پيچك فايل

سيما فايل دانلود مقاله گزارش كارآموزي پروژه نمونه سوال

مقاله نقاشي در ايران

۵ بازديد

مقاله نقاشي در ايران

مقاله نقاشي در ايران

مقاله نقاشي در ايران

مقدمه

نقاشي  ايران در سراسر تاريخ با فرهنگ‌هاي بيگانه و سنت‌هاي ناهمگون شرقي و غربي برخورد كرده و غالباً به نتايج جديد دست يافته است. به راستي، ادوار شكوفايي و بالندگي اين هنر بايد محصول اقتباس‌هاي سنجيده و ابداعات تازه دانست. اما، با وجود تأثيرات خارجي گوناگون و دگرگون كننده، مي‌توان نوعي پيوستگي دروني را در تحولات تاريخي نقاشي ايران تشخيص داد. در مقايسة نمونه‌هاي تصويري بازمانده از ادوار قبل و بعد از ظهور اسلام به شباهت‌هاي آشكار برمي‌خوريم. به عنوان مثال، تشابه  مجالس شكار در سه دوره مختلف اشكاني و اموري و صفوي شگفت‌انگير است. به نظر مي‌رسد كه اين نقاشي‌ها بر طبق يك الگوي معين شكل گرفته‌اند، هر چند سليقه و خواست‌هاي بسيار متفاوتي را طبق يك الگوي معين شكل گرفته‌اند، هر چند سليقه‌ها و خواست‌هاي بسيار متفاوتي را منعكس مي‌كنند. در واقع، همانندي آنها به سبب استمرار طولاني سنت‌هاي هنري در ايرن است. (نقاشي ايران- رويين پاكباز- نشر نارستان - 1379 ص 8).

(مقدمه) جزء دوره‌هاي اثرپذيري از سنت‌هاي غربي، نشاني از طبيعت گرايي در نقاشي‌ ايران نمي‌توان يافت.

(ع.ج) بعضي از ويژگي‌هاي نقاشي قديمي‌ايران را در هنر نوپردازاني چون هانري ماتيس مي‌توان ديد. ليكن خطاست اگر زيبايي شناسي نگارگر قديم ايراني و هنرمند نوپرداز معاصر را يكي بشماريم، زيرا در آن صورت، فرض ميان جهان بيني سنتي و مدرن را ناديده گرفته‌ايم.(نقاشي ايران- پاكباز- ص9)(د.م) در نيمه دوم سده يازدهم هجري قمري نقاشاني چون محمد زماني به موضوع‌ها و اسلوب نقاشي طبيعت‌گراي اروپايي روي آوردند. ديري نگذشت كه از تلفيق سنت‌هاي ايراني و اروپايي، يك هنر دو رگه پديد آمد. آيا اين نوعي راهگشايي به روال معمول در تاريخ نقاشي ايران بود يا حركتي به سوي انحطاط فارغ از هر گونه ارزيابي مي‌توان گرايش تازه را پيامد منطقي واقعگرايي پيشين دانست. نقاشي ايراني كه از قبل با جهان واقعي آشنا شده بود، اكنون منطقي واقعگرايي پيشين دانست. نقاشي ايراني كه از قبل با جهان واقعي اشنا شده بود، اكنون مي‌خواست اشياء را بدان صورت كه به ديده مي‌ايند، نمايش دهد. پس كوشيد روشن اين گونه بازنمايي را از طريق مشاهده و رونگاري آثار اروپايي بياموزد. اين كه او در اين امر تا چه حد توقيق يافت، بحث ديگري است. (نقاشي ايران، پاكباز، ص10).

(د.م) تاريخ نشان مي‌دهد كه نقاشي ايراني بارها توانسته است با توسل به منابع خارجي از تنگناي هنر مرسوم زمان راهي براي تحول آينده بگشايد. كمال الملك نيز در مقام واپسين نقاشي برجسته دربارة قارجار، ادامة سنت‌هاي بي رمق ايراني خودداري كرد اما او سنت‌ ديگري روي آورد كه خود در اروپا به بن بست رسيده بود. كمال الملك دستكم تا چند دهه نقاشي ايران را تحت تأثير خود قرار داد. نتيجتاً، پويش نويني كه با جنبش مشروطيت در ادبيات آغاز شد، همانندي در نقاشي نداشت. شايد اين را بتوان يكي از علت‌هاي ادامه كشاكش ميان سنت و تجرد در عرصه نقاشي معاصر دانست. (نقاشي ايران- پاكباز - ص 11)

ادوار كهن

(ا.ك) در قرن‌هاي اولية تاريخ مسيحي، جاده ابريشم، به مثابه مجراي تجارت ابريشم و كالاهاي ديگر بين چنين و هندوستان در شرق و دنياي رومي‌در غرب به وجود آمد. اين جاده به صورت راه ارتباطي مهمي‌بين مردمان و فرهنگ ها و گذرگاهي براي انتقال دو سوية افكار، علم و تكنولوژي و زبان و ادبيات جايي هميشگي در تاريخ جهان دارد.

اين ارتباط در رويارويي با فشارهاي سياسي و موانع ديگر هميشه آسان نبود اما هنگامي‌كه يك شاخة‌راه بسته مي‌شد، شاخه ديگري جاي آن را مي‌گرفت. مسافران شرق و غرب در واقع چندين راه خشكي و دريايي را مورد استفاده قرار مي‌دادند و عبارت «جاده ابريشم» نمادي است كه روح جاودان ارتباط بين مردمان را بيدار مي‌كند.

حركت‌هاي جمعي يعني مهاجرت‌هاي برزگ تاريخ مناطق را شكل دادند اما نبايد تك مسافراني كه جاده ابريشم را پيمودند نيز فراموش شوند: هنرمندان، موسيقي‌دانان و صنعتگراني كه آماده بودند جانشان را در راه آگاهي از فرهنگ‌ها و جوامع ديگر به خطر اندازند و در مقابل مهارت‌هاي خود را ارائه كنند.

عشق به ماجراجويي و عطش دانش درباره ديگران فقط دو انگيزه از انگيزه‌هاي بسياري است كه فرآيند تبادل بين جوامع مختلف را نيرو بخشيد و به برداشتن موانعي كه رمدم مناطق مختلف را جدا مي‌كرد و برقراري پيوندهاي همزيستي كه پيشرفت انسان را ممكن مي‌ساخت، كمك كرد. اين، ميراث جاده ابريشم بود و جوهري كه به آن هستي بخشيد. (پيوند ابريشمين شرق و غرب- احمد حسن داني- ترجمه اميد اقتداري- مجله پيام يونسكو- سال 20- شماره 226- فروردين 1368- ص 4 و 5)

(ا.ك) تماس‌هاي شرق و غرب كه بعدها در امتداد  جاده ابريشم جريان يافت، در چند قرن آخر پيش از تاريخ مسيحي و با تشكيل چند دولت آسيايي كه مردم آن ها به بهره‌برداري از منابع محلي و رقابت تجارتي پرداختند پايه‌گذاري شد. اين تلاش براي سود، به تبادل پررونق كالا ها و حركت مردمان از سرزميني به سرزمين ديگر انجاميد.

هردوت، مورخ يوناني، تصوير زنده‌اي از مردم گوناگون درگير اين فرآيند ارائه‌ مي‌كنند و چگونگي تشكيل جوامع آن‌ها، روش‌هاي زندگيشان و رابطه نزديكشان با امپراتوري هخامنشي در ايران را توصيف مي‌كند.

نمونه‌اي از اين تبادل تجارتي و فرهنگي، بازرگانان آرامي‌بودند كه در آسياي مركزي سفر مي‌كردند و الفباي آنها‌ها، يعني آرامي، بر تكامل الفباي زبان‌هاي ديگر چو سعدي و خارشتي تأثير گذاشت. از مردمان ديگري كه هردوت توصيف كرده است سكاها، هندي ها و مردم پارسي زبان‌اند كه به شرق مي‌رفتند و زبانشان در آنجا تأثير شديدي بر زبان‌هاي كهن منطقه داشت. (پيوند ابريشمين شرق و غرب- ص 5)

(ا.ك) اولين بار امپراتوري هخامنشي، بين قرن ششم و چهارم پيش از ميلاد، برخورد مردم شرق و غرب، تبادل افكار و تكنولوژي‌ها و انتقال دو سوية زبان‌ها و ادبيات را ممكن ساخت. مردم، از بسياري از نقا ط گيتي و از راه‌هاي ساختة داريوش، به پرسپوليس، پايتخت امپراتوري جلب مي‌شدند. در همين ضمن، در استان‌هاي دورافتاده آسياي مركزي، شهرهايي چون بلخ، سمرقند و تكسيله ، كه بعدها منزلگاه هاي مهم جاده ابريشم شدند، به وسيلة راه‌هاي خشكي به هم متصل و تبديل به مراكز تماس شرق و غرب شدند. در طول اين دوره روح تبادل افكار و عقايد بين مردم شرق و غرب نخستين شكل غناي انساني بود. (پيوند ابريشمين شرق و غرب، ص5)

(ا.ك) در اواخر قرن چهارم پيش از ميلاد و به دنبال پيروزي‌هاي اسكندر كه امپراتوري هخامنشي را سرنگون كرد و در شرق تا هند لشكر كشيد، تماس‌‌هاي بين شرق و غرب آسان‌اند. اسكندر، مقدوني كه خود پس از فتح يونان در فرهنگ آن غرق شد و اين شهريار شرقي شيفتة پندارگرايي شرق، خود تجسمي‌از انتزاج فرهنگي بود.

در زمان فرهنگ جهاني يوناني از طريق انسان‌ها، افكار، تكنولوژي‌هاي، گرايش‌هاي هنري و فرمول‌هاي معماري و نيز نمايش، شعر، موسيقي، مذاهب و از همه بالاتر از طريق زبان و ادبيات به نحوي بي‌سابقه به آسيا انتقال يافت. اما اين انتقال يكسويه نبود. اسكندر و محققاني كه او را همراهي مي‌كردند با فيلسوف‌هاي آسيايي آشنا شدند و افكار و عقايد آن ها را همراه با خراج‌هاي طلا، دام و مصنوعاتي كه دنياي باستاني غرب را غني ساخت به يونان بردند.

پس از مرگ اسكندر، امپراتوري او به واحدهاي كوچك‌تري تجزيه شد و دولت‌هاي ديگري به جاي آن در يونان و ايران روي كار آمدند. اين تغييرات مانع رفت و آمد مردم  و تبادل كالا نشد؛ برعكس در نتيجه پيشرفت در دانش جغرافيا كه رفت و آمد بودايي ‌ها، زرتشت‌ها ، مانوي‌ها، مبلغان مذهبي فاضل ديگر را نيز تشويق مي‌كرد، فعاليت تجاري لذت يافت. (پيوند ابريشمين شرق و غرب، ص 5 و 8).

(ا.ك) (ت 001) ظرف نفر ه منقوش و برجسته (قرن چهارم ميلادي) كه شاپور دوم (310 تا 379 ميلادي)، پادشاه ساساني در ايران را در حال شكار گراز وحشي نشان مي‌دهد. احتمالاً بازرگانان خوارزم در راهشان به اروپا از طريق درياي خزر و رود ولگا، اين ظرف را به محل كشف آن در پرم در اورال مركزي بردند. اين اثر در گالري هنري فريد در واشنگتن دي. سي نگهداري مي‌شود. (پيوند ابريشمين شرق و غرب، ص 10)

(ا.ك) تحولات هنر تصويري ايران از روزگار پيشا تاريخي آغاز شد. روند چند هزار سالة هم آميزي سنت‌هاي تصويري آسياي غربي نهايتاً در الگوي ايراني عصر هخامنشي تبلور يافت. اين الگو طي چند قرن زير موج يوناني مأبي پوشيده ماند، اما در زمان ساسانيان از نور رخ نمود و در شرايط اجتماعي و فرهنگي اين عصر ويژگي‌هايي جديد كسب كرد. در اين ميان، پارتيان با رويكرد به سنت‌هاي كهن‌تر ايراني و شرقي شخصيت خويش را در هنري تلفيقي ظاهر ساختند. از سوي ديگر، آسياي ميانه از هم آميزي سنت‌هاي ايراني و هندي و چيني الگوهاي خاص خود را آفريد. ميراث ساساني و آسياي ميانه به دوره اسلامي‌اسيد و بر جريان هنر تصويري ايران تا زمان سلجوقيان تأثير قاطع گذاشت. استيلاي مغولان بر ايران نقطه پايان اين روند بود. (نقاشي ايران پاكباز- ص 13)

(ا. ك) كوروش با تأسيس امپراتوري هخامنشي (550 ق.م) نه فقط بر سرزمين ها و اقوام مختلف تسلط يافت، بلكه مجموعه‌اي از سنت‌هاي هنري زمان خويش را به ارث برد. كوشش‌هايي كه تحت حمايت او براي تلفيق اين سنت‌ها آغاز شد، به تشكل هنر درباره هخامنشي انجاميد. هخامنشيان با آن كه كمابيش از دستاوردهاي هنرمندان و صنعتگران بابل، آشور، اورارتو، ته تشكيل هنر درباره هخامنشي انجاميد. هخامنشيان با آن كه كمابيش از دستاوردهاي هنرمندان و صنعتگران بابل، آشور، اورارتو، مصر و يونان بهره بردند، ميراث هنر عيلامي‌و ساير سنت‌هاي بومي‌را نيز فراموش نكردند. (نقاشي ايران- پاكباز- ص 17).

(ا.ك) ] نقش برجسته‌هاي هخامنشي تخت جمشيد[ علاوه بر محتواي مذهبي خاص، به سبب ويژگي‌هاي سبك شناختي حايز اهميت‌اند. با اين كه شكل و ساختار آن‌ها اساساً بين النهرين است و تأثيرات مصر و يونان در برخي اجزاء بازشناختني است، در اينجا با يك سبك منسجم و كامل مواجه هستيم. در تركيب بندي‌ها  ريتم، تقارن و نظمي‌دقيق‌تري از آثار آشوري و مصري ديده مي‌شود، و حفظ تناسب و هماهنگي نقوش قابل مقايسه با آثار يوناني است. اما در عوض، طبق سنت شرقي كوششي براي بيان حالت اشخاص و تجسم بعد سوم در آن‌ها مشهود نيست. در واقع نقش برجسته‌هاي تخت جمشيد تكوين موفقيت آميز يك كسب رسمي‌و درباري در آسياي غربي را نشان مي‌دهند، سبكي كه تا پايان امپراتوري هخامنشي از انسجام كافي برخوردار بود. (نقاشي ايران- پاكباز- ص 19)

(ا.ك) هنر هخامنشي به پيروي از سنت‌هاي گذشته روش‌هاي چكيده نگاري و نمادپردازي را ادامه داد و هيچ گاه به اصول طبيعت‌گرايي يوناني روي درآورد. اين بدان سبب نبود كه ايران هنر يوناني را نمي‌شناخت. مي‌دانيم كه نه فقط سنگ كاران يوناني در خدمت شاهان هخامنشي بودند. بلكه اشياي هنري ساختة يونانيان به دربار  آن‌ها مي‌رسيده است. دليل اساسي را بايد در تفاوت آرمان‌ها و كمال مطلوب هنري جستجو كرد. يونانيان از پرستش طبيعت به سوي شناخت طبيعت گام برداشتند و با كشف شخصيت فردي انسان، او را در كانون انديشه و هنرخويش قرار دادند. بعيد بود اين تفكر انسان مد ارائه و هنري كه به انگارة طبيعت انسان مي‌پرداخت براي آفرينندگان نمادهاي قدرت آسماني جزء ابياتي داشته باشد. از سوي ديگر، تعليمات زردشت پرستش خدايان متعدد و ساختن تنديس و معبد براي آنن را مردود شمرده بود . بنابراين «هنر هخامنشي با جهان مردگان و جهان خدايان كاري نداشت و سر و كارش با جهان زندگان بود و به اين طريق توانست در كشروهايي كه زير فرمانروايي او درآمده بود، اصول جديد را پراكنده سازد و از عده سهم تاريخي مهم كه بر دوش داشت- يعني انداختن پلي بين جهان غرب كه وضع ثابتي پيدا كره بود و جهان شرق كه هنوز در پيشروي بود- برآيند». (نقاشي ايران - پاكباز- ص 20)

(ا.ك) عصر ساساني شاهد مرحله‌اي با اهميت از تحول زيبايي شناسي ايراني بود. دستاوردهاي هنر اين دوره از غرب تا آتلانتيك و از شرق تا  چين نفوذ كرد و سپس تا ديرزماني پس از انقراض سلسله ساساني نيز پايدار ماند. ارزش‌ها و سنت‌هاي ساساني نه فقط از طريق آثار هنري بلكه همچنين با واسطه‌ متوني چون «خداينامه» به دوره اسلامي‌رسيد و پشتوانه‌اي غني براي تحول بعدي ادبيات و هنرهاي ايران به وجود آورد. ميراث ساساني عمدتاً در ايران باختري به كار آمد، ولي حركت‌هاي تازه از ايران خاوري آغاز شد. براي درك  تدوام سنت‌ها به خصوص در عرصه نقاشي لازم است نگاه خود را به شرق معطوف كنيم. (نقاشي ايران- پاكباز- ص 32).

(ا.ك) جاده بزرگ ابريشم از ديرباز مهم‌ترين راه تجاري و ارتباطي ميان شرق و غرب بود. به سبب تردد بسيار در جاده ابريشم و تأثير متقابل فرهنگ‌هاي ايراني، سكايي، يوناني- رومي، هندي و چيني شكوفايي فرهنگي شگفت‌انگيزي در ماورالنهر و خراسان بزرگ رخ نمود. اين فرهنگ از چنان قوت و عظمتي برخوردار بود كه توانست حتي تا زمان يورش مغولان تاب آورد و در خلال اين مدت ادبيات و هنرهاي دوره اسلامي‌را تغذيه كند (به يادآوريم كه شاهنامه فردوسي پيوندي ژرف با اين فرهنگ داشت).آثار كشف شده در اين نواحي (خصوصاً نقاشي‌هاي سعدي و مانوي) مداركي با اهميت براي مطالعه اين مقطع از تاريخ نقاشي ايران به شمار مي‌آيند.

قبلاً به نفوذ يوناني مآبي در آسيايي ميانه و نيز به بسط اين نفوذ در قلمرو و كوشانيان اشاره شد. در سده‌هاي 3 و 4 م. ، زبان‌ هنري رايج در ماورالنهر متأثر از سبك اولية يوناني - ايراني بود. بازتابي اين سبك را از جمله در هنر خوارزميان مي‌توان ديد (مثلاً به صورت جامه‌ پردازي برجسته نماد در نقاشي‌هاي ديواري كاخ نوبراق قعله). اما به تدريج نه فقط مضامين محلي بر مضمون‌هاي اساطيري يوناني برتري يافتند، بلكه در سبك‌ هنري نيز گرايش شرقي بارزتر شد. (نقاشي ايران- پاكباز- ص 37).

(ا.ك) پارچه‌هاي عهد ساساني در دنياي قديم شهدي بسيار داشت. تصوير لباس‌هايي كه در حجاري ها يا روي ظروف سيين ديده مي‌شود، معمولاً كار مطالعه پارچه‌هاي ساساني را آسان مي‌كند. «اميل مال» مي‌گويد: حتي در چنين كه سرزمين ابريشم ناميده مي‌شد، گاه از اسلوب پارچه بافي ايراني نقليه مي‌كردند. زيباترين تزيينات كليساهاي قديم فرانسه همين پارچه‌هاي شرقي بوند كه يا به ديوار مي‌آويختند يا روي سنگ قبور سلاطين و بزرگان مي‌افكندند. نقش ساساني اين پارچه‌ها كم كم به سر ستون‌ها و بيش در كليساهاي فرانسه انتقال يافت. نقش دو شيركه مقابل هم نشسته‌اند، يا عقاب‌هاي دو سر و يا برندگاني كه گردن آن‌ها هم پيچيده، تمام از روي پارچه هاي ايراني يا نقليه‌هاي بيزانسي و اسلامي‌آنها الهام گرفته‌اند. (ص 13- هنرهاي ايراني و آثار برجسته آن)

(د. م) فرش‌هاي ايراني در اروپاي قرن هفدم به بعد اثر عميقي داشته است. پادشاهان و اشراف زادگان اروپاگاه به داشتن يك قطعه فرش افتخار كرده‌اند. اي بسا نقاشان كه طرح‌ها و رنگ‌هاي فرش‌ها را در تابلوهاي خود آشكار ساخته‌اند. (ص 27-  هنرهاي ايراني وآثار برجسته آن)

(ا.ك) برخلاف نظر «گدار» كه معتقد است هنر هخامنشي در هيچ يك از دوره‌هاي بعد اثر و نفوذي نداشت بايد گفت سير تحول و جريان ملي اين هنر در دوران‌هاي بعد ادامه يافت. در هند و شوروي و خاصه در پازيريك (كوه‌هاي آلتايي) چند قالي و گليم وجل اسب و نمد يافته اند كه به سبب سرماي شديد از نابودي نجات يافته اند. اين آثار، خاصه قالي‌ها و نمدها كاملاً تصاوير هخامنشي را به ياد مي‌آورند و احتمال مي‌رود در اثر تجارت، صنايع هخامنشي بر آن ديار انتقال يافته تا قرن‌هاي 3 و 4 ادامه داشته است.

