمان تعيين كرد براي مثال، داشتن منابع طبيعي يا شهرت ديرپا، از نظر كيفيت محصول، مي‌توانند به عنوان نقاط قوت به حساب آيند.نقاط قوت شركت را مي‌توان برحسب دستيابي به هدف‌هاي مورد نظر تعيين كرد. براي مثال شركتي كه مي‌كوشد هميشه به مقدار لازم موجودي داشته باشد، گردش بسيار زياد موجوديها نمي‌تواند به عنوان يك نقطه قوت به حساب آيد.از راه‌ههاي بسيار زيادي مي‌توان عوامل داخلي سازمان را محاسبه كرد، مانند محاسبة نسبت‌ها، تعيين ميزان عملكرد و مقايسه اين عوامل با ميانگين صنعت يا دوره‌هاي گذشته همچنين مي‌توان براي بررسي عوامل داخلي مانند ورحيه كاركنان، كارايي توليد، اثر بخشي تبليغات و ميزان وفاداري مشتري از انواع تحقيقات پيمايشي استفاده كرد.

رابطه بين واحدهاي وظيفه‌اي سازمان:

مديريت استراتژيك فرايندي است كه به روابط متقابل بسيار زياد نياز دارد و در اجراي آن ايجاب مي‌كند كه بين مديريت سازمان و مديران دواير و واحدهاي بازريابي، امورمالي ( حسابداري )، توليد ( عمليات ) تحقيق و توسعه و سيستم اطلاعات رايانه هماهنگي اثر بخشي وجود داشته باشد.

موفقيت سازمان در گرو همكاري و همياري مديران و كاركنان همه دواير و واحدهاي سازماني است تا ديدگاه‌ها، نظرها، عقايد و اصلاحاتي را ارائه نمايند.

در اجراي مديريت استراتژيك، مشاركت مديران واحدهاي وظيفه‌اي مختلف در بررسي عوامل دروني سازمان به ماهيت تصميماتي بستگي دار كه در واحدهاي وظيفه‌اي ديگر سازمان گرفته مي‌شود و اثرات باقوه‌اي كه آنها بر كل سازمان خواهند داشت. براي اينكه بتوان هدف‌هاي بلند مدت و استراتژيها را تعيين كرد، آگاهي از روابط ياد شده در بالا از اهميت بسيار زيادي برخوردار است.

براي مثال، امكان دارد مديران امورمالي بخواهند تعداد گزينه‌ها يا راه‌هاي امكان پذير را كه در برابر مديران عملياتي وجود دارد محدود نمايند.

يكپارچگي استراتژي و فرهنگ:

شايد بتوان با تأكيد بر فرهنگ سازماني ( يعني يك پديده داخلي كه در همة دواير و بخش ‌هاي مختلف سازمان رسوخ مي‌كند ) روابط بين واحدهاي وظيفه‌اي سازمان را به بهترين شكل ممكن نشان داد. فرهنگ سازماني Cultural products بدين گونه تعريف شده است: « الگويي از رفتار كه در يك سازمان به وجود مي‌آيد، زيرا سازمان به تدريج مي‌آموزد كه براي حل مسائل خارجي، سازش با محيط و يكپارچه نمودن فعاليت‌هاي داخلي چگونه عمل كند. الگويي كه كاركردي خوب داشته، كسب اعتبار نموده است و مي‌توان به عنوان راهي درست به اعضاي سازمان آموخت تا از همان زاويه و در همان قالب بينديشيد و احساس نمايند. » در تعريف فوق براين نكته تأكيد مي‌شود كه هنگام تصميم گيري‌هاي استراتژيك نبايد از اهميت هماهنگ ساختن عوامل داخلي و خارجي سازمان غافل ماند.

فرهنگ سازماني بر تصميمات سازمان اثرات شگرف مي‌گذارد و از اين روبه هنگام بررسي عوامل دروني ( در اجراي مديريت استراتژيك ) بايد آن را مورد توجه قرار داد.

اگر سازمان بتواند در اجراي استراتژيها از نقاط قوت فرهنگ بهره گيرد ( مانند رعايت اصول  اخلاقي يا پايبندي بسيار شديد به باورها و اعتقادات ) در آن صورت مديريت مي‌تواند هر نوع تغييري را به راحتي و بسيار سريع انجام دهد.فرهنگ از دو راه مهم مانع اجراي مديريت استراتژيك مي‌شود. نخست اغلب مديران از اهميت تغييراتي كه در شرايط و محيط خارج سازمان رخ مي‌دهد، غافل مي مانند زيرا باورهاي بسيار قوي آنها را نابينا مي‌كند يا مانع از ديد آنها مي‌شود. دوم اگر فرهنگ خاصي در گذشته اثر بخش بوده است، واكنش طبيعي اين است كه حتي زماني كه، از نظر استراتژيك، تغييرات عمده‌اي رخ مي دهد، بازهم خود را پايبند آن مي‌دانند. يك فرهنگ سازمان بايد تعهدي كه افراد سازمان به يك هدف مشترك دارند تأييد و حمايت كند.

مديريت:

مديريت داراي 5 وظيفه اصلي است: 1- برنامه‌ريزي. 2- سازماندهي. 3-ايجاد انگيزه. 4- تأمين نيروي انساني. 5- اعمال كنترل.

  • برنامه ريزي(تدوين استراتژي): برنامه‌ريزي سنگ بناي فرايند تدوين استراتژيهاي اثر بخش است. ولي با وجود اينكه برنامه‌ريزي بنياد مديريت را تشكيل مي‌دهد، در زمره كارهايي قرار مي‌گيرد كه مديران بيش از بقيه از آن غفلت مي‌نمايند. بدان جهت براي اجرا و ارزيابي موفقييت‌آميز استراتژيها برنامه‌ريزي امري ضروري است كه فعاليت‌هايي مانند سازماندهي، ايجاد انگيزه در كاركنان تأمين نيروي انساني و اعمال كنترل به برنامه‌ريزي خوب و مناسب بستگي دارد.

برنامه‌ريزي براي سازمان اين امكان را به وجود مي‌آورد كه فرصت‌هاي موجود در محيط خارجي را شناسايي  و از آنها بهره‌برداري كند. و اثرات تهديدات خارجي را به پايين‌تري حد ممكن برساند.

يك سازمان مي‌تواند از مجراي برنامه‌ريزي به پديده هم افزايي ( Synery ) دست يابد زماني هم افزايي وجود دارد كه توان همة افراد، در قالب يك تيم، با هم جمع شود و هر كس بداند كه در پي دستيابي چه چيزي است. هم افزايي يعني 2+2=5  اگر هدف‌ها تعيين و روابط مشخص باشند، كاركنان و مديران مي‌توانند با همكاري در جهت نتيجه‌هاي مورد نظر گام بردارد. هم افزايي به مزايايي رقابتي قدرتمند مي‌انجامد، فرايند مديريت استراتژيك، به خودي خود، در سازمان، مسيري را مي‌پيمايد كه به ايجاد هم افزايي مي‌انجامد.برنامه‌ريزي براي شركت‌ اين امكان را به وجود مي‌آورد كه خود را با بازارهاي در حال تغيير وفق دهد.

  • سازماندهي: معمولاً شركتي كه به شيوه‌ عالي سازمان يافته باشد داراي مديران و كاركناني با انگيزه بسيار بالاست، يعني كساني كه موفقيت سازمان را تعهد مي‌كنند. منابع سازمان به شيوه‌اي اثر بخش‌تر تخصيص مي‌يابد و در مقايسه با شركت سازمان نيافته با كارايي بيشتري به مصرف مي‌رسد. وظيفه مدير از لحاظ سازماندهي شامل: 1- تقسيم كارها به وظايف يا شغل‌ها (تعين ويژگي‌هاي شغل يا شرايط احراز شغل)2- ادغام شغل‌ها و وظايف همانند در يك واحد (تشكيل دواير سازماني) 3- تعويض اختيارات.

تقسيم كارها به مشاغل يا وظايف ايجاب مي‌كند كه مدير شرح وظايف و شرايط احراز شغل را تهيه نمايد. مدير و كاركنان بدين وسيله از جزئيات كارهاي خاصي كه بايد انجام شود، آگاه مي‌گردند.ادغام وظايف و كارهاي همانند در يك دايره باعث مي‌شود كه ساختار سازماني، حيطة نظارت و زنجيره فرماندهي به وجود آيد. اغلب تغيير در استراتژيها ايجاب مي‌كند كه ساختار سازماني تغيير كند، زيرا پست‌هاي جديدي بوجود مي‌آيد، پست‌هايي حذف مي‌شوند يا چند پست درهم ادغام مي‌گردند.

  • ايجاد انگيزه: اگر پس از تدوين استراتژيها مديران و كاركنان داراي انگيزه لازم جهت اجراي آنها را نداشته باشند، هدف‌هاي بلند مدت، استراتژيها و سياست‌ها هيچ شانسي موفقيتي نخواهند داشت سيستم ارتباطات سازمان اين موضوع را مشخص مي‌كند كه آيا استراتژيها مي‌توانند به شيوه‌اي موفقيت‌آميز به اجرا درآيند يا خير.كسب حمايت جهت اجراي سياست‌ها و هدف‌هاي بلند مدت واحدهاي وظيفه‌اي سازماني و وجود ارتباطات دو طرفه خوب يا مناسب از اهميت زيادي برخوردار است.
  • تأمين نيروي انساني: كارمنديابي، مصاحبه، آزمون، گزينش، آموزش، توسعه نيرو، رسيدگي به افراد، ارزيابي عمليات دادن حقوق و پاداش، اعمال مقررات انظباطي، ارتقاي مقام، انتقال افراد، تنزل مقام، اخراج كردن و سرانجام رسيدگي به امور مربوط به اتحاديه كارگران از جمله وظايفي است كه مدير در اين خصوص انجام مي‌دهد.

مديران منابع انساني در تدوين و اجراي استراتژيها نقش‌هايي فعال و مبتكرانه برعهده مي‌گيرند.

سازمانهايي كه در صدد تجديد ساختارهاي برآيند كارها را به گونه‌اي در مي‌آوردند كه به كاركنان اجازه داده مي‌شود در خانه خود بمانند و وظايف محوله را انجام دهند آنها در زمينه رهبري فعاليت‌هاي چشمگيري مي‌نمايند.

  • اعمال كنترل: از نوع فعاليتهايي است كه مديريت بدان وسيله اطمينان مي‌يابد كه عمليات انجام شده درست همان فعاليت‌هايي است كه از پيش برنامه‌ريزي شده است.
  • بازاريابي: فرايندي است براي شناسايي، پيش‌بيني، ايجاد، و تأمين نيازها و خواست‌هايي كه مشتريان براي محصولات و خدمات دارند.
  • شناسايي نيازهاي مشتري: براي شناسايي نيازهاي مشتري بايد كارهاي زير انجام گيرد: تهيه برنامه‌هايي براي شناسايي هر چه بيشتر خواست‌هاي مشتري. تعيين استراتژيهايي براي شناسايي بخش‌هاي مطلوب بازار، ارزيابي استراتژيهاي مربوط به تعيين جايگاه سازمان در بازار و تجزيه و تحليل اطلاعات مربوط به مشتري. سازمان‌هاي موفق به طور دائم الگوهاي خريد مشتريان كنوني و آينده را تحت نظارت دارند.
  • خريد مواد: در بازاريابي وظيفه دوم اين است كه مواد و ملزومات لازم براي توليد و عرصه محصولات يا خدمات را خريداري نمود. خريد شامل ارزيابي عرضه كنندگان مختلف يا فروشندگان، انتخاب بهترين عرضه كنندگان تنظيم قراردادهاي قابل قبول با عرضه كنندگان و تهيه اقالم مورد نياز مي‌شود.

عواملي مانند كنترل قيمت، ركود، محدوديت‌هاي تجارب خارجي، اعتصاب و خرابي دستگاه مي‌تواند فرايند خريد را پيچيده‌تر نمايند.

مقاله پرداخت يارانه در ايران و جهان

۶ بازديد

مقاله پرداخت يارانه در ايران و جهان

مقاله پرداخت يارانه در ايران و جهان

مقاله پرداخت يارانه در ايران و جهان

1 - مقدمه

2- تاريخچه پرداخت يارانه

1-2- تاريخچه پرداخت يارانه در ايران

2-2- تاريخچه پرداخت يارانه در جهان

3- هدف از پرداخت يارانه

1-3- تخصيص بهينه منابع

2-3- ثبات اقتصادي

3-3- توزيع عادلانه درآمد

4- مواردي كه مي بايست مشمول يارانه گردند

1-4- كالاهاي حياتي و استراتژيك

2-4- صنايع نوپا

3-4- كالاهاي عمومي

4-4- صنايع با هزينه ثابت بالا

5-4- صنايع راكد

5- بررسي ميزان كارايي يارانه پرداختي

6- يارانه پرداختي به حامل هاي انرژي در هر يك از بخش ها

7- طبقه بندي يارانه در حسابهاي ملي

8- روش هاي پرداخت يارانه

1-8- روش هاي پرداخت يارانه از نظر مصرف كنندگان يارانه

2-8- روش هاي توزيع يارانه

3-8- روش هاي پرداخت يارانه از نظر مشمول يارانه بر واحد يا بهاء كالا

مقدمه

انسان هاي اوليه براي تغذيه خود از حيوانات و گياهان استفاده مي نمودند. آنها آتش را براي گرم كردن تعداد انسان ها و ميزان منابع طبيعي در تعاون قرار داشت لذا انسان ها از نظر تهيه مواد غذايي و انرژي مورد نياز مشكلي نداشتند.