(ص 7- هنرهاي ايراني و آثار برجسته آن- آذرتاش آذرنوش- چاپ دوم - 1355- شوراي عالي فرهنگ و هنر مركز مطالعات و هماهنگي فرهنگي)

مقاله رنگ

۲۷ بازديد

مقاله رنگ

مقاله رنگ

مقاله رنگ و مواد رنگزاي آزو

فصل اول: مقدمه
1-1-مقدمه اي بر تاريخچه رنگ
1-2-كالريمتري و علم رنگ
1-3-تاريخ و توليد صنعتي مواد رنگزا
1-4-كالريندكس
1-5-مراجع
فصل دوم: مواد رنگزاي آزو
2-1-طبقه بندي مواد از لحاظ شيميائي و تهيه مواد رنگرزي و مواد رنگي
2-2-مواد رنگزاي آزو
2-3-دي آزوتاسيون يا دي آزوته كردن
2-4-روش هاي عملي دي آزوتاسيون
2-5-جفت يا كوپله شدن آزو
2-6-كاربرد مواد رنگزاي آزو در رنگرزي
2-6-1-مواد رنگزاي مونو آزوي آنيونيك
2-6-2-مواد رنگزاي ديسپرس آزو
2-6-3-مواد رنگزاي آزوئيك
2-6-4-مواد رنگزاي منو آزوي تشكيل دهنده-كمپلكس
2-6-5-مواد رنگزاي مستقيم
2-6-6-مواد رنگزاي واكنشي
2-7-مراجع
فصل سوم: مواد رنگزاي بيس آزو
3-1-مواد واسطه
3-2-نيترودار كردن
3-3-هالوژن دار كردن
3-4-سولفونه دار كردن
3-5-واكنش هاي فريدل كرافت
3-6-اكسايش
3-7-احياء كردن
3-8-هيدروليز كردن
3-9-ذوب قليائي
3-10-آمين دار كردن
3-11-كربوكسيل دار كردن
3-12- N- اَلكيل دار كردن و N- اَسيل دار كردن
3-13-واكنش هاي متفرقه
3-13-1-سولفون زدائي
3-13-2-قرار دادن Cl به جاي NH2
3-13-3-قرار دادن OH به جاي NH2
3-14-طرز ساختن رنگ هاي بيس آزو
3-14-1-اطلاعات مختصري در مورد برخي از رنگينه هاي آزو
3-14-2-طرز ساختن نفتل بلوبلاك
3-14-3-طرز ساختن كنگورد
3-15- مراجع
فصل چهارم: رنگرزي پشم و نايلون با مواد رنگزاي بيس آزو
4-1-رنگرزي الياف نايلون و پشم با نفتل بلوبلاك
4-1-1-مشخصات كلي رنگ در كالريندكس
4-2-1-تئوري رنگرزي
4-2-2-رنگرزي نايلون
4-2-3-بررسي خواص رنگرزي ليف نايلون
4-2-4-رنگرزي پشم
4-2-5-بررسي خواص رنگرزي پشم
4-2-مراجع

مقدمه اي بر تاريخچه رنگ

 از هنگامي بيادنياوردني، بشر رنگ آبي شفاف اوج آسمان، سرخي ها و     نارنجي هاي تابان و سوزان هنگام غروب، رنگ هاي ملايم و متغير رنگين كمان كه مظهر اميدهاي بهشتي است، نور ضعيف و غير ثابتي كه از پروبال طاووس ها         مي درخشند. جامه هاي پر از رنگ گلها، قهوه اي ها و قرمزهاي طلائي برگهاي خزان كه تبايني بسيار با رنگ هاي سبز بهار پيشين دارند. قرمز درخشان و تهديدآميز فوران خون، سوسوي زرد شعله پيه آب كرده كه سايه هاي پيكره هايي بي تاب را بر روي ديوارهاي اعماق خلوت غارها نقاشي مي كردند را مي بايست با شگفتي، شعف و حيرتي بسيار مشاهده كرده باشد ليكن تمام اين رنگها نت هاي مجردي از كل نت هاي به اهتزاز درآورنده سمفوني تحريك آميز رنگ در زندگي بشر مي باشند.

چندي نپاييد كه بشر كوشيد تا خود را با اين سمفوني مرموز و اسرارآميز كه رنگ نام دارد وفق دهد. استخوان هايي(استوانه اي شكل) كشف شده اند-شايد مربوط به 000/150تا000/200 سال قبل- كه بشر در درون آن ها از قرمز و زرد و خاك هاي اخرا (OCHER CLAYS) مواد نقاشي چرب (GRAEASE PAINTS) تهيه مي كرده و براي تزئين و آرايش بدن خود مورد استفاده قرار مي داده، بشر اوليه طبعاً براي خود دليل آورد كه مواد قرمز رنگ زندگي بخش مي باشند. بنابراين بشرهاي آخرين عصر يخ(000/100 سال پيش) در گذشتگان خود را زير خاك هاي قرمزفام اخرا به خاك مي سپردند، و يا به استخوانهاي آنها رنگ قرمز مي ماليدند و بدينوسيله سنتي را در اروپا آغاز مي كردند كه هزاران سال پا برجاي ماند و حتي به آفريقا و آسيا نيز گسترش يافت. مثلاً در سال1823، در ولزورليدي او پاويلاند (RED LADY OF PAYILAND) كه در واقع اسكلت يك جوان است كشف شده است. آثار مشابهي نيز در غارهايي در جنوب آفريقا و چين مشاهده گرديده است.

1-2كالريمتري و علم رنگ

       كالريمتري (COLORIMETRY) تكنيك اندازه گيري رنگ است، ليكن فقط قسمتي از علم رنگ مي باشد. علم رنگ شامل تمام دانسته ها و اطلاعاتي است كه به توليد محرك هاي رنگ و درك بصري آنها مربوط مي گردد. علم رنگ شامل بخشهائي از فيزيك، شيمي، زيست شناسي و روانشناسي مي شود. در كالريمتري نيز از بخشهائي از علوم فوق الذكر خصوصاً فيزيك و روانشناسي استفاده مي شود.

 كالريمتري بر اين ايده استوار است كه مي توان رابطه اي بين خصوصيات فيزيكي محرك رنگ و بصيرت ادراك حاصل از آن پيدا كرد. نيوتن كشف كرد كه انواع متعددي از انرژي مشعشع مرئي وجود دارد و نور سفيد فقط يكي از جنبه هاي مرئي اختلاط اين نوع هاست كه از خورشيد و يا منابع مشابه دريافت مي شود. اختلاف بين انواع انرژي مشعشع بر حسب طول موجهايشان (WAVE LENGTHS) تعيين مي گردد. براي تعريف طول موج به نحو احسن به تشريح روش اندازه گيري آنها نياز داريم. ليكن در اينجا كافي است كه ذكر شود انرژي مشعشع مرئي به طول موجهايي در محدوده اي بين 380تا760 ميليونيوم ميليمتر(يا به عبارتي ميلي ميكرون با علامت اختصاري ) محدود مي گردد. ذيلاً محدوده طول موجها و انواع رنگهاي مربوطه آورده مي شوند.

بنفش   380   -         450    ميلي ميكرون

آبي     450    -        490  

سبز     490    -        560  

زرد     560    -        590  

نارنجي 590    -        630  

قرمز    630    -        760  

نيوتن در بررسي هايش به اين نتيجه رسيد كه زماني اشياء به صورت رنگي ظهور پيدا مي كنند كه در انرژي هاي مشعشعي كه به چشم انسان منعكس مي شود يك يا حداكثر دو نوع انرژي مشعشع به طور عمده وجود داشته باشند او خاطرنشان ساخت كه اكثر اشياء زماني به صورت رنگي ظهور پيدا مي كند كه "مانع عبور" قسمتي از انواع انرژي مشعشع شده و مابقي را انعكاس دهند. امروزه كلمه جذب (ABSORPTION) به جاي كلمه "مانع عبور" به كار برده مي شود.

الزامي بودن انرژي مشعشع، تنوع و تعداد اين نوع انرژي ها و نقش مفعولي اشيا كه در ديد رنگ موثرند مهمترين مطالبي مي باشند كه طي آن علم فيزيك به علم رنگ كمك كرده است. روشهاي اندازه گيري و كنترل نوع و مقدار انرژي مشعشع به مشخصات جذب انعكاس و انتقال نور توسط اشيا به وسيله فيزيكدانها و شيميدانها پيشرفتهاي بسزايي كرده اند، ليكن اصول همان مطالبي مي باشند كه نيوتن به وضوح تشريح كرده است.

چون انرژي مشعشع مرئي براي درك رنگ لازم بوده و علاوه بر آن به علت اينكه فقط جنبه هايي كه مشاهده كننده از آن آگاه و مطلع است مي تواند ملاك باشد، بنابراين رنگ را به عنوان مشخصات معين نور تعريف مي كنند. بعضي از مشخصات نامربوط نور نظير جهت (DIRECTION) و لرزش (FLICKER) مستثني مي باشند. ليكن تمام مشخصات نور كه قادر به متمايز شمردن نوعي از نوعي ديگر مي باشند را به عنوان قسمتي از رنگ نور به شمار مي آورند.

تعريف رنگ برحسب نور كه خود علمي است رواني-واقعي، رنگ را نيز به عنوان يك فرآيند رواني-واقعي معرفي مي كند. روشهاي اندازه گيري رنگ از   قضاوت هاي مشاهده كننده هاي انساني به طور مستقيم و يا اطلاعات ارقامي استاندارد كه بر مبناي قضاوت هاي غير مستقيم انساني استوارند استفاده مي كند. بنابراين تعريف كامل و مورد استفاده رنگ با تعريف آن برحسب نور توافق كامل داشته و رنگ كالريمتري را فرآيندي رواني-واقعي جلوه مي دهد. اين تعريف ممكن است با تعاريف اشخاص ديگر تباين داشته باشد. شخصي ممكن است رنگ را به عنوان يك درك مد نظر بگيرد، در صورتيكه شخص ديگر ممكن است رنگ را به عنوان شيئي كه طول موج هاي مختلف را به نسبت هاي مختلف جذب مي سازد تعريف كند.

مشخصات نور كه نهاد رنگ را بر طبق تعريف داده شده تشكيل مي دهند را مي توان به عناوين متعدد و قابل استفاده اي تعيين كرد، ليكن شايد ساده ترين و قابل درك ترين مشخصات نور، روشنايي (LUMINANCE)، طول موج حاكم (DOMINANT WAVE LENGTH) و خالصي (PURITY) باشند. روشنايي مشخصه ايست كه بين نور انعكاس يافته از كاغذ سفيد اين صفحه، زماني كه توسط يك لامپ صد وات و موقعيكه توسط يك لامپ دويست وات روشن شده باشد فرق قايل مي شود. ايده طول موج اصلي را مي توان بدين صورت عنوان كرد كه اين طول موج طول موجي است كه نور مربوطه به صورت اصلي به نظر مي رسد. احتياجي نيست كه حتما طول موج اصلي، طول موجي باشد كه از لحاظ فيزيكي پر شدت ترين انرژي مشعشعي موجود در محرك باشد، هر چند كه معمولا نزديك به اين ماكزيمم فيزيكي است. به همين صورت ممكن است گفته شود كه خالصي درجه ايست از تسلط، برجستگي و عمدگي طول موج اصلي در نور مورد نظر. خالصي را نيز مانند طول موج اصلي    نمي توان مستقيما از راه اندازه گيري فيزيكي محركي بدست آورد. براي تعاريف    دقيق تري از روشنائي، طول موج اصلي و خالصي روش هاي اندازه گيري آنها بايستي تشريح گردد. به علاوه اين روشها براي تعاريف كامل ايده هاي جامع نور و رنگ نيز ضروري مي باشند. تعاريفي كه بر مبناي روش اندازه گيري استوارند تعاريف عملي ناميده مي شوند (OPERATIONAL DEFINITIONS). تعاريف عملي نور رنگ، روشنايي، طول موج اصلي و خالصي همگي اساس علم كالريمتري است.

ته رنگ يا فام (HUE) كيفيتي است از ادراك كه برحسب آن يك مشاهده كننده از اختلافات بين طول موج هاي انرژي مشعشع آگاه و مطلع مي گردد. اشباع (SATURATION) كيفيتي است از ادراك كه توسط آن يك مشاهده كننده از اختلافات بين خالصي براي هر طول موج اصلي آگاه و مطلع مي شود. با وجود اين لازم به تذكر است كه خالصي هاي برابر از طول موج هاي اصلي متفاوت الزاما ادراك اشباع برابر را موجب نمي گردد. درخشندگي (BRIGHTNESS) اصطلاحي است كه عموما براي كيفيتي از ادراك بكار برده مي شود كه توسط آن يك مشاهده كننده از اختلافات بين روشنايي آگاه و مطلع مي گردد.

1-3 تاريخ و توليد صنعتي مواد رنگ زا

       بشر ماقبل تاريخ پوست و منسوجات و اشيا ديگر را با مواد طبيعي اي كه اكثرا منبع گياهي داشته و ليكن بعضي نيز منشا حيواني داشتند رنگرزي مي كرده است. كتيبه هاي مصر باستان تشريح كاملي از چگونگي عصاره گيري مواد رنگرزي از منابع طبيعيشان و به علاوه كاربردي آنها در عمليات رنگرزي در اختيار مي گذارد.

         توسعه هاي بعدي كه در محدوده زماني بيش از چندين هزار سال صورت گرفت فرآيندهاي رنگرزي پيچيده و كالاهاي رنگرزي شده با كيفيت بالا را بدست داد در ميان آنها موادي كه در ذيل مي آيند ارزش ذكر ندارند. اينديگو (INDIGO) كه هم از ديد رنگرز كه مخصوص اروپا بوده و هم از (INDIGO FERA TINCTORIA) اينديگو فراتينكتوريا كه يك درخت محلي آسيايي مي باشد بدست مي آمد. ارغواني باستان (ANCIENT PURPLE) از يك غده حلزون ارغواني با فرآيندي كه توسط فنيقي ها كشف شده بود بدست مي آمد. اليزارين (ALIZARIN) كه اساس قرمز تركي (TURKEY RED) را تشكيل مي دهد از مواد خارج شده از چوب رناس (MADDER CARPEDOCHI) كه از افريقا وارد مي شد بدست مي آمد.  

         اسيد پيكريك (PICRIC ACID) كه توسط ولفه (WOULFE) كه در سال 1771 توسط واكنش اينديگو با اسيد نيتريك به دست آمد بعدها در بعضي اوقات براي رنگرزي ابريشم به كار برده شد، ليكن اهميت زيادي به دست نياورد، به همين دليل واقعا به طور اشتباه امتياز توليد اولين ماده آلي رنگرزي سنتز شده به جاي ولفه به ويليام هاش پريكن داده شده است. در1856 اين شيميست جوان و باهوش انگليسي كه در اطراف لندن بر روي اكسيداسيون مخلوطي از بازهاي آنيلين كار مي كرد موفق شد به جاي كوئينين (QUININE) كه اميد يافتنش را داشت يك ماده رنگرزي كاتيونيك بنفش كه آنرا مووين (MAUVEINE) ناميد- و در شروع درصد محلول آن بسيار كم بود بدست آورد. ياد كردن از پركين به عنوان بنيانگذار صنعت مواد رنگرزي سنتز شده از چندين جهت صحيح است زيرا از يك طرف او توانست با امكانات اوليه اي كه در دسترس داشت محصولي نسبتا خالص و از لحاظ تكنيكي پراهميت را تهيه كند و از طرف ديگر او سنتز خود را چنان توسعه داد كه توانايي توليد آن در مقياس صنعتي نيز ميسر گرديد.

         ته رنگ بنفشي درخشاني كه اين ماده رنگرزي بر روي ابريشم توليد كرد فورا توجه خاصي را به خود مبذول داشت و باعث شد كه شيميست هاي ديگر انگيزه انجام آزمايشات مشابه را در خود بيابند. بدين ترتيب در1859 ورگوئين (VERGUIN) در لئون، فيوشين (FUSHINE) را كشف كرد، در صورتيكه كشف تركيبات دي آزو توسط گريس (GRIESS) در انگلستان اساس توسعه بزرگترين گروه مواد رنگرزي سنتز شده را كه در حال حاضر اصطلاحات آزو (AZO COMPOUNDS) ناميده مي شوند فراهم آورد. اولين ماده رنگرزي واقعي به نام قهوه اي بيزمارك (BISMARK BROWN) در سال 1863 توسط مارتيوس (MARTIUS) تهيه شد.

         بعد از تحقيقات گسترده و تعيين كننده ككوله (AUGUST VON KEKULE) در مورد ظرفيت چهارگانه كربن در سال1858 و ساختار بنزن در سال1865 راه را براي توليد طرح ريزي شده مواد رنگرزي كاملا سنتز شده علاوه بر سنتز مواد رنگزاي طبيعي باز شد. اولين موفقيت قابل ذكر درك ساختار شيميايي(در سال1868) و سپس سنتز فوري اليزارين(25-دي هيدروكسي آنتراكينون) توسط گريب و ليبرمان است. (GRAEBE AND LIEBERMAN) درك ساختار شيميايي و سنتز اينديگو (آدلف وان باير VON BAEYER ADOLF ) در1870، هيومان (K. HEUMANN) كار تحقيقاتي اي را كه چندين دهه به طول انجاميد دربرگرفت. توسعه و تكامل مواد رنگرزي اينديگو در شروع قرن بيستم در نتيجه كار انجي (G.ENGI) و فريد لندر (P.FRIEDLANDER) كه به ترتيب (CIBA BLUE 4B) و تيواينديگو (THIO INDIGO) را سنتز كردند به اوج خود رسيد. كمي قبل از تغيير قرن ويدل (VIDAL) راه را در زمينه مواد رنگرزي گوگردي باز كرد، در صورتيكه سال1901 نمايانگر كشف ايندانترون (INDANTHRONE) يعني اولين ماده رنگزاي خمي آنتراكينوني (ANTHRA QUINONNOID VAT DYE) توسط بن (R.BOHN) است.

مواد رنگزاي طبيعي اوليه حتي كمپلكس فلزي(قرمز تركي) را نيز شامل مي شدند. در اين زمينه، قرن بيستم تكامل ارزنده هاي را به شكل مواد رنگرزي نئولن (NEOLAN DYES) در سال1915 فتالوسيانين (PHTHALOCY ANINE) در سال1936 و مواد رنگرزي كمپلكس فلزي 1:2 (مواد رنگرزي ايرگالان (IRGALAN DYES) در سال1949 عرضه كرده است. كلاول و دريفوس(R.CLAVEL AND H.DREYFUS) در دهه1920 شكل رنگرزي الياف هيدروفوبيك را توسط مواد رنگرزي ديسپرس حل كردند.

عصر پس از جنگ جهاني دوم توسط توليد و تكامل مواد رنگي (PIGMENTS) كه اهميت فراواني در زمينه رنگ كردن پلاستيك دارند مثلا كوئين آكريدون (QUINACRIDONE) در سال1958 مواد رنگزاي ري اكتيو يا واكنشي (REACTIVE DYES) براي پشم ] مثلا مواد رنگزاي درخشان رمالن (REMALAN) و سيبالن (CIBALAN) در سالهاي1952-1951 [ و مخصوصا مواد رنگرزي واكنشي براي الياف سلولزي(مثلا مواد رنگرزي پروسيون (PROCION DAYES) علامت گذاري شده است توسعه ها و تكامل هاي جديد در اين زمينه توسط فيتزنر (H.PHITZNER) ] 2 [ ونكاتارامان (K.VENKATARAMAN) ] 3 [ مرور گرديده اند.

براي مثال مواد رنگرزي واكنشي به وضوح نشان مي دهند كه تحقيقات در زمينه مواد رنگرزي از سنتز مولكولهاي رنگي به صورت كاملا تجربي دور شده و به سوي بررسي مكانيزم تركيب كارها با مواد رنگرزي با كروموژنهاي (CHROMOGENS)  داشته مانند آزو (AZO) آنتراكينون (CYCLICAZA, CANTHRACOUINONE) COMPOUNDS تركيبات حلقوي آزا ميل پيدا كرده است.

1-4 كالريندكس

با اينكه مواد رنگزا حداقل با چندين طريق ممكن كه براي هر طريق ملاكي براي تشخيص بين مواد رنگرزي و مواد رنگي وجود دارد قابل طبقه بندي مي باشند، ليكن در بحث فعلي از مجموعه اي كه در كارهاي استاندارد براي مواد رنگرزي و مواد رنگي استفاده مي شود تبعيت مي گردد و اين مجموعه فهرست رنگ يا كالريندكس (COLOUR INDEX) نام دارد (SDC AND AATCC 1956,1963) اين فهرست رنگ پنج جلدي كه مشتمل بر 4275 صفحه است، مي بايست تحت عنوان فهرست مواد رنگزا (COLOURANT INDEX) نامگذاري مي گرديد. ] 4 [

در فهرست رنگ (COLOUR INDEX) مواد رنگزا برحسب روش مصرفشان طبقه بندي شده اند و توسط يك شماره كاربردي مشخص مي شوند مثلا (C.I.VAT   REDB) و يا (C.I.DISPERSE BLUE1) از آن جايي كه استفاده كنندگان كالريندكس معمولا به خواص كاربردي مواد رنگزا علاقه مند مي باشند، لذا اين نوع طبقه بندي بسيار مفيد است و شباهت زيادي به طبقه بندي به كار رفته در اولين چاپ كالريندكس (1924-1928) و تاليف قديمي آلماني از اين نوع (SCHULTZ 1931) دارد.