پس از قرن هجدهم و با شروع انقلاب صنعتي توليد كننده از مصرف كننده جدا شده و پديده اي بنام توليد انبوه ايجاد گرديد. بدين ترتيب بيكباره ميزان رفاه افزايش يافت و به تبع آن جمعيت شروع به ازدياد نمود. جمعيت فوق تبديل به بازار مصرف توليد كنندگان گرديد. براي توليد در سطح انبوه نياز به انرژي و منابع فراوان بود. بدين ترتيب همزمان با پيشرفت هاي فوق منابع جديد انرژي مانند نفت و گاز كشف گرديد و به سرعت ميادين نفتي افزايش يافت. لذا انرژي تبديل به يكي از نيازهاي اساسي و اوليه افراد گرديد.

در علم اقتصاد توصيه مي شود براي ايجاد عدالت اجتماعي همه افراد از حداقل رفاه برخوردار شوند. بدين ترتيب مي بايست همه افراد بتوانند نيازهاي اوليه خود را برطرف نمايند. لذا معمولاً در تمام كشورها نسبت به كالاهاي اساسي يارانه پرداخت مي شود.

با توجه به توضيحات ارائه شده با وقوع انقلاب صنعتي، انرژي به يك كالاي اساسي تبديل گرديد. بدين ترتيب در اكثر كشورهاي جهان براي ايجاد عدالت اجتماعي انرژي مشمول يارانه گرديد. (البته ميزان آن در كشورهاي مختلف متفاوت مي‌باشد.)در كشور ما نيز انرژي به عنوان يك كالاي اساسي محسوب مي گردد و مشمول يارانه نيز مي باشد. با توجه به پايين بودن قيمت انرژي ميزان مصرف آن بشدت افزايش يافته است و بدليل محدوديت انرژي هاي فسيلي قيمت آن در سطح جهاني افزايش داشته است. بدين ترتيب دولت براي پوشش شكاف بين قيمت تمام شده و قيمت فروش انرژي به مصرف كنندگان هزينه بسيار زيادي به عنوان يارانه مي پردازد كه اين امر موجب بروز مشكلات فراواني در اقتصاد كشور گرديده است.

متاسفانه برخلاف تعريف ارائه شده براي يارانه در رابطه با انرژي يارانه پرداخت شده عادلانه به افراد نيازمند يارانه ارائه نمي گردد. بدين ترتيب علاوه بر اينكه هزينه زيادي توسط دولت پرداخت مي گردد، اهداف اوليه پرداخت يارانه نيز برآورده نمي‌شود و همچنين به علت قيمت پايين انرژي ميزان مصرف آن بشدت افزايش يافته و اين امر موجب بروز مشكلاتي همچون آلودگي محيط زيست گرديده است.در چند سال اخير دولت بدنبال تخصيص هدفمند يارانه مي باشد. بدين منظور در اين پايان نامه سعي مي شود سيستم فعلي پرداخت يارانه انرژي مورد بررسي قرار گرفته و با توجه به مشكلات آن، روش جديدي براي پرداخت يارانه انرژي پيشنهاد گردد. سپس روش پيشنهادي با استفاده از تكنيك سيستم در استاميك مدل شده و تاثير روش فوق بروي پارامترهاي كلان اقتصادي مورد بررسي قرار گيرد.

2- تاريخچه پرداخت يارانه

در ادامه تاريخچه پرداخت يارانه در ايران و ساير كشورهاي جهان مورد بررسي قرار مي گيرد.

1-2- تاريخچه پرداخت يارانه در ايران

در دوران صفويه نوعي تخفيف هاي مالياتي و در دوران قاجار سياست هايي در جهت توسعه زراعت كه در آن دادن ران و مساعده به مستاجر پيش بيني شده بود را مي توان از نخستين جهت گيري هاي حمايتي دولت دانست.

دخالت مستقيم دولت در عرضه و  تقاضا مربوط به سال 1311 مي شود كه در آن زمان دولت اقدام به ساخت سيلو نموده و گندم هاي كشاورزان را به قيمتي بالاتر از قيمت بازار خريداري نمود. كل ميزان پرداخت يارانه دولت بابت تفاوت خريد و فروش كالاهاي اساسي تا سال 1351 معادل 1668 ميليون ريال بوده است. كه اين مقدار تنها حدود 4/1 درصد يارانه در سال 1354 مي باشد. چرا كه همزمان با افزايش قيمت نفت، درآمد عمومي افزايش يافت و به تبع آن تقاضا براي مصرف زياد گرديد.با توجه به عدم وجود مراكز صنعتي و صنايع زير بنايي، دولت اقدام به واردات كالاهاي اساسي نمود كه اين امر موجب زيان بسياري از كشاورزان گرديد. لذا دولت محصولات آنها را به قيمتي بالاتر از قيمت بازار خريداري نمود. در همين راستا به منظور تمركز امور مربوط به پرداخت يارانه در مرداد ماه 1353 دولت اقدام به تاسيس و تشكيل صندوقي بنام «صندوق حمايت از مصرف كننده» نمود.

در زمينه فرآورده هاي نفتي در سال 1933 شركت نفت ايران- انگلو محصولات تصفيه شده را در ايران به قيمت جهاني مي فروخت در حالي كه در سال 1994 قيمت داخلي اين محصولات 2% قيمت جهاني آنها بود. در سال 1993 كه تنها يك نرخ ارز حاكم بود و به همين سبب محاسبه معادل دلاري قيمت هاي داخلي آسان بود. بافرمن قيمت 13 دلار براي هر شبكه فرآورده پالايش شده، يارانه پرداختي معادل 5 ميليارد دلار برآورده شده است. در صورتي كه در همين سال يارانه پرداختي براي دلار و غذا حدود 2/3 ميليارد دلار بوده است

2-2- تاريخچه پرداخت يارانه در جهان

پس از انقلاب صنعتي دو نظريه در رابطه با اقتصاد كلان مطرح گرديد. نظريه كلاسيك و نظريه كنيز (Kinze).

گروه طرفداران نظريه كلاسيك معتقد مي باشند كه دولت مي بايست كمترين دخالت را در اقتصاد داشته باشد و اقتصاد بر پايه عرضه و تقاضا استقرار گردد. نظريه كينز (Kinze) در مقابل نظريه كلاسيك ها قرار دارد.تا قبل از جنگ  جهاني، اقتصاد حاكم بر غرب، اقتصاد كلاسيك بود. يعني اقتصاد حاكم بر بازار، اما پس از جنگ جهاني بدليل ركود و تورم بالا دولت در اقتصاد دخالت نمود.بدين ترتيب نظريه كينز (Kinze) طرفداران بيشتري يافت. به عنوان مثال طبق طرح برنان (Bernan) دولت آمريكا در سال 1984 كمك هاي مستقيمي به كشاورزان جهت جبران ما به التفاوت قيمت هاي بازار آزاد كالاهاي فاسد شدني نمود.

در حال حاضر يارانه يكي از اقلام مهم هزينه هاي دولت در كليه كشورها- اعم از صنعتي و در حال توسعه و سوسياليستي است. البته همانگونه كه در حال حاضر جغرافياي اقتصادي كشورهاي جهان گوياي دسته بندي كشورها به پيشرفته صنعتي و در حال توسعه است ماهيت اين يارانه ها انگيزه و نحوه پرداخت آن در هر يك از اين كشورها تا حدود زيادي متفاوت مي باشد.

3- هدف از پرداخت يارانه    

دولت از پرداخت يارانه سه هدف عمده را دنبال مي نمايد كه شامل تخصيص بهينه منابع، ثابت اقتصادي و توزيع عادلانه درآمدها مي باشد. در ادامه هر يك از اهداف فوق مورد بررسي قرار مي گيرد.

1-3- تخصيص بهينه منابع

شدت وابستگي اكثر سيستم هاي اقتصادي به انرژي تا آنجا است كه دولت ها به ميزان زيادي از اين عامل در جهت سياستگذاري به منظور دستيابي به اهداف برنامه‌هاي اقتصادي خود استفاده مي كنند. در بسياري از كشورها از متغيرهاي مربوط به انرژي حتي به جهت اتخاذ سياست هاي بلند مدت استفاده مي شود. تجربيات كشورهاي پيشرفته كنوني حكايت از آن دارد كه اين كشورها روند توسعه خود را با مواد اوليه و مواد انرژي زاي ارزان قيمت آغاز كرده اند. اين بويژه ادعايي است كه در مباحث تجارت بين المللي همراه از طرف كشورهاي در حال توسعه كنوني مطرح گرديده است. بدين معني كه كشورهاي در حال توسعه مدعي هستند كه سيستم تجاري بين المللي منافع لازم را براي آنها بدنبال نداشتند و يا اينكه حداقل براساس تئوريهاي كلاسيك تجارت اين منافع بين كشورها بطور متناسب توزيع نگرديده است.

فراهم كردن انرژي ارزان قيمت براي بخش هاي مختلف اقتصادي و با بخش هاي خاص همواره مكانيسمي جهت حمايت از اين بخش ها در برنامه هاي اقتصادي بوده است.

2-3- ثبات اقتصادي

پرداخت يارانه و يا پيروي از سياست قيمت ارزان در راستاي بهبود شاخص هاي اساسي و اقتصاد و به منظور حفظ ثبات اقتصادي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.

ثبات اقتصادي به معناي اشتغال كامل، ثبات قيمت ها، تراز پرداخت هاي خارجي و تعادل بين عرضه و تقاضا مي باشد. براي ايجاد ثبات اقتصادي دوليت ابزارها و روش‌هايي را اتخاذ مي نمايد كه به مجموعه آنها سياست هاي پولي و مالي اطلاق مي‌گردد. كه يك نمونه از سياست هاي پولي و مالي فوق بكارگيري يارانه در كوتاه مدت در جهت تثبيت قيمت ها مي باشد و با استفاده از سياست هاي سقف قيمت (حمايت از مصرف كننده) و سياست هاي كف قيمت (حمايت از توليد كننده) مي‌باشد.

3-3- توزيع عادلانه درآمد

توزيع عادلانه درآمد و حفظ عدالت اجتماعي از جمله اهدافي است كه از پرداخت يارانه دنبال مي گردد. در تمام اقتصادها حتي اقتصاد آزاد مبتني بر بازار نيز توزيع درآمدها براي دولتمردان اهميت داد. لذا نسبت به اين موضوع دو ديدگاه وجود دارد:

1- نحوه توزيع درآمدها در بازار عوامل توليد يعني تاثيرگذاري روي روش كسب درآمد.

2- توزيع مجدد درآمد و جابجايي درآمدها و ثروت.

البته براي توزيع ناهمگن درآمدها دلايلي وجود دارد كه بصورت زير مي باشند:

1- بازار غير رقابتي (انحصاري)

2- ارث

3- موقعيت هاي خانوادگي

4- ثروت و امكانات تحصيلي

يكي از ابزارهايي كه براي توزيع مجدد درآمدها بسيار استفاده مي گردد يارانه و پرداخت هاي انتقالي مي باشد. با توجه به هدف فوق براي پرداخت يارانه، تعريف زير را مي توان ارائه نمود.

يارانه شامل پرداخت هايي رفاهي است كه جهت چاره انديشي نابرابري توزيع درآمد برنامه ريزي مي گردد.

لذا با توجه به تعريف فوق يارانه بايد به افرادي تعلق گيرد كه درآمدشان از حد مشخصي پايين تر است.

- مواردي كه مشمول يارانه مي گردند

كالاهايي كه مي بايست مشمول يارانه گردند داراي ويژگي هاي ذيل مي باشند.

1- كالا بايد داراي ضريب اهميت ويژه در سبد مصرفي خانوار باشد. تا بتواند انتقال درآمدي در جامعه را ايجاد نمايد.

2- كالاهاي تحت يارانه قرار گرفته بايستي در اختيار عوم و خصوصاً افراديكه در مناطق محروم و نواحي روستايي زندگي مي كنند قرار گيرد.

3- كالاهاي انتخابي بايد داراي كشش درآمدي پائين باشد. يعني كالاي پست يا ضروري براي طبقات كم درآمد جامعه باشد.

با توجه به ويژگي هاي كالاهاي مشمول يارانه مواردي كه مشمول يارانه مي گردند بصورت ذيل مي باشد.

1-4- كالاهاي حياتي و استراتژيك

از جمله مواردي كه دخالت دولت در اقتصاد را توجيه پذير و يا حتي الزامي مي‌گرداند، زماني است كه توليد كالاهاي حياتي و استراتژيك مطرح مي گردد. از جمله گندم، ذرت و غيره كه حيات اقتصادي و زندگي معيشتي جوامع بدان بستگي زيادي دارد. لذا حمايت دولت (پرداخت يارانه) منطقي به نظر مي رسد.

2-4- صنايع نوپا    

در روند اقتصادي حمايت از صنايع نوپاي داخلي و توليدات صنعتي در مقابل توليد ديگر كشورهاي صنعتي حائز اهميت مي باشد. بحث يارانه ها بدين لحاظ مطرح مي‌گردد كه اگر مكانيسم وزار بخواهد عمل نمايد ممكن است قيمت هاي تعادلي آنقدر بالا باشند كه در كوتاه مدت و حتي ميان مدت صنايع نوپا قدرت رقابت خود را از دست دهند. لذا در موارد فوق، كه صنايع نوپا قدرت رقابت را از دست مي‌دهد، لزوم حمايت دولت عنوان مي گردد.