بررسي كالريندكس نشان مي دهد كه در يك رده يا طبقه بندي مشخص كه براساس خواص كاربردي كلاس بندي شده اند تركيبات شيميايي يكسان غالبا حكمفرما مي باشد.

بخاطر اينكه هيچ نوع وابستگي سده اي بين نوع ماده شيميايي و روش كاربردي آن وجود ندارد. بنابراين كالريندكس ممكن است عينا يك ماده شيميايي را در چندين طبقه از لحاظ خواص استعمالي فهرست كند مشروط بر اينكه ماده شيميايي به طور گسترده اي در هر يك از اين طبقات استفاده شود. يك مثال در اين مورد       (C.I VAT BLUE 14)  مي باشد كه به نحو گسترده اي به عنوان يك ماده رنگي نيز استفاده مي شود و بنابراين تحت عنوان C.I.PIGMENT BLUE 22 نيز فهرست شده است. به علاوه كالريندكس براي ساختمان شيميايي هر ماده رنگزا در مواردي كه اين ساختمان شناخته شده است(ماهيت شيميايي بسياري از مواد رنگزا جزو محرمات تجارتي است) نيز يك شماره اختصاص داده شده است. اين شماره بدون درنظر گرفتن طبقه استعمالي ماده رنگزا به كار برده شده است بنابراين مصرف كالريندكس در مورد مواد رنگزاي ذكرشده در بالا عبارتست از:C.I.VAT BLUE14,COLOUR INDEX 69810

C.I.PIGMENT BLUE 22. COLOUR INDEX 69810

يك مورد ديگر كه در آن تركيبات شيميايي يكسان مي تواند تحت عنوان ماده رنگرزي يا ماده رنگي نامگذاري گردد به قرار زير مي باشد. در مثال هاي نشان داده شده زير جز كوپلان آزوئيك(AZOIC COUPLING COMPONENT 1)مي تواند با جز دي آزوي (AZOIC DIAZZO COMPONENT 37)روي ليف تركيب گردد. تركيب حاصله داراي شماره كالريندكس مي باشد موقعيكه همان اجزا تركيب شده و محصول بدست آمده بصورت پودر خشك جدا گردد، تحت عنوان (C.I.PIGMENT RED No.1) نامگذاري شده كه همان (PARA RED) معروف   مي باشد. به همان ترتيب (PERMANENT CARMENE) را مي توان يا بر روي ليف يا به صورت پودر ساخت. تركيبات روي ليف تحت عنوان رنگرزي نفتال و محصول به صورت پودر آن تحت عنوان مواد رنگي نامگذاري گرديده اند.

كالريندكس17 طبقه مواد رنگرزي يعني تقريبا5000 ماده رنگرزي را برحسب كاربرد آنها فهرست كرده است(علاوه بر آن هزارها تركيب امكان پذير ديگر نيز وجود دارند كه از ميان آنها400الي500 مواد رنگرزي در حال مصرف مي باشد) ولي فقط يك طبقه مواد رنگي با حدود400 ماده رنگزا فهرست شده است.

اين تفاوت كلي نشان مي دهد كه براي مصرف كننده روش استعمالي مواد رنگزا بسيار حائز اهميت است. مواد رنگي هميشه توسط يك چسب مورد استفاده قرار مي گيرند كه اين چسب نقش واسطه را بين ماده رنگزا و زمينه اي كه روي آن قرار مي گيرند بازي مي كند. تغيير نوع چسب انعطاف پذيري قابل توجهي را در مورد استعمال مواد رنگي براي زمينه هاي مختلف مجاز مي سازد و در نتيجه به تعداد نسبتا كمتري مواد رنگي براي اختلاطهاي فراوان و متنوع مواد رنگي، چسب ها و زمينه ها كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرند نياز داريم. در صورتيكه شماره متعدد الياف و همچنين شرايط رنگرزي كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرند مستلزم خواص شيميايي مختلف و به علاوه تنوع زياد در اثرات رنگي مي باشند و از اين رو، در عمل تعداد مواد رنگرزي باالنسبه بيشتري مورد احتياج مي باشند.

مواد رنگزايي كه براساس مواد كاربردي در كالريندكس طبقه بندي شده اند بايد توجه داشت كه تمام مواد رنگي فقط در يك گروه استعمالي قرار مي گيرند.

مواد رنگزايي اسيدي-دندانه اي-بازيك-ديسپرس-طبيعي-غذايي-چرم-مستقيم-سولفوري-خمي-اينگرين-آزوئيك-اكسيداسيون-ري اكتيو-حلالي-عوامل درخشان كننده فلورسنت-ظاهر كننده ها-عوامل احيا كننده.

انواع سيستم هاي انژكتور

۷ بازديد

انواع سيستم هاي انژكتور

انواع سيستم هاي انژكتور

انواع سيستم هاي انژكتور

طريقه تجديد حافظه در پژو 206

تجديد حافظه Ecu ( MM8P ، پرشيا )

نكات ايمني در مورد

واحد كنترل الكتريكي            

:Ecu

انواع سنسورها

رگلاتور فشار بنزين

موارد عيب يابي

لامپ عيب ياب سيستم سوخت رساني و جرقه

رگلاتور فشار بنزين

spfi  سوخت توسط يك يا دو انژكتور مركزي پاشيده مي شود .  2- m pfi ( از اين سيستم بيشتر استفاده مي كنيم ) براي هر سيلندر يك انژكتور به كار مي رود.

3- Gdi ( كزل ) سوخت مستقيما به داخل محفظه تزريق مي شود .

انواع Ecu :

1-               MM8P : پرشيا: شامل 35 پايه و هر چهار انژكتور با هم پاشش مي كنند .

2-               SAGEM SL96 : پژو پارس – سمند – پيكان و پژو 405 كه شامل 55 پايه انژكتور ها دو به دو پاشش مي كنند .

3-            SAGEM S2000  : پژو 206 كه شامل 112 پايه ، سه سوكت و انژكتورها     تك تك ( بطور مجزا ) پاشش مي كنند .

وظايف ECU  عبارتند از:

1- كنترل مقدار و زمان پاشش سوخت متناسب با  مقدار هواي ورودي به موتور

2- كنترل مقدار كنترل مقدار اولش جرقه  3- كنترل استپ موتور   4- ضبط كردن عيوب به وجود آمده در سيستم و نشان دادن عيوب بوسيله دستگاه دياگ              5- كنترل لامپ اخطار عيوب  6- قطع پاشش سوخت در دورهاي بالا (cut-off)  

تجديد حافظه Ecu ( MM8P ، پرشيا )

قبل از تجديد تجديد حافظه اول بايد عيب را پاك كنيم .

روش هاي پاك نمودن خطا از حافظه Ecu

روش اول: (مرحله اول)

استفاده از دستگاه عيب ياب دياگ

روش دوم:

كه يك روش تجربي بوده و احتياجي به دستگاه دياگ ندارد و در اين روش بعد از برطرف كردن عيب هاي بوجود آمده در سيستم كابل مثبت باطري را حداقل به مدت 15 دقيقه جدا نمائيم كه با اين عمل كه خظاها از حافظه Ecu  پاك مي شود . بعد از پاك كردن عيب ها بوسيله هر يك از دو روش فوق حتما بايد Ecu  را تجديد حافظه نمود كه تجديد حافظه شامل سه مرحله مي باشد كه مراحل عبارتند از :

مرحله اول :

1- رتايمينگ Retiming  ( كه براي همه خودروها يكسان است )

الف : سوئيچ را به مدت 10 ثانيه ببنديد

ب  : سوئيچ را  به مدت 10 ثانيه باز نمائيد .

ج   : بدون گاز دادن خودرو را روشن كنيد .

مرحله دوم :

ثبت نسبت دنده هاي گير بكس در حافظه Ecu ( معرفي دنده ها) :

ابتدا اهرم وضعيت دنده را در وضعيت دنده يك قرار دهيد و حركت نمائيد دور موتور را به 3500 دور بر دقيقه برسانيد حال وارد دنده دو شده و دور موتور را مجددا به 3500 دور بر دقيقه برسانيد اجازه دهيد تا دور موتور كاهش پيدا كند تا بتوانيد از دنده دو وارد دنده يك ( معكوس) بشويد در اين حالت دنده يك براي Ecu شناسايي مي شود معرفي دنده هاي 2 و 3و 4 و و5 به همين ترتيب مي باشد و دنده عقب نيز احتياجي به معرفي ندارد .

مرحله سوم :

تنظيم تطبقي Ecu براي تنظيم مقدار مخلوط سوخت و هوا

1- موتور بايد به اندازه كافي گرم شود . مايعات و سوخت ماشين بايد فول باشند . ماشين را نبايد جك بزنيم.

2- تست جاده در كمتر از 15 دقيقه

3- در حالت هاي مختلف با خودرو رانندگي كنيد .

شرايطي كه Ecu نياز به تجديد حافظه شدن دارد :

1- استفاده از Ecu  نو

2- چنانچه كابل مثبت يا منفي باطري بيش از 15 دقيقه برداشته شده باشد .

3- در صورت جدا شدن كانكتور هاي Ecu ( بالاتر از از 5 دقيقه)

4- در صورت جدا شدن رله دوبل ( تيپ يك ، بالا از 5 دقيقه )

طريقه تجديد حافظه در پژو 206

طريقه تجديد حافظه در پژو 206 شبيه تجديد حافظه در پژو پرشيا است .

معايب ناشي از تجديد حافظه نشدن Ecu    :

1- پس از استارت زدن موتور و روشن شدن آن خود به خود خاموش مي شود .

2- زمان ترمز گرفتن موتور خاموش مي شود .

3- زمان كولر گرفتن موتور خاموش مي شود .

4- موتور ريپ مي زند .

نكات ايمني در مورد :Ecu

1- از سري كردن باطري ها يعني تبديل به La ولت كردن خودداري كنيد .

2- از يك شمع جهت تست مدار جرقه زني استفاده شود ( چون اگر از پيچ گوشتي استفاده شود ولتاژ زيادي به Ecu ارسال مي كند و Ecu  را مي سوزاند )

3- در هنگام از همان نوع Ecu  استفاده شود .

4- سر باطري بيش از 15 دقيقه نبايد جدا بماند

مقاله تحقيقي اصلاح ساختار چايكاري و چايسازي با استفاده از تكنولوژي نوين

۴۵ بازديد

مقاله تحقيقي اصلاح ساختار چايكاري و چايسازي با استفاده از تكنولوژي نوين

مقاله تحقيقي اصلاح ساختار چايكاري و چايسازي با استفاده از تكنولوژي نوين

اصلاح ساختار چايكاري و چايسازي با استفاده از تكنولوژي نوين

فهرست

چاي
موطن اصلي چاي و انتشار آن در ساير ممالك
تاريخچه چاي در ايران
آب و هواي چاي
مشخصات گياهشناسي درخت چاي
مشخصات بوته چاي در ايران
ريشه چاي :
برگ چاي
مراحل فنولوژي چاي
تركيب شيميايي برگ چاي
آب و هواي مطلوب چاي
خاك مطلوب چاي
كود مورد استفاده
ازدياد درخت چاي
آفات
شپشك آرد آلود :
كنه قرمز چاي Breripalpus obovatus
بيماريهاي ساقه چاي :
كشت چاي

مقدمه

عليرغم جايگاه خاص صنعت گسترده چايكاري و چايسازي در اقتصاد ملي و رژيم غذايي مردم ايران كه مصرف سرانۀ بالايي را در جهان به خود اختصاص داده است ، در اثر عوامل مختلف ( فني – اجتماعي – اقتصادي ) آسيب هاي شديدي به اقتصاد ملي به ويژه اقتصاد منطقۀ گيلان وارد آمده است . به طوري كه صنعت چايسازي ايران تقريباً به مرحلۀ ركود و افت رشد رسيده است . به علاوه به علت عدم خودكفايي در تأمين چاي ، سالانه مقدار زيادي چاي از طرق مختلف ( قسمت عمده به صورت قاچاق ) وارد كشور شده و با توجه به واردات كنترل نشدۀ چاي ، بيش از 120 ميليون دلار ارز از كشور خارج شده كه معضل بيكاري و مهاجرت و فقر را در منطقه افزايش داده است .

از طرفي جايگاه چاي در افق برنامۀ سال 1400 با هدف رسيدن به خودكفايي و با توليد 130 هزار تن در سال در نظر گرفته شده است تا نه تنها در اين زمينه به خودكفايي نايل شويم بلكه حتي مقدار قابل توجهي اشتغال ايجاد شود . بريا رسيدن به اين هدف مي بايد از نرخ رشد كنوني 13 درصد به سطح 20 درصد برسيم . افزايش نرخ تا 20 درصد و افزايش توليد ، نياز به اجراي يك برنامۀ مدون و همه جانبه دارد كه شامل افزايش عملكرد در واحد سطح و افزايش سطح زير كشت مي باشد .

به اين منظور يك برنامۀ توليدي مشخص و دقيق و قابل اجرا براي افزايش سطح زير كشت و واكاري ، ريشه كن كردن ، پر كردن جاي خالي و غيره بايد در نظر گرفته شود .

ابتدا براي توليد اين مقدار انبوه ( حدود 200 ميليون اصله ) نهال هاي مرغوب و سالم ( diseode free ) و يكنواخت به ناچار نياز به استفاده از روش هاي ريز ازديادي و تكنيك هاي پيشرفتۀ امروزي است . همچنين براي اصلاح باغهاي قديمي و مخروبه لازم است كه ارقام جديد مناسب از لحاظ رشد رويشي – اندازه و شكل ظاهري – كميت و كيفيت عملكرد و مقاومت در برابر آفات و امراض و تنش هاي محيطي به ويژه ارقامي كه به آب كمتري نياز دارند بايد از روش هاي نوين بيوتكنولوژي استفاده و جايگزين نمود . تكثير از طريق روش هاي سنتي پر هزينه وقت گير و نامطلوب مانند كاشت بذر – قلم زدن و پيوند زدن مورد تأييد نيست زيرا در تكثير جنسي معايب زيادي از جمله تفرق صفحات در نتايج به وجود مي آيد . در تكثير از طريق قلمه زدن بعضي از قلمه ها ريشه دار نمي شوند و يا مدت طولاني تا حدود 2 سال در خزانه باقي مي مانند و از طرفي برگهاي قلمه خزان كرده و باعث خشك شدن و از بين رفتن قلمه ها مي گردد . همچنين تكثير از طريق پيوند بسيار وقت گير و پرهزينه مي باشد . به علاوه نهال هاي پيوندي داراي رشد اوليه كندي مي باشد .

بنابراين استفاده از بيوتكنولوژي به عنوان يك ابزار قدرتمند مشكلات توليد نهال هاي مورد نياز و اصلاح نژاد ارقام چاي را حل خواهد نمود . بعضي از تكنيك هايي كه مي توان براي اين اهداف به كار برد عبارتند از :

1- كشت مريستم و ازدياد انبوه كلون ها و گياهان قوي و پر رشد و عاري از بيماري در مدت كوتاه .

2- انتقال ژن هاي مطلوب و توليد رقم مقاوم با كمك مهندسي ژنتيك .

3- جداسازي و كشت پروتوپلاست و دو رگه هاي سوماتيك .

4- توليد گياه هاپلوييد از طريق كشت دانه هاي گرده يا بساك .

5- توليد جنين هاي سوماتيك و بلور مصنوعي .

6- حفظ و ذخيره سازي جرم پلاست .

براي كاهش هزينه هاي توليد ناچار نياز به مكانيزه كردن مراحل مختلف كاشت ، داشت و برداشت داريم . در حال حاضر بيشتر مراحل توليد توسط نيروي انساني انجام مي شود كه بسيار پر هزينه است . استفاده از ماشين هاي مناسب هرس ، تراكتورهاي باغي ، ماشين هاي پرچين و ماشين هاي برداشت و تأمين و انتقال و استقرار شبكه هاي مناسب آبياري باراني توأم با تأمين آب مورد نياز نه تنها در كاهش هزينه ها مؤثر است بلكه عملكرد را افزايش داده بطوريكه شواهد نشان مي دهد با به كار بردن تكنولوژي مناسب عملكرد بيش از 20 تن در هكتار رسيده است .

جهت افزايش كيفيت بهداشتي مي بايد از روش هاي كشاورزي ارگانيك ( بدون مصرف سموم ) استفاده نمد هر چند كه شواهد نشان مي دهد كه به علت مصرف كم سموم علف كش و سموم قارچ كش و سموم ديگر و كودهاي شيميايي ، چاي ايران از نظر آلودگي به موادسمي و عناصر سنگين نسبت به ساير كشورهاي توليد كننده چاي از همه مرغوبتر بوده و حتي نسبت به چاي هاي خارجي داراي درصد فلوئور بيشتري است ( ppm 204 ) . در اين زاستا استفاده از كودهاي حيواني و ضايعات چاي براي بهبود كيفيت زمين توصيه مي شود . از طرف ديگر استفاده از روش هاي بيولوژيك و زراعي مبارزه با آفات و امراض توصيه مي شود .

جهت كاهش هزينه هاي فرآوري و پروسس سيستم چايسازي ايران مي بايد از روش پر هزينه و سنتي ( ارتودوكس ) به روش هاي جديد مانند C.T.C تغيير يابد . با اضافه كردن اسانس هاي مجاز ( طبيعي ) باي افزايش بهبود طعم و عطر مثلاً افزودني هاي گياهي از قبيل گل گاو زبان – زعفران – زنجبيل – هل – دارچين – و ... به چاي در طعم و رنگ چاي مي توان تغييرات مطلوبي پديد آورد .

چاي

درخت چاي گياهي است هميشه سبز كه در طبيعت و به حال وحشي ارتفاع آن به 6 تا 7 و گاهي به 15 متر مي‌رسد. نام علمي چاي كه مورد قبول بيشتر گياه شناسان است Camellia sanensis و گاهي Camellia teiferaبراي هر دو نوع چاي سياه و چاي سبز مي‌باشد كامليا نيز مانند چاي درختچه هميشه سبز و از نظر اكولوژي كاملا شبيه به درخت چاي مي‌باشد.