3-4- كالاهاي عمومي(Free-Rider Problem)

دولت مي بايست توليد كالاهاي عمومي را به عهده گيرد. كالاها و خدمات عمومي داراي دو ويژگي مي باشند، اولاً مصرفشان قابل انحصار به فرد يا گروه خاصي نيست (مانند هواي تميز و دفاع ملي)، ثانياً مصرف فرد يا گروهي موجب كاهش مصرف ديگران نمي گردد.

4-4- صنايع با هزينه ثابت بالا    

در صنايع مانند راه آهن يا جاده سازي كه هزينه ثابت بالايي دارند و هزينه نهايي در ارتباط با يك مصرف كننده آن بسيار كم مي باشد، توليد آن براي بخش خصوصي اقتصادي نمي باشد لذا لزوم يارانه و اعمال آن از طريق دولت الزامي به نظر مي رسد.

5-4- صنايع راكد  

دولت به بخش هاي اقتصادي كه در حال ركود مي باشند يارانه پرداخت مي نمايد. تا از حالت ركود اقتصادي خارج شوند.

6- يارانه پرداتي به حامل هاي انرژي در هر يك از بخش ها

چنانچه براي محاسبه يارانه انرژي، ارزش اقتصادي انرژي را معادل قيمت هاي صادراتي بدانيم، آنگاه مي توان ادعا نمود كه در بسياري از سالها قيمت هاي فروش داخلي حتي كمتر از 10% ارزش اقتصادي آن بوده است. طبق نظر كارشناسان انرژي كشور، قيمت هاي تمام شده حامل هاي مختلف انرژي بصورت جدول (1) مي باشد.

مقادير مزبور قيمت هايي را نشان مي دهد كه در صورت دريافت آنها از مصرف كنندگان انرژي، بنگاهه هاي توليد كننده براي تداوم عرضه انرژي نيازي به دريافت يارانه از دولت نداشته و حتي قادر خواهند بود كه ارزش ذاتي نفت خام و گاز طبيعي را كه جزو منابع ملي و متعلق به تمامي نسلهاي حال و آينده است، را به دولت بپردازند.

با توجه به قيمت هاي مندرج در جدول (1) و اختلاف آن با قيمت هاي فروش داخلي، مي توان ديد كه سالانه مصرف كنندگان انرژي از يارانه اي بيش از 30 هزار ميليارد ريال برخوردار بوده اند. براي آنكه تصوير دقيقتري از حجم يارانه هاي اعطايي بدست آيد، تنها اشاره مي شود كه حجم يارانه انرژي در سال 1375 حدود 31760 ميليارد ريال بوده (جدول 2) كه 50% كل سرمايه گذاري كشور، 55% كل درآمد عمومي دولت، 6/1 برابر بودجه عمراني و 59 برابر كسري بودجه در آن سال مي باشد.

برآورد ميزان يارانه حامل هاي انرژي در سال 1375.

7- طبقه بندي يارانه در حسابهاي ملي

يارانه در حساب هاي ملي به دو دسته مستقيم و غيرمستقيم تقسيم مي شود. پرداخت‌هايي كه بيشتر بصورت زيانكرد و عملياتي و دريافت كنندگان آن كاملاً مشخص و داراي شخصيت حقوقي باشند، يارانه مستقيم ناميده مي شوند.

از جمله اين يارانه ها، جبران زيان كردهاي موسسات و سازمان هايي كه كالاها و خدمات زير بنايي را جهت تامين منافع، توليد مي كنند. بعلاوه جبران خسارت هاي اتفاقي و پيشگيري خسارات احتمالي در شمار همين نوع يارانه است. يارانه هايي كه جنبه كالايي داسته و گيرندگان آن متعقدند غير مستقيم مي نامند. از جمله اين يارانه‌ها، آندسته يارانه هايي است كه بابت تثبيت قيمت مصرف كننده و يا تضمين قيمت براي توليد كننده پرداخت مي شود است اين يارانه ها بيشتر جنبه تثبيت قيمت ها و توزيع مجدد درآمدها را دارد و امكان سوء استفاده در آنها بسيار زياد است.

يارانه هاي مستقيم در عين حال شامل فروش كالاهاي تجاري به قيمتي كمتر از قيمت خريد، هدايا و كمك هاي دولت از محل حساب جاري به شركت هاي عمومي مي شود. يارانه هاي غيرمستقيم كمك هايي است كه براساس ارزش كالاي توليد، صادر يا مصرف شده و نيروي كار و زمين بكار گرفته شده جهت توليد آن و يا به كالاهاي صادراتي ويژه، جهت پائين نگهداشتن قيمت آنها تعلق مي گيرد و به دو دسته كمك هاي بلاعوض كالاهاي مصرفي و كالاهاي توليدي تقسيم مي شود.

كمك هاي بلاعوض كالاهاي مصرفي مانند يارانه كالاهايي از قبيل: روغن، شكر، نان، سمان، بنزين، قند، گوشت، مرغ و.. مي باشد.

كمك هاي بلاعوض كالاي توليدي كه عموماً از طريق فروش  كالاهايي كه موجب ازدياد توليد شده و يا فروش مواد اوليه ارزان تر از قيمت بازار به توليد كننده صورت مي گيرد از قبيل كود شيميايي و نظاير آن.

مقاله بودجه ريزي دولتي

۴۲ بازديد

مقاله بودجه ريزي دولتي

مقاله بودجه ريزي دولتي

مقاله بودجه ريزي دولتي

مقدمه:

پيدايش بودجه از زبان فرانسه بود كه يك كيسه چرمي بود كه به آن باجت مي‌گفتند بودجه عبارت است از برنامه‌ريزي مالي يك حكومت (جامعه) براي آينده.

اگر بخواهيم عمر بودجه بدانيم تقريباً مي‌توان گفت كه عمر آن كمتر از صدسال است به مرور زمان كه زندگي اجتماعي بيشتر شد و انسانها تشكيل جوامع را دادند و حكومت‌ها شكل گرفتند درنتيجه هرحكومت مي‌بايست يك حاكم داشته باشد كه اين حاكم دو وظيفه مهم داشت كه عبارتند بودند از:

1 - تأمين امنيت و عدالت درجامعه  

2- حفظ حدود و ثفور و مرزهاي آن جامعه

انجام اين دو وظيفه هزينه‌هاي نسبتاً زيادي داشت كه اين هزينه‌ها از محل املاك و مستغلات حاكم تأمين مي‌شد اما به مرور زمان كه جوامع پيشرفت كردند اين هزينه‌ها بيشتر شد و ديگر حاكم نمي‌توانست اين هزينه‌ها را تأمين كند كه دراين موقع انديشمندان سياسي ماليات را به عنوان يكي از راههاي تأمين درآمد دولت پيشنهاد كردند و سيستم حكومت به سيستم حكومت سرمايه‌داري تبديل شد. دراين زمان وظايف حكومتها از دومورد قبلي به چندين وظيفه تبديل شد كه عبارت بودند از: آموزش، بهداشت، جاده، تأمين اجتماعي، تهيه نيرو، ارتباطات، آب، برق و غيره.