مقاله استانداردهاي ISO پروژه درس كنترل كيفيت آماري

۵ بازديد

مقاله استانداردهاي ISO پروژه درس كنترل كيفيت آماري

مقاله استانداردهاي ISO پروژه درس كنترل كيفيت آماري

مقاله استانداردهاي ISO پروژه درس كنترل كيفيت آماري

1- اطلاعاتي درباره سازمان بين‌المللي استاندارد (ISO)

1-1- فراتر از ISO 9000 و ISO 14000

1-2- نام ISO

1-3- غير دولتي

1-4- اختياري

1-5- اتفاق نظر

1-6- وظيفه ISO

1-7- رعايت استانداردها

1-8- گواهينامه ISO 9000 و ISO 14000

1-9- برچسب محصول نيست

1-10- علامت ISO

2- سازمان ISO و استانداردهاي مديريت كيفيت

2-1- تاريخچه استانداردهاي مديريت كيفيت

2-2- ISO 9000 – 1994

2-3- ISO 9000 – 2000

2-4- ISO 14000

2-5- QS 9000/ISO TS 16949

3- مباني مديريت كيفيت

3-1- تغيير در مفهوم كيفيت

3-2- مفهوم كيفيت

3-3- كيفيت از ديدگاه ISO 9000

3-4- واژه‌هاي عمومي

3-5- مفاهيم مربوط به كيفيت

3-6- اصطلاحات مربوط به ابزارها و فنون

4- نيازمندي‌هاي نظام مديريت كيفيت

4-1- نيازمندي‌هاي 1994 – ISO 9000

4-2- نيازمندي‌هاي ISO 9000 – 2000

4-3- نيازمندي هاي QS 9000/ISO TS TS 16949

5- اجراي استانداردهاي مديريت كيفيت در سازمان

5-1- تصميم و مأموريت

5-2- خط مشي كيفيت

5-3- انتخاب محدوده

5-4- طرح‌ريزي پروژه

5-5- تجزيه و تحليل شركت و فرايندهاي آن

5-6- ارزيابي مقدماتي

5-7- طراحي نظام مديريت كيفيت و ساختار مستندات

5-8- انتخاب و‌ آموزش مميزين داخلي

5-9- مستندسازي نظام مديريت كيفيت

5-10- ايجاد ارتباط و انتخاب مميز

5-11- استقرار نظام مديريت كيفيت

5-12- مميزي خارجي (مميزي گواهينامه)

5-13- بازاريابي

فهرست منابع و مآخذ

مقدمه

در جهان امروز هر لحظه با تحولات و تغييرات شگرف و برق آسايي مواجهيم حركت كيفيت گرايي در جهان تجارت، حركتي تكاملي، مثبت و در عين حال توفنده و پر تلاش است كه در دهه اخير آغاز شده و به سرعت سراسر گيتي را فرا گرفته است

استانداردهاي ايزو 9000 در حقيقت يك الگوي عملي و موفق براي پاسخگويي به اين حركت توفنده است الگويي كه عنوان زيان مشترك جهاني را به خود اختصاص داده و هم اكنون بيش  از 450000 واحد توليدي و خدماتي در سراسر دنيا موفق به دريافت گواهينامه ايزو 9000 شده‌اند

اگر چه برخي از مديران و كارشناسان در اولين برخوردها، با ترديد به آن مي‌نگريستند، اما به مرور و با ايجاد فرهنگ و بينش لازم و اثبات عملي بودن آن در تمامي واحدهاي توليدي و خدماتي كه علاقمند به ارتقاء كيفيت محصولات و خدمات خود هستند، به تدريج شك‌ها تبديل به يقين شد و مديران به صورت روز افزون به استفاده از اين استانداردها علاقه و تمايل نشان دادند (كاوش، 1380، الف) خوشبختانه شناخت اهميت و آغاز فعاليت در زمينه استانداردهاي ايزو 9000 در صنايع توليدي و خدماتي كشور دائماً در حال گسترش است  دريافت اخباري همچون افزايش تعداد سازمان‌هايي كه موفق به دريافت گواهينامه انطباق شده‌اند يا شروع فعاليت در كارخانجاتي كه حتي در نقاط محروم قرار داشته و با همت دولت و تلاش مديران، كارشناسان و كارگران ايثارگر تأسيس و به فعاليت اشتغال دارند يا ‎آغاز فعاليت در سازمان هاي خدماتي، فني و مهندسي و حتي آموزشي و همچنين استمرار فعاليت در بسياري از سازمان‌ها و نزديك شدن يا آماده بودن تعدادي از سازمان‌ها براي انجام مميزي نهايي، همگي و همگي نويدي است اميد بخش در ايجاد يا گسترش فرهنگ ارزش نهادن بر كيفيت در صنايع كشور؛ فرهنگي كه عامل بقاء، عامل موفقيت و عامل استمرار موفقيت براي هر سازمان توليدي يا خدماتي چه در بازارهاي داخلي و چه در بازارهاي منطقه‌اي و بين‌المللي است (پورشمس، 1382، ص 1)

آخرين اطلاعات غير رسمي از مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران، به عنوان نهاد ملي و مسئول و پشتيبان اجراي سياستهاي ارتقاء كيفيت كشور حاكي است كه تاكنون بيش از 400 واحد توليدي در كشور ما موفق به اخذ گواهينامه ايزو 9000 شده‌اند امروزه ديگر كمتر مدير يا كارشناسي را مي‌توان يافت كه به نقش و اهميت كيفيت به عنوان مهمترين عامل توفيق در بازار رقابت و استانداردهاي ايزو 9000 به عنوان مؤثرترين و موفقترين سازو كار دست يابي به كيفيت، اعتقاد وا اذعان نداشته باشد: مدلي كه تاكنون بيش از 150 كشور جهان – از جمله كشور عزيز ما – آن را به صورت كامل پذيرفته اند بدين لحاظ اميد و انتظار مي رود اين روند در سال هاي آينده نيز رشد شتابنده‌اي داشته  باشد (كاوش، 1380، الف) شايد در حال حاضر ضرورت داشته باشد (مشابه برخي از كشورهاي در حال توسعه) تا در جهت شتاب بخشيدن به فعاليت‌هاي مؤثر، جلوگيري از دوباره كاري‌ها و يا اشتباهات و بالاخره به ثمر رسيدن سريع‌تر فعاليت ‌هاي آغاز شده، يك يا چند سازمان دولتي مرتبط با صنايع، پيشقدم گرديده و با همكاري متخصصان، مشاوران و بخصوص مديران و كارشناسان صنايع داراي گواهينامه، انجمن يا جامعه‌اي را به وجود آورند تا در آن، همگي اعضاء صادقانه و مسئولانه و بر طبق يك برنامه زماني منظم، آموخته‌ها و تجارت خود را در اختيار يكديگر و ساير مديران و كارشناسان مشتاق صنايع و بخصوص صنايعي كه مي‌خواهند با اتكاء بر نيرو و دانش كاركنان خود و به صورت مستقل فعاليت نمايند، قرار دهند حفظ و محرمانه تلقي كردن تمامي اطلاعات، آموخته‌ها و تجارب فقط و فقط براي خود، نوعي خودخواهي و بي مسئوليتي است اگر ميهن خود را خانه اصلي خود بدانيم و در برابر آن مسئول باشيم، اگر موفقيت خود را وابسته به اميد، نشاط، رضايت و موفقيت هم ميهنان خود بدانيم، آن وقت است كه ضرورت مسئوليت پذير بودن براي انتقال اطلاعات، آموخته‌ها و تجارب به مشتاقان تلاشگر و صادق كه همواره نيز حق‌شناس باقي خواهند ماند، بيشتر مشخص مي‌گردد دين مبين اسلام با زيبايي تمام، زكوه علم را در نشر علم مي‌داند (پورشمس، 1382 ، ص1)

مروري اجمالي بر مراحل اصلي توسعه مفاهيم كيفيت

1- اطلاعاتي درباره سازمان بين‌المللي استاندارد (ISO)

ISO حروف اختصاري سازمان پشت صحنه استانداردهاي بين‌المللي سري ISO 9000 براي مديريت و تضمين كيفيت است كه در بيش از 150 كشور مورد قبول قرار گرفته و در هزاران سازمان توليدي و خدماتي در بخش‌هاي دولتي و خصوصي در حال بهره‌برداري است

ISO 9000 يكي از موفقترين سري‌هاي استاندارد در تاريخ ISO (سازمان بين‌المللي استاندارد سازي)، است كه در سطح جهان بازتاب گسترده‌اي داشته و نام ISO را در جامعه كاري در سطحي فراتر از متخصصيني كه مستقيماً با استانداردهاي فني در تماسند، مطرح كرده است

انتشار اولين استانداردهاي سري ISO 14000 در سپتامبر 1996 براي مديريت محيط زيستي و روند سريع پذيرش اين استانداردها در جامعه كاري، نويد دهنده معروفيت بيشتري براي نام ISO مي باشد با اين حال بسياري از اعضاء جامعه كاري ممكن است آشنايي كمتري با سازماني كه پشت صحنه ISO 14000 , ISO 9000 قرار گرفته است، داشته باشند

1-1- فراتر از ISO 9000 و ISO 14000

ISO 9000 و ISO 14000 تنها دو سري از بين حدود 15000 استاندارد بين‌المللي است كه ISO از بدو فعاليتش در سال 1947 منتشر كرده است ISO براي موضوعات فني زير، استاندارد تعيين مي‌كند:

مهندسي مكانيك، مواد شيميايي پايه، مواد غيرفلزي، سنگ معدن و فلزات، پردازش اطلاعات، گرافيك و عكاسي، كشاورزي، ساختمان، تكنولوژي هاي ويژه، بهداشت و درمان، علوم پايه، محيط زيست و بسته‌بندي و توزيع كالا

1-2- نام ISO

ISO يعني سازمان بين‌المللي استاندارد سازي (ISO) يك علامت اختصاري نيست، بلكه نامي است كه از كلمه يوناني (isos) به معني مساوي ريشه مي‌گيرد پيشوند (iso) كه در بسياري از لغات مانند: (isometric) ( به معني يك اندازه) و (isonomy) (به معني تساوي قوانين يا تساوي افراد در مقابل قانون) بكار رفته است از همين كلمه ريشه مي‌گيرد با مقايسه دو كلمه «مساوي» و «استاندارد » مشخص مي‌شود كه چرا نام ISO براي اين سازمان انتخاب شده است علاوه بر اين نام ISO در سر تا سر جهان براي مشخص كردن اين سازمان بكار مي‌رود؛ و بدين ترتيب از ايجاد علائم اختصاري متعددي كه از ترجمه «سازمان بين‌المللي استاندارد سازي» ايجاد مي‌شود، مانند IOS   در زبان انگليسي و OIN در زبان فرانسه جلوگيري شده است بنابراين در همه كشورها نام كوتاه اين سازمان هميشه ISO است

1-3- غيردولتي

ISO يك سازمان غيردولتي است اين سازمان جزء سازمان ملل متحد نيست (اگر چه با تقريباً تمام دفاتر تخصصي خانواده ملل متحد ارتباط نزديك دارد) اعضاء بر اين سازمان كه در حال حاضر حدود 150 كشور را شامل مي‌شود، از نمايندگان دولتي تشكيل نشده است: بلكه متشكل از سازمانها يا مؤسسات ملي استاندارد است كه بر اساس رويه يك سازمان از هر كشور انتخاب شده‌اند

1-4- اختياري

كليه استانداردهايي كه توسط ISO تدوين مي‌شوند اختياري هستند ISO هيچگونه قدرتي براي تحميل كاربرد آن‌ها ندارد درصدي از اين استانداردها غالباً مرتبط با بهداشت، ايمني يا محيط زيست و در بخشي از كشورها به صورت بخشي از قوانين اصلي درآمده، يا اين كه در قوانين به عنوان پايه فني بدان اشاره شده است به هر جهت اينگونه كاربرد استانداردها، تصميم‌ مستقل مقامات قانونگذار يا دولت‌هاي كشورهاي مربوطه مي‌باشد ISO به شخصه، هيچگونه قدرت قانوني يا قانونگذاري ندارد

1-5- اتفاق نظر

استانداردهاي ISO متأثر از نيروهاي بازارند اين استانداردهاي با اتفاق نظر بين المللي متخصصين مختلف، از جمله بخش‌هاي صنعت، فني و تجارت تدوين مي‌شوند كه براي استاندارد خاصي ابراز نياز كرده‌اند اين گروه توسط متخصصين دولتي، مقامات قانوني، مراكز آزمايش، دانشگاهيان، گروههاي مصرف كنندگان يا سازمان‌هايي با دانسته‌هاي مرتبط ، يا آن‌هايي كه در ارتباط با استاندارد در حال تدوين، اظهار تمايل كرده‌اند، همراهي مي‌شوند اگر چه استانداردهاي ISO ماهيت اختياري دارند، ولي از آنجا كه در پاسخ به تقاضاي بازار تدوين مي‌شوند و بر اتفاق نظر گروههاي ذينفع مبتني مي‌باشند، از كاربردهاي وسيعي برخوردارند

1-6- وظيفه ISO

ISO، توافقنامه هاي فني جهاني تدوين مي‌كند كه به صورت استانداردهاي بين المللي منتشر مي‌شوند اين يك عمليات عمده است به طور تخميني در هر روز كاري سال، 15 جلسه فني در سر تا سر دنيا برگزار مي‌شود كه در كار تدوين استانداردها عملاً انجام مي‌شود سالانه بيش از 2850 گروه كاري كه در آن‌ها حدوداً 30000 متخصص شركت مي كنند، تشكيل مي‌شود

1-7- رعايت استانداردها

كنترل اينكه آيا كاربران استانداردها نيازمندي هاي آن‌ها را رعايت مي‌كنند، جزء وظايف ISO نمي‌باشد اين فرايند كنترل و تصديق كه بدان «ارزيابي تطابق» گفته مي‌شود، مشكل سازمان‌ها و مشتريان آن‌ها در بخش خصوصي و در مواردي كه استانداردهاي ISO در قوانين عمومي گنجانده شده‌اند، مشكل مراجع قانوني مي‌باشد

علاوه بر اين آزمايشگاهها و مراكز مميزي بسياري وجود دارند كه خدمات ارزيابي تطابق (معروف به شخص ثالث) را براي تصديق مطابقت محصولات، خدمات يا سيستمها با استانداردهاي ISO ارائه مي كنند اين سازمان‌ها اينگونه خدمات را به نيابت مقامات قانوني يا بصورت يك فعاليت انتفاعي با هدف ايجاد اعتماد بين سازمان و مشتريان ارائه مي‌كنند در برخي كشورها، خود اعضاء ISO كار ارزيابي تطابق را، يا به نيابت از دولت خود يا به عنوان يك فعاليت انتفاعي انجام مي دهند به هر جهت سازمان ISO هيچگونه اختياري براي كنترل اينگونه فعاليت‌ها ندارد سازمان ISO قادر به انجام آن است، تدوين راهنماهاي ISO/IEC  است كه جوانب مختلف فعاليت‌هاي ارزيابي تطابق و سازمان‌هاي مجري آن را مي پوشاند اين راهنماها با مشاركت IEC (كميسيون بين‌المللي الكتروتكنيك) تدوين مي‌شوند ضوابط و شاخصهاي اختياري اين راهنماها نشانگر اتفاق نظر بين‌المللي در مورد آن چيزهايي است كه عملكرد مقبول محسوب مي‌شوند

استفاده از اين راهنماها به هماهنگي و يكنواختي ارزيابي تطابق در سطح جهاني كمك كرده و بدين ترتيب تجارت بين‌المللي را تسهيل مي نمايد

1-8- گواهينامه ISO 9000 و ISO 14000

همانطور كه در بالا آمد، ISO هيچ سيستمي براي تصديق مطابقت نظامهاي كيفيت سازمان‌ها با استاندارد ISO 9000 يا براي تصديق مطابقت نظامهاي مديريت محيط زيستي با استانداردهاي سري ISO 14000 ندارد

ISO به شخصه هيچگونه مميزي ISO 9000 يا ISO 14000 انجام نداده و هيچگونه گواهينامه معروف به گواهينامه‌هاي ISO 9000 و ISO 14000 مبني بر مطابقت با اين استانداردها صادر نمي‌كند

چندي به نام گواهي ISO در ارتباط با ISO 9000 يا ISO 14000 يا هر استاندارد ديگر ISO وجود ندارد

گواهينامه‌هاي ISO 9001، ISO 14001 توسط مراكز صدور گواهينامه (معروف به مراكز ثبت، در برخي كشورها) به طور مستقل از ISO انجام مي شود، حتي اگر اين مركز جزئي از يك سازمان ملي استاندارد عضو ايزو باشد ISO هيچگونه اختياري براي كنترل كار مراكز صدور گواهينامه سيستم مديريت كيفيت يا سيستم مديريت محيط زيستي ندارد؛ معهذا راهنماهاي ISO/ IEC مبناي عملكرد قابل قبول اين مركز مي باشد رعايت اين راهنماها توسط يك مراكز صدور گواهينامه مي تواند به عنوان شاخصي براي انتخابي اين مركز جهت مميزي سيستم مديريت كيفيت يا محيط زيستي و صدور گواهينامه ISO 9000 يا ISO 14000 ، براي شركت ها باشد در بسياري كشورها، مراكز اعتباردهي در حال تكوين هستند (بعضاً – ولي نه هميشه – به نيابت دولت) كه بر صدور گواهينامه ISO 9000 ، ISO 14000 نظارت مي كنند

مراكز صدور گواهينامه‌اي كه از ضوابط سيستم اعتباردهي تبعيت كنند، اعتبار دهي مي‌شوند؛ كه اين كار باعث افزايش اعتماد بازار به ارزش گواهينامه‌هاي صادره از طرف اين مراكز مي‌شود راهنماهاي مربوطه ISO/IEC ( كه توسط اتحاديه اروپا به عنوان سري EN 45000 استفاده مي‌شود) قسمتي از ضوابطي هستند كه توسط مراكز اعتباردهي اعمال مي شوند

بنابراين در حالي كه ISO ، گواهينامه  ISO 9000 يا ISO 14000 صادر نمي كند و هيچگونه اختياري بر كار مراكز صدور گواهينامه ندارد، راهنماهاي اختياري اين سازمان به طور گسترده استفاده شده و در جهت حصول اطمينان از عملكرد اين مراكز مفيد مي‌باشد

1-9- بر چسب محصول نيست

ISO 9000 يك برچسب كيفيت يا ضمانت كيفيت محصول نيست ISO 14000 يك برچسب «سبز» يا «محيط زيست نواز» براي محصولات نيست هنگامي كه سيستم مديريت يك سازمان مطابق ISO 9000 يا ISO 14000 گواهي شده باشد، اين بدان معني است كه يك مميز مستقل، فرايندهاي مؤثر بر كيفيت (ISO 9000) يا فرايندهاي مؤثر بر محيط زيست (ISO 14000) سازمان را بررسي كرده و اين فرايندها جوابگوي نيازمندي‌هاي اين استانداردها مي‌باشند به زبان ساده ISO 9000 و ISO 14000 مربوط به ساخت محصولاتند، نه برچسب محصولات

1-10- علامت ISO

علامت ISO يك علامت تجاري ثبت شده است ISO ، به مراكز گواهي نظام مديريت محيط زيستي يا نظام كيفيت، و به شركت‌هايي كه از اين مراكز گواهينامه‌هاي ISO 9000 يا ISO 14000 دريافت مي‌كنند، اجازه استفاده از علامت خود را نمي‌دهد اگر اجازه چنين كاري داده شود، ممكن است به غلط برداشت شود كه خود ISO گواهينامه صادر مي كند، يا اين كه سازماني كه از علامت وي استفاده مي كند، مورد تأييد يا مجاز از طرف وي مي‌باشد هيچ يك از اين موارد صحيح نيست

بطور خلاصه

  • ISO (سازمان بين‌المللي استاندارد سازي) خيلي فراتر از ISO 9000 و ISO 14000 است
  • ISO بيش از 15000 استاندارد بين المللي در زمينه‌هاي مختلف فني تدوين كرده است
  • ISO يك سازمان غيردولتي است كه اعضاء آن را حدود 150 كشور تشكيل مي دهند
  • استانداردهاي ISO اختياري هستند و اين سازمان براي تحميل كاربرد آن‌ها هيچگونه اختياري ندارد
  • ISO فعاليت ارزيابي تطابق ندارد، معهذا براي اين كار راهنماهايي دارد كه اساس عملكرد صحيح را تشكيل مي‌دهند
  • ISO گواهينامه ISO 9000 يا ISO 14000 صادر نمي كند
  • «گواهي ISO» براي ISO 9000 يا ISO 14000 يا هر استاندارد ديگري كه تاكنون توسط ISO تدوين شده است، وجود ندارد عبارت صحيح «گواهي ISO 9000» يا «گواهي ISO 14000» است كه به طور مستقل از ISO انجام مي‌شود
  • ISO 9000 و ISO 14000 بر چسب محصول نيستند

علامت ISO يك علامت ثبت شده تجاري است و ISO استفاده از اين علامت را در ارتباط با گواهي ISO 9000 يا ISO 14000 اجازه نمي‌دهد

استانداردهاي ISO از طريق نيروهاي بازار شكل مي‌گيرند اين استانداردها از طريق تفاهم و اتفاق نظر متخصصين آن بخش كه براي استاندارد خاصي اظهار تمايل كرده‌اند، تدوين مي‌شوند به عبارت ديگر استانداردهاي ISO تا آنجايي كه افراد آن را مفيد بدانند استفاده مي‌شوند

مقاله حسابداري دولتي

۵ بازديد

مقاله حسابداري دولتي

مقاله حسابداري دولتي

مقاله حسابداري دولتي ( موانع و راهكارها )