انجام اين وظايف هزينه‌هاي زيادي داشت درصورتي كه حكومت درآمد زيادي نداشت يعني نيازهاي و مخارج زياد بود ولي درمقابل درآمد و منابع كم بود و درنتيجه اين مسئله باعث به وجود آمدن بودجه شد كه دراين جا كار بودجه عبارت بود از برنامه‌ريزي به طوري كه به نحو احسنت از اين منابع استفاده شود. زماني كه ماليات به عنوان راه براي تأمين درآمد بكار گرفته شد بعضي‌ها با اين امر مخالفت كردند به اين دلايل:

1 - كم شدن قدرت خريد

2- كم شدن مصرف

3- كم شدن توليد

ولي به تدريج و به مرور زمان متوجه شدند كه ماليات بهترين راه از ميان راههاي پيشنهادي براي تأمين درآمد دولت است.

تعريف بودجه:

بودجه داراي تعاريف بسيار زيادي است كه اين تعاريف با گذشت زمان بيشتر و بهتر و تكميل‌تر شدند.

تعريف اوليه بودجه: بررسي دخل و خرج دولت

قانون محاسبات عمومي كشور چهارتعريف از بودجه ارائه كرده است كه جديدترين آن كه درتاريخ 1/6/1366 تصويب شده است عبارت است از:

بودجه كل كشور برنامه‌هاي دولت است كه براي يك سال مالي تهيه و حاوي پيش‌بيني درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار و برآورد هزينه‌ها براي انجام علمياتي كه منجر به نيل سياستها و هدفهاي قانوني مي‌شود و از سه قسمت به شرح زير تشكيل مي‌شود:

بودجة عمومي دولت كه شامل اجزاي زير است:

الف ـ پيش‌بيني دريافتها و منابع تأمين اعتبار

ب ـ پيش‌بيني پرداختهايي كه توسط درآمدها درسال مربوطه مي‌توانند انجام شوند.

بودجه شركتهاي دولتي و بانكها شامل پيش‌بيني درآمدها و ساير منابع

بودجه موسساتي كه تحت عنواني غير از عناوين فوق در بودجه منظور مي‌‌شود.

انواع بودجه:

1 - بودجه برنامه‌اي  

2- بودجه دستگاهي

بودجه برنامه‌اي:

بودجه‌اي كه درآن ملاك اعتبار دادن و مبناي دادن اعتبار برنامه‌ها هستند كه به هربرنامه مقداري اعتبار تخصيص مي‌شود.

بودجه دستگاهي:

مشخص كردن بودجه به طور مجزا براي هر وزارتخانه‌اي را بودجه به صورت دستگاهي گويند كه نحوة كار بدين شكل است كه دستگاهها درهرناحيه‌اي براساس ابلاغ بودجه، بودجه‌اي را براي سال آينده پيش‌بيني مي‌كنند و سپس در مركز استان كارشناس بودجه، بودجه تمام نواحي و خود مركز را جمع‌آوري مي‌كند و به مجلس مي‌فرستد.

عناصر بودجه:

يكسري موضوعات متشابه كه درتمامي تعاريف بودجه ديده مي‌شوند كه عبارتند از:

  • پيش‌بيني: چون بودجه مربوط به آينده است.
  • بودجه فقط مخصوص دولت نيست: چون بخش خصوصي نيز مي‌تواند برنامه‌ريزي داشته باشد.
  • بودجه فقط به صورت دستگاهي نيست: مثلاً دركشور ما به صورت برنامه‌اي است.
  • زمان بودجه لزوماً يك سال نيست: مثل برنامه‌هاي توسعه چندساله كشورها
  • تصويب بودجه جزء تعريف بودجه نيست: بلكه يكي از مراحل است.

عوامل بودجه:

1 - درآمد  

2- هزينه

دولت ابتدا درآمد خود را مشخص مي‌كند و سپس با توجه به ميزان درآمدش اعتبارات دستگاهي مختلف را تصويب مي‌كند كه در كشور ما بيشتر درآمد ازطريق فروش نفت است و بودجه به عنوان يك ترازو است كه اعتبارات را به عمليات تبديل مي‌كند.

روشهاي كلي تأمين درآمد دولت:

1 - درآمد حاصل از ماليات  

2- استقراض (قرض گرفتن): اوراق مشاركت، وام گرفتن

3- عمليات بانكي: درآمد مالي و پولي، انتشار اسكناس

4 - خالصه‌جات: كشاورزي، صنعتي، خدماتي

درآمد حاصل از ماليات:

امروزه اكثر كشورها تلاش مي‌كنند بيشتر درآمد خود را از طريق ماليات كسب كنند چون بعضي از اقتصاددانان معتقداند كه هرچه ميزان بيشتري از درآمد دولت از راه ماليات باشد بيانگر پيشرفته‌بودن آن كشور است.

درآمد حاصل از استقراض:

دولتها نيز مانند اشخاص دربعضي مواقع جهت تأمين درآمد خود اقدام به دريافت وام مي‌كنند توجه كنيد كه وام‌گرفتن براي دولت درآمد نيست بلكه منبع تأمين اعتبار است زيرا كه ناشي از بدهي است.

درآمد حاصل از عمليات بانكي:

دراين روش دولت از طريق انتشار اسكناس و همچنين دريافت بهره از طريق عمليات بانكي براي خود درآمد كسب مي‌كند كه البته لازم است جهت جلوگيري از بروز مشكلات اقتصادي از قبيل كم ارزش شدن پول تجزيه و تحليل درستي از اوضاع و احوال اقتصادي به عمل آيد.

4) درآمد حاصل از خالصه‌جات:

اين نوع درآمد، درآمدي است كه دولت از طريق فعاليتهاي كشاورزي، صنعتي و خدماتي كه انجام مي‌دهد به دست مي‌آورد.

مقاله مجموعه قوانين بورس اوراق بهادار

۳۹ بازديد

مقاله مجموعه قوانين بورس اوراق بهادار

مقاله مجموعه قوانين بورس اوراق بهادار

مقاله مجموعه قوانين بورس اوراق بهادار

قانون تأسيس بورس اوراق بهادار

مادة 1: تعاريف زير، ازلحاظ اين قانون معتبر است.