فصل اول

1-1) مقدمه

1-2) طرح مسئله

1-3) هدف تحقيق

1-4) اهميت موضوع

1-5) فرضيه هاي تحقيق

1-6) پيشينه تحقيق

1-7) تعريف مفاهيم و واژگان تخصصي

فصل دوم

2-1) كاربرد حسابداري و گزارشگري مالي دولتي

2-2) استفاده كنندگان حسابداري دولتي

2-3) مبناي حسابداري

2-3-1) مبناي نقدي

2-3-2) مبناي تعهدي كامل

2-3-3) مبناي نيمه تعهدي

2-3-4) مبناي تعهدي تعديل شده

2-3-5) مبناي نقدي تعديل شده

2-4) اصول بنيادي حسابداري دولتي

2-4-1) اصل قابليت‌هاي حسابداري و گزارشگري مالي

2-4-2) اصل حسابهاي مستقل

2-4-2-1) ضرورت قانوني اصلي لزوم نگهداري حسابهاي مستقل

2-4-2-2) انواع حسابهاي مستقل در حسابداري دولتي

2-4-2-2-1) حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي

2-4-2-2-1) حسابهاي مستقل براي وجوه سرمايه

2-4-2-2-3) حسابهاي مستقل براي وجوه اماني

2-3-4) اصل تعداد حسابهاي مستقل

2-4-4) اصل گزارشگري دارائيهاي سرمايه‌اي

2-4-5) اصل حسابداري بدهيهاي بلند مدت

2-4-6) اصل معيار اندازه‌گيري و مبناي حسابداري صورتهاي مالي جامع دولت

2-4-7) اصل بودجه بندي و كنترل بودجه‌اي

2-4-8) اصل طبقه‌بندي حساب وجوه انتقالي، درآمد، مخارج و هزينه

2-4-9) اصل گزارشگري مالي سالانه

2-5) رابطه حسابداري دولتي و بودجه

2-6) مفهوم مسئوليت پاسخگوئي

2-7) ضرورت مسئوليت پاسخگوئي

2-8)  دامنه مسئوليت پاسخگوئي

2-9) مباني قانوني مسئوليت پاسخگوئي

2-10) مباني مسئوليت پاسخگوئي در ايران

2-11) پاره‌اي از نارسائيها و نواقص موجود در دستورالعمل جديد حسابداري دولتي

2-12) موانع توسعه حسابداري دولتي در ايران

فصل سوم

3-1) مقدمه

3-2) جامعه آماري

3-3) روش نمونه‌گيري

3-4) ابزار اندازه‌گيري

3-5) روش جمع‌آوري اطلاعات

3-6) روش آماري مورد استفاده در تحقيق

فصل چهارم

4-1) مقدمه

2-4) فرضيه‌هاي تحقيق

4-2-1) فرضيه اصلي تحقيق

4-2-2) فرضيه فرعي تحقيق

4-2-2-1) فرضيه فرعي شماره يك

4-2-2-2) فرضيه فرعي شماره دو

4-2-2-2) فرضيه فرعي شماره سه

4-3) آزمون آماري فرضيه‌ها

4-3-1) تحليل كيفي مشاهدات از طريق توزيع فراواني مطلق و نسبي آنها

4-3-2) آزمون آماري فرضيه‌ها بر طبق قانون t استيودنت

4-3-2-1) آزمون t براي فرضيه فرعي شماره يك

4-3-2-2) آزمون t براي فرضيه فرعي شماره دو

4-3-2-3) آزمون t براي فرضيه فرعي شماره سه

4-3-2-4) آزمون t براي فرضيه اصلي

4-4) فراواني و درصد پاسخگوئي به سوالات هر يك از فرضيه‌ها

فصل پنجم

5-1) مقدمه

5-2) نتيجه‌گيري از فرضيه فرعي شماره يك

5-3) نتيجه‌گيري از فرضيه فرعي شماره دو

5-4) نتيجه‌گيري از فرضيه فرعي شماره سه

5-5) نتيجه‌گيري از فرضيه اصلي تحقيق

5-6) نتيجه‌گيري كلي

5-7) پيشنهادات

5-8) منابع و مأخذ

5-9) پيوستها

چكيده تحقيق

دولت و مسئولين دولتي در راستاي دستيابي به اهداف و وظايف خود و همچنين پاسخگوئي در برابر  مردم به استقرار و نگهداري يك سيستم حسابداري و گزارشگري مالي مناسب نياز دارند و گزارشگري مالي دولتي از آن جهت اهميت دارد كه بخش جدانشدني و در واقع مركز ثقل پاسخگوئي دولت و پاسخ خواهي مردم و نمايندگان آنان از دولت است و مردم از طريق نظام گزارشگري شفاف قادر خواهند بود كه از چگونگي ارائه خدمات جمعي و نحوة مصرف منابع آگاه شوند لذا داشتن حسابداري دولتي مناسب و كارا به دولت و مسئولين در امر پاسخگوئي كمك نموده و  نيز به ياري آنها در اجراي وظائف مي‌پردازد كه در سرلوحه اين وظائف تخصيص بهينه منابع اقتصادي در راستاي محقق نمودن عدالت اجتماعي در جامعه اسلامي است . لذا تحقيق حاضر در صدد آن بوده است كه به بررسي موانع توسعه حسابداري دولتي در ايران پرداخته و تا حد امكان به ارائه پيشنهاداتي براي رفع اين موانع بپردازد

بدين ترتيب در راستاي انجام مراحل اين تحقيق و در پي يافتن موانع توسعه در محيط حسابداري دولتي در ايران، روش پرسشنامه‌اي و كتابخانه‌اي مد نظر قرار گرفته و با انجام مطالعات و بررسيهاي ميداني و كتابخانه‌اي، موانع و عوامل عدم توسعه حسابداري دولتي كه به عدم امكان تحقق اهداف گزارشگري مالي دولتي انجاميده، شناسائي شده و در قالب يك فرضية اصلي و سه فرضية فرعي مطرح و به نظرخواهي گذاشته شده است و در اين فرضيه‌ها موانع مذكور با توجه به ماهيت آنها به موانع قانوني، سياسي اجتماعي و فرهنگي آموزشي تقسيم بندي گرديده‌اندهمچنين براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسش‌نامه با مقياس پنج گزينه‌اي كيلرت (خيلي كم، كم، متوسط، زياد و خيلي زياد) استفاده شده است و دليل استفاده از اين ابزار اندازه‌گيري اين بوده است كه پاسخگويان در پاسخگوئي خود قابليت انعطاف بيشتري داشته باشند . لذا در ارتباط با جمع‌آوري اطلاعات تعداد 50 پرسشنامه در بين جامعه آماري تعيين شده از جمله ذيحسابان و معاونان ذيحسابان، ديوان محاسبات) توزيع شد كه در پايان از تعداد پرسش نامه‌هاي مذكور 48 پرسش‌نامه دريافت شد  و پس از دريافت پاسخ‌ها تجزيه و تحليل اطلاعات جمع‌آوري شده در قالبت سه فرضيه فرعي انجام و اين اطلاعات با روشهاي آماري چون (الف) تحليل كيفي داده‌ها از طريق توزيع فراواني مطلق و نسبي مشاهدات (ب) آزمون آماري t استيودنت مورد  آزمون و تحليل قرار گرفته است و ميزان خطاي احتمالي در كلية‌فرضيه‌ها نيز معادل 5% در نظر گرفته شده است

نتيجه‌گيري كلي صورت گرفته از تحقيق حاضر اين بوده است كه وجود موانعي در محيط حسابداري دولتي باعث شده است كه امكان توسعه حسابداري دولتي ميسر نگردد و نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولتي موجود، شرائط يك نظام مطلوب و كارآمد كه به تحقق اهداف حسابداري و گزارشگري مالي دولتي ( خصوصاً تحقق مسئوليت پاسخگوئي دولت و ارزيابي اين مسئوليت توسط مردم و نمايندگان آنها )‌ بيانجامد را دارا نباشد

به عبارت ديگر نتيجه‌گيري از تحقيق حاضر نشان مي‌دهد كه موانع فرهنگي آموزشي، سياسي اجتماعي و قانوني بترتيب مهمترين عوامل عدم توسعه حسابداري و گزارشگري مالي دولتي ر ا تشكيل داده‌اند

لذا به موجب اين تحقيق  عامل «نارسائيهاي نظام آموزشي حسابداري دولتي از جمله آموزش ناكافي،  نامأنوس بودن موارد آموزشي با وضعيت واقعي» در رأس موانع فرهنگي آموزشي، عامل «عدم توجه به حسابداري دولتي به عنوان يكي از ابزارهاي پاسخگوئي دولت به مردم» در رأس موانع سياسي و اجتماعي، عامل «رعايت بودجه براي ارزيابي مسئوليت دستگاهها صرفاً در حد چگونگي رعايت تشريفات بودجه شده است و نه ارزيابي عملكرد نيز در رأس موانع قانوني موجود در محيط حسابداري دولتي شناخته شده است

مقدمه:

نقش اساسي حسابداري دولتي ارائه اطلاعاتي است كه استفاده كنندگان را در ارزيابي مسئوليت پاسخگويي و تصميم گيري هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي ياري دهد و اصول و استانداردهاي حسابداري دولتي اكثر كشورهاي جهان نيز حول محور تأمين نياز اطلاعاتي جهت پاسخگويي به مراجع پاسخ خواه يا مردم مي گردد

اصولاً سيستمها و روشهاي حسابداري بخش عمومي نيز كه در جهت اعتلاي اهداف گزارشگري مالي و با الهام از اصول و استاندارهاي بخش عمومي تدوين و اجراء مي گردد بايد اطلاعاتي را فراهم كند تا از يكطرف پاسخ خواه (مردم) بتواند عملكرد پاسخگو (دولت) را ارزيابي نمايند و از سوي ديگر پاسخگو مطمئن باشد اطلاعات لازم براي پاسخگوئي را در اختيار دارد

در جوامعي كه دولتها بر اساس راي مردم انتخاب مي شوند و در نهايت قدرت تبلور ارادة مردم است مسئوليت پاسخگوئي دولت بر پايه اين عقيده استوار است كه شهروندان حق دارند بدانند و حق دارند حقايق را به صورت اظهارات علني و از طريق مذاكرات عمومي با ايشان و نمايندگان ايشان، دريافت نمايند لذا گزارشگري مالي به عنوان يكي از اشكال علني انتقال حقايق، نقن اساسي در انجام وظيفه مسئوليت پاسخگوئي، اطلاعاتي را براي شهروندان فراهم نمايد تا از طريق آن عملكرد دولت را در چارچوب محدوديت هاي قانوني مصوب نمايندگان، ارزيابي نمايند

دولت در دستيابي به اهداف خود و همچنين پاسخگويي در برابر مردم به استقرار و نگهداري سيستمهاي كنترل داخلي قوي شامل سيستم حسابداري گزارشگري مناسب نياز دارد گزارشگري دولتي از آن جهت اهميت دارد كه بخش جدا نشدني پاسخگوئي است و مردم از طريق نظام گزارشگري شفاف و مطمئن قادرند از چگونگي ارائه خدمات جمعي و نحوه مصرف منابع آگاه شوند

لذا داشتن حسابداري دولتي مناسب و كارا به مسئولين و مقامات دولتي در امر پاسخگوئي كمك نموده و نيز به ياري آنها در اجراي وظايف مي پردازد كه در سرلوحه اين وظايف تخصيص بهينه منابع اقتصادي در راستاي محفق نمودن عدالت اجتماعي در جامعه انساني است

طرح مسئله :

در جوامعي كه دولتهاي حاكم از طريق آراء عمومي انتخاب مي شوند، دولتهاي منتخب مسئوليت دارند در مورد اعمالي كه انجام مي دهند به شهروندان خود پاسخ دهند مسئوليت پاسخگويي دولتها را ملزم مي كند براي مواردي نظير تهيه منابع مالي، افزايش مالي، افزايش منابع مالي، هدفهايي كه اين منابع مالي براي تحقق آنها مصرف مي شوند و همچنين چگونگي مصرف منابع مالي، دلايل منطقي ارائه نمايند با توجه به اينكه اداي مسئوليت پاسخگويي در اين قبيل جوامع به صورت اظهارات علني صورت مي گيرد، لذا نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولتي يكي از ابزارهاي اصلي انتقال اطلاعات مالي بوده و به دولت كمك مي كند تا وظيفه پاسخگويي خود را به نحو صحيح و مناسب انجام دهد

بر طبق بيانيه هاي مفهومي و استانداردهاي مصوب حسابداري دولتي يك نظام مناسب حسابداري و گزارشگري مالي دولتي بايد از يك سو به دولت كمك كند تا وظيفه پاسخگويي خود را به نحو مطلوب و صحيح ادا نمايد و از سوي ديگر شهروندان و نمايندگان قانوني ايشان را در مورد ارزيابي مسئوليت پاسخگويي عمومي دولت ياري دهد به لحاظ نقش اساسي و مهمي كه نظام حسابداري و گزارشگري مالي در ايجاد تسهيلات لازم براي تحقق و همچنين ارزيابي مسئوليت مورد نظر ايفا مي نمايد، صاحبنظران و هيأتهاي تدوين استانداردهاي حسابداري، مسئوليت پاسخگويي  را به عنوان زير بناي محكم نظام حسابداري و گزارشگري مالي مورد تأكيد و توجه قرار داده و هدفهاي گزارشگري مالي دولتي را بر مبناي مسئوليت پاسخگويي تدوين نموده اندبر اساس مشاهدات و اندوخته هاي تجربي  و مباحث مطرح توسط صاحب نظران و مسئولان اجرايي كشور، به نظر مي رسد نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولت جمهوري اسلامي ايران ويژگيهاي كامل يك نظام گزارشگري مالي مبتني بر مسئوليت پاسخگويي را ندارد در مورد كفايت مسئوليت پاسخگويي نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولت جمهوري اسلامي ايران  سؤالهاي تحقيقي زيادي قابل طرح مي باشد كه اهم آنها به شرح زير است:

1- آيا سيستم كنترل بودجه اي نظام حسابداري فعلي توانايي لازم براي كنترل برنامه ها، طرحها و پروژه هاي مصوب سالانه كل كشور را دارد؟

2- آيا مبناي حاسبداري مورد استفاده در نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولتي از قابليتهاي لازم براي انعكاس اطلاعات مربوط به درآمدها و هزينه هاي واقعي سال مالي برخوردار است

3- آيا نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولت اطلاعات مورد نياز در خصوص كنترل و استفاده صحيح از دارائيهاي ثابت عمومي ارائه مي نمايد

4- آيا نظام حسابداري و گزارشگري مالي اطلاعات مورد نياز شهروندان و نمايندگان قانوني ايشان در جهت ارزيابي وضعيت بدهيهاي بلند مدت عمومي اعم از داخلي يا خارجي را ارائه مي نمايد

5- آيا نظام گزارشگري مالي دولتي اطلاعات مورد نياز شهروندان را براي ارزيابي وضعيت مالي دولت، در قالب ترازنامه ارائه مي نمايد

6- آيا نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولتي اطلاعات مورد نياز براي ارزيابي نتايج عمليات مالي در قالب صورت درآمد و هزينه و تغييرات در مازاد را ارائه مي نمايد

7- آيا نظام گزارشگري مالي دولتي اطلاعات مورد نياز شهروندان را براي ارزيابي وضعيت دارائيها و ميزان سرمايه گذاري هاي دولت در شركتهاي دولتي را در قالب ترازناممه ارائه مي نمايد

براي يافتن پاسخ سؤالهاي تحقيقي فوق، بايد عواملي كليدي تشكيل دهندة يك نظام حسابداري دولتي مطلوب را شناسايي و به عنوان معيارهاي قابل قبول جهت مقايسه و كشف نارسائيها وقابليتهاي نظام حسابداري و گزارشگري مالي دولت جمهوري اسلامي ايران مورد استفاده قرار داد به همين منظور و براي فراهم نمودن زمينه هاي لازم جهت انجام اصلاحات بنيادي در سيستم هاي حسابداري و گزارشگري مالي دولت و وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي تابعه و همچنين تدوين يك چارچوب نظري مناسب و استانداردهاي ملي حسابداري و گزارشگري مالي دولتي، مطالعه تطبيقي تحولات و اصلاحات اساسي ايجاد شده در حسابداري دوليت كشورهاي توسعه يافته امري اجتناب ناپذير مي باشد بدين ترتيب مسئله اصلي در اين پژوهش عدم توسعه حسابداري و گزارشگري دولتي به عنوان ابزار عملي صحقق نمودن اهداف گزارشگري مالي دولتي خصوصاً مسئوليت پاسخگوئي دولت است كه باعث شده است موانع موجود در اين رابطه مورد شناسايي و بررسي قرار گيرد

هدف تحقيق:

در كشور ما عدم پيشرفت مناسب حسابداري دولتي به دلايل متعدد، اثرات منفي همه جانبه اي داشته است و بنظر مي رسد انجام چنين تحقيقات با هدف بررسي موانع و مشكلات بازدارندة توسعه حسابداري دولتي و تبيين اثرات و تبعات آن در سطح اقتصادي و اجتماعي، براي جامعه، دولت و حرفه ضروري باشد بطوري كه هدف پژوهش حاضر در نهايت كمك به دولت و مديران آن، حرفه و دست اندركاران تدوين و تعيين خط مشي ها حسابداري براي برنامه ريزي و تصميم گيري منطقي و مؤثر، تدوين استانداردهاي مناسب و هماهنگ از طريق زمينه سازي رفع موانع و مشكلات موجود است بعبارت ديگر با توجه به اينكه استقرار سيستم حسابداري دولتي مناسب، تهيه اطلاعات، آمار و گزارشات مناسب را نيز در پي دارد، بررسي موانع عدم توسعه و شناختن آن گام مهمي در پيشرفت اين حرفه خواهد بود طبعاً ضعف نظام حسابداري دولتي يا كاركرد نا مناسب آن مي تواند باعث ضعف دولت و دستگاههاي اجرائي در اجراي اهداف گردد و با اين اوصاف قاعدتاً دولت و سياستگذاران مي بايستي از اهميت حسابداري دولتي در جامعه و اثرات منفي ناشي از نبود آن آگاهي يابند و اين تحقيق با هدف شناختن موانع و شناساندن آن به دولت و جامعه براي رفع آنها و نهايتاً دستيابي به سيستم مناسب دولتي طراحي گرديده است و در راستاي هدف پژوهش به بررسي فرضيه هائي در اين خصوص پرداخته شده و در آن از نظرات افرادي كه از نظر تئوري وم عملي گريبانگير مشكلات موجود بوده اند استفاده گرديده است

سيستم حسابداري و گزارشگري دولتي مناسب و پيشرفته، بازوي تواناي دولت، مديران دولتي و عام مردم تلقي مي شود و لذا توفيق دولت و مديران دستگاههاي دولتي بميزان قابل ملاحظه اي منوط به استقرار سيستم حسابداري فعال، پويا و پيشرفته است كه ارائه اطلاعات مربوط، صحيح و بموقع را امكانپذير سازد نياز به چنين اطلاعاتي در دستگاههاي دولتي و مؤسسات غير انتفاعي به دليل محدوديت در منابع و بودجه ها و نيز لزوم كنترل اعتبارات مصوب و چگونگي مصرف آنها بسيار احساس مي گردد، چرا كه انتظارات جامعه و نيز قوة مقننه بعنوان نظارت پارلماني در راستاي نيل به اهداف انساني و عدالت اجتماعي بايد برآورده شود و هدف نهائي اين تحقيق زمينه سازي تحقق  موارد ياد شده است

بديهي است اطلاعاتي كه يك سيستم حسابداري و گزارشگري مالي مناسب دولتي در اختيار دولت و مردم يك جامعه قرار مي دهد، آنها را با چگونگي اجراي برنامه ها آشنا مي سازد و تا چنين آگاهي و آشنائي حاصل نگردد، هيچ حكومتي نمي تواند ادعا كند كه بر اصول و موازين دموكراسي بنا گرديده است

نهايتاً هدف اين تحقيق بررسي علت عدم توسعه حسابداري دولتي در ايران و شناسائي موانع اين وضعيت مي باشد تا در صورت امكان ارائه پيشنهادات عملي براي رفع اين موانع انجام شود و دولت بتواند در راستاي انجام وظائف و مسئوليت هاي خود كه همانا عمدتاً پاسخگوئي در قبال منابع و امكانات تحت اختيار و اجراي عدالت اجتماعي است، موفقيت حاصل نمايد

اهميت موضوع:

سيستم حسابداري دولتي متداول در ايران در حال حاضر براي چارچوب حسابداري دولتي سنتي كه در آن سيستم حسابداري براي برآوردن نيازهاي پاسخگويي  و كنترل اداري اعتبارات مصوب طراحي شده است مناسبت دارد در اين سيستم، كارگزاران دولتي مسئول مخارج، گزارشهايي دربارة وظيفة مباشرتي خود، به منظور نشان دادن اينكه وجوه طبق مجوز دريافتي از قانونگذار هزينه شده است تهيه و تنظيم مي كنند در حال حاضر بخوبي پذيرفته شده است كه اطلاعات ارائه شده به وسيله اين نوع سيستم حسابداري و مديريت مالي، با اينكه ممكن است نگرانيهايي پاسخگويي سنتي را برطرف سازد، اما براي  هدفهاي برنامه ريزي و تصميم گيريهاي مديريت كافي نيست و اجازه پاسخگو كردن مديران در برابر عملكرد خود و دستگاه متبوعشان را نمي دهد با استفاده از سيستم بودجه بندي و حسابداري فعلي كنترل اثر بخشي برنامه هاي دولت و ارزيابي آن ناممكن است اطلاعاتي كه به وسيله سيست حسابداري دولتي ارائه مي شود، ابتدايي و ناكافي است و نمي توان آن را براي دستيابي به هدفهاي كارايي و اثر بخشي تجزيه و تحليل كرد بنابراين، سيستم حسابداري فعلي توانايي ارائه اطلاعات لازم بخش دولتي، علاوه برساير موارد مورد لزوم را ندارد

حسابداري دولتي در ايران با توجه به نقش مهمي كه در تصميم گيري دولت و پاسخگوئي آن دارد از پيشرفت لازمه برخوردار نبوده است و از طرف ديگر ضرورت وجود سيستم حسابداري دولتي پيشرفته، محقق را بر آن داشته كه به بررسي موانع و مشكلات پيشرفت اين حرفه بپردازد چرا كه عدم توسعه حاسبداري دولتي، باعث كمبود منابع اطلاعاتي مالي شده و مشكل بزرگي بر سر راخ برنامه ريزي مؤثر و همه جانبه ايفاء مي كند دولت منابع عمده اي  در اختيار خود دارد و روشن است كه انجام عمليات حسابداري مربوط به چنين حجم عظيمي از دريافت و پرداخت، مستلزم داشتن يك سيستم حسابداري كارا است و نگفته پيداست كه اگر چنين سيستمي در سازمانهاي دولتي نباشد وضعيت مالي دولت دچار اختلال خواهد شد

مقاله حسابداري شركتهاي بيمه

۶ بازديد

مقاله حسابداري شركتهاي بيمه

مقاله حسابداري شركتهاي بيمه

مقاله حسابداري رايانه اي در شركتهاي بيمه

لزوم انجام عمليات حسابداري بصورت رايانه اي و اعلام مشخصات نرم افزار:

امروزه انجام امور حسابداري بدون بهره گيري از امكانات رايانه اي با توجه به حجم عمليات و تنوع گزارشات مورد نياز تقريباً غير ممكن گرديده است در اين راستا نتايج حاصل از بررسيهاي فراوان و مرور راه حلهاي متعدد لزوم استفاده از نرم‌افزار واحد و يكسان جهت ثبت عمليات مالي مربوط به دسته اول (عمليات فني بيمه) را در كليه شركتهاي بيمه به اثبات رسانيده است. لذا كليه شركتهاي نمايندگي يك شركت بيمه جهت ثبت عمليات بيمه گري صرفاً مي بايست از يك نرم افزار استفاده نمايند.

نكات مهم:

الف) استفاده از يك نرم افزار قطعاً مانع از بكارگيري ساير نرم افزارهاي مورد نياز شركتها جهت پوشش عمليات پشتيباني و عمومي و مسائل مرتبط آنها با بازاريابان و غيره نخواهد شد.

ب) با توجه به اهميت انجام عمليات حسابداري بصورت رايانه اي و اعلام مشخصات نرم افزار كليه شركتها مي بايست نسبت به نصب نرم افزار حسابداري اقدام كنند.

ج) به منظور حفظ يكنواختي هرگونه تغير اساسي در نرم افزار بايد با هماهنگي شعب و واحدهاي حسابداري و انفورماتيك آنها صورت پذيرد.

لزوم معرفي مدير مالي يا حسابدار (مسئول عمليات حسابداري و مالي) به مجتمعها:

از آنجايي كه كنترل عمليات مالي شركتهاي نمايندگي از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد و حسب تجارب گذشته نيز يكي از مشكلات بسيار جدي و عامل اصلي ايجاد مغايرات فيمابين، شخصي و ثابت نبودن «مسئول عمليات مالي» شركتهاي نمايندگي بوده است لذا مشخصات «مسئول عمليات مالي و حسابداري» شركتها بايد طي معرفي نامه اي، با امضا مدير عامل شركت نمايندگي به مجتمع ها اعلام گرديده و حضور فرد مذكور در جلسات توجيهي و آموزشي نيز به عنوان تكاليف قطعي ايشان تعريف گردد ضمناً هرگونه جابجائي در اين خصوص مي بايست با هماهنگي صورت پذيرد بديهي است شركتهاي نمايندگي در انتخاب عزل و نصب اين افراد مختار مي‌باشند و ليكن هماهنگي با مجتمعها اجباري خواهد بود. علي ايحال مسئوليت نهايي حسابهاي شركت نمايندگي بعهده مديرعامل و هيئت مديره شركت نمايندگي خواهد بود.

نگهداري اسناد و مدارك حسابداري بصورت مدون:

از آنجائيكه اسناد و مدارك حسابداري مي بايست بصورت دقيق طبقه بندي شده و قابل دسترسي باشد لذا فدوريست اسناد و مدارك حسابداري شركت نمايندگي صحافي گرديده و در محل شركت نمايندگي نگهداري گردد به نحوي كه همواره امكان دسترسي به آنها مقدور باشد ضمناً اين موضوع بايستي هنگام ايجاد تغييرات اساسي در مديريت شركت نمايندگي مورد كنترل قرار گرفته و نسخه اي از صورتجلسه تحويل و تحول براي واحد اجرائي ذيربط (مجتمع‌ها) ارسال گردد.

افتتاح حساب بانكي(جاري دريافت بيمه‌‌گري و جاري پرداخت بيمه‌گري):

جاري دريافت بيمه گري

1-4- با توجه به اهميت انجام عمليات بانكي نزديك بانك مشخص كليه شركتهاي نمايندگي مي بايست همراه با تكميل تعهدنامه مخصوص كه نمونه آن توسط واحد اجرائي ذيربط (مجتمع‌ها) تحويل مي شود نسبت به افتتاح يك فقره حساب جاري كه از اين پس “حساب دريافت بيمه گري” ناميده مي شود اقدام نمايند. شرايط و خصوصيات حساب مذكور به شرح ذيل مي باشد:

1-1-4- افتتاح حساب مستلزم تكميل تعهدنامه محضري با هماهنگي دفتر حقوقي شركت بيمه مي باشد.

2-1-4- با عنايت به هماهنگي انجام شده و لزوم اخذ سرويس خاص مورد توافق حساب صرفاً نزديكي از نزديكترين شعب بانك افتتاح گردد.

3-1-4- حساب مذكور شاخه اي (فرعي) از حساب مركزي (مادر) واحد اجرائي (مجتمع) شركت بيمه نزد بانك محسوب مي گردد و صرفاً بابت واريز وجوه دريافتي بابت بيمه نامه ها اعم از فروش نقدي، وصول بدهكاران و وصول چكهاي مربوط به اقساط بيمه نامه مي باشد.

4-1-4- حساب ياد شده (حساب فرعي) بنام شركت خدمات بيمه اي اما بنفع شركت بيمه افتتاح شده و شركت نمايندگي هيچ گونه قدر السهم، حق برداشت و اعمال تغييرات در حساب را ندارد.

5-1-4- حساب  فرعي فاقد دسته چك مي باشد.

6-1-4- مانده حساب فرعي در پايان هر روز كاري بحساب سپرده كوتاه مدت معرفي شده توسط واحد اجرائي (مجتمع) شركت بيمه واريز مي گردد.

7-1-4- شركتهاي نمايندگي مجاز به تأخير در واريز حق بيمه به حساب فرعي (جاري دريافت بيمه گري) نمي باشند و دقيقاً طبق شرايط مندرج در بيمه نامه‌ها و قراردادهاي بيمه اي مي بايست مبالغ به حساب واريز گردد. بديهي است هر گونه مسئوليت ناشي از تأخير واريز مذكور اعم از عدم پرداخت خسارت و غيره بعهده شركت نمايندگي خواهد بود.

8-1-4- بانكهاي مجري حساب دريافت بيمه گري (حساب فرعي) موظف به ارائه صورتحساب و اطلاعات تكميلي حساب به شركت نمايندگي مي باشند و شركت نمايندگي نيز مكلف به كنترل حساب و نهايتاً تهيه صورت مغايرت بانكي مي باشد. به منظور تسهيل در عمليات پيشنهاد مي شود وجوه مربوط به هر يك از رشته ها روزانه طي يك فقره فيش بحساب واريز گردد. به منظور تسريع در اجراي عمليات، شركت نمايندگي موظف است بلافاصله پس از افتتاح حساب مشخصات آن را به اطلاع واحد اجرائي شركت بيمه (مجتمع) برساند.

جاري پرداخت  بيمه گري

2-4- به منظور پرداخت مبالغ مربوط به الحاقيه هاي برگشتي، پرونده هاي خسارت (در صورت وجود مجوز) و همچنين برگشت اضافه واريزي و سپرده (و ديعه) بيمه‌گذاران هر يك از شركتها با اخذ فرم مخصوص از واحد اجرائي و تكميل آن نسبت به افتتاح يك فقره حساب جاري كه از اين پس “حساب پرداخت بيمه گري” ناميده مي شود صرفاً نزد همان شعبه كه حساب دريافت مفتوح گرديده است اقدام نمايند خصوصيات اين حساب نيز به شرح  ذيل خواهد بود:

1-2-4- حساب به نام شركت نمايندگي و بنفع شركت بيمه افتتاح گرديده و در سر فصل بانكها از گروه حسابهاي دائمي شركت بيمه طبقه بندي مي گردد. حق امضا در اين حساب به دارندگان حق امضا رسمي شركت نمايندگي حسب اساسنامه و روزنامه رسمي تفويض مي گردد و دارندگان حق امضا اجازه تفويض آن را به غير ندارند.

2-2-4- همواره موجودي اين حساب متعلق به شركت بيمه بوده و شركت نمايندگي راساً هيچگونه قدر السهمي از حساب را نداشته و حق برداشت به نفع خود را حتي براي كوتاه مدت ندارد.

3-2-4- برداشت از اين حساب صرفاً بابت پرداخت الحاقيه هاي برگشتي و پرونده‌هاي خسارتي و همچنين برگشت اضافه واريزي بيمه گذاران مي باشد و تمامي چكهاي صادره مي بايست در وجه بيمه گذاران صادر گردد.

4-2-4- چكهاي صادره از اين حساب نبايستي در وجه حامل صادر و يا اينكه ظهر نويسي شوند.

5-2-4- تغييرات در صاحبان امضا مجاز اين حساب مي بايست مطابق با آخرين وضعيت اساسنامه و روزنامه رسمي شركت صورت پذيرفته و با تائيد شركت بيمه باشد. بديهي است شركت بيمه همواره حق برداشت و يا توقف عمليات اين حساب را براي خود محفوظ مي داند.

6-2-4- عمليات‌اخذ صورتحساب از بانك كنترل حساب و در نهايت تهيه صورت مغايرت اين حساب نيز بعهده شركتهاي نمايندگي مي باشد.

3-4- با توجه به افتتاح دو نوع حساب جداگانه مقتضي است ترتيبي اتخاذ فرمائيد كه حسابهاي بانكي قبلي شركت خدمات بيمه اي پس از رفع اقلام باز و با هماهنگي واحد اجرائي شركت بيمه مسدود گردد.

فروش غير نقد و نحوه وصول چكها و اقساط:

با عنايت به ارائه خدمات گسترده به بيمه گذاران در صورت درخواست بيمه گذار جهت تقسيط مبلغ حق بيمه با توجه به موافقت واحد فني و در چارچوب مقررات مبلغ حق بيمه در چند قسط از بيمه گذار دريافت مي شود. ضمناً چكهاي وصولي مي‌بايست حداكثر 8 روز پس از تاريخ سر رسيد وصول شده باشند. همچنين در صورت عدم وصول چكها در موعد مقرر مبلغ آن در پايان ماه از كار فرد شركت نمايندگي كسر خواهد شد لذا با عنايت به اينكه كسر مبالغ مذكور از حساب كار فرد بعنوان يك امتياز منفي قلمداد خواهد شد مقتضي است قبل از ارسال اطلاعات مبلغ به حساب واريز گردد.

مقاله اصول حسابداري در شركتها و ادارات مختلف

۵ بازديد

مقاله اصول حسابداري در شركتها و ادارات مختلف

مقاله اصول حسابداري در شركتها و ادارات مختلف

مقاله اصول حسابداري در شركتها و ادارات مختلف

چگونگي انجام هزينه يابي برمبناي فعاليت ABC:

در فصل دوم تحقيق چگونگي انجام هزينه يابي برمبناي فعاليت تشريح گرديده است كه مراحل انجام كار را در پنج مرحله انجام داده است. موارد تشريح شده شكلي ايده آل و اصولي از پيشبرد كار مي باشد. اين كار بصورت عملي مانند موارد فصل دوم بشرح زير انجام گرديده است.

تحليل فعاليتها:

با بررسي عملكرد مالي و گزارشات منتشره از سوي كارگاه و با مصاحبه هاي انجام شده با مديران ارشد شيلات و كارگاه، فعاليت اصلي تكثيرو پرورش ماهيان استخواني جهت بازسازي ذخاير ماهيان درياي خزر مي باشد. اين فعاليتها كه شامل تكثير ماهيان و پرورش ماهيان بهمراه پاره اي از پروژه هاي تحقيقاتي كه بصورت مقطعي و بصورت غيرمستمر مي باشد، انجام مي شودكه اين فعاليتها از فعاليتهاي اصلي كارگاه بهمراه هزينه هاي مربوطه از فعاليت  اصلي كسر و جدا شده است. در تحليل فعاليتها، فعاليت اصلي تكثير ماهي و پرورش ماهي مي باشد كه بصورت تكثير و پرورش ماهي سفيد و تكثير و پروش ماهي سيم است. در شكل ظاهر كار تكثير و پرورش ماهي يك فعاليت تشخيص داده مي شود. اين در حالي است كه حدود 40% از بچه ماهيان رهاسازي شده از بخش خصوصي خريداري مي شود. لارو بچه ماهيان توليد شده از سوي شيلات به اين بخش تحويل مي گردد. و لاورها پس از پرورش، مجدداُ از ايشان خريداري مي گردد.

جمع آوري هزينه ها:

مرحله بعد از تحليل فعاليتها اقدام به جمع آوري هزينه بوده است. اطلاعات هزينه اي مربوط به سالهاي 1379 و 1380 و 1381 مي باشد كه شامل حدود 2500 سند بوده كه در دو بخش اعتبارات داخلي و ملي تقسيم و نگهداري مي شده است. جمع آوري
هزينه ها با مراجعه به تراز كل و معين جهت تعيين سقف هزينه آغاز و سپس با اقدام به سندرسي و با كمك از كارشناسان شاغل در كارگاه اعم از مالي و تخصصي به تفكيك هزينه در غالب هزينه هاي پرسنلي و غيرپرسنلي شد. برمبناي فعاليت تكثير و فعاليت پرورش طبقه بندي گرديد.

هزينه هاي پرسنلي:

با عنايت به زمان تكثير و نفرات شاغل در امر تكثير اقدام به استخراج هزينه هاي پرسنلي گرديد كه با استخراج هزينه هاي تكثير و تسهيم هزينه هاي ساير قسمتها كه در امر تكثير مشاركت نمودند مابقي هزينه ها را به بخش پرورش اختصاص داده شد.

هزينه هاي غيرپرسنلي:

بخش عمده هزينه ها كه درصد كمي از كل هزينه ها را نيز به خود اختصاص داده است مربوط به هزينه هاي غيرپرسنلي است. استخراج اطلاعات غيرپرسنلي نيز برمبناي هزينه هاي مستقيم تكثير و پرورش و هزينه هاي مشترك كه متناسب با فعاليت تسهيم گرديده استخراج و طبقه بندي گرديد. از مشكلات عمده جمع آوري هزينه ها، مشكل دسترسي به اسناد هزينه هاي ملي بوده است كه بدليل اجازه در انجام هزينه تا پايان تيرماه سال بعد دستيابي به آن مقدور نبوده است و اين امر جمع آوري اطلاعات را كه از مراحل اصلي كار بود براي اطلاعات سال 1381 مشكل نمود و موجبات تأخير در تهيه تحقيق گرديد. ضمناً در طبقه بندي هزينه هاي غيرپرسنلي هزينه هاي غيرمرتبط از مجموع هزينه ها كسر و مابقي بعنوان هزينه در فعاليتها گنجانيده شده است. وجود مغايرت در عملكرد و فعاليت ناشي از مورد اخير است.

رديابي هزينه ها تا فعاليت ها:

مرحله سوم چگونگي انجام كار رديابي هزينه ها تا فعاليت ها مي باشد كه شايد از عوامل اصلي محركهاي هزينه مي باشند كه با مراجعه به هزينه ها رابطه مستقيم فعاليت با هزينه معلوم مي گردد و بنحوي كه مثلاً در صورت عدم خريد هيپوفيز جهت فعاليت تكثير اين بخش از كار با مشكل روبرو مي گردد. پس مي توان چنين بيان نمود كه هزينه ها موجبات فعاليت و در مقابل فعاليت ايجاد هزينه نموده است.

ارزيابي اقدامات انجام شده:

اطلاعات طبقه بندي شده هدف اصلي تحقيق را كه موجبات تهيه و استخراج بهاي تمام شده فعاليت تكثير را نشان دهد تأمين نموده است. ليكن زمينه مقايسه آن را با برآورد شيلات كه بصورت مكتوب و مدون فرآهم آورد وجود ندارد. با اين وجود شايد اين تحقيق اولين مكتوب باشد كه اقدام به تعيين بهاي تمام شده هر قطعه لارو توليدي
ماهي سفيد در كارگاه شهيد انصاري رشت نموده است، اگرچه افزايش دقت در تعيين بهاي تعيين شده نيازمند يك كار كارشناسي بلندمدت به همراه تيمي متشكل از تخصصهاي گوناگون به همراه حسابدار فعاليت مي باشد ليكن اطلاعات استخراج شده چون مبناي واقعي دارند لذا از ضريب اطمينان بالايي برخوردارند.

تحليل هزينه ها:

آخرين مرحله انجام هزينه يابي تحليل هزينه ها مي باشد كه در فصل پاياني بصورتي از آن صحبت خواهد گرديد. روند هزينه هاي كارگاه طي 3 سال مورد تحقيق از نظر رشد روندي معقول دارد ليكن توزيع آن در منابع داخلي و ملي با توجه به راهكارهاي قانوني داراي نوسان بوده است.

جداول صفحات بعد بيان كننده اطلاعات گفته شده است كه بصورتي قابل فهم ترسيم گرديده است.

در يك مدل فعاليتي شناسايي محركهاي اصلي هزينه موجبات تسهيل در طراحي مدل دارد بنابراين محركهاي اصلي هزينه به شرح زير مي باشد.

مقاله حسابداري مديريت

۶ بازديد

مقاله حسابداري مديريت

مقاله حسابداري مديريت

مقاله حسابداري مديريت ( بررسي  اثرات تجديد ارزيابي  و نحوه عمل و كاربرد آن در شركتهاي توليدي و صنعتي )

عموماً اطلاعات مورد نياز هر يك از گروهاي فوق توسط بخشهايي از حسابداري تهيه و تنظيم مي‌شود مثلاً حسابداري مديريت وظيفه تعيين و تنظيم اطلاعات درون سازماني را عهده‌دار بوده كه عمدة اطلاعات برآمده از حسابداري مديريت داراي ويژگيهاي زير مي‌باشد:

1- گزارشهاي مربوط به حسابداري مديريت براي مقاصد خاص، تصميمات معين و يا وضعيتهاي ويژه بوده كه اين اطلاعات عمدتاً به صورت غيرروتين و ساخت ناپافته تنظيم مي‌گردد.

2- گزارشات حسابداري مديريتي، بست به سطحي از هرم مديريت يا سطوح برخوردارنده از اطلاعات كه بدان گزارش مي‌شود، به صورت تفصيلي ارائه مي‌گردد.

3- تعداد و دوره تهيه گزارشات درون سازماني در يك دوره ممكن است زياد باشد.

4- با عنايت به مراجعي كه اطلاعات مديريت بمنظور تصميم‌گيري آنها تهيه مي‌شود، ممكن تبعيت از اصول و روشهاي حسابداري در اولويت ثانويه قرار گرفته و عامل اصلي تدوين اطلاعات فايده‌مندي آن در تصميم‌گيري و مرتبط بودن اطلاع با انواع تصميم مي‌باشد.

نمونه‌هايي از موارد كاربرد اطلاعات مربوط به گزارشهاي درون سازماني شامل: برنامه‌ريزي، بودجه‌بندي، كنترل، قيمتهاي خريد و فروش، مديريت موجوديها، مديريت وجه نقد و بودجه بندي‌هاي جاري و سرمايه‌اي مي‌باشد.

اهداف صورتهاي مالي و اطلاعات حسابداري

اهداف اصلي صورتهاي مالي ارائه اطلاعات فشرده و شكل يافته درباره وضعيت مالي، عملكرد مالي و گردش وجوه نقد يك واحد تجاري بوده كه بر طيفي گسترده از استفاده‌كنندگان از اطلاعات و صورتهاي مالي در اتخاذ تصميمات اقتصادي مفيد واقع گردد.

صورتهاي مالي و اطلاعات حسابداري برآمده از سيستم‌هاي اطلاعاتي حسابداري همچنين نتايج وظيفه مباشرت مديريت يا حساب دهي آنها در قبال منابعي كه در اختيارشان قرار گرفته است را منعكس مي‌نمايد. استفاده‌كنندگان از اطلاعات و صورتهاي مالي بمنظور اتخاذ تصميمات اقتصادي، غالباً  خواهان ارزيابي وظيفه مباشرت يا حساب دهي مديريت ميباشند. تصميمات اقتصادي مزبور به عنوان نمونه شامل مواردي از قبيل فروش يا حفظ سرمايه‌گذاري در واحد يا واحدهاي تجاري و انتصاب مجدد يا جايگزين نمودن مديران جديد مي‌باشد.

بديهي است بدليل اينكه اطلاعات و صورتهاي مالي عمدتاً بيانگر اثرات مالي رويدادهاي گذشته بوده و الزاماً در برگيرنده اطلاعات كيفي و غيرمالي نمي‌باشد. لذا برآورنده تمامي نيازهاي اطلاعات طيف گسترده استفاده‌كنندگان از آن اطلاعات نبوده با اينحال صورتهاي مالي نيازهاي اطلاعاتي مشترك اغلب استفاده‌كنندگان را رفع مي‌نمايد.