1) بورس اوراق بهادار، بازار خاصي است كه در آن داد وستد اوراق بهادار، توسط كارگزاران بورس، طبق اين قانون انجام مي گيرد.

2) اوراق بهادار، عبارت است از سهام شركتهاي سهامي، واريزنامه هاي صادراتي و اوراق مشاركت و اوراق قرضه صادر شده از طرف شركتها و شهرداريها و مؤسسات و ابسته به دولت و خزانه داري كل، كه قابل معامله و نقل و انتقال باشد.

3) كارگزاران بورس، اشخاصي هستند كه شغل آنها دادوستد اوراق بهادار است و معاملات در بورس منحصراً توسط اين اشخاص انجام مي گيرد.

4) فهرست نرخها، سندي رسمي است كه  به منظور مشخص كردن اوراق معامله شده و تعداد آنها و قيمتهايي كه دادو ستد اين اوراق به آن قيمتها انجام يافته است، تنظيم و اعلان مي شود.

مادة 2: اركان بورس، عبارت است از : شوراي بورس، هيأت پذيرش اوراق بهادار، سازمان كارگزاران بورس، هيأت داوري بورس.

مادة 3: شوراي بورس، از اعضاي زير تشكيل مي شود:

1)دادستان كل كشور يا معاون او

2) رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران يا قائم مقام او

3) معاون وزارت اقتصاد

4) خزانه دار كل

5) رئيس كانون بانكها يا نماينده او

6) رئيس اتاق صنايع و معادن ايران يا نمايندة او

7) رئيس اتاق بازرگاني تهران يا نمايندة او

8) رئيس هيأت مديرة بورس

9) سه نفر شخصيت مالي و اقتصادي، به پيشنهاد وزراي دارايي و اقتصاد و تصويب هيأت وزيران، براي مدت سه سال، با امكان تجديد انتخاب آنان.  

10) رياست شوراي مزبور به عهدة رئيس كل بانك مركزي ايران و در غياب او، به عهدة قائم مقام بانك مركزي خواهد بود.

مادة 4: وظايف شوراي بورس، به قرار زير است:

1) تصويب آيين نامه ها و مقررات لازم براي اجراي اين قانون

2)نظارت در اجراي اين قانون و آيين نامه هاي مربوط و اعزام نمايندة ناظر در هيأت مديره و هيأت پذيرش

3)تعيين يك نمايندة اصلي و يك نمايندة علي البدل براي عضويت در هيأت داوري

4) تجديد نظر نسبت به تصميمهاي هيأت مديره، طبق مادة 10 و نسبت به تصميمات پذيرش اوراق بهادار، طبق مادة 7 اين قانون

تبصرة 1- نمايندگان شوراي بورس، كه براي چهار سال انتخاب مي شوند، براي اجراي قوانين و مقررات نظارت مي كنند و مي توانند در جلسات هيأت مديرة بورس و در جلسات هيأت پذيرش اوراق بهادار حضور يابند و نظر مشورتي خود را اظهار كنند و نيز مي توانند نسبت به تصميمات متخذه درهيأتهاي مزبور اعتراض كنند و اعتراضات خود را به شوراي بورس تسليم نمايند.

تبصره 2- شوراي بورس، حداكثر ظرف يك ماه ازتاريخ اعتراض، به موضوع رسيدگي مي نمايد و در صورتي كه تصميمات متخذه از طرف هيأت مديره يا هيأت پذيرش را مخالف قوانين و مقررات تشخيص دهد، نسبت به لغو آنها اقدام خواهد كرد.

مادة 5: هيأت پذيرش اوراق بهادار، هيأتي است كه به منظور اخذ تصميم نسبت به رد يا قبول اوراق بهادار در بورس يا حذف آنها،تشكيل مي شود.

اين هيأت از اشخاص زير تشكيل مي گردد:

1)رئيس هيأت مديرة بورس يا قائم مقام او

2)قائم مقام رئيس كل بانك مركزي ايران

3)يك نفر كارشناس به نمايندگي كانون بانكها

4)يك نفر كارشناس به نمايندگي اتاق بازرگاني تهران

5)يك نفر كارشناس به نمايندگي اتاق صنايع و مهادن ايران

6)دو نفر حسابدار خبره به انتخاب شوراي بورس

عضويت اشخاص مذكور در بندهاي 3و4و5 مستلز تأييد شوراي بورس مي باشد. رياست هيأت پذيرش، با قائم مقام رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران خواهد بود.

تبصره- مدت مأموريت اعضاي هيأت پذيرش به استثناي اشخاص مذكور در بندهاي 1و2 اين مادة، سه سال است. ولي درپايان سال اول، دو نفر از اعضاي مذكور در بندهاي 3و4و5و6 به قيد رعه، و در پايان سال دوم، سه نفر ديگر از عضويت هيأت خارج مي شوند و جانشين آنان تعيين مي گردد.

تجديد مأموريت اعضاي هيأت پذيرش بلامانع است، ليكن هيچ يك از اعضاي هيأت پذيرش به استثناي اشخاص مذكور در بندهاي (1و2) نمي تواند بيش از دو دورة متوالي عضويت هيأت پذيرش را داشته باشد.

مادة 6: كلية درخواستهاي پذيرش اوراق بهادار توسط، هيأت مديره، براي رسيدگي و اتخاذ تصميم به هيأت پذيرش تسليم مي گردد و هيأت پذيرش مكلف است طبق مقررات آيين نامة مربوط، در كوتاهترين مدت به آنها رسيدگي و تصميم خود را دائر به رد يا قبول، اعلام كند. نسبت به حذف اوراق بهادار از فهرست نرخها نيز به طريق فوق عمل خواهد شد.

مادة 7: تصميمات هيأت پذيرش تا 10 روز از تاريخ اعلام به هيأت مديرة بورس، طبق آيين نامه، قابل تجديد نظر در شوراي بورس خواهد بود.

اشخاص ذيل مي توانند نسبت به تصميم هيأت پذيرش اعتراض و تقاضاي تجديد نظر نمايند:

1)ناظر شوراي بورس

2)نمايندة هيأت مديرة بورس

3) اشخاصي كه تقاضايشان رد شده و يا اوراق بهادار مربوط به آنان، از فهرست نرخها حذف گرديده است.

تصميمات هيأت پذيرش، در مورد حذف اوراق بهادار ازفهرست نرخها، بلافاصله اجراء مي شود و تقاضاي تجديد نظر، مانع اجراي آن نيست.

مادة 8: بورس به وسيله سازمان كارگزاران بورس اداره مي شود. سازمان مزبور، داراي شخصيت حقوقي خواهد بود.

مادة 9: سازمان كارگزاران بورس، به وسيلة هيأت مديره اي به نام هيأت مديرة بورس، اداره مي شود كه عدة اعضاي آن در آيين نامة اجرايي معين خواهد شد.