اهداف گزارشگري مالي

با عنايت به آنچه كه در قسمت اهداف گزارشگري مديريت به شكل اجمالي بيان گرديد، بيان اثرات اقتصادي رويدادها و عمليات مؤثر بر وضعيت و عملكرد مؤسسات و سازمانها براي اشخاص خارج از مؤسسه ذينفع و يا ذيصلاح به دريافت اطلاعات مذكور بمنظور كمك در اخذ تصميمات مالي مي‌باشند، مي‌‌تواند به عنوان هدف اصل گزارشگري مالي بيان گردد. چارچوبها و ابزار اصلي انتقال اطلاعات به اشخاص مزبور صورتهاي مالي بوده كه اساساً در جهت دستيابي به اهداف بشرح زير مي‌باشد:

1- گزارشگري مالي بايد اطلاعاتي را فراهم نمايد كه براي سرمايه‌گذاران و اعتباردهندگان فعلي و بالقوه و ساير استفاده‌كنندگان در تصميم‌گيريهاي سرمايه‌گذاري، اعطاي اعتبار و ساير تصميمات مشابه مفيد واقع شود.

2- گزارشگري مالي بايد اطلاعاتي را فراهم نمايد كه سرمايه‌گذاران، اعتباردهندگان و سايرين را در ارزيابي امكان دسترسي به ميزان وجوه نقد و نيز ارزيابي زماني‌بندي و ابهام در مورد چشم انداز آتي جريان ورد وجوه نقد به واحد تجاري كمك نمايد بدين خاطر كه برآورد فوق به شدت به دورنماي نقدينگي آتي واحد تجاري بستگي دارد.

3- گزارشگري مالي بايد اطلاعاتي را در مورد منابع اقتصادي واحد تجاري، حقوق نسبت به منابع مذبور و اثرات رويدادها، فعاليتها و شرايطي كه منابع و حقوق مزبور را تغيير مي دهد، ارائه كند.

4- گزارشگري مالي بايد اطلاعاتي در مورد عملكرد واحد تجاري كه از طريق اندازه‌گيري سود  خالص و اجزاي تشكيل دهنده آن بر مبناي فرض تعهدي مشخص مي‌شود ارائه دهد.

5- گزارشگري مالي چگونگي تأمين و مصرف وجوه، استقراض و بازپرداخت ديون، توزيع سود سهام و ساير موارد توزيع منابع واحد تجاري بين صاحبان سهام و عوامل ديگري كه ممكن است بر نقدينگي يا توانايي واحد تجاري در ايفاي به موقع تعهداتش تأثير گذارد را افشاء نمايد.

6- گزارشگري مالي بايد اطلاعاتي در مورد نتايج حاصل از نظارت مديران بر منابع واحد تجاري در ايفاي مسئوليتهايي كه در قبال صاحبان سهام داشته‌اند را ارائه دهد.

اهداف پيش گفته تحت عنوان اهداف گزارشگري مالي بدان دليل كه با چارچوب و ابزار صورتهاي ملي دست يافتني مي‌نمايد، در اين خصوص ايجاب مي‌كند تا مجموعه‌اي از صورتهاي مالي به طور جداگانه و نيز در مجموع در دستيابي به اهداف حسابداري داراي نقش و نمايد مي باشند. بديهي است در شرايطي اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي اين قابليت را خواهند يافت كه به نحو اصولي و به روشهاي درست تهيه و ارائه گردند تا ضمن برطرف نمودن نيازهاي اطلاعاتي استفاده كنندگان از صورتهاي مالي، اطلاعات لازم را به منظور تجزيه و تحليل هاي اقتصادي در سطح كلان را دارا باشد.

تاريخچه حسابداري براي ارزشهاي جاري

1-5 پول، ابزار اندازه‌گيري و سنجش

با تبديل سيستم پولي از پول فلزي كه عمدتاً شامل طلا و نقره و ساير مسكوكات به پول اعتباري همانند چك و اسكناس، همواره شكافي بين روند تبديل اسكناسها به معادل پول فلزي پشتوانه (طلا) ايجاد شد و هر چه روند مبادلات و تجارت بين‌المللي و مسائل خاص اقتصاد در كشورهاي مختلف پيچيده‌تر و پيشرفته‌تر مي‌شد رابطه تبديل  اسكناس منتشره به معادل استانداردش بشدت كاهش يافته است به گونه‌اي كه در حال حاضر مسأله تبديل اسكناس به معادلش (طلا) تقريباً منتفي شده است. در اين رهگذر  پول كه به عنوان ابزاري راي معاملات مورد استفاده واقع مي‌گرديد به وسيله اي براي سنجش ارزشها و نيز ابزاري به منظور حفظ و ذخيره ارزشها محسوب مي شد به تدريج به كالايي مبدل گشت كه خود ميبايستي توسط عامل و ابزار ديگري مورد ارزشيابي واقع گردد و امروزه ملاك ارزش واحد اندازه‌گيري مبلغ اسمي پول نبوده بلكه قدرت خريد خدمات و كالايي است كه مي‌تواند در يك سيستم باز اقتصاد بين‌المللي مورد مبادله قرار گيرد.

قدرت خريد پول هر كشوري به عوام متعددي از جمله به قدرت و ميزان توليدات، ارائه خدمات به داخل يا خارج از كشور و نيز سياستهاي پول و مالي اقتصادي اعمال شده وابسته مي‌باشد. همچنين سياستهاي جهاني و روند جهاني اقتصاد بين‌المللي اثرات قابل توجهي روي قدرت  خريد پول كشورهاي مختلف دارند.

قيمت كالاها و خدمات به دلايل متعدد مربوط به تحولات اجتماعي، سياسي، اقتصادي و عوامل خاصي نظير تغييرات در عرضه و تقاضا و يا تغييرات تكنولوژيك در حال تغيير و عمدتاً در مسير تغيير در حال افزايش مي‌باشد و اين موضوع سبب گشته تا همراه پول قدرت خريد خود را از دست داده و اين كاهش ارزش پول يا كاهش قدرت خريد پول در شرايطي خاص كه عمدتاً شرايط تورمي ناميده مي‌شود به ميزاني بوده كه مقايسه اقلام مربوط به فعل و انفعالات مالي و ساير رويدادهايي را كه در مقاطع مختلف زماني و در شرايط حاد تورمي حتي رويدادهايي كه در يك دوره مالي اتفاق افتاده‌اند را گمراه كننده مي‌نمايد و آنگونه كه از بيانيه شمره 29 كميته استانداردهاي بين‌المللي استفاده مي‌گردد كه «در شرايط اقتصادي تورمي گزارشگري مالي بدون تعديل قيمت تمام شده اقلام مندرج در صورتهاي مالي بي‌فايده بوده و وضعيت مالي و نتايج عملكرد را به درستي نشان نمي‌دهد.» و مضمون ديگر اين كلام د ر نوشتار فرانك. ت. وستون (Frank.t.Weston) مستقر است كه مي‌گويد «گزارشگري مالي كه تورم و اثرات تغيير قيمتها در آنها منظور نشده باشد، موجب دگرگون شدن واقعيات اقتصادي شده و نيز سودي را كه بدان شيوه نشان مي‌دهد واقعي نبوده و بسان سرابي بيش نمي‌باشد».

اين موضع و نيز عدم قابليت اتكاء به پول به عنوان يك معيار تمام عيار سنجش و واحد اندازه‌گيري موجب گرديده تا ارائه صورتهاي ماي اساسي و نيز ارائه گزارشات و اطلاعات مالي با ارزشهاي جاري و نيز ارزشهايي غير از ارزشهاي تاريخي در بين محافل حرفه‌اي حسابداري مطرح شده است.

اگر چه به دليل اختلافات بنياديني كه در ساختارهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و . . . . بين‌ كشور ايران و ساير كشورهاي جهان خصوصاً كشورهاي جهان اول كه عكس‌العملهاي به موقع در مقابل تغييرات در ارزش خريد پول را از خود نشان داده‌اند وجود دارد، بديهي است نميتوان مسير و روند عملي شده توسط كشورهاي مذكور در مقابله با تورم را به اقتصاد ايران تعميم داد، علي ايحال نكات مشتركي در ساختارهاي اقتصادي كشورهاي مختلف جهان و نيز علل مشترك بروز تورم و نيز آثار مشتركي كه تورم در كشورهاي مختلف جهان بجا مي‌گذارد، بررسي و نگرش مجدد به سيستم و روند كشورهايي كه در سنوات قبل و يا حال با مسأله تورم درگير بوده و احياناً عكس‌العملهايي در مقابل اين پديده جهاني را داشته‌اند مي‌تواند به عنوان يك نمونه تجربي در نگرش موضوعي به تورم و تأثيرات و نيز علل آن در ايران مفيد واقع باشد.

2-5- تاريخچه حسابداري ارزشهاي جاري

تقريباً از اوايل دهه 1970 به دلايل متعددي از جمله تقليل مشهود و قابل لمس قدرت خريد پول در عرصه‌هاي اقتصادي، مسأله ارائه صورتهاي مالي اساسي و نيز گزارشات مالي با ارزشهاي ديگر بجز ارزش‌هاي تاريخي از جمله ارزشهاي جاي در بين محافل بين‌المللي حسابداري و نيز مراجع ذيصلاح حرفه‌اي مطرح شده است.

تورم و اثرات آن تقريباً در عمده كشورهاي جهان طي دهه‌هاي گذشته و نيز در حل حاضر به صورتهاي مختلف وجود داشته و احياناً كشورهاي مختلف جهان در مقابل اين پديده عكس العملهايي مختلف به گونه‌هاي متعدد از خود بروز داده‌اند در اين ميان تعدادي از كشورها از جمله انگلستان، امريكا، كانادا و استراليا به دلايل مختلف از جمله قدرت اقتصادي قابل توجه وجود محافل حرفه‌اي حسابداري، توجه مراجعه ذيصلاح و . . . . تأكيد و توجه بيشتري به اين موضوع از خود نشان داده و به همين منظور تاريخچه تورم در تعدادي از كشورهاي شرح فوق بمنظور شناخت تجربي آن مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

3-5- تاريخچه حسابداري تغيير قيمتها در انگلستان

اولين شواهد مبني بر توجه به ارزشهاي جاري حسابداري در انگلستان پيشنهاداتي است كه در سال 1945 از طرف انجمن حسابداران خبره انگلستان و وليز در مورد اثر قيمتها در ارزيابي موجوديها و همچنين ذخيره نمودن مبالغ جداگانه از سود تقسيم نشده براي تعويض دارايي‌هاي ثابت طي توصيه‌نامه‌هاي شماره 9 و 10 اين انجمن آمده است ليكن نخستين اشاره رسمي به مشكل تغيير قيمتها، اعلاميه شماره 12 انجمن مذكور صورت گرفته است.

اين اعلاميه كه در سال 1949 منتشر شد حاكي از اين مسأله بود كه «هر مبلغي كه كنار گذاشته مي شود تا كمك به تأمين مالي لازم براي جايگزيني مجدد دارايي‌ها اعم از ثابت يا جاري بنمايد مي‌بايست از سود پس از پرداخت ماليات باشد» و « همچنين اعلاميه اخير تأكيد مي‌كند» دارايي‌هاي ثابت در ترازنامه نهايي نمي‌بايست به قيمتهاي جايگزيني مجدد ارائه شوند.»

انجمن مذكور در ماه مه 1952 با انتشار اعلاميه‌ شماره 15 كه تحت عنوان حسابداري در رابطه با قدرت خريد پول منتشر گرديد مشكل تغيير قيمتها را با جزئيات بيشتري مورد مطالعه قرارداده است و ضمن آن پيشنهاد كاربرد روش استفاده از شاخص قيمتها جهت انعكاس تورم همراه با فوايد و محدوديتهاي آن را نموده است. در همان اعلاميه مجدداً تأكيد شده است كه هيچكدام از روشهاي ارائه شده براي انعكاس تغيير قيمتها حتي روش شاخص قيمتها مزيت بي‌چون و چرايي بر حسابداري اقلام تاريخي ندارد. با انتشار اين اعلامية شوراي انجمن حرفه‌اي مذكور در انگلستان، مجامع حرفه اي ديگر حسابداري انگلستان را به همفكري براي يافتن يك سيستم مناسب حسابداري تورمي دعوت نمود.

طي دورة 18 ماهه پس از آن دو گردهمايي بين مجامع مذكور اتفاق افتاد ه طي آنها هيچگونه توافقي در اين خصوص حاصل نگرديد و اين ملاقاتها بدون آنكه نتيجه‌اي در بر داشته باشد خاتمه يافت. در اين خصوص حاصل نگرديد و اين ملاقاتها بدون آنكه نتيجه‌اي در بر داشته باشد. خاتمه يافت. در همين زمان در سال 1954 انستيتوي حسابداران رسمي اسكاتلند نيز اعلاميه‌اي شبيه به اعلاميه شماره 15 انجمن در سال 1954 انيستيتوي حسابداران رسمي اسكاتلند نيز اعلاميه‌اي شبيه به اعلاميه شماره 15 انجمن حسابداران  رسمي انگلستان و وليز جهت اعضاي خود صادر نمود، پس از اين مدت تقريباً بمدت 15 سال متوالي يعني تا سال 1976 كه نرخ تورم در انگلستان رو به ازدياد نهاد هيچگونه كوشش چشمگيري در زمينه حسابداري تورم ايجاد نشد تا اينكه به علت تا اينكه به علت تشديد تورم در سال اخير دوباره توجه جامعه حرفه‌اي حسابداري به مسأله تورم معطوف گرديده به همراه اين تغييرات بود  كه يكسري فعاليتهاي و مطالعات مداوم در مجامع حرفه‌اي مختلف انگلستان شروع شد كه عمدتاً تورم را از زواياي مختلف و به شرح زير مورد توجه قرار داد:

1- در سال 1986 بخش تحقيق انيستيتوي حسابداران خبره انگلستان و ويلز مقاله‌اي منتشر نمود كه عنوان آن «حسابداري براي نظارت مالي در دوره تورم» بود. اين مقاله موضوع كاربرد شاخص قيمتها را در مورد حسابهاي شركتها از يك ديد عملي مورد بررسي قرار داده بود مبدعان اين مقاله مدعي بودند كه با اعمال شاخص قيمتها در صورتهاي مالي موجب شفافيت اطلاعات ارائه شده خواهد گرديد. بر اساس نظرات مندرج در مقاله اخير، با ارائه صورتهاي مالي مكمل كه بر اساس شاخص قيمتها تعديل گرديده و آوردن آن در كنار و همراه صورتهاي مالي تاريخي قابليت استفاده از اطلاعات حسابداري را افزايش خواهد داد.

2- در همين زمان كميته ديگري بنام كميته تنظيم استانداردهاي حسابداري شروع به بررسي مشكل تورم نمود و سپس در سال 1971 در مقاله‌اي تحت عنوان «تورم و حسابها» نتايج حاصله از دو نشست را كه در مورد كاربرد شاخص قيمتها بود منتشر كرده در اين مقاله پيشنهاد شده بود ه شركتها علاوه بر گزارشهاي مالي ه بر اساس حسابهاي تاريخي تهيه مي‌كنند گزارشهاي تكميلي ديگري بر اساس شاخص قيمتها نيز تهيه نمايند  تا در مجموع صورتهاي مالي تاريخي و صورتهاي مالي تعديل شده، صورتهاي مالي نهايي آنها تلقي گردد.

3- در سال 1972 كميته اي از سوي دولت انگلستان تحت رياست شخصي بنام  «سرديويد باران» (sir D. Baran) تشكيل يافت كه مأمور بررسي مشكلات تغيير ارزش پول بود . كميته مذكور از ابتدا با (ASSC) در تماس و همفكري نزديك بود.

4- در ژانويه سال 1972 كميته تنظيم استانداردهاي حسابداري (ASSC) پيش نويس شماره 8 را با نام «حسابداري تغيير قدرت خريد پول» منتشر نمود. اين پيش نويس چيزي مانند مقاله قبلي كميته مزبور بود و تنها تفاوتي كه داشت اين بود كه توصيه نمود براي كاربرد شاخص قيمتها از قيمت مصرف كنندگان استفاده شود.

5- در ژانويه 1973 كميته‌اي كه تحت رياست «سرديويد باران» تشكيل گرديده بود پس از يك سال مطالعه گزارشي تهيه نمود كه در آن پيشنهادهاي (ASSC) با قيد برخي از ملاحظات حمايت مي‌نمود. اين كميته در سپتامبر همان سال گزارش ديگري تهيه نمود كه جنبه نهايي داشت و در آن تماماً با پيش نويس شماره 8 كه از طرف (ASSC) تنظيم گرديده بود موافقيت شده بود.

6- پس از آن، پيش نويس شماره 8 به اظهار نظر عمومي نموده شد و زمان آن ، نيز تا 30 جولاي سال 1973 معين گرديد.

7- در 25 جولاي همان سال آقاي پيتر و الكر (P. walker) وزير بازرگاني انگلستان دستور تشكيل كميته‌اي بنام «كميته‌ حسابداري تورمي را تحت سرپرستي آقاي اف- تئي- پي- سند يلندز (F.E.P. Sandlilands) صادر نمود تا در مورد حسابداري روش جاري بررسي و اظهار نظر نمايد.

8- در همين حال (ASSC) نيز دستور يافت كه كار خويش را در مورد بررسي عقايد ابراز شده جامعه حسابداري انگلستان در مورد پيش نويش شماره 8 ادامه دهد و ضوابط و استانداردهاي لازم ر ا براي حسابداري تورمي تهيه نمايد ولي نتايج مذكور غير رسمي باقي بماند تا نتيجه تحقيقات كميته حسابداري تورمي معين گردد و تا آن زمان تهيه حسابهاي تعديل شده تكميلي براي شركتها الزامي نباشد و حسابرسان رسمي از مشروط نمودن صورتحسابهايي كه گزارشهاي تعديل شده تكميلي ندارند خودداري ورزند.

9- سپس در چهارم ماه مه سال 1974 نتيجه بررسي (ASSC) بصورت ضوابطي كه تحت عنوان «بيانيه استانداردهاي عملي حسابداري شماره 7» ارائه شده بود منتشر گرديد و مجمع (ASSC)  به همة اعضاء خويش توصيه نمود كه ضوابط مذكور را هر چه زودتر ترجيحاً از 30 ژوئن 1974 بكار گيرند. طرح كلي ضوابط مذكور بشرح ذيل بوده است .

الف- كليه شركتها مي‌بايست حسابهاي خويش را بر اساس قيمتهاي تاريخي نگهداري نمايند.

ب- علاوه بر حسابهاي تاريخي كليه شركتها مي‌بايست براي سهامداران خويش گزارشهاي تكميلي تهيه نمايند. كه در آن حسابها بقدرت خريد پول (پاوند) در آخر سال مورد گزارش ، تبديل شده باشند.

پ- براي تعديل ارقام تاريخي به اقلام تعديل شده، شركتها مي‌بايست از ضريب تبديل شاخص عمومي قيمتها استفاده نمايند.

ت- مديران مي‌بايست يادداشتي براي گزارشهاي تكميلي با حسابهاي تعديل شده تهيه نمايند و در آن ضمن اظهار اساس و مبناي محاسبات، نظريات خويش را نسبت به اهميت ارقام ارائه نمايند.»

معهذا در سال 1975 يك كميته دولتي مسئول در مورد تورم اظهار داشت كه قيمتهاي تاريخي بايد كنار گذارده شود و حسابداري بر اساس نرخهاي جاري (عمدتاً قيمت جايگزيني در عمل) جايگزين آن گردد. به همين ترتيب كميته راهنمايي استانداردهاي حسابداري بيانيه شماره 7 خود را فسخ  كرده و در جهت تهيه طرح حسابداري بر اساس قيمتهاي جاري اقداماتي انجام داد.

در نتيجه در مارس 1980 كميته تدوين استانداردها بيانيه شماره 16خود را تحت عنوان حسابداري ارزشهاي جاري (كه اولين شرط لازمه آن گزارش اثرات تغيير قيمتها توسط شركتهاي بزرگ در بريتانيا و ايرلند بود) منتشر نمود. اين استاندارد از نظر نوع خود در سطح جهاني در مرتبه دوم بود زيرا 6 ماه قبل از بيانه شماره 33  استانداردهاي حسابداري در آمريكا تحت عنوان گزارشگري مالي و تغيير سطح قيمتها منتشر شده بود.

4-5- حسابداري تغيير سطح قيمتها در ايالات متحده امريكا:

آنچه بيان شد اينكه تشديد تورم و اثرات غيرقابل انكار آن در گزارشگري حسابداري موجب گرديده تا در جريان نخستين تلاش رسمي براي افشاي آثار تورم بر صورتها و اطلاعات مالي، انجمن حسابداران رسمي امريكا (AICPA) بيانيه تحقيقي شماره 6 خود را با عنوان «گزارش اثرات مالي تغييرات سطوح قيمت» انتشار دارد انجمن ي اين بيانيه پيشنهاد نمود كه اطلاعات ضميمه‌اي براي نشان دادن تعديلات جامع همة عوامل صورتهاي مالي با استفاده از شاخص قيمت واحد، ارائه شود .

در خصوص حسابداري تورمي دكتر سوئيني (Dr.Henry w. sweny) شايد از اولين كساني باشد كه بطور مدون در مورد تغيير سطح قيمتها و راه حل چگونگي تهيه صورتهاي مالي در دوران تورم مطالعاتي نموده است. نامبرده بكارگيري روش شاخص قيمتها را در زمان تورم پيشنهاد كرد كه درسي مقالات مروري بر حسابداري مالي «در طول سالهاي 1920 تا 1930 مطرح مي ش. سرانجام مفاهيم و بكارگيري اين روش را در كنار (Stablized Accounting) براي اولين بار در سال 1936 به رشته تحرير درآورد و سپس مجدداً رد سال 1964 چاپ و منتشر نمود.

در دسامبر 1947 هيئت بررسي روشهاي حسابداري انجمن حسابداران رسمي امريكا در بولتن شماره 43 فصل 9 مسئله تغيير سطح قيمتها را مورد توجه قرار داد و در سال 1963 يك سري مطالعات در اين انجمن انجام شد كه بنام «آثار مالي تغيير سطح قيمتها» منتشر گرديد.

- انواع مفاهيم نگهداشت سرمايه:

اساساً دو مفهوم در نگهداشت سرمايه مورد توجه مي‌باشد:

الف- نگهداشت سرمايه مالي

ب- نگهداشت سرمايه فيزيكي

دو مفهوم نگهداشت سرمايه مالي كه برحسب واحدهاي اسمي قدرت خريد يا سرمايه پولي و يا بر حسب قدرت خريد عمومي سرمايهدوره نگهداري مي‌شوند موجب ايجاد سود نگهداري مي‌گردد . در اين حالت براي محاسبه سود يا زيان نگهداري داراي‌ها ، بهاي تمام شده جاري دارايي در ابتداي دوره از بهاي تمام شده جاي دارايي در انتهاي دوره كسر مي گردد. در مفهوم نگهداشت سرمايه مالي، اين قبيل سود يا زيانهاي حاصل آمده در تعيين سود يا زيان دوره منظور مي‌گردد.

مفهوم نگهداشت سرمايه فيزيكي:

بر طبق اين مفهوم، سود تنها در شرايطي حاصل مي شود كه ظرفيت توليد فيزيكي كه به آن ظرفيت عملياتي نيز اطلاق مي شود، در پايان دوره و پس از حذف اثرات هر گونه توزيع بين سهامداران يا دريافتني‌هاي از ايشان نسبت به ظرفيت توليدي فيزيكي ابتداي دوره فزوني داشته باشد. و در اين مفهوم از نگهداشت سرمايه فرض بر اين است كه مؤسسه تجاري قادر به جايگزين دارايي‌هاي خود با انواع مشابه و يا حفظ ظرفيت توليد مقدار مشخص كالا و خدمات باشد، كه در چنين حالتي است كه سرمايه آن محفوظ مانده است.

رابطه نگهداشت سرمايهو بازده سرمايه و برگشت سرمايه

مفهوم حفظ سرمايه معطوف به تعريفي از سرمايه است كه واحد تجاري به دنبال حفظ و نگهداشت آن مي‌باشد. اين مفهوم رابطه، ميان مفاهيم سرمايه و مفهوم سود را برقرار مي سازد زيرا به عنوان خط نشانه‌اي است كه سود واحد تجاري نسبت به آن سنجيده مي‌شود. مفهوم حفظ سرمايه لازمه تمايز بازده سرمايه و برگشت سرمايه مي باشد چرا كه تنها جريانات ورودي دارايي‌هاي مازاد بر مبالغ مورد نياز جهت حفظ سرمايه را مي توان به عنوان سود واحد تجاري و نتيجتاً بازده سرمايه آن تلقي نمود.

مفهوم حفظ سرمايه فيزيكي مستلزم ايجاد و اتخاذ مبناي ارزش جاري جهت اندازه‌گيري دارايي‌ها و بدهي‌ هاست ليكن استفاده از مفهوم حفظ سرمايه مالي مستلزم كاربرد مبناي اندازه‌گيري خاصي نمي باشد.

تفاوت اساسي و بنيادين ميان دو مفهوم حفظ و نگهداشت سرمايه در نحوه برخورد با اثرات تغيير در قيمت دارايي‌ها و بدهيهاي واحد تجاري مي‌باشد. بطور كلي هر گاه سرمايه واحد تجاري در پايان دوره مالي معادل با سرمايه ابتداي دوره مالي باشد، واحد تجاري در حفظ و نگهداشت سرمايه خود موفق بوده است.

مبلغي كه مازاد بر مبلغ مورد نياز جهت حفظ سرمايه ابتداي دوره وجود دارد به عنوان سود واقعي واحد تجاري تلقي مي‌شود.

تحت مفهوم حفظ سرمايه مالي در شرايطي كه واحد اندازه‌گيري ريال اسمي بوده و هيچ گونه تعديلي در قيمتها انجام نگرفته باشد، سود عبارت از افزايش سرمايه ماي اسمي طي دوره، بنابراين افزايش قيمت‌دارايي ‌هاي نگهداري شده طي دوره كه به طور سنتي سود نگهداري ناميده مي شود، از نقطه نظر اين مفهوم نگهداشت سرمايه، سود تلقي مي‌شود، ليكن شناسايي آن تا زمان روش دارايي‌ها به تعويق مي‌افتد. و هر گاه حفظ سرمايه مالي بر حسب «ريال با قدرت خريد ثابت» مد نظر باشد سود عبارتند از «افزايش در قدرت خريد سرمايه‌گذاري شده طي دوره» تعريف مي‌‌شود.

نكته آخر اينكه تحت مفهوم حفظ و نگهداشت سرمايه‌هاي فيزيكي كه در آن سرمايه بر حسب ظرفيت توليدي فيزيكي تعريف مي‌گردد سود بيانگر افزايش در سرمايه طي دوره بوده و تغييرات در اندازه‌گيري ظرفيت توليدي فيزيكي واحد تجاري به عنوان سود شناساي نشده بلكه به عنوان تعديل حفظ سرمايه جزء حقوق صاحبان سرمايه طبقه‌بندي مي‌شود.

ارزش گذاري در حسابداري

در حسابداري ارزش گذاري بر دو مبناي اساسي انجام مي‌پذيرد:

الف) ارزشهاي ورودي

ب) ارزشهاي خروجي

ارزشهاي ورودي عبارتند از مجموعه عواملي شامل مواد اوليه، استهلاك ماشين‌آلات، نيروي كار و غيره كه براي توليد كالا و خدمات ضروري بوده و واحد اقتصادي بر اي تحصيل آن عوامل ناگزير به صرف منابع و خروج وجه نقد مي‌باشد و به بيان ساده‌تر ارزش ورودي وجه يا معادل وجه نقدي است كه واحد اقتصادي بمنظور تحصيل يك دارايي از دست مي‌دهد.

ارزشهاي خروجي در ارتباط با وجوهي است كه براي دريافت آن توسط واحد اقتصادي منابعي مصرف و از دست مي‌دهد و به بيان ساده‌تر ارزش خروجي وجه يا معادل وجه نقدي است كه واحد اقتصادي در قبال واگذاري يك دارايي تحصيل مي‌نمايد.

گزارش كارآموزي كارخانه ايران خودرو

۵ بازديد

گزارش كارآموزي كارخانه ايران خودرو

گزارش كارآموزي كارخانه ايران خودرو

كارآموزي كارخانه ايران خودرو (بانك اطلاعاتي براي سالن رنگ ايران‌خودرو)

مقدمه

علم و دانش را پاياني نيست وهركه فكر كند كه به مرحله اي رسيده است كه نيازي به يادگيري وكسب دانش ندارد سخت دراشتباه است واگر كسي اين طور فكر كند راه پشرفت ورسيدن به مدارج بالاتر وكشف حقائق اين جهان هستي را بر خود مسدود مي كند.

درجهان پيشرفته امروز ديگر  نميتوان با سطح معلوماتي اندك يك انسان موفق بود وبايد هرروزوهر ساعت دنبال آموختن يك چيز جد يد  بودتا بتوان با تكنولوزي و يپشرفت  جهان همراه شد كه اين امر دو نتيجه را در بر دارد  يكي موفقيت انسان رزندگي وكار وديگري كه بسيار مهم است پشرفت كشور از لحاظ تكنولوزي و علمي ورفع نياز كشور به محصولات خارجي وخودكفائي هر چه بيشتر كه اين باعث ميشود اقتصاد كشور ديگر نيازي به فروش نفت نداشته باشدواز تك محصولي بودن كه زيان عمده اي به اقتصاد كشور مي زند خارج شود .

تاريخچة تأسيس ايران خودرو :

  شركت سهامي عام كارخانجات صنعتي ايران خودرو با هدف انجام امور توليدي و صنعتي براي تأسيس كارخانجات اتوبوس سازي و ساخت قطعات و لوازم مختلف اتومبيل و توليد محصولاتي از اين قبيل در تاريخ 27 مرداد 1341 با سرمايه توليد يكصد ميليون ريال و تعداد يك هزار سهم يكهزار ريالي به ثبت رسيد.در سال 1341 عملاً فعاليّت خود را با توليد اتوبوس آغاز كرد.

  ايران خودرو از اولين شركتهايي بود كه قانون گسترش مالكيت واحدهاي توليدي را به نحو كامل اجرا كرد و 49 درصد سهام آن به كاركنان و مردم واگذار شد.

  براساس اعلام سازمان مالي در مرداد ماه سال 1372 سرمايه شركت بالغ بر 57 ميليارد ريال و تعداد سهام 57 ميليارد سهم بوده است و كل سهام متعلق به سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران است.

ساخت سواري :

  براساس پروانه مورخ 25 اسفندماه سال 1344 وزارت اقتصاد (صنايع و معادن) به كارخانجات صنعتي ايران ناسيونال (ايران خودرو فعلي) اجاره داده شد.در مورد ساخت اتوبوس پيكان اقدام كند.

  اجازه تأسيس كارخانه ساخت اتومبيل سواري از نوع چهار سيلندر در تارخ 20/6/1356 به اين شركت داده شد.شركت فوق سپس براساس قراردادي با كارخانه Lotus انگلستان وابسته به گستره گرايسلر موفق به دريافت مجوز مونتاژ نوعي اتومبيل « هيلمن هانتر » و ساخت آن در ايران به نام پيكان شد.

  اولين اتوميبل در سال 1346 ساخته شد.پيكان بود كه در دو مدل « دولوكس » و « كارلوكس » به بازار عرضه مي شد.در اين سال وانت پيكان و تاكسي هم به آن اضافه شد.در سال 1350 و 1351 شش مدل پيكان توليد مي شد : مولوكس، وانت، كار، جوانان، تاكسي و اتوماتيك.

  پس از تعطيلي خطوط توليدي شركت تالبوت و لغو قرارداد بين آنان براي تأمين قطعات قواي محركه كه در سال 1364 استمرار توليد پيكان در داخل كشور در دستور كار قرار گرفت.

  با توليد پيكان 1600 عملكرد پيكان بهبود يافت و در مصرف سوخت آن به ميزان 30 درصد كاسته شد و قدرت خودرو نيز به ميزان تقريبي 20 درصد افزايش يافت: خط توليد پيكان 1600 در تاريخ 13/9/1369 توسط رياست جمهوري كشورمان افتتاح شد.

  با توجه به قدمت طراحي بدنه پيكان و خارج از رده بودن تكنولوژي ساخت آن و نياز شديد به سرمايه گذاري مجدد براي قالب هاي بدنه و تجهيزات مورد نياز، ايران خودرو تصميم گرفت از سال 1368 « پژو 405 » را در مدل هاي GLX , GL توليد كند.

  اين خودرو در سال 1987 ميلادي با مدرنترين تكنولوژي آن زمان به عنوان جديدترين مدل توسط پژو به بازار عرضه شد و در سال 1988 ميلادي به عنوان جديدترين و بهترين اتومبيل سال اروپا و همچنين به عنوان اتومبيل وارداتي به آمريكا انتخاب شد.

  حط جديد توليد پژو 405 نيز در تاريخ 13/9/1369 توسط رئيس جمهور افتتاح شد.در ادامه مطالعات لازم براي توسعه ساخت داخل ايران خودرو اقدام به خريد بخشي از ماشين آلات توليدي شركت تالبوت كرد تا پس از بازسازي و راه اندازي از آنها براي آموزش تكنولوژي نيروي انساني، ارتقاء و تعميق تكنولوژي خودروسازي و فعاليت فني مهندسي مربوطه در كارخانه هاي ايراني توليد قطعات يدكي قواي محركه پيكان هاي موجود و توليد قطعات يدكي خودروهاي آتي استفاده كند.

ساخت ميني بوس :

  در سال 1344 ساخت و توليد ميني بوس مدل 309 و كرمر در مجتمع شمال شركت آغاز شد با به بازار آمدن مدل ميني بوس 309 مرسدس بنز در اروپا در سال 1347.ايران ناسيونال (ايران خودرو فعلي) توليد مدل قديمي ميني بوس را تعطيل و مدل 504 جديد را به بازار عرضه كرد.

  محصول جديد اين كارخانه به نام ميني بوس 309 سقف بلند تحت عنوان « سينما سيار » طراحي در تاريخ 30/6/1369 راه اندازي و اولين نمونه آن توليد شد.

  محصول جديد كارخانه ميني بوس سازي به نام « كاروان پاك » به منظور ارائه در هجدهمين نمايشگاه بين المللي تهران با استفاده از موتور و شاسي ميني بوس 508 سقف بلند و در تاريخ 16/6 1371 اولين نمونه آن توليد شد.

ساخت اتوبوس :

  توليد اتوبوس در اين كارخانه، از سال 1342 با ساخت اتوبوس مدل بنز، تحت ليسانس بنز آلمان آغاز شد.در سال 1349 با بهره برداري از خط جديد اتوبوس هاي مدل 302 مرسدس بنز ظرفيت توليد به 6 دستگاه در روز افزايش يافت.

  به منظور نوسازي كارخانه اتوبوس سازي و بهره گيري از تكنولوژي پيشرفته و براي افزايش كيفيت و تعداد اتوبوس با استانداردهاي جديد از سال 1361 پروژه افزايش تعداد اتوبوس زير نظر سازمان مهندسي ايران خودرو در سالني به مساحت 48000 متر مربع آغاز و سپس كارخانه با نظارت سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران ادامه يافت.

  به علت قديمي بودن اتوبوس هاي شهري توليد شده مطالعه و تحقيق اتوبوس شهري جديد از سال 1367 با همكاري مرسدس بنز شروع شد و در نتيجه در نيمه دوم سال 1368، پس از يك و نيم سال مطالعه اولين نمونه آن در معرض ديد نمايشگاهي قرار گرفت.

كارخانه موتورسازي :

  كارخانه موتور سازي شركت ايران خودرو با هدف ساخت موتور و ساير قطعات چدني و مونتاژ موتور 1725 , 1600 دو كاربراتور با سرعت 259.7 مترمربع به دو قسمت ماشين شاپ و مونتاژ موتور به سال 1350 تأسيس شد.

  توليد قطعات شش گانه موتور پيكان 1600 در كارخانه ريخته گري و تراشكاري اين قطعات و مونتاژ آنها به همراه ساير قطعات در كارخانه ماشين شاپ در مهرماه سال 1353 افتتاح و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، وضعيت مشابه توليد ادامه داشت.از سال 1364 تا 1367 عمده فعاليت ها را توليد قطعات دفاعي تشكيل مي داد.

  در اوايل سال 1370 برنامه چهارساله مجتمع موتورسازي در زمينه ساخت موتور پيكان 1600 به تصويب رسيد و زمينه هاي اجرايي آن فراهم شد.

  پس در تعطيلي شركت تالبوت، به علت عدم تأمين قطعات لازم خط مونتاژ اين كارخانه در سال 1369 متوقف شد.پس از توقف خط، برنامه كوتاه مدت به اجرا درآمد.براساس اين برنامه عمده فعاليت ها برتوليد قطعات ششگانه چدني قرار گرفت.

  پس از انجام مطالعات فني و اقتصادي در زمينه امكان پذير نمودن خط مونتاژ موتور پيكان براي مونتاژ موتور پژو 405 در سال 1372 يك خط مونتاژ مكانيزه : در كارخانه موتور سازي ايجاد شد.با اين تجهيزات ميزان خروج خط مونتاژ به تعداد 77 دستگاه موتور 405 در يك شيفت 12 ساعته همزمان با مونتاژ 140 دستگاه 1600 افزايش يافت.

كارخانه لوازم تكميلي و تزئيني :

  اين كارخانه به نام كارخانه صندلي سازي در سال 1342 شروع به فعاليت كرد.اين كارخانه پس از تأسيس شركت با خريد قيچي هاي برقي آلماني در سال 1354 با هدف توليد قطعات برش و پرس، خمي شاسي و بدنه سواري پيكان، ميني بوس، اتوبوس فعاليت خود را آغاز كرد.پرس هاي كوچك پس از قيچي ها و نوارهاي برقي نصب و راه اندازه شد.با ورود قالبهاي بدنه خودرو، نصب پرس كه از سال هاي 46-1345 شروع شده بود سرعت بيشتري به خود گرفت.

  در سال 1355 سالن جديدي با پرس هاي مكانيكي سنگين و آلماني و انگليسي راه اندازه شد.در حال حاضر كارخانه پرس و برش با حدود صدهزار مترمربع مساحت در شمال شركت ايران خودرو با بيش از 80 دستگاه پرس ده تن 1600 تن در انواع هيدروليكي، مكانيكي، يك پايه، دو پايه، يك عمله و دو عمله و 60 دستگاه انواع قيچي، خم كن، نورد و چكش، به عنوان يكي از بزرگترين واحدهاي پرس كاري در ايران مشغول فعاليت است.

  كليه قطعات اسكلت سواري، ميني بوس و اتوبوس توسط دو هزار قالب در اين كارخانه توليد مي شد و هفتاد درصد اين قالب ها ساخت آلمان و بقيه در كارخانه قالب وجيك سازي ساخته شده است.وزن بعضي از اين قالب ها به 30 تن مي رسد.

  اين كارخانه قادر است روزي 200 تن ورق را به صورت قطعه آماده تحويل نمايد.ورق هاي مورد استفاده از ژاپن، آلمان به شكل كوئل و شيت خريداري شده و در قسمت كوئل بري به صورت طولي و عرضي بريده مي شود.

  كارخانه برش و پرس شامل واحدهاي توليد، تعميرات نگهداري، مهندسي، خدمات و پشتيباني برنامه ريزي و كنترل كيفيت است.

پژو 405 ايران بهترين اتومبيل توليدي در خاورميانه :

  يكي از موفق ترين اتومبيل هاي كلاس متوسط پژو كه در سال 1988 توسط بسياري از مجلات معتبر اتومبيل به عنوان اتومبيل سال انتخاب شد.اتومبيل پژو 405 مي باشد.

  طراحي جالب آيروديناميك، شاسي، ديناميك خوب در رابطه با موتورهاي ارائه شده هر كلاس و تجهيزاتي مانند فن بخاري يا كولر، شيشه هاي بزرگ و از ميان برداشتن نقطه كور براي سرنشينان از جمله مزاياي اين اتومبيل مي باشد.

  سيستم فنربندي عقب خوابيده و در زير اتاق قرار گرفته و از اين نقطه نظر فشاي صندوق عقب به حداكثر فضاي مفيد تبديل گشته است.سيستم فنربندي عقب خوابيده و از زير اتاق قرار گرفته و از اين نقطه نظر فضاي صندوق عقب به حداكثر فضاي مفيد تبديل شده است.به خصوص دستيابي به لاستيك يدك به وسيله پيچي كه در عقب صندوق قرار گرفته سبب مي شود در صورتي كه صندوق عقب مملو از وسايل سفر باشد.به راحتي لاستيك يدك را از زير اتومبيل بكار گرفت.

  لاستيك معيوب را كه احتمالاً كثيف همه است بدون ورود به صندوق عقب در زير صندوق جاي زن در سال 1995 پژو با موتورهاي تكنولوژي بالا و راندمان خوب به بازار عرضه مي شود.از جمله موتور 108 سيلندري با قدرت 101 اسب بخار و تورك 153 نيوتن متر.موتور 2 تيري است و تورك 176 نيوتن متر كه همگي مدل هاي نامبرده به صورت دو سوپاپ براي هر سيلندر مي باشد.

  پژو 405 ايران در دو مدل GL , GLX به بازار عرضه شده و يكي از بهترين اتومبيل هاي مونتاژ شده در ايران است.

  فضاي مناسب در كلاس خودرو و فاصله زيان دو اكسل جلو عقب و فاصله زيان استقرار چرخ هاي جلو و عقب از سبب گشته كه يك اتومبيل مناسب راحت را براي مسافت هاي طولاني و همچنين آرامش و اطمينان را براي سرنشينان به ارمغان آورد داشبورد پژو 405 ايران مجهز به صفحه نمايش گر در كوتاهترين زمان اطلاعات لازم در زمينه نحوه عملكرد بخش هاي مختلف اتومبيل را از طريق علائم كنترلي لامپها در اختيار راننده قرار داده است.

  بدنه پژو 405 ايران در عين زيبايي و جاداري با طرح آيروديناميكي و با ضريب 31 % در برابر جريان هوا مقاومت ناچيزي داشته و علارقم قدرت جذب، مصرف آن در شهر در حدود 10 در يك صد كيلومتر مسافت مي باشد.

  حداكثر سرعت پژو 405 ايران 170 كيلومتر در ساعت بوده و اين اتومبيل مي تواند شتاب صفر تا صد كيلومتر در ساعت را در زمان 12 ثانيه پيمايد.