اعضاي مزبور در موقع تأسيس بورس، از ميان كارگزاران مندرج در مادة 32 اين قانون، و پس از آن از ميان كارگزاراني كه حداقل مدت سه سال، بلا انقطاع، به كارگزاري اشتغال داشته اند، انتخاب خواهند شد.

مادة 10: هيأت مديرة بورس، وظايف زير را به عهده دارد:

1)ادارة امور بورس

2)نمايندگي سازمان كارگزاران بورس در كلية مراجع

3)رسيدگي به درخواست متقاضيان كارگزاري و صدور اجازه و اعلام تمام كارگزاران شاغل

4)تنظيم و اعلان فهرست نرخهاي اوراق بهادار، بلافاصله پس از هر جلسه

5)نظارت بر حسن انجام تعهدات كارگزاران بورس نسبت به يكديگر و اشخاص ثالث

6)رفع اختلافهاي حرفه اي كارگزاران در بورس و رسيدگي و اتخاذ تصميم نسبت به تخلفات آنان از مقررات بورس

7) تأمين انتظامات بورس و اخذ تصميمهاي انضباطي نسبت به كارگزاران و كاركنان بورس و ساير كساني كه در بورس رفت و آمد مي كنند، طبق آيين نامة مربوط.

تبصره- كارگزاران بورس و مأموران آنان كه به تنبيهات تعليق يا اخراج محكوم شده باشند و متقاضيان كارگزاري و اشخاصي كه تقاضاي رفت و آمد آنان به بورس به هر عنوان رد شده باشد، مي توانند از شوراي بورس تقاضاي تجديد نظر نمايند.

مادة 11: كارگزاران بورس، به دو دسته تقسيم مي شوند:

دسته اول - اشخاص حقيقي كه طبق مقررات اين قانون، به كارگزاري بورس پذيرفته مي شوند.

دسته دوم- موسسات مالي و اعتباري ايرانياني كه صلاحيتشان مورد تأييد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته باشد.

اين مؤسسات وظايفي را كه از حيث كارگزاري به عهده خواهند داشت به وسيلة نمايندگان خود انجام مي دهند.

مادة 12: كارگزاران دسته اول و همچنين نمايندگان كارگزاران دسته دوم بايد داراي شرايط زير باشند:

1) تابعيت ايران

2) نداشتن پيشينة محكوميت كيفري مؤثر

3) داشتن حسن شهرت

4) داشتن لااقل بيست وپنج سال سن

5) داشتن لااقل مدت سه سال سابقة كارآموزي نزديك يا چند كارگزار

6) گذراندن امتحان نظري و حرفه اي، بر طبق آيين نامه

7) اجازة هيأت مديرة بورس

نسبت به كارگزاران دسته دوم( مؤسسات مالي و اعتباري) فقط رعايت بندهاي 1و7 اين مادة لازم است، ولي نمايندگان آنها بايد داراي تمام شرايط ياد شده  باشند.

مادة 13: كارگزارات بايد براي جبران خسارتي كه ممكن است از عمليات آنان متوجه طرفين معامله شود، به يكي از طرق ذيل، تضمين كافي نزد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران بسپارند:

الف) سپردة نقدي يا ضمانت بانكي بدون قيد و شرط

ب) وثيقة غير منقول يا سهامي كه مورد قبول شوراي بورس باشد.

ميزان تضميني كه بايد سپرده شود، بر حسب ضرورت، هر چند مدت يك بار، توسط شوراي بورس تعيين خواهد شد.

مادة 14: هيچ كارگزاري نمي تواند به شغل كارگزاري بورس اشتغال ورزد مگر آنكه نامش در لوحه كارگزاران بورس درج شده باشد.

مادة 15: كارگزاران دسته اول نمي توانند به طور مستقيم يا غير مستقيم شغل ديگري غير از كارگزاري بورس داشته باشد.

مادة 16: كارگزاران نمي توانند عمليات زير را به نام خود يا اشخاص ديگر انجام دهند:

1) انتشار اوراق بهادار

2) قبول سپرده، مگر آنچه مربوط به اجراي حرفة ايشان باشد.

3) تنزيل اوراق تجاري از قبيل سفته و برات

كارگزاران دسته دوم، فقط در حدود مقررات قانون بانكي و پولي كشور و ساير قوانين مربوط، مي توانند به عمليات مزبور اشتغال ورزند.

مادة 17: هيأت داوري بورس، كه به طور دايم تشكيل مي گردد، به اختلافات بين كارگزاران با يكديگر و به اختلافات بين فروشندگان يا خريداران يا كارگزاران كه از معاملات در بورس ناشي گردد، رسيدگي مي كند.

اين هيأت، از يك نفر نمايندة وزارات دادگستري، كه از بين رؤساي شعب و يا مستشاران ديوان عالي كشور انتخاب خواهد شد و يك نفر نمايندة شوراي بورس و يك نفر نمايندة مشترك اتاق صنايع و معادن ايران و اتاق بازرگاني تهران، تشكيل مي شود.

وزير دادگستري از بين قضات ديوان عالي كشور و شوراي بورس، طبق بند 3 مادة 4 و اتاقهاي مذكور مشتركاً هر يك، علاوه بر نمايندة اصلي خود، يك نفر را نيز به عنوان عضو علي البدل تعيين و معرفي مي نمايند. عضو علي البدل در صورت غيبت عضو اصلي مربوط، در هيأت داوري بورس شركت خواهد كرد.

رياست هيأت داوري بورس، به عهده نمايندة وزارت دادگستري است.

مادة 18: در هيأت داوري بورس، رسيدگي به اختلافات، تابع تشريفات مقرر در آيين نامه مربوط خواهد بود. هر يك از طرفين اختلاف مي توانند موضوع درخواست خود را به اطلاع هيأت داوري رسانده و تقاضاي صدور رأي نمايند.

هيأت داوري بورس بايد في المجلس به موضوع اختلاف رسيدگي و رأي خود را اعلام نمايد.

در صورتي كه رسيدگي و اعلام رأي در همان جلسه ممكن نباشد، هيأت داوري بايد حداكثر ظرف سه روز، رأي خود را صادر و اعلام كند. رأي اني هيأت لازم الاجراست و ادارة ثبت اسناد مكلف است كه طبق مقررات راجع به اجراي اسناد رسمي، آن را اجرا كند.

مادة 19: در بورس، فقط اوراق بهادار مورد معامله قرار مي گيرد كه از طرف مؤسسات ايراني صادر گرديده و مورد قبول هيأت پذيرش واقع شده باشد براي پذيرش اسناد خزانه و اوراق قرضة صادر شده از طرف دولت و درج آنها در فهرست نرخها، تقاضاي وزير دارايي كافي است